نظریه روانکاوی پس از اندیشه های ژک لکان بیش از پیش جای خود را در حوزه های گوناگونی از هنر و اندیشه همچون: نظریه فیلم، نگرش فمنیسم، روند پدید آیی سوژه و.. باز کرد. نظریه پردازان فیلم پس از لکان با بهره گیری از مفاهیم روانکاوانه او همچون: مرحله آیینه ای، مفهوم میل، فانتزی، نگاه خیره، بزرگ دیگری و.. درک تازه ای را نسبت به کارکرد سینما در امتداد حضور بیش از یک قرن آن ارائه کردند. هدف این مقاله تشریح مفاهیم مرتبط ژک لکان و سینما و همچنین انواع کارکرد سینما با توجه به نظریه های نظریه پردازان روانکاوانه فیلم پس از لکان است. در نهایت کارکرد سینما در سه مولفه کلی: در مقام بازپدیدآیی مرحله آیینه ای، در مقام فانتزی در خدمت ایدئولوژی و ایجاد موقعیت چشم چرانی برای دست یابی به ابژه نگاه یعنی نگاه خیره یا نگاه ازلی از بیرون به سوژه مورد بررسی قرار میگیرد و ما را به این اندیشه رهنمون میسازد که سینما نه فقط یک بخشی از هنر بلکه فراتر از آن بخشی از ایدئولوژی و همچنین نقطه بازپدید آیی فانتزی و استمرار میل ماست.