فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائلی که در ارتباط با مفهوم دولت در طول قرن های متمادی مورد بررسی فیلسوفان و نظریه پردازان سیاست بوده را باید در نسبت میان مسئله تربیت و سیاست جستجو کرد. مسئله ای که به یک عبارت، گره گاه اولیه نظریه پردازی درباره سیاست در یونان باستان بوده و هنوز اهمیّت زیادی را در پرداختن به دولت و مسائل مربوط به آن به خود اختصاص می دهد؛ تا جایی که هر پرسشی از چیستی دولت، سیاست و مفاهیمی که این دو با خود ایجاب می کنند، پرسشی است درباره کیفیات مربوط به تربیت در یک جامعه سیاسی. یا به بیان روشن تر، هر شکلی از سلطه سیاسی نسبت مستقیمی با ادعاهای مربوط به دخالت گری دولت در فرآیندهای آموزشی موجود در یک جامعه دارد. ما مقاله یِ خود را با توضیحی درباره چیستی سیاست و هم چنین نسبتی که سیاست با هر کدام از ما به عنوان اصلی ترین موضوعات خودش برقرار می کند آغاز خواهیم کرد. بعد از آن سعی می کنیم تا توضیحاتی درباره چگونگی شکل گرفتن چیزی به نام جماعت در ورای دولت، به عنوان یک بستر متشکل از مردمانی که به نحوی خودانگیخته گرد هم آمده اند و ماجرای دخالت گری سیاست در جهت دار کردن این باهم بودگی خودانگیخته در راستای فراخوانی ویژه حاکمان ارائه دهم. در بخش پایانی نشان می دهیم که چرا تربیت را باید مهم ترین عامل توجیه کننده اشکال مختلف اقتدار سیاسی و عاملی اساسی در ادعاهای دخالت گرانه ی دولت در زندگی روزمره مردم به حساب آورد. برای آغاز کار باید این مسئله را مورد تاکید مجدد قرار دهیم که از نظر نویسنده این نوشتار، نسبتی مشخص میان سیاست و تربیت وجود دارد که مطالعه در آن در واقع مطالعه ای درباب ریشه های شکل گیری مفهوم سیاست در یک جماعت خواهد بود.
درآمدی تحلیلی بر نقش شبکه های سیاستی در سیاستگذاری عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانون توجه تحلیل گران و پژوهشگران سیاستگذاری عمومی، «شکل گیری یک سیاست» است: اینکه سیاست ها از کجا می آیند و چه عواملی در اتخاذ آنها مؤثر هستند؟ پاسخ های مختلف و متفاوتی به این سؤال ارائه شده است. رویکرد شبکه ای از جمله جدیدترین چارچوب های پژوهشی معاصر است که نقش ارتباطات میان بازیگران و ذینفعان را در شکل گیری یک سیاست بیشتر از دیگر عوامل می داند. رویکرد تحلیلی شبکه های سیاستی به پژوهشگران و تحلیل گران حوزه سیاستگذاری عمومی این امکان را می دهد تا با شناسایی بازیگران و ذینفعان مختلف که حول یک سیاست دولتی شکل می گیرند، خروجی های سیاستی را با توجه به قدرت و ارتباطات آنها در شبکه سیاستی مورد ملاحظه قرار دهند. این رویکرد به خوبی نشان می دهد که قدرت بیشتر نوع خاصی از بازیگران زمانی که با ماهیت و کارکرد ویژه آنها پیوند می خورد، تعیین کننده ویژگی متفاوتی از یک سیاست است. این مقاله قصد دارد تا با مرور ادبیات شبکه های سیاستی، به بررسی و تحلیل نقش و کارکرد این شبکه ها، ابعاد طیف شبکه های سیاستی، مکاتب مختلف شبکه های سیاستی، شاخصهای سنجش و تداوم پذیری شبکه ها و در نهایت رویکردهای نوین در مطالعات این حوزه بپردازد. مقاله حاضر می تواند به مثابه یک دستور کار پژوهشی برای تحلیل گران سیاست های دولتی در ایران به کار رود تا با استفاده از فنون تحلیل شبکه های سیاستی که در قسمت پایانی پژوهش مورد بحث قرار گرفته است به توسعه این رویکرد در ایران یاری رسانند.
نظریه پخش و تأثیر حوزه ی علمیه ی قم بر معرفت سیاسی افغانستان
حوزه های تخصصی:
نظریه پخش، یکی از نظریه های مطرح در باب توضیح چگونگی انتشار نوآوری ها و گسترش ایده ها و اندیشه هاست. هرچند خاستگاه اولیه این نظریه در رشته جغرافیای انسانی است؛ اما در موضوعات فکری سیاسی نیز کاربرد دارد. موضوع چگونگی تأثیر نوآوری های سیاسی حوزه ی علمیه ی قم بر معرفت سیاسی جامعه ی افغانستان و به کارگیری الگوی مناسب، محقق را بر آن داشت تا توان نظریه پخش را در مورد تأثیر حوزه ی علمیه ی قم بر معرفت سیاسی افغانستان مورد بررسی قرار دهد. آنچه می خوانید، کوششی است در جهت سازماندهی نظری و قالب بندی انبوه مواد خام در باب تأثیر حوزه ی علمیه ی قم بر معرفت سیاسی افغانستان، بر اساس نظریه ی پخش و با توجه به منابع مکتوب و شفاهی، به پاسخ این سؤال برسیم که «حوزه ی علمیه ی قم در معرفت سیاسی افغانستان چه تأثیری داشته است؟» مقاله ی حاضر بر اساس نظریه ی پخش، به این یافته ها رسیده است که در افغانستان تلاش برای احقاق حقوق سیاسی شیعیان، بهبود وضعیت سیاسی، مطرح شدن و محوریت روحانیت در رفتار سیاسی، تلاش برای وحدت سیاسی شیعیان، دفاع از حقوق سیاسی شیعیان، گسترش اسلام سیاسی، مشارکت سیاسی حداکثری شیعیان، شکل گیری احزاب و تشکل های سیاسی، و ...، از ارمغان های حوزه ی علمیه ی قم و از ایده ها و تأثیرات این حوزه هستند.
اولویت بندی مسائل در تدوین دستور کار برای خط مشی گذاری عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی نقش مدل های ذهنی خط مشی گذاران در چگونگی اولویت بندی مسائل در هنگام تدوین دستور کار خط مشی های عمومی پرداخته می شود. عوامل گوناگونی در ادراک مسئله، ارائه تعریف روشن از آن و اولویت بندی و تدوین مسائل در قالب دستور کار خط مشی گذاران مؤثرند؛ اما این پژوهش مترصد ارزیابی آن است که نظریه های وضع و ساخت اجتماعی واقعیت چه تأثیرات متفاوتی بر شناسایی عوامل، بازیگران و ذینفعان و نحوه استفاده از ساز و کارهای گوناگون برای اقناع، فریب و تحمیل به جامعه و یا نظایر آن دارند و چرا و چگونه موجب تمرکز بر برخی از مسائل خاص توسط تحلیل گران خط مشی و کارگزاران می شوند. این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی و از نظر روش، تحلیلی توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. تکنیک تحلیل نیز دلفی با رویکرد فازی است. بر این اساس، ضمن تجزیه و تحلیل داده های اولیه ای که از تعدادی از اساتید رشته خط مشی گذاری، نمایندگان مجلس و ناظران اجرای خط مشی به دست آمده است، این نتیجه حاصل شد که کارگزاران، افراد و گروه های ذینفع، به شدت تحت تأثیر ساخت و بافت ادبیات جاری و بعضاً خود ساخته قرار دارند. بنابراین در بسیاری از موارد اولویت بندی های خط مشی ، هیچ ارتباطی به جهان واقع نداشته، بر مبنای ذهنیت خط مشی گذاران شکل می گیرد
طرح نظام جامع نظارت بر تحقق چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 ه .ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با دیدگاهی منطقی و بنابر قاعده، مسیر تحقق چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی، در نظام برنامه ریزی کشور ما، همانا خط سیر تحقق سیاست های کلی نظام و مسیر اجرای برنامه های پنج ساله جمهوری اسلامی ایران و برنامه و بودجه سالانه کل کشور است. بنابراین، اولین زنجیره پرسش های منطقی قابل طرح در سطح نظری، این است که سیاست های کلی نظام، بر فرض تحقق کامل عملی، تا چه اندازه تحقق چشم انداز را تضمین می کنند و برنامه های پنج ساله چه مقدار سیاست های کلی نظام را در خود انعکاس می دهند و برنامه های سالانه تا چه حدود تأمین کننده اجرای برنامه های پنج ساله می باشند. از این روی، بررسی جامعیت، مانعیت و انطباق مفاد هر سطح از این زنجیره اسناد با سند سطح بالاتر خود، از جهت تحقق چشم انداز، نسبت به نظارت بر اجرای آنها واجد اولویت است. در پژوهش حاضر، پس از مروری کلی بر چشم انداز و تعریف سیاست های کلی و اقسام آنها، ضرورت به کارگیری رویکردهای مناسب علمی و سطوح تجزیه وتحلیل متناسب با آن تبیین، و بر آن مبنا، پیشنهادهایی ارائه می گردد.
نقش مجالس قانونگذاری در فرآیند سیاستگذاری ؛ به سوی یک الگوی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت نقش و جایگاه مجالس قانونگذاری در فرآیند سیاستگذاری نیازمند ارائه و کاربست یک الگوی نظری یا مدل مفهومی است، زیرا این مجالس از جمله نهادهایی هستند که دامنه مداخله آنها در فرآیند سیاستگذاری در کشورهای مختلف، متفاوت و از تعیینکنندگی ماهوی تا اثرگذاری صوری در نوسان است. در چارچوب نظریه ساختار- کارگزار نقش مجالس قانونگذاری در سیاستگذاری و نوسان موجود در این نقش از دو دسته عوامل ساختاری و کنشگری متأثر است. ساختارها شامل اختیارات و صلاحیتهای مجلس، سازمان درونی مجلس، توزیع قدرت در نظام سیاسی و ساختهای بیرون از مجلس میشوند. کنشگران شامل رئیس و هیئت رئیسه مجلس، رئیس قوه مجریه، نمایندگان و گروههای نفوذ هستند. در تعامل این ساختارها و کنشگران و برآیند حاصل از آنها سه دسته مجالس تعیین کننده، مؤثر، کماثر و خنثی در فرآیند سیاستگذاری در کشورهای مختلف قابل شناسایی هستند.
افکار عمومی و سیاستگذاری عمومی (تاملی نظری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افکار عمومی یکی از عوامل اصلی تاثیر گذار بر سیاستگذاری عمومی است. جایگاه افکار عمومی بسته به نوع نظام سیاسی، متفاوت است و فرایند سیاستگذاری نیز از ماهیت نظام سیاسی تاثیر می پذیرد. تاثیر گذاری افکار عمومی بر سیاستگذاری عمومی با توجه به ماهیت و شکل نظام سیاسی متفاوت خواهد بود. این مقاله در صدد است این تاثیر گذاری را در فرایند سیاستگذاری عمومی مورد بررسی قرار دهد. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. . .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .
شناخت وضعیت موجود و مطلوب فرهنگ کشور از دید کارشناسان و نخبگان بر اساس شاخص های علمی بومی (ویژگیهای مطرح شده از جامعه ایرانی در سند چشم انداز) جهت اجرای مدیریت فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش می کند با بررسی روشهای سنجش فرهنگ اقدام به شناسایی فرهنگ موجود و راههای رسیدن به فرهنگ مطلوب متناسب با ویژگیهای مندرج در سند چشم انداز را ارایه نماید. لذا هدف کلی این پژوهش، ارایه الگوی علمی و بومی بررسی فرهنگ با توجه به شاخصهای فرهنگی مندرج در سند چشم انداز می باشد.
در این راستا پس از شناسایی نقاط قوت و ضعف فرهنگ موجود، سطوح، مولفه ها و شاخص های مورد نظر بر اساس دیدگاه ادگار شاین، شناسایی شده و سپس مولفه ها و شاخص های فرهنگ مطلوب در سند چشم انداز بر اساس نظر سنجی از نخبگان فرهنگی جامعه مشخص گردد. در نهایت با استفاده از روشهای آماری چون میانگین هندسی، و ... اطلاعات جمع آوری شده تجزیه و تحلیل گردیده و نقاط قوت و ضعف فرهنگ موجود مشخص و الگوی فرهنگ مطلوب نیز ارایه می گردد. پس از انجام مراحل فوق با توجه به وجود فاصله بین فرهنگ موجود و فرهنگ مطلوب سعی می گردد تا با استفاده از تکنیکهای مدیریت فرهنگی نسبت به ارایه راهکارهای لازم برای پر نمودن فاصله های موجود بین دو وضعیت فرهنگ در قالب یک راهبرد فرهنگی ارایه شود.
مدیریت دانش و راهبرد نوآوری در سازمان های دفاعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روند اوج یافتن نقش دانش، نوآوری وفناوری های نوین در ایجاد مزیت های راهبردی واهمیت یافتن ارزش منابع دانشی در اداره سازمان های پیشرو موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب خطوط راهبردی سازمان ها جای گیرد. در عین حال موضوعیت مدیریت دانش برای سازمان های دفاعی به دلیل ماهیت دانشی، فناورانه و نوآورانه جنگ های امروزی از اهمیت مضاعفی برخوردار است. از این رو مقاله حاضر در نظر دارد تا ضمن پرداختن به چیستی و ابعاد کمتر شناخته شده مدیریت دانش، مولفه های کلیدی تاثیرگذار براین رشته نوظهور علمی را احصا نموده و در فرجام یافته های خود، تاثیر گذار براین رشته نوظهور علمی را احصا نموده و در فرجام یافته های خود، تاثیر حوزه جدید مدیریت دانش را بر نوآوری در سازمان های دفاعی به طور عام و نوآوری های دفاعی به طور اخص ارایه نماید.
رهیافت های نوین هیپنوتراپی در درمان درد و بایستگی های راهبردی آن در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی وجود انسان و خلقت شگفتانگیز او، مؤدی به این حقیقت شده تا هر روز چشمانتظار اکتشاف قابلیتهای نوینی نسبت به وجود او باشیم. هیپنوز، یکی از این اکتشافهاست که در دهههای اخیر رشد قابل ملاحظهای پیدا کرده و در عرصههای گوناگون پزشکی، حضور فعال یافته است. یکی از کاربردهای این پدیدار، درمان درد بیماران است. در جهان امروز، از این پدیدار در سطح گسترده برای کاهش مصرف داروهای شیمیایی و مخدرها و همچنین پایین آوردن هزینه درمان و کاستن از فشار هزینه بر سازمانهای بیمهگر استفاده میگردد. مقاله حاضر، این پدیدار را معرفی نموده، جایگاه برجسته امروزین آن را در پزشکی مدرن (در مقایسه با گذشتهها) تشریح کرده و مبتنی بر پژوهشهای بومی در داخل کشور بر این فرضیه مهر تایید گذارده است که هیپنوتراپی میتواند به عنوان یک رهیافت مؤثر در درمان درد، مورد توجه نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری قرار گیرد. مقاله در پایان پیشنهادهایی را در راستای تحقق بهینه امر مذکور، مطرح مینماید.
نقش سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ارتقای سرمایه فرهنگی شهروندان تهرانی (مورد مطالعه کانون های بانوان منطقه شش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: سرمایه های فرهنگی هر جامعه به نوعی ظرفیتهای توسعه فرهنگی و به تبع آن توسعه اجتماعی و اقتصادی آن جامعه را پیش رو دارد به هر میزان که رشد و توسعه و ارتقای سرمایه های فرهنگی داشته باشیم به همان میزان جامعه ای به سامان پویا را خواهیم داشت. نقش و کارکرد سازمان ها و مراکز فرهنگی دارای اهمیت است و میزان اثرگذاری آن از اهداف اصلی پژوهش است.
روش پژوهش: با توجه به پیشینه پژوهش در حوزه سرمایه فرهنگی و فعالیت های فرهنگسرا ها از پرسش های محقق ساخته استفاده و بین بانوان هدف توزیع و میزان اثرگذاری برنامه های مراکز فرهنگی با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: فعالیت های پر تکرار در مراکز فرهنگی با ارتقای سرمایه فرهنگی رابطه دارد ولی میزان و شدت این اثرگذاری را نمی توان محاسبه نمود و به همین دلیل از ضریب توافق چوپروف استفاده گردید تا میزان اثربخشی آن مشخص شود و برنامه های فرهنگسرا ها در حوزه آموزش، کارگاه های هنری و گردشگری موثر شناخته شد.
نتیجه گیری: مدیران مراکز فرهنگی، نسبت به مخاطب شناسی برنامه ها دقت داشته و با توجه به تغییرات فرهنگی در جامعه، کارکنان مراکز فرهنگی از بین افرادی انتخاب شوند که از سرمایه فرهنگی بالاتری برخوردار باشند و به طور مستمر تحت آموزش ضمن خدمت باشند و نحوه تعامل اعضا کانون ها با کارکنان مراکز فرهنگی باز طراحی گردد. از آن جا که فعالیت های سازمان فرهنگی هنری در تهران به عنوان الگو برای سایر شهرها قرارمی گیرد، فعالیت های مراکز به خصوص در حوزه های مشارکت های مردمی به عنوان سندی راهبردی تلقی شود و تجارب مثبت و منفی آن برای مراکز فرهنگی شهرهای کشور ارسال گردد.
اثرات محیط سیاسی بخش دولتی بر رفتار سازمانی کارکنان و مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث گرایش های سیاسی بوروکرات ها و کارکنان دولتی و تاثیر آن بر عملکرد آنها همواره یکی از مهم ترین موضوعات در مدیریت دولتی بوده که تحت عنوان دوگانگی سیاست - اداره مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر به بررسی تاثیر گرایش های سیاسی مدیران و کارکنان دولتی بر رفتار شهروندی سازمانی آنها می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که گرایش های سیاسی بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیر می گذارد و مدیران و کارکنانی که به حزب حاکم گرایش دارند رفتار شهروندی بالاتری از دیگران دارند و در مقابل کارکنانی که به حزب حاکم گرایش ندارند، رفتارهای شهروندی سازمانی چندانی از خود نشان نمی دهند.
مدل های تحلیل سیاستگذاری عمومی
حوزه های تخصصی:
مدلهایی که در مطالعه سیاست به کار میروند، مدلهای مفهومی هستند که میتوان از آنها در تحلیل سیاستگذاری عمومی نیز بهره گرفت. این مقاله، به تحلیل «سیاستگذاری عمومی» از منظر مدلهای نهادی، فرایندی، گروهی، نخبگان، عقلانی، فزاینده، تئوری بازیها، انتخاب عمومی و سیستمها اختصاص دارد. مقاله، نشان میدهد که هر مدل و نظریه، بیشتر امکانات عملی برای مقامات حکومتی را فراهم میکند و یا ابزار مفیدتری برای تحلیلگران مسایل اجتماعی است؟ همچنین، بررسی این مدلها نشان میدهد کدامیک به فهم بیشتر ما از فعالیتهای متعدد دخیل در سیاستگذاری عمومی یاری میدهد و کدامیک برای نقد و ارزیابی فرایند سیاستگذاری مناسبتر است؟ در پایان، نویسنده به ارائه برخی معیارهای عمومی میپردازد که میتوان از طریق آنها، مفیدبودن این مفاهیم و مدلها را بررسی کرد.
رهیافت نهادی در سیاستگذاری نوآوری تکنولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با تأکید بر راهبردی نهادی از رشته های گوناگون که درعلوم انسانی به مطالعه نوآوری پرداخته اند بهره خواهد برد و رابطه توسعه سیاسی-اقتصادی و نوآوری تکنولوژیک، ونقش نهادها در این زمینه را به بحث خواهد گذاشت. عواملی که به ویژه در حیطه علوم سیاستگذاری می گنجند را می توان در حوزه نهادهای اجتماعی به ویژه نهادهای قدرت عمومی، قواعد، مقررات و عرف ها جستجو کرد از اینرو مقاله حاضر تلاش خود را به عوامل نهادی، اجتماعی متمرکز ساخته و استراتژی پژوهش خود را بر تحلیل این عوامل بنا خواهد کرد. در مطالعاتی که مبنی بر رویکرد نظام ملی نوآوری صورت می گیرد، ویژگی هایی مورد توجه و تأکید قرار می گیرد که عمدتاً از ریشه های نظری این رویکرد همچون دیدگاه تکاملی و رویکرد نهاد گرایی برخاسته اند. نظریه نهادی و روابط اجتماعی توجه خود را به نقش حمایتی و هدایتی نهادهای عمومی از سویی و روابط هدفمند و هماهنگ شده بنگاه ها از طریق عرف ها و قواعد رسمی و غیر رسمی از سوی دیگر معطوف می نماید. این مقاله ما را در طرح یک فرضیه نهادی در مطالعات نوآوری یاری می نماید: افزایش نوآوری تکنو لوژیک ناشی از هماهنگی قواعد، هنجارها، مقررات حقوقی، میزان ارتباطات بین بنگاه ها، آموزش های کاربردی کارکنان، و سیاست های حمایتی نهادهای عمومی است
جهانی شدن اقتصاد و پیامدهای آن بر سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر، نظام بین الملل شاهد آغاز دوران جدیدی با عنوان جهانی شدن می باشد که علاوه بر اینکه حاکمیت دولت ها را تحت تأثیر خود قرار داده است، موجب ظهور بازیگران جدید در عرصه ی جهانی نیز شده است که بر اقتصاد جهانی حاکم شده اند. واکنش دولت ها به روند جهانی شدن متفاوت بوده است. بعضی از دولت ها در برابر این فرایند مقاومت کرده اند و برخی دیگر تلاش می کنند با بسترسازی و ایجاد ظرفیت های مناسب سیاسی و اقتصادی، قابلیت انطباق پذیری بیشتری با جهانی شدن پیداکنند. در این مقاله تلاش شده است تأثیر جهانی شدن اقتصاد بر سیاست گذاری خارجی ج.ا.ا مورد بررسی قرار گیرد. ضرورتهای ناشی از جهانی شدن اقتصاد به دو شکل مورد توجه قرارگرفته است. اول رویکرد اقتصادی به سیاست خارجی می باشد که نقش ابزارهای اقتصادی در سیاست خارجی ایران را نمایان و برجسته می کند. دوم، اتخاذ روش دیالکتیکی در برخورد و مواجهه با جهانی شدن می باشد که می تواند به تغییر رفتار تصمیم گیران سیاست خارجی و در نهایت به کارامدی و تحول درسیاست خارجی ج.ا.ا منجرشود. به هرحال، ورود به عرصه جهانی شدن یک تصمیم سیاسی ضروری است و یکی از راه های رفع موانع احتمالی در فرایند جهانی شدن اصلاح ساختار اقتصادی نظام ج.ا.ا می باشد.
تخت بی بخت؛ بازاندیشی مفهومی نظریه انتخاب عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه انتخاب عمومی از جمله نظریه های حوزه اقتصاد سیاسی است که بحث از دولت را نه در عرصه جست و جوی خاستگاه این نهاد و ریشه های آن، بلکه در میدان عملکردهای دولت و توان آن از دو نگاه واقعی و صوری، مورد کند و کاو قرار میدهد. نقطه تمرکز این بحث، انسان اقتصادی یعنی انسانی از منظر دانش اقتصادی است که موجودی منطقی و ناظر به منافع خویش بر پایه تحلیل هزینه – فایده می باشد نظریه انتخاب عمومی نگاهی به کاردکردهای این انسان در چارچوبی دولتی – دیوانی دارد .