این مقاله معنابخشی را به عنوان یکی از مفاهیم برخاسته از علوم شناختی معرفی کرده است و ملاحظات کاربردی این مفهوم را در روان شناسی صنعتی-سازمانی مورد بررسی قرار داده است. معنابخشی تلاشی در جهت درک منظم و منطقی رویدادها معرفی شده است که به رویدادهای محیطی و رفتار افراد معنا می بخشد و درک تغییرات ناگهانی در محیط بیرونی را تسهیل می کند که این امر به عمل متناسب با تغییرات منجر می شود. مفهوم نظری و دلالت های کاربردی معنابخشی امروزه در مطالعات سازمانی و مدیریتی کشورهای توسعه یافته به موضوعی راهبردی جهت دستیابی مؤثرتر به اهداف معین تبدیل شده است. در این مقاله، ابتدا مفهوم سازی معنابخشی ارائه شده و سپس مؤلفه های متمایزکنندۀ آن از سایر فرایندهای تبیینی (مانند تفسیر و درک و فهم) بیان گردیده است. بعلاوه، دلالت های کاربردی معنابخشی در روان شناسی صنعتی و سازمانی مورد مداقه قرار گرفته است که به عنوان مصداق به چگونگی کاربرد معنابخشی در جهت کاهش فرسودگی شغلی، ارتقای رضایت شغلی و افزایش انگیزش شغلی در سازمان ها پرداخته شده است. در پایان، به چالش های موجود در این مسیر اشاره شده است.