هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتی مردانگی-زنانگی در خشونت ورزی دختران نوجوان بود. در یک پژوهش توصیفی-مقطعی از 509 دانش آموز دختر به شیوه خوشه ای چندمرحله ای نمونه گیری شد و هریک از آنها به پرسشنامه ی نقش جنسیتی بم (BSRI)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی(CERQ) و پرسشنامه پرخاشگری اهواز(AAI) پاسخ دادند. مجموعه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتی حداکثر توانست 37% از واریانس مشترک نتایج خشونت ورزی را پس از کنترل متغیرهای مخدوش کننده ی سن و سابقه بیماری جسمی تبیین نماید. در مدل نهایی راهبرد تنظیم شناختی هیجان ناسازگار و زیرمقیاس های سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه انگاری، سرزنش دیگران و نقش جنسیتی مردانه به طور مستقیم و راهبرد تنظیم شناختی هیجانِ سازگار و راهبرد ارزیابی مجددمثبت به طور معکوس سطوح خشونت ورزی را پیش بینی می کردند. به نظر می رسد ارتقاء و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نیز زمینه سازی فرهنگی در خصوص تغییر باورهای نامطلوب جنسیتی می تواند در کاهش هیجانات منفی مانند خشم ثمربخش باشد.