پیشرفت های نظری و تحقیقات روبه رشد مربوط به استرس و بیماری مبانی لازم برای مفهوم سازی سردرد به عنوان یک اختلال روانی فیزیولوژیکی را فراهم آورده و منجر به تدوین و بکارگیری درمان های روانشناختی معاصر برای سردرد شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روشهای آرمیدگی عضلانی پیشرونده و آموزش مدیریت استرس در کاهش سردرد بیماران مبتلا به سردرد تنشی مزمن بود. این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود. جامعه مورد مطالعه شامل مبتلایان به سردرد تنشی مزمن مراجعه کننده به مطب های روانپزشکی و مغز و اعصاب شهرستان کاشان بود. نمونه شامل 55 زن مبتلا به سردرد تنشی مزمن بود که بصورت تصادفی انتخاب و در سه گروه دارودرمانی توأم باآرمیدگی عضلانی پیشرونده و گروه دارودرمانی توأم با آموزش مدیریت استرس به عنوان گروههای آزمایش و دارودرمانی تنها به عنوان گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، روزنگار سردرد را برای مدت یک هفته تکمیل نمودند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس با حذف اثر پیش آزمون، افسردگی و اضطراب نشان داد که بین دو گروه دارودرمانی توأم با آرمیدگی عضلانی پیشرونده و دارودرمانی توأم با آموزش مدیریت استرس با گروه دارودرمانی تنها در شاخص های دفعات، شدت و مدت سردرد تفاوت معناداری وجود دارد و بعلاوه، روش آموزش مدیریت استرس در مقایسه با روش آرمیدگی عضلانی پیشرونده مؤثرتر و کارآمدتر است. بنابراین، افزودن این درمانهای روانشناختی به دارودرمانی در طرح درمان بیماران مبتلا به سردرد تنشی مزمن توصیه می شود