آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

طی دو دهۀ گذشته، اهمیت بالینی و پژوهش پیرامون خود جرحی بدون هدف خودکشی به‌عنوان تخریب مستقیم و تعمدی بافت‌های بدن که فاقد هدف و یا نیت خودکشی است روندی افزایشی داشته است. پژوهشها حاکی از شیوع بالای این رفتار در دورۀ نوجوانی است، رفتاری که به عنوان یک راهبرد جبرانی جهت مقابله با و مدیریت هیجانات منفی شدید مفهوم‌پردازی می‌شود. آنچه دورۀ نوجوانی را کانون مطالعات این رفتار قرار می‌دهد تحولات جسمانی و روانشناختی در این دوره است که خود به عنوان عوامل پریشانی‌زا عمل می‌کنند، حال آنکه میزان این پریشانی می‌تواند متاثر از تاریخچۀ فرد نیز باشد. تعاملات اولیه با والدین و تجارب تحولی به عنوان عواملی معرفی شده‌اند که بیشترین نقش را در پیش‌بینی رفتار خودجرحی در میان نوجوانان دارند. نوشتار حاضر با تاکید بر نظریه‌های تبیینی و کارکردی مروری اجمالی بر ارتباط تجربۀ بدرفتاری در دوران کودکی و رفتار خودجرحی از منظر مطالعات اخیر است. در پایان جستجویی پیرامون مطالعات داخلی انجام شد لیکن علیرغم شیوع چهار الی پنج درصدی در میان جامعۀ نوجوانان ایرانی، گویا مطالعۀ این رفتار از منظر پژوهشگران داخلی پنهان مانده است.

تبلیغات