آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

هدف: هدف از این مقاله بررسی این امر است که آیا مفهوم پارادایم در فلسفه علم توماس کوهن، دارای مصداق یا مصادیقی در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی هست یا خیر. روش: پس از بررسی اجمالی کتاب «ساختار انقلاب های علمی» و به ویژه مفهوم پارادایم در آن، نظریه پردازی های مربوطه در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی مورد بررسی انتقادی قرار می گیرند و پیشنهادهایی مبنی بر لزوم نگرش پارادایمی در این حوزه ارائه می شود. یافته ها: کوهن پارادایم را محور اساسیِ اجماع و اتفاق نظر در یک جامعه علمی می داند. پس معنی پارادایم را نباید با «نحله»، «رهیافت»، «نظریه»، «پیش فهم» و نظایر آنها خلط کرد. به ویژه حضور «نحله های فکری متعارض» در یک حوزه علمی را نباید به معنی «وجود پارادایم های مختلف» دانست، زیرا کوهن وضعیت رقابت بین نحله های متعارض را وضعیت ماقبل پارادایمی می داند. با توجه به این مطلب، بسیاری از نظریه پردازی هایی که حول و حوش مفهوم پارادایم در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی انجام شده اند، از معنی مورد نظر کوهن دور افتاده اند. همچنین، مباحثی که درباره «نامگذاری» این رشته درگرفته اند، از این ضعف رنج می برند که به خصلتِ اجماع آفرینِ پارادایم و فقدان آن در کتابداری و اطلاع رسانی بی توجه بوده اند. اصالت/ارزش: ارزش این مقاله کمک به تأملات مربوط به بنیان های نظری علم کتابداری و اطلاع رسانی و تدقیق در مفهوم پارادایم با توجه به مسائل این رشته است.

تبلیغات