مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
زمان
حوزه های تخصصی:
منظور از زمان و مکان، همان مقتضیات زمان و مکان، و امور، تحولّات، اوضاع و احوالی است که در زمان و مکان قرار می گیرند. این معنا در روایات نیز مورد تأکید قرار گرفته است. زمان و مکان در اجرای حدود نقش تعیین کننده ای دارند، بنابراین در صورت تزاحم مصلحت اجرای حدّ با مصلحت مهم تر، ممکن است حدّ موقتاً تعطیل یا به کیفیّت دیگری اجرا شود. بررسی روایات به عنوان یکی از منابع استنباط احکام در این بحث بسیار حائز اهمیت است. به عنوان مثال، می توان به تأخیر در اجرای حدّ برای مجرم باردار یا بیمار، پناه بردن مجرم به حرم، گرم و سرد بودن هوا، مستحاضه بودن زن و عدم اجرای حدّ در مواردی از قبیل سرزمین دشمن، حدّ در مورد اهل کتاب، اضطرار، عفو مجرمان در زمان جنگ، عفو زنان بی شوهر، حدّ در سال قحطی و تغییر کیفیّت اجرای حدّ در فرد بیمار که مصلحت، مقتضی تعجیل حدّ بر اوست، اشاره نمود. در این نوشتار به نقش زمان و مکان و بحث مصلحت در اشخاص مجازات های حدّی با توجه به روایات و نظر فقها در تأخیر، توقف و تغییر کیفیّت اجرای حدّ پرداخته می شود و در آخر این نتیجه گرفته می شود که لازم است مصلحت سنجی در مورد حدود و رعایت اقتضائات زمان، مکان و اشخاص مجازات با توجه به روایات و نظر فقها مدّنظر قرار گیرد.
هویت: میراثی از گذشته یا انتخابی برای آینده؟(مقاله علمی وزارت علوم)
آیا هویت میراثی به جای مانده از گذشته است یا انتخابی برای آینده؟ در این پرسش، مفهوم «زمان» پیش فرض گرفته شده است. ازاین رو، تحلیل مفهوم زمان نقطه عزیمت ماست. زان پس به بررسی نسبت مفهوم زمان با نظریه اجتماعی می پردازیم و برمی نهیم که جامعه شناسی نه علم «زمان» بلکه علم «مکان» است. علم «زمان» اما «تاریخ» است که در روایت هگلی اش نسبتی وثیق با پارادایم فلسفه آگاهی دارد. این پارادایم، اجازه تأسیس جامعه شناسی را نمی داد چرا که جامعه شناسی نظریه کنش است نه نظریه آگاهی. از همین رو، تأسیس جامعه شناسی در پایانه های سده نوزدهم اروپایی مقارن است با بحران فلسفه آگاهی. کانون این بحران نیز مفهوم «سوژه» بود، سوژه ای که خود هم بنیاد فلسفه آگاهی مدرن بود و هم کانون جامعه مدرن. اما مارکس، نیچه و فروید طومار سوژه را درهم پیچیدند و بدین سان جامعه مدرن را به بحران درانداختند. تأسیس جامعه شناسی پاسخی بود به این بحران. این تأسیس چرخش گاهی است که در آن از گران باری و زیان باری «تمپوسنتریسم» آگاه گشتیم و بر سودمندی «توپوسنتریسم» انگشت نهادیم. پس از این بحث نظری، به برخی از نارسایی های تلقی زمان محور از «هویت» در علوم اجتماعی ایران اشاره می کنیم و نشان می دهیم که چگونه این نارسایی ها گرانبار از گذشته است و ازاین رو ناتوان از نگریستن به آینده. ریشه ناتوانی جامعه شناسی ایرانی در پردازش «نظریه کنش» را نیز در همین نارسایی ها جست وجو می کنیم. جامعه شناسی ایرانی برای برون رفت از این بن بست و گشودن افق هایی نو در سپهر نظریه و عمل اجتماعی، چاره ای جز دست شستن از تلقی هویت «به سان میراثی از گذشته»، و برگرفتن آن همچون «انتخابی برای آینده» ندارد. سرآخر درباره مفهومی از هویت «بخردانه» و نسبت آن با علوم اجتماعی سخن می گوییم. افزون بر اینها، وجه میان رشتگی این مقاله در بررسی نسبت علومی همچون جامعه شناسی و تاریخ در چشم اندازی فلسفی بر زمینه تحلیل مفهوم های زمان و مکان توضیح داده می شود.
تأملی در برهان مسامته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
یکی از برهانهای اثبات تناهی ابعاد ، برها ن مسامته است.برخی از بزرگان مانند خواجه آن را نپذیرفته اند و برخی چون صدر المتالهین آن را استوار یا فته اند . اساس برهان بر تقاطع میان دو خط نامتناهی یا یک خط متناهی با یک نامتناهی موازی است که یکی از آنها در چرخشی به سوی خط نامتناهی با آن تقاطع می یابد .باانکار حالت تقاطع و خروج از توازی ، به طریق خلف ، محالی رخ می دهد که سبب آن ؛ فرض بعد بی نهایت است . امتناع چنین تقاطعی به سبب فقدان نخستین نقطه تماس در بعد بی نهایت است؛ یا از آن رو که مسامته حادث است وحادث به آغازی نیازمند است . نویسندگان برهان را از حیث منطقی استوار می بینند، اما به سبب انحنای فضا ، حالات دو خط بر خلاف صفحه منحصر به توازی و تقاطع نیست ؛ از این رو دلیل مسامته در فضای واقعی قابل اجرا نیست و با این استدلال تناهی ایعاد اثبات نمی گردد.
تحلیل عناصر آشوب ازلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساطیر از دیدگاهی، روایت هایی مقدّس دربارة مبدأ و مقصد جهان و توجیه امور مهم هستی اند. در اساطیر ملل با آنکه دیدگاه های ظاهراً متفاوتی دربارة چگونگی و مبدأ و مادّة آفرینش وجود دارد امّا این دیدگاه ها در ژرف ساخت، بسیار مشابه و حتی یکسان اند. این داستان ها بر مبنای الگویی کهن پرداخته شده اند؛ بدین گونه که قبل از آفرینش، فقط آشوب و نابسامانی است و دیگر هیچ. از دلِ این آشوب، نخستین موجود پیدا می شود و دیگر چیزها نیز از آن آفریده می شوند. چرخة پیدایش آشوب و تبدیل آن به نظم همواره در زندگی عینی و ذهنی بشر در جریان است و در داستان ها به صورت اژدها یا دیو، نمادینه شده است. با پیدایش دیو و اژدها سامان هستی از میان می رود امّا با کشته شدن آن، موانع برقراری نظم بر طرف می شود و اوضاع نخستین یعنی آرامش باز می آید. در پژوهشِ تطبیقی و تحلیلی اساطیرِ برخی ملل، مشخص شد که فرایندِ پیدایشِ آشوب و انتقال از آن به نظم، عملی روانی و شناختی است و به دلیل اشتراک قوای شناختی انسان ها، اسطوره های بسیاری در میان ملل گوناگون یافت می شود که از لحاظ بن مایه و هدف و کارکرد یکسان و تنها از لحاظ بیان متفاوت اند از جمله اسطورة آشوب.
بررسی چند حکایت از گلستان بر اساس نظریه زمانی ژنت
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، به منظور بررسی نظریه «زمان روایی» ژنت و با رویکرد ارزیابی این نظریه در تعامل با حکایت های گلستان، به بازخوانی حکایت هایی چند از آن پرداخته است. پیرامون مؤلفه های زمان رواییِ ژنت در گلستان، ناگزیر هستیم تا نظم گاهشمارانه طبیعی و منطقی را مجزا کرده و در بحث نظم و ترتیب زمانی، این دو را به طور جدا از هم بررسی کنیم. نیز پی رفت های متفاوتی که در هر روایت پیش رو داشتیم، ما را بر آن داشت تا از تعریف روایت مادر و روایت خُرد بهره بگیریم. رخداد برون روایی و رخداد درون روایی، تعاریف دیگری هستند که می تواند در تبیین تفاوت زمان و سرعت داستان و روایت به کار گرفته شود. در بررسی بسامد به عنوان یکی از مؤلفه های نظریه یاد شده، بسامد شباهت که پیش از این در مقاله ای تحت عنوان «زمان و روایت» به کار رفته است، در تبیین بهتر بسامد های روایی راهگشا گردید. این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است که در آن، آغاز بحث با نظرداشت به نظریه های مطرح پیرامون «زمان و هستی»، مانند نظریه های هوسرل، شوتز و هایدگر بوده است. بر این اساس می توان گفت: سخن سعدی در گلستان به دلیل برخورداری از ایجاز های پرداخته و سنجیده، بار ها در برابر نظریه یاد شده کامل تر جلوه می کند. از این رهیافت، راوی در گلستان، ما را با مقوله های جدیدی نظیر: روایت مادر، روایت خُرد، رخداد برون روایی، رخداد درون روایی، بسامد شباهت، دنیای راوی، پسماند روایی و داستان برق آسا (شیوه نوینی از داستان نویسی معاصر) روبرو می کند.
وضعیت زمان، مسئله بودگی و صورت بندی سیاست گذاری اجتماعی (مطالعه موردی: لوایح و طرح های مجلس هشتم و نهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری در عمل به مثابه یک رشته فعالیت نظام مند است که متضمن مجموعه ای از تصمیم ها، طرح ها و شیوه های عمل است. خلاء قانونی، مغایرت ها یا موانع حقوقی در پاسخگویی به مسائل اجتماعی، غالباً سیاست گذاران را به سوی تدوین یا اصلاح سیاست های اجتماعی در قالب لوایح/طرح ها سوق می دهد. در این زمینه، «فاصله زمانی» میان «مسئله بودگی»ِ یک پدیده و «پاسخِ» درخور به آن، واجد اهمیت است. فزونیِ این فاصله می تواند سبب تشدید مسئله و یا حتی موجب پیدایش مسئله یا مسائل تازه تر دیگری شود، به نحوی که اقدامات سیاستی تعبیه شده پیشاپیش ناکارآمد شوند. و همین مورد، مسئله پژوهش حاضر را ضرورت می بخشد که «وضعیت «زمان» در واقعیت سیاست گذاری اجتماعی (با تمرکز بر طرح ها / لوایح) چگونه بوده است؟» برای بررسی تجربی موضوع و ارائه شواهدی مناسب در باب مسئله مورد پژوهش؛ به شیوه بررسی و تحلیل اسناد طرح ها و لوایح مرتبط با سیاست گذاری اجتماعی در مجلس هشتم و نهم و اسنادی که واجد اطلاعاتی درباره تاریخ و نتیجه بررسی آن ها (از آغاز تا ابلاغ) است مورد پژوهش قرار گرفته است. یافته ها حاکی از این است که: میانگین زمانی وصول تا تصویب طرح ها و لوایح (صرفِ نظر از موارد مسکوت مانده یا کنارگذاری شده)، حدود 22 تا 25 ماه بوده است. زمان برترین لوایح در حوزه قضایی بوده است که مهمترین آن حدود 12 سال است که به نتیجه نرسیده است. داده های پژوهش ارتباط منطقی و معناداری میان نزدیکی به زمان انتخابات و رد یا تصویب طرح ها و لوایح در حوزه سیاست گذاری نشان نمی دهد. الگومندی مصوبات به تفکیک سال های مختلف عمر هر مجلس نیز تایید نمی شود. عموماً مسئله بودگی پدیده های اجتماعی در جامعه مابه ازایی تقنینی در مجلس نداشته است. نتیجه آنکه اولاً فرآیند سیاست گذاری اجتماعی از طریق مجلس بسیار زمان بر است؛ از سوی دیگر عموماً این مسیر پاسخی بهنگام برای مسائل اجتماعی به دنبال نداشته است. از این منظر به نظر می رسد که فرآیند سیاست گذاری اجتماعی در مجلس نیازمند بازنگری و بهبود است.
ارزیابی تأثیر متغیرهای دما، فعالیت آبی (aw)، غلظت یون هیدروژن (pH)، و زمان بر رشد قارچ های آسپرژیلوسِ نایجر، پنی سیلیومsp. و آلترناریا آلترناتا در کاغذهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال بیست و هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
166 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزیابی تأثیر شرایط محیطی اثرگذار(دما، فعالیت آب (a<sub>w</sub>)،pH، زمان) بر رشد قارچ هایِ آسپرژیلوسِ نایجر، پنی سیلیومsp. و آلترناریا آلترناتا. روش/ رویکرد پژوهش: برای گردآوری داده هایِ این تحقیق از مطالعات تجربی استفاده شده است؛ به طوری که تأثیر جداگانه دما از 5 تا 40 درجه سلسیوس، تأثیر فعالیت آبی (نیاز رطوبتی) در مقدارهایa<sub>w</sub>: 0.80, 0.85, 0.90, 0.95, 0.97, 0.98, 0.99، تأثیرغلظت یون هیدروژن(pH)از 3 تا 9، و تأثیر زمان به مدتِ 168 ساعت بر میزان رشد قارچ های آسپرژیلوسِ نایجر، پنی سیلیوم، و آلترناریا آلترناتا و همچنین اثر متقابل این عوامل برمیزان رشد درشرایط آزمایشگاهی (in vitro)ارزیابی شده است. سایر عوامل فرعی مؤثّر در رشد این قارچ ها ثابت درنظر گرفته شده است. هم چنین ازآنجاکه کاغذ تاریخی برای انجام این آزمون ها در دسترس نبود، نمونه کاغذ صافی مانکتل 393 (سلولز خالص) پیرسازی تسریعی شد و از آن برای انجام آزمون هااستفاده شد. درضمن تمام آزمون ها در محیط کشت سیب زمینی دکستروز آگار (PDA) انجام شد. برای تهیه سوسپانسیون استاندارد قارچ آسپرژیلوسِ نایجررِقَّت[1]تنظیم شده10<sup>5</sup>×5-1و10<sup>4</sup>×5-1(CFU/ml)و برای قارچ های آلترناریا آلترناتا و پنی سیلیوم 10<sup>6</sup>×1 سلول به ازای هر میلی لیتر سوسپانسیون قارچی (1×10<sup>6</sup> CFU/ml)است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های این تحقیق نشان داد که وضعیت مطلوب برای رشد قارچ آسپرژیلوسِ نایجر دمای 30 درجه سانتی گراد، فعالیت آبی (نیاز رطوبتی): a<sub>w</sub>= 0.97، و اسیدیته: pH= 6.5است و وضعیت مطلوب برای رشد قارچ آلترناریا آلترناتا دمای 25 درجه سانتی گراد، a<sub>w</sub>= 0.98، وpH= 6.5 است و وضعیت مطلوب برای رشد قارچ پنی سیلیوم دمای 25 درجه سانتی گراد، a<sub>w</sub>= 0.99، و pH= 6است. دیگر نتیجه این تحقیق آن است که عامل فعالیت آبی بیشترین تأثیر را بر میزان رشد شعاعی قارچ های موردمطالعه داشت؛بعدازآن دما و در آخر pH از عوامل مؤثّر بر رشد این قارچ ها بودند. ازاین رو بهترین و مؤثرترین راه پیشگیری از فرسایش بیولوژیکی در آثار کاغذی، کاهش فعالیت آبی در آن هاست. هم چنین اگر کاهش فعالیت آبی در کاغذهای تاریخی با کنترل دما واسیدزدایی همراه شود، روند فرسایش بیولوژیکی ناشی از فعالیت قارچ های موردمطالعه به کمترین میزان کاهش می یابد. <br clear="all" /> [1]- dilution: رقیق شدگی
بررسی تطبیقی استعاره مفهومی زمان در اشعار ناصرخسرو و اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پیچیده ترین مباحثی که نظریه مفهومی با آن روبروست، ماهیت بازنمود زمانی است. همان طور که زمان اغلب نمونه ای از مفاهیم انتزاعی مطرح است، بررسی اینکه چگونه زمان در نظام مفهومی بشر نمود می یابد، منجر به رخداد برخی مسائل مهم در حوزه علوم شناختی شده است. استعاره مفهومی زمان در آثار شاعران قرون مختلف، به صورت های متفاوتی بروز یافته است. آشنایی با نوع نگرش و دیدگاه آنها مطمئناً در درک و شناخت ویژگی های زبانی و فرهنگی هر دوره کارساز خواهد بود. از این رو پژوهشگر، اخوان ثالث و ناصرخسرو را که به دو دوره زمانی مختلف تعلق دارند، برگزیده و با بررسی آثار آخر شاهنامه و از این اوستای اخوان ثالث و دیوان اشعار ناصرخسرو، 160 استعاره مفهومی در حوزه زمان استخراج کرده که 12 نگاشت نام از اخوان و 14 نگاشت نام از ناصرخسرو به دست آمد. از بررسی نگاشت نام های مزبور این نتیجه حاصل شد که نگرش این دو شاعر به زمان در برخی موارد متفاوت و در مواردی نیز مشابه است که می توان گفت این تفاوت نگرشی ناشی از تفاوت تجارب واقعی این دو شاعر از دنیای اطراف خود باشد.
بررسی مؤلفه زمان در اتوبوس شمیران بر اساس دیدگاه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۶
165-190
حوزه های تخصصی:
اتوبوس شمیران اولین روایت از مجموعه داستان خاطره های پراکنده اثر گلی ترقی است که با بهره گیری از گونه روایی خاطره داستان به خوبی از تکنیک زمان روایی استفاده کرده است. زمان، عامل مهمی است که ساختار روایت را شکل می دهد و بدون آن روایت هرگز وجود نخواهد داشت. زمان در روایت شناسی عمدتاً در سه بخش نظم، تداوم و بسامد بررسی می شود و ژرار ژنت از بزرگترین نظریه پردازان در زمینه «زمان در روایت» است که به طور کامل به این جنبه ها پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مؤلفه زمان و نقش آن در شکل گیری روایت در داستان کوتاه اتوبوس شمیران از منظر ژرار ژنت می پردازد. بر اساس نتایج این پژوهش، ترقی با درهم شکشتن روال خطی زمان، از انواع زمان پریشی گذشته نگر درونی و بیرونی بهره برده است. گذشته نگری های درونی به دلیل تداعی، شیوه غالب کاربرد زمان در اتوبوس شمیران است. از گذشته نگری بیرونی در دو مورد استفاده شده که با اغراضی چون تعلیل کنش شخصیت و نوستالژی خاطرات گذشته همراه است. در بحث تداوم، از عنصر درنگ توصیفی، حذف، تلخیص و نمایش به فراخور اهمیت موضوع استفاده می کند. در ابتدای داستان، به دلیل توجه نویسنده به درنگ توصیفی، و شرح وقایع با جزییات بیشتر، شتاب روایت، منفی است. در اواخر داستان، حوادث بی اهمیت حذف شده، روایت شتاب مثبتی به خود گرفته است. بسامد غالب در این داستان، بسامد مفرد است و از بسامد مکرر برای تأکید معنی داردر درون مایه داستان استفاده شده است.
بررسی جلوه های عنصر زمان در حکایات فرعی مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۶
240-215
حوزه های تخصصی:
عنصر زمان بر اجزای روایت داستان جاری است و به آن سازمان می دهد. در این پژوهش، کوشش شده است عنصر زمان در حکایت های فرعی مرزبان نامه و تأثیر آن بر روایت بررسی شود. برای این منظور، فراوان ترین نشانه های زبانی در حکایات یاد شده با در نظر داشتن نظریه ها و دیدگاه های کارا در این زمینه به دقت تحلیل شد. نخست، سه گروه ساخت های دستوری، آرایه های ادبی و قرینه های زبانی که پرتعدادترین نشانه های زبانی مؤثر بر طول زمانی روایت هستند، جداگانه در هر روایت از نظر سرعت و کارکرد بررسی شدند. در پایان، با بررسی همه نشانه های مؤثر بر سرعت، در همه روایت ها از دیدگاه فلسفی، سرعت روایات مورد بحث ارزیابی گردید و دو نتیجه به دست آمد. نخست اینکه سرعت و پویایی بر روایات بررسی شده غالب است. دیگر اینکه، جز درچند مورد، فراوانی نشانه های پویا یا ایستا درون یک جمله به پویایی یا ایستایی فعل جمله بستگی دارد؛ یعنی اگر فعل جمله ای پویا باشد، همه نشانه های درون آن جمله یا بیشتر آن ها پویا هستند و برعکس. پس، نویسنده در کاربرد نشانه های مؤثر بر «زمان» و تنظیم سرعت روایت در هر جمله، سبک خاصی داشته است.
بررسی دلایل همبافتی زمان و مکان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان به عنوان یک پدیده، از دغدغه های همیشگی ذهن بشر بوده است. در همه جنبه های حیات بشری، نمودی از زمان را می توان مشاهده کرد؛ از جمله در حماسه ها جلوه های متنوعی از زمان قابل مشاهده است. حماسه هایی چون شاهنامه به دلیل دربرداشتن ابعاد مختلف از جمله ابعاد اسطوره ای، تاریخی، طبیعی و فلسفی نمودگاه جلوه های مختلفی از زمان است. مطالعه مفهوم زمان در شاهنامه به عنوان اثری که مشحون از تاریخ و باورهای متنوع ملت متمدن و باسابقه ایران است، می تواند بخشی از روند باوری و تحولات و تنوع مفهوم زمان را نشان دهد. از جمله نکات قابل تأمل درباره مفهوم زمان در شاهنامه فردوسی، کاربرد فراوان آن با واژه مکان است که اگر این هم بافتی را اتفاقی ندانیم و قصد توجیه آن را با آرایه های ادبی نداشته باشیم، می تواند پرسش های اساسی و مهمی را برانگیزد. برای یافتن این دلایل هم بافتی زمان با مکان در شاهنامه، ابتدا به روش تحلیل متن، انواع زمان در شاهنامه مورد تأمل قرار گرفته و پس از بررسی های دقیق مشاهده می شود که زمان در شاهنامه به چهار نوع «نجومی، اسطوره ای، فلسفی و تاریخی» تقسیم گردیده و در نهایت با روش تحلیل بافت مشخص می شود که زمان در مفهوم فلسفی خویش با مکان دارای مفهومی مشترک و یگانه است که همین امر سبب هم بافتی این دو واژه شده است.
زمان، مکان و هزینه وفای به عهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقد و ایقاع اعمّ از این که لازم یا جایز باشد، تعهّداتی را موجب می شود که متعهّد ناگزیر از ایفای آن است. ایفای تعهّد زمانی ذمّه متعهّد را بریّ می سازد که طبق مفادّ عقد، از حیث اوصاف و شرایط مقرّر واقع شود؛ به این معنا که الزاماً باید در زمان و مکان مورد توافق در متن عقد صورت پذیرد و در فرضی که انجام تعهّد، متضمّن هزینه باشد بر عهده طرفی خواهد بود که در ضمن عقد به آن تصریح شده است. اما گاه به جهاتی ممکن است عقد از حیث زمان، مکان و هزینه وفای به عهد، مطلق باشد. این مسأله مورد توجه فقیهان قرار گرفته و اختلاف نظرها و بحث های متعدّدی را در فروض مختلف به همراه داشته است.<br /> بر اساس یافته های این نوشتار، جز در عقد جایز که زمان، الزام آور نیست در فرض اطلاق عقد، اصل تأدیه فوری تعهّد، اصل انجام تعهّد در مکان انعقاد و اصل پرداخت هزینه انجام تعهّد توسّط طرفی از عقد که تأدیه به مصلحت او صورت می پذیرد، مبنای پاسخ به مسائلی است که در کلیه ابواب فقهی، حقوقی و قانونی قابل طرح است.
زمان بدون گذر در فلسفه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ای را که بر اساس آن، زمان واقعیت دارد ولی گذر زمان واقعیت ندارد، نظریه «زمان بدون گذر» می نامیم؛ گذر زمان، به تعبیری، برآمده از زنجیره ای از رویدادهاست که در آن، هر رویداد در نسبت با «اکنون» مرتب می شود. هدف اصلی این مقاله واکاوی دیدگاه صدرالمتألهین درباره گذر زمان است. در این راستا نشان می دهیم که او از سویی بنیاد زمان را زنجیره ای عینی از رویدادها می داند که در آن، هر رویداد در نسبت با رویدادهای دیگر مرتب می شود نه در نسبت با اکنون، و از سوی دیگر، برای اجسام اجزاء زمانی در نظر می گیرد و در مورد اتصال اجزاء زمانی یک موجود تحلیلی دارد که مطابق آن، تمایز وجودی میان مقصدهای گذشته، اکنون و آینده از میان می رود. هردو سوی این قضیه تنها با نظریه زمان بدون گذر همخوانی دارد نه با نظریه رقیب آن (این نظریه که زمان و گذر زمان، هردو واقعیت دارند). بدین لحاظ می توان گفت که صدرا به نظریه زمان بدون گذر گرایش دارد. این مطلب می تواند لوازم هستی شناختی برخی مفاهیم کلیدی فلسفه صدرا مانند حرکت جوهری و حرکت به معنای قطع را روشن تر سازد.
تسلسل در علل مادی و مسئله عدم تناهی زمان در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
249 - 268
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا معتقد است که تسلسل در همه ی علت ها محال است و از جمله ی این علت ها علت مادی است. البته وی برخی ترتب های مادی را از این تسلسل محال استثنا می کند. بررسی ویژگی های اجزای زمان نشان می دهد که اجزای زمان به هم وابسته هستند. با تحلیل دقیق تر ارتباط اجزای زمان متوجه می شویم که این وابستگی در ضمن نوعی علیت مادی بوده به نحوی که مشمول قواعد حاکم بر علل مادی می شوند. در نتیجه ادله ابطال تسلسل در علل، عدم تناهی زمان را نیز در بر خواهد گرفت. برای حل این تناقض، نشان می دهیم که ترتب و تقسیم پذیری زمان وابسته به اجزای مسافت حرکت مصحح زمان است و تناقض مذکور در صورتی پیش می آید که حرکت مصحح زمان را مقدار حرکت در مسافت مستقیم بی نهایت بدانیم اما با دوار دانستن مسافت حرکت مصحح زمان، این تناقض برطرف می شود.
نقد و بررسی «رساله فی الفرق بین الزمان و الدهرو السرمد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
261 - 283
حوزه های تخصصی:
حسین بن علی تبریزی خسروشاهی از علمای شیخیه و از جمله شاگردان سید کاظم رشتی است. تاکنون چهار رساله از در کتاب خانه های نسخ خطی شناسایی شده است. وی در این رساله رساله فی الفرق بین الزمان و الدهرو السرمد دیدگاه خاص خویش را پیرامون زمان، دهر و سرمد بیان می کند. در نظر وی زمان مشتمل بر دو نوع تعریف حقیقی و ظاهری است.در تعریف حقیقی زمان، زمان از جمله مشخصات جسم به شمار می رود؛ لکن تعریف ظاهری زمان بدین معنا است که شیء حادث از هنگام حدوث خویش، امتدادی دارد که حافظ آن خداوند است. در دیدگاه وی خداوند تنها شیء بسیط است و سایر موجودات اعم از مجرد و مادی از اموری شش گانه ترکیب یافته اند. این امور شش گانه با توجه به کیفیت وجود شیء و متناسب با عالم موجود در آن خواهند بود. وی از تعابیر رایج حکما نسبت به زمان، دهر و سرمد استفاده نمی نماید. در دیدگاه وی، سرمد وقت و وعاء فعل و مشیت الهی است، و از آن جایی که مشیت مشتمل بر مراتبی است؛ لذا سرمد نیز دارای مراتب مختلفی خواهد بود. همچنین دهر وقت عقل و زمان وعاء موجودات جسمانی است. این گفتار بر آن است که دیدگاه وی را تحلیل و بررسی نموده و برخی از کاستی های نظریات وی را نشان داده است.
دیدگاه متکلمان در حدوث جهان و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
625 - 651
حوزه های تخصصی:
درباره حدوث و ازلیت جهان دو دیدگاه مختلف (ازلیت و غیرازلیت) بین متألهان مطرح شده است. نویسنده در این مجال بعد از تبیین مسئله بحث و مفهوم شناسی، با توضیح سه رویکرد عقلی (حصر وجود مجرد به خدا، حدوث لازمه اصل اختیار و اراده، استحاله اضافه بر بی نهایت، نفس حدوث حادث دلیل بر توقف و انقضای گذشته ازلی، ورود مبدأ بر حوادث گذشته مستلزم وجود مبدأ بر کل) و قرآنی و روایی موافقان حدوث، به تحلیل و ارزیابی ادله آنان می پردازد و در دلالت آنها بر نظریه حدوث، جرح وارد می کند.
بازنمایی اندیشه مارتین هایدگر در سینمای آندری تارکوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۳
157 - 174
حوزه های تخصصی:
وقتی از ارتباط سینما و فلسفه سخن می گوییم، درواقع، از چه سخن می گوییم؟ هنگامی که از نزدیکی و ارتباط آثار سینماییِ یک کارگردان با اندیشه یک فیلسوف بحث می کنیم، مرادمان چیست؟ گفت وگو درباره همسایگی و قرابت میان اندیشه های یک فیلسوف و آثار هنری یک سینماگر، نیازمند شناختی دقیق از اندیشه های آن فیلسوف و نیز فهم اندیشه بازنمایی شده در یک اثر یا دسته ای از آثار سینمایی است. آندری تارکوفسکی (1986 1932) فیلم ساز و نظریه پرداز سینمایی روس، در آثار سینمایی خود به مسائلی می پردازد که در متن اندیشه فیلسوفان اگزیستانسیالیسم، از جمله مارتین هایدگر (1976 1889)، فیلسوف آلمانی، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. با در نظر داشتن ارتباط هنر و به طور خاص سینما با فلسفه و نیز مسائل کلیدی و ضروریات مهم درباره سینما و چگونگی تطبیق و تقریب اندیشه های یک فیلسوف با یک هنرمند، می توان وجوه اشتراکی میان اندیشه سینمایی شده تارکوفسکی و تفکر هایدگر، به خصوص در مسائلی، همچون "مرگ"، "زمان"، "امید و تیمارداشت" و نیز "در راه بودن" استنباط کرد. تارکوفسکی در فیلم هایی مانند "استاکر"، "ایثار"، "آینه" و "نوستالژیا"، چنین دغدغه هایی داشته و این نوشتار می کوشد تا از معبر تطبیق و تقریب، وجوه اشتراک اندیشه های این فیلم ساز با هایدگر را واکاوی نماید.
تحلیل مسئله حقیقت و زمان در حفاظت و مرمّت میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
5 - 18
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: رویارویی مرمّت و حقیقت با محوریّت مسئله زمان در این مقاله بررسی شده است. با فرسایش اثر در محیط پیرامون براساس نوع مادّه معدنی یا آلی، پرسشی برای مرمّت گر ایجاد می شود که در اثر فرسوده، حقیقت چگونه ارزیابی می شود؟ چالش موجودیّت اثر در گذشته، یا وضعیت فرسوده فعلی آن در حال به عنوان حقیقت، مسئله ای است که مرمّت همواره با آن مواجه است و پاسخ گویی به آن با تحلیل زمان می تواند نحوه نگرش و گزینش روش حفاظت، مرمّت بهینه برای ماندگاری اثر را تعیین کند. هدف: دستیابی به نظریه ای با محوریّت زمان برای تعیین جایگاه حقیقت اثر به عنوان موجودیّتی در حال یا گذشته. روش تحقیق: مسئله حقیقت در این پژوهش با تکیه بر تئوری های زمان، با مبانی نظری پدیده شناسی از وجوه مختلف بررسی شده است بر این اساس حقیقتِ نهان در نقاب مادّه اثر با وجود انسان مرتبط است و از جنبه های دیگر، حقیقت به عنوان موجودیّت اثر درگذشته یا شرایط کنونی آن در حال مورد بحث قرار گرفته است. نتیجه گیری: با نگاهی پدیده شناسانه وابستگی حقیقت به وجود انسان به اثر شأن حفاظتی می دهد؛ همچنین تئوری طرح شده در این مقاله، حقیقت اثر به عنوان موجودیّتی در حال یا گذشته را با تکیه بر نظریه های زمان معیّن می نماید و می تواند بنیان های نظری را برای گزینش روش های مرمّتی مناسب به منظور حفاظت و نگهداری بهینه ای اثر ایجاد کند. با پذیرش تئوری زمان دینامیک، گذشته وجود ندارد؛ تنها زمان حال هست و حقیقت، تمام موجودیّت اثر در حال است، نه چیزی جای مانده در گذشته که مرمّت با زدودن لایه های سطحی اثر به دنبال آن باشد و تمامیّت وجود اثر در حال برای انتقال به آینده مورد حفاظت و نگهداری قرار می گیرد. در تئوری زمان استاتیک با نگاهی تقویم وار به زمان، گذشته وجود دارد و حقیقت اثر چگونگی آن در گذشته است با ارجاع به مستندات معتبر، موجودیّت گذشته اثر، در حال با مرمّت بازیابی می شود.
بررسی سیر تحول و تطور مفهوم زمان در شهرسازی از انقلاب صنعتی تاکنون
حوزه های تخصصی:
تحولات تکنولوژیک در هر زمان منجر به تغییر نوع نگان انسان به مفاهیم و ظهور پارادایمهای نوین شده است. ایدئولوژیهای جدید، سلایق و نیازهای تازه را به دنبال دارند و انتظار پاسخهای متناسبی را میکشند. مفهوم زمان بمثابه یکی از ابعاد مهم در دانش شهرسازی همواره توسط شهرسازان از دیدگاههای متفاوتی نگریسته شده است. دوران قبل از انقلاب صنعتی با سرعت کم تحولات، نگاه فلسفی و ازلی به مفهوم زمان را پدید آورده بود؛ اما با گسترش سرعت زندگی پس از انقلاب صنعتی، مفهوم زمان از عالم انتزاع به عینیات کشانده شده و اهمیتی فراتر از طلا مییابد. تغییر نوع نگاه به زمان، راهکارهای شهرسازانه را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین پژوهش حاضر با مطالعات اسنادی کتابخانهای در حوزه تئوریهای شهرسازی به دنبال یافتن پاسخ برای پرسشهایی نظیر چگونگی تحول و تطور مفهوم زمان در ساحت اندیشه شهرسازان و نیز احیاناً روند قابل تشخیص تحولات بوده است. یافتههای حاصل از بررسی دیدگاههای متعدد نشان داد اگرچه بطور کلی تنوع برداشتها از مفهوم زمان قابل تشخیص است، اما این سیر تحول با خط سیر زمانی انطباق ندارد؛ بدین معنا که نمیتوان گفت در هر دوره زمانی اجماعی مابین شهرسازان در طرز تلقی از مفهوم زمان شکل گرفته است. بلکه همواره ملغمهای از نگاه خطی، نگاه لایهای، نگاه چرخهای و ... در تئوری شهرسازی وجود خواهد داشت.
بازخوانی نظریّه حدوث دهری میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
200 - 220
حوزه های تخصصی:
میرداماد در مسأله حدوث و قدم عالم، دیدگاه حدوث دهری را ارائه کرده است. به اعتقاد وی اتّصاف به «قدمت» خاصّ هستی سرمدی حق تعالی است و وجود هر مخلوقی (اعمّ از مجرّد و مادّی) مسبوق به عدم دهری و متّصف به حدوث دهری است.مقصود میرداماد از «عدم دهری»، عدم مقابل واقعی و نفس الأمری است که بدون اتّصاف به هیچ گونه کمیّت و امتداد حقیقی یا وهمی و متوهّم بر هستی عالم تقدّم دارد و موجب تأخّر انفکاکی وجود ماسوی الله از وجود خالق متعال می گردد، نه عدم مقابل زمانی و نه عدم مرتبه نازل وجود که از فقدان و غیبت آن در مرتبه عالی وجود، مرتسم می شود و با ازلّیت بالغیر سازگار است؛ چه اینکه عدم دهری کاملاً مناقض با وجود لاحق است و با جعل وجود از ناحیه جاعل به طور کلّی رفع و طرد می گردد. میرداماد بر این باور است که هر چند خالق فیّاض در افاضه فیض وجود هیچ بخل و امساکی ندارد؛ امّا هیچ یک از مخلوقات مجرّد و مادّی به دلیل اتّصاف به «امکان ذاتی»