آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و تحریف شناختی بین فردی در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان پسر انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. تعداد 150 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس به روش اینترنتی، از طریق شبکه های مجازی (تلگرام، واتساپ و شاد) در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه های خطرپذیری (زاده محمدی و همکاران، 1390)، تنظیم شناختی هیجان (حسنی، 1389) و تحریف شناختی بین فردی (همام سی و همکاران، 2004) پاسخ دادند؛ داده های پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و تحریف شناختی بین فردی با گرایش به رفتار پرخطر رابطه مثبت و معنادار دارد (01/0>P). راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و تحریف شناختی بین فردی 50% واریانس گرایش به رفتار پرخطر را تبیین می کنند. بنابراین از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که نقص شناختی و هیجانی می تواند نقش مهمی در رفتارهای پرخطر داشته باشد.

تبلیغات