آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین راهبردهای مقابله ای و رفتارهای پرخطر بود. پژوهش حاضر از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آنها250 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (احمدپور ترکمان، ۱۳۹۰)، راهبردهای مقابله ای (WCQ) (لازاروس و فولکمن، 1984) و مقیاس دﺷﻮاری ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎنی (DERS) (گرتز و رومر، 2004) بود. یافته های به دست آمده از ارزیابی مدل پیشنهادی به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار 25 SPSSو 3SmartPLS نشان داد که راهبردهای مقابله ای بصورت مستقیم و به شکل منفی پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر (01/0 P<) و به شکل مثبت پیش بینی کننده دشواری در تنظیم شناختی هیجان نوجوانان است (05/0 P<). اما نقش مستقیم دشواری در تنظیم هیجان و نقش واسطه ای آن در رابطه راهبردهای مقابله ای با رفتارهای پر خطر معنادار نیست. با توجه به نقش معنادار راهبردهای مقابله ای بر دشواری در تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر، معلمان و مشاوران می توانند با بررسی راهبردهای مقابله ای در جهت بهبود تنظیم هیجان و کاهش رفتارهای پرخطر نوجوانان اقدام کنند.

تبلیغات