در پژوهش حاضر تجارب زیسته و ادراک دانش آموزان از تاثیر یادگیری به شیوه معکوس بر سواد فناوری به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شد. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی دبستان ابن سینا شهر بیرجند که تجربه کلاس معکوس داشتند، تشکیل دادند. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 15 نفر از دانش آموزان، داده های اخذشده به اشباع رسید. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل مضمون و از نرم افزار مکس کیودا 11 به عنوان یک شیوه کمکی در واردکردن داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته دانش آموزان در خصوص تاثیر روش معکوس بر سواد فناوری در 6 مضمون اصلی" کسب توانمندی کار با رایانه و موبایل"، "آشنایی و کارکردن با تجهیزات و وسایل جانبی"، "مهارت کار با اینترنت"، " کاهش زمان بازی کردن و مشاهده تلویزیون"، " تغییر دیدگاه والدین نسبت به فناوری" و"کسب مهارت در استفاده از نرم افزار ها و شبکه های اجتماعی" خلاصه شد. تجارب زیسته دانش آموزان نشان می دهد که یادگیری به شیوه معکوس بر سواد فناوری دانش آموزان در ابعاد سخت افزاری و نرم افزاری تاثیر مثبت گذاشته است و همچنین منجر به تغییر باور والدین دانش آموزان، نسبت به فناوری و افزایش سواد فناوری آن ها شده است.