آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

رشد روزافزون سرطان در چند دهه اخیر و اثرات زیان بار آن بر تمام ابعاد زندگی بیمار سبب توجه گسترده متخصصان به این بیماری شده است. تحقیقات نشان می دهد بروز بیماری های تهدیدکننده زندگی در یک عضو خانواده بالاخص ابتلای والدین باعث بروز مشکلاتی در افراد خانواده به خصوص فرزندان خواهد شد. با توجه به اهمیت مادر در زندگی فرزندان و به خصوص فرزندان دختر، هدف از پژوهش حاضر شناسایی تجارب زیسته فرزندان دختر دارای مادر مبتلا به سرطان بود. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناختی بود. نمونه مورد مطالعه شامل 9 نفر از دخترانی با میانگین سنی 37 سال بودند که مادر مبتلا به سرطان داشتند و به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخب شدند. از افراد مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش پدیدارشناسی تفسیری اسمیت و اوسبورن (2007) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه 5 مضمون اصلی شناسایی شد: 1) نحوه واکنش به بیماری مادر؛ مانند عدم آمادگی برای مقابله با بیماری و سرطان را شبیه مرگ دانستن؛ 2) کمبود حمایت اجتماعی؛ افراد به دلایلی همچون دوری از قضاوت های شخصی در خصوص سرطان و شخص مبتلا و یا اصرار شخص بیمار، خود را از حمایت های اجتماعی محروم کرده بودند؛ 3) تجربه هیجاناتی همچون غم، ناامیدی و احساس گناه؛ 4) راهبردهای مقابله ای همچون ارتباط با سایر افراد با وضعیت مشابه، کسب اطلاعات و آگاهی، انجام امور معنوی؛ 5) تحمیل هزینه های روانی همچون ترس از دست دادن مادر، بروز مشکلات خواب، افسردگی و تغییر سریع نقش از دختر به مراقبت کننده . با توجه به یافته ها می توان گفت زندگی دختران به شدت تحت تأثیر سرطان مادرشان قرار گرفته است و لازم است برای خانواده هایی که با سرطان روبرو می شوند، یک سیستم حمایتی فراهم شود.

تبلیغات