آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

شرم و گناه به عنوان هیجاناتی خودآگاه هسته اصلی آسیب شناسی و روان شناسی رشد محسوب می شوند. مطالعات متعددی بر اهمیت این هیجانات صحه گذاشته اند، نظریه پردازان رشد خصوصاً روانکاوان با تاکید بر نقش محوری شرم و گناه تاریخچه تکامل و بیماری را تبیین کرده اند. با وجود اثر بنیادی ای که این دو هیجان در مسیر زندگی آدمی داشته اند، کمتر به بررسی عینی و محسوس این هیجانات در زندگی پرداخته شده است. شرم و گناه معمولا توسط بسیاری از افراد حتی متخصصان حوزه سلامت روان با هم مشتبه می شوند. مقاله حاضر با بررسی مطالعات انجام گرفته تا کنون، علاوه بر تبیین تفاوت این دو هیجان به نقش مجزای آنها در فرآیند رشد، جامعه پذیری و ارتباط با متغیرهای سلامت روان می پردازد. همچنین نظرگاه مطالعاتی این پژوهش نیم نگاهی به ایجاد دیالوگ بین موضع روانکاوی و تکاملی شرم و گناه دارد. شرم منجر به حفظ سلسله مراتب می شود و معمولاً با خشونت، آسیب زدن و اجتناب همراه است در حالیکه گناه هیجانی پخته تر است که با جبران همراه است و بر اشتباه متمرکز می شود. جبران منجر به تصدیق نامتناسب بودن عمل و رفع نقص ها و پویایی زندگی می شود. با این وجود شواهد متناقضی وجود دارد که نشان می دهد لزوماً گناه با جبران همراه نیست، بلکه می تواند مانعی بر راه تجربه زندگی و سلامت باشد و منجر به خود آزاری و دیگر آزاری شود.

تبلیغات