آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک والدینی و باورهای دینی دانش آموزان با نقش واسطه ای تفکر انتقادی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه شهر خرمدره با مقطع سنی 15تا 17 سال بودند و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای با حجم نمونه 162 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس ادراک از والدین ( POPS ؛ گرولینک و همکاران، 1997)، مقیاس باور پسا انتقادی ( PCBS ؛ دیورز، فونتین و هاتسبوت، 2000) و سیاهه تمایلات تفکر انتقادی کالیفرنیا ( CCTDI ؛ پیترفشیون، نورن فشیون و گیانکارلو، 2001) استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که تفکر انتقادی به عنوان متغیر واسطه ای با سه متغیر باور دینی (نسبی گرایی، رایج نگری و پرسشگری دینی) رابطه معنی دار داشت. از میان متغیرهای پیش بین، فقط درگیری والدین با باور دینی نقد ظاهری رابطه مستقیم مثبت معنی دار داشت و بقیه متغیرهای پیش بین با متغیر ملاک، رابطه مستقیم معنی دار نداشتند. همچنین 16 درصد از تغییرات واریانس نمرات باورهای دینی با واسطه گری تفکر انتقادی توسط ادراک والدینی در بین دانش آموزان قابل تبیین است. در مجموع می توان گفت ارتقای تفکر انتقادی دانش آموزان می تواند نقش مهمی در نقد و پرسشگری باورهای دینی داشته باشد.

تبلیغات