تحمل پریشانی به میزانی که یک فرد قادر به تحمل حالت های روانشناختی و یا جسمانی منفی است اشاره می کند. تحمل پریشانی به طور فزاینده ای به عنوان یک سازه مهم در ایجاد بینش های جدید در مورد شروع و ابقاء آسیب شناسی روانی همچنین پیشگیری و درمان آن ملاحظه می شود. هدف این مقاله، بررسی مبانی نظری و تجربی پژوهش تحمل پریشانی است. روش پژوهش مطالعات کتابخانه ای و یادداشت برداری و خواندن اسناد است. بررسی ادبیات علمی نشان می دهد تعدادی روش امیدبخش برای مفهوم سازی و اندازه گیری تحمل پریشانی همچنین روابط بین تحمل پریشانی و نشانه ها و اختلالات آسیب شناختی وجود دارد. اما ناهمگنی مفهومی و عملیاتی قابل توجه ای در سراسر ادبیات تحمل پریشانی وجود دارد. با توجه به تعاریف مفهومی و عملیاتی این سازه، روابط آن با سازه ها و فرآیندهای دیگر، روابط آن با آسیب پذیری و انعطاف پذیری به آسیب شناسی روانی و نقش آن به عنوان یک درمان و هدف اقدامات پیشگیرانه تعدادی پرسش اساسی باقی می ماند.