این پژوهش با هدف آزمون نقش میانجی هوش عاطفی در رابطه بین سرمایه روان شناختی و کارگریزی شغلی انجام شد. روش پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی 120 کارمند دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد می باشد. بر اساس جدول کرجسی-مورگان 92نفربه شیوه تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارتست از پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) با 24 گویه و پرسشنامه هوش عاطفی گلادسون (2009) با 20 گویه و پرسشنامه کارگریزی شغلی رافعیان (1392) با 10 گویه که دارای روایی صوری و محتوایی بودند. پایایی بوسیله آلفای کرونباخ به ترتیب 81/0، 88/0 و 71/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 18 و PLS استفاده شد. با توجه به مقدار بدست آمده برای GOF به میزان 0.257، برازش مناسب مدل کلی تأیید می شود. مقدار ضریب مسیر میان سرمایه روان شناختی و هوش عاطفی 64/0 است. مقدار ضریب مسیر بین هوش عاطفی و کارگریزی شغلی 61/0- است. یافته ها نشان داد بین سرمایه روان شناختی و کارگریزی شغلی با نقش میانجی هوش عاطفی رابطه وجود دارد.