مقدمه و هدف پژوهش: سرمایه های فرهنگی هر جامعه به نوعی ظرفیتهای توسعه فرهنگی و به تبع آن توسعه اجتماعی و اقتصادی آن جامعه را پیش رو دارد به هر میزان که رشد و توسعه و ارتقای سرمایه های فرهنگی داشته باشیم به همان میزان جامعه ای به سامان پویا را خواهیم داشت. نقش و کارکرد سازمان ها و مراکز فرهنگی دارای اهمیت است و میزان اثرگذاری آن از اهداف اصلی پژوهش است.
روش پژوهش: با توجه به پیشینه پژوهش در حوزه سرمایه فرهنگی و فعالیت های فرهنگسرا ها از پرسش های محقق ساخته استفاده و بین بانوان هدف توزیع و میزان اثرگذاری برنامه های مراکز فرهنگی با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: فعالیت های پر تکرار در مراکز فرهنگی با ارتقای سرمایه فرهنگی رابطه دارد ولی میزان و شدت این اثرگذاری را نمی توان محاسبه نمود و به همین دلیل از ضریب توافق چوپروف استفاده گردید تا میزان اثربخشی آن مشخص شود و برنامه های فرهنگسرا ها در حوزه آموزش، کارگاه های هنری و گردشگری موثر شناخته شد.
نتیجه گیری: مدیران مراکز فرهنگی، نسبت به مخاطب شناسی برنامه ها دقت داشته و با توجه به تغییرات فرهنگی در جامعه، کارکنان مراکز فرهنگی از بین افرادی انتخاب شوند که از سرمایه فرهنگی بالاتری برخوردار باشند و به طور مستمر تحت آموزش ضمن خدمت باشند و نحوه تعامل اعضا کانون ها با کارکنان مراکز فرهنگی باز طراحی گردد. از آن جا که فعالیت های سازمان فرهنگی هنری در تهران به عنوان الگو برای سایر شهرها قرارمی گیرد، فعالیت های مراکز به خصوص در حوزه های مشارکت های مردمی به عنوان سندی راهبردی تلقی شود و تجارب مثبت و منفی آن برای مراکز فرهنگی شهرهای کشور ارسال گردد.