هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات هویت همسری مادران پس از تولد اولین فرزند از دیدگاه همسرشان بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه موردپژوهش، پدران ساکن شهر تهران بود که از تولد اولین فرزندشان حداقل یک سال و حداکثر هفت سال گذشته باشد. نمونهگیری به روش هدفمند انجام شد و ۱۲ نفر شامل بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته محققساخته و تحلیل دادهها با بهرهگیری از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. درنهایت یافتههای پژوهش در قالب ۱۳ مضمون فرعی و ۳ مضمون اصلی به دست آمد. مضامین مستخرج عبارتاند از: تغییرات نقشی (کاهش حمایت عاطفی، افزایش حمایت عاطفی، کاهش حمایت ابزاری، افزایش حمایت ابزاری و کاهش حمایت اطلاعاتی)، تغییرات قواعدی (محوریت فرزند، ارتباط با خانوادههای اصلی و دوستان، گسترش انتظارات از همسر و افزایش توجه به خانواده) و تغییرات درونی (رشد شخصی، ویژگیهای رفتاری و شخصیتی، تنشهای درونی و نگرش و جهانبینی). نتایج بهدستآمده نشان داد گروهی از مشارکتکنندگان تغییر هویت همسری بانوانشان را بعد از تولد فرزند، مثبت و گروهی دیگر این تغییرات را منفی تلقی میکنند. به نظر میرسد کیفیت روابط زناشویی قبل از ورود فرزند، حمایتهای خانواده اصلی و مشارکت مرد در مسئولیتهای والدینی و امور منزل، از عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری هویت منسجم مادران در گذار به مرحله والدینی است.