مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
زمان
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰۷
19 - 41
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی استعاره های مفهومی حوز ه غم می پردازد و تأثیر زمان و جنسیت را بر کاربرد این استعاره ها نشان می دهد. هدف این مقاله آن است که دریابیم که چگونه مفهوم غم در ساخت استعاره های مفهومی درک می گردد و برمبنای کدام مفاهیم در حوزه مبدأ شکل می گیرد و تغییر زمان و جنسیت در کاربرد استعاره های مفهومی مربوط به احساس غم در آثار مذکور چگونه نشان داده شده است. به این منظور دوازده اثر منتخب به قلم احمد محمود و سیمین دانشور در پیش و پس از انقلاب اسلامی -که در متن مقاله به صورت دو دوره ابتدایی و متأخّر نامگذاری شده است- با روش تحلیل محتوا مطالعه شده اند. از نتایج حاصل از این مطالعه، 317 استعاره مفهومی در 45 نام نگاشت و 45 حوزه مبدأ از آثار احمد محمود و 733 استعاره مفهومی در 63 نام نگاشت و 63 حوزه مبدأ از آثار سیمین دانشور استخراج گردید. همچنین نویسندگان مذکور با استفاده از واژگان و فرهنگ سازی، غم را عادی تر از قبل جلوه داده اند و به سمت کاهش بیان غم و اصطلاحات منفی پیش رفته اند. اگرچه کلاً در آثار متأخرشان بسامد غم کم شده است، اما به عقیده احمد محمود، تأثیر منفی آن شدیدتر و قدرت تخریبی آن بیشتر شده است. دانشور، اگرچه در دوره ابتدایی احساسی از خفقان و انفجار درونی را دارد، ولی با ابراز هر چه بیشتر غمش، این بار غم را به دوره دوم زندگی نمی برد؛ بلکه در دوره متأخر احساس آرام تری در برخورد با این احساس در خود می یابد.
جایگاه زمان و مکان در منظومه فقه سنتی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
47 - 71
حوزه های تخصصی:
اسلام دینی جهانی و جاودانی است و علت آن کمال احکام الهی محسوب می شود که در حقیقت به مثابه یکی از معجزات اسلام است. در قبال نیازهای ثابت، نیازهای متغیر پدیدار خواهد شد که باید از این تغییرات نیز در جهت حفظ و نزاهت و بالندگی صحیح آن صیانت شود. از این جهت است که پویایی قسیم فقه سنتی نیست، بلکه فقه سنتی به خودی خود پویاست. اجتهاد که آن را به حق دینامیسم حقوق اسلامی نامیده اند، به معنای کوشش عالمانه و روشمندی برای استخراج حکم خدا با توجه به منابع چهارگانه کتاب، سنت، عقل و اجماع است. در این مقاله در حد وسع کوشیده ایم که نحوه تأثیر زمان و مکان بر احکام شرعی را با تعیین ملاک ها و مصادیق ارائه کنیم تا چه در نظر آید.
بررسی و نقد ادله فقهی اعتبار ارزش پولی زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
125 - 149
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مباحث مطرح در علم اقتصاد و مدیریت مالی، ارزش پولی زمان است که پذیرش یا رد آن، در تحلیل سایر مسائل مرتبط با بازارهای مالی، به ویژه بازارهای پولی، تأثیر بسزایی دارد. برخی محققان اقتصاد اسلامی و نظریه پردازان حوزه بازارهای مالی اسلامی، با ارائه دلایلی فقهی، ارزش پولی زمان را پذیرفته اند و آن را از منظر فقه بدون اشکال پنداشته اند. از جمله مهم ترین ادله ایشان عبارت است از: قاعده للاجل قسط من الثمن، جواز زیادی قیمت نسیه نسبت به قیمت نقد و همچنین جواز تعجیل یا تنزیل دین مؤجل با کاستن از مقدار آن. در این مقاله که با روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع فقهی و اقتصادی به نگارش درآمده است، به بررسی و نقد این ادله پرداخته ایم و نشان می دهیم که اولاً بر این نظریه از حیث تصوری اشکال های متعدد فقهی وارد است و ثانیاً از حیث تصدیقی نیز ادله موافقان، از اثبات اعتبار فقهی ارزش پولی زمان ناتوان خواهد بود.
نسبیّت اینشتین و مسئله معقولیت علمی در فلسفه کاسیرر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۳
7 - 32
حوزه های تخصصی:
با ظهور نظریه نسبیّت خاص، که در آن مفاهیم زمان و فضای مطلق کنار گذاشته می شوند و نسبیّت عام، که با تعبیرِ تجربی از هندسه و توجه به هندسه نااُقلیدسی همراه است، برخی عناصر مبنایی در نقد اول کانت، از جمله مفاهیم زمان و فضای مطلق و جایگاه هندسه اُقلیدسی به عنوان گنجانیده شهودِ فضاییِ محض، متزلزل گشتند و همین امر واکنش های متفاوتی را برانگیخت. نظریه نسبیّت اینشتین از سه بابت در فلسفه کاسیرر ثمربخش ظاهر می شود. الف) اندراج نظریه نسبیّت اینشتین به عنوان تاییدی بر معرفت شناسی عمومی وی، ب) اثبات کارایی اصول معرفت شناسانه کانت - ایدئالیسم انتقادی - در تحلیل نظریه نسبیّت، ج) کاربستِ اصل نسبیّت بر خودِ «نقد شناخت» و تبیین پروژه فلسفه صورت های سمبولیک. کاسیرر در فلسفه کانت «قاعده فهم» را دارای نقشی بنیادی در ایجاد نسبت های زمانی و فضایی می داند و هندسه اُقلیدسی را همبسته ضروری صورتِ پیشینیِ ادراکِ فضایی در فلسفه کانت نمی داند. همچنین از دید کاسیرر به دلیل وجود ضروریِ صورت های مفهومی ناوردا (مانند زمان، مکان، عدد و تابع) در نظریه ها، مقایسه بین نظریه ها امکان پذیر می شود و می توان نتیجه گرفت که با پیشروی علم، نظریات علمیِ جامع تر (به لحاظ گستره تبیینی) و پالوده تر (به لحاظ کنار گذاشتنِ دیدگاه های جوهری) می شوند. در نتیجه گذار از نظریات علمی متقدم به متأخر به شکلی تصادفی و اختیاری صورت نمی گیرد و تابع ضرورتی عینی ست؛ اگرچه نظریه فیزیکی عالی ترین صورت شناخت نیست و در کنار سایر صورت های نمادین بخشی از فعالیت نمادپردازی انسان محسوب می شود.
زمان از دیدگاه حکما و متکلمان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل فلسفی که هم در طبیعیات و هم در الهیات مورد بحث و تحقیق قرار گرفته، مسئله زمان است. اندکی از متکلمان، زمان را امری عدمی دانسته و آنرا یک توهم پنداشته اند. اما آن دسته از متکلمان و حکما که زمان را امری وجودی دانسته اند در نحوه وجود و حقیقت آن نظریات مختلفی ارائه نموده اند. بعقیده گروهی از متکلمان، زمان یک امر موهوم است، یعنی در خارج مصداق عینی ندارد اما منشأ انتزاع دارد. اما کسانی که برای زمان وجود عینی قائل هستند، دو گروه هند: برخی آنرا جوهر مجرد از ماده و برخی دیگر، جوهر مادی و جسمانی دانسته اند. اما نظریّه غالب اینست که زمان دارای وجود عینی و داخل در مقوله «کم» میباشد، یعنی «کمّ متصل غیرقار است» که باعتباری مقدار حرکت و باعتبار دیگر عدد حرکت است. زمان، مقدار حرکت را در یک مسافت تعیین میکند. در واقع نسبت زمان به حرکت مانند نسبت جسم تعلیمی است به جسم طبیعی. همانگونه که جسم تعلیمی ابعاد مبهم جسم طبیعی را تعیّن میبخشد، زمان هم مقدار حرکت را معیّن میکند. از این میان ملا صدرا باریک بینی بیشتری به خرج داده و زمان را بُعدچهارم موجودات مادی میداند. در این مقاله، نظریات مختلف حکما و متکلمان درباره» زمان مورد تحقیق تحلیلی قرار میگیرد.
زمان در آخرت از منظر صدر المتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به ویژگیهای جهان آخرت و مقایسه» آن با شرایط دنیوی، در بسیاری از آثار ملاصدرا مشاهده میشود و «زمان» یکی از آن ویژگیهاست. با این پیشفرض پذیرفته شده در حکمت متعالیه که معاد جسمانی و وجود جسم اخروی امری ضروری است، این پرسش مطرح میشود که آیا در آخرت نیز زمان وجود دارد؟ و در صورتیکه پاسخ مثبت باشد، کم و کیف آن و تفاوت و شباهتش با زمان دنیوی چیست؟ مقاله حاضر درصدد پاسخ دادن به چنین پرسشهایی درباره زمان است و به این نتیجه رسیده که لازمه اعتقاد به معاد جسمانی، وجود نحوه یی از زمان است که متناسب با عالم آخرت و وجود جسمانی آخرتی باشد. این نحوه از وجود زمان، مرتبه یی کاملتر و شدیدتر از وجود دنیوی زمان دارد و از ویژگیهای مرتبه آخرتی، همچون نسبی بودن احساس گذر زمان، تأثیر گذاری میزان و مرتبه تجرد افراد در کندی یا سرعت سپری شدن وقت رخدادهای اخروی، و تناسب ادراک گذر زمان با غلبه وجهه ملکی یا ملکوتی بر هر فرد (در طول حیات دنیوی) را برخوردار است.
بررسی مقایسه یی چیستی زمان و حدوث زمانی عالم از نظر فخر رازی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مباحثی که قبل از بیان دلایل حدوث یا قدم زمانی جهان باید مورد توجه قرار گیرد، اینست که مراد از حدوث و قدم زمانی از نظر متکلمان و فلاسفه چیست؟ این نیز بنوبه خود مبتنی بر سؤال دیگری است که زمان از نظر این دو گروه به چه معناست؟ فخر رازی با تسلط بر نظریات کلامی و فلسفی و با روشی انتقادی، به تحلیل و مقایسه دیدگاه متکلمان و فلاسفه درباره حدوث و قدم زمانی عالم و دلایل آنان اقدام نموده و ریشه ها و مبادی تصوری و تصدیقی طرفین را نقد کرده است. او تفسیر متکلمان از زمان و حدوث زمانی را باطل میداند، همچنین تعریف زمان به مقدار حرکت و کم متصل را که فلاسفه مطرح کرده اند ناصحیح شمرده و بر خلاف مشهور، زمان را کم منفصل دانسته است. وی بر خلاف سایر متکلمان، در حادث زمانی بودن عالم عقول و مجردات تردید دارد. اما صدرالمتألهین با نقد نظر متکلمان و فلاسفه پیشین، تلاش میکند افلاطون، ارسطو و سایر حکمای یونانی و پیروان ادیان را همرأی خود نشان دهد، درحالیکه تفسیر وی از حدوث زمانی و نیز مبانی فلسفی وی با چنین وحدتی سازگار نیست، چراکه مفهوم حدوث زمانی صدرایی مبتنی بر اصالت وجود و حرکت جوهری است که نه در فلسفه یونان مورد بحث بوده و نه متکلمان اسلامی فهمی از آن داشته اند. در این مقاله به ارزیابی دلایل حدوث یا قدم پرداخته نشده بلکه چیستی حدوث یا قدم زمانی از نگاه این دو متفکر بررسی شده است. به نظر ما اشکال مشترک فخر رازی و ملاصدرا به متکلمان و فلاسفه مشاء، در تفسیر آنان از زمان و حدوث زمانی است و تفاوت نظر این دو محقق نیز در تفسیر خود آنان از چیستی زمان و حدوث زمانی است.
بعد چهارم عالم طبیعت در حکمت صدرایی و نسبیت اینشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
99 - 126
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های فیلسوفان در طول تاریخ اندیشه ی فلسفی، پاسخ گویی به پرسش از چیستی و هستی زمان و مکان بوده و هست. به همین منظور در این پژوهش سعی بر آن است تا مسأله ی فضا و زمان در حکمت صدرایی و ارتباط آن با پیامدهای حاصل از فیزیک جدید تبیین شود و افزون بر مقایسه ی تحلیلی دو دیدگاه، ابعاد جدیدی از این مسأله ی پیچیده و مبهم اشاره گردد. نگاه صدرا به مسأله ی زمان با توجه به مبانی تفکر او در وجودشناسی به ویژه حرکت جوهری، سازگاری بهتری با یافته های جدید فیزیک دانان چون اینشتن دارد. از مهمترین دست آوردهای این مقاله، با توجه به نگاه هستی شناسی صدرالمتالهین از زمان، دست یابی به نگاهی جامع نگر و با دامنه ای وسیع به مسأله ی فضا - زمان است که دیدگاه فضا - زمان نظریه ی نسبیت را پوشش می دهد و با توجه به مسأله ی زمان مشترک، الگویی اتصال و یکپارچگی عالم طبیعت را با ابعادچهارگانه به تصویر می کشد. روش مورد استفاده در این پژوهش اسنادی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. آثار اصلی صدرالمتألهین و پژوهش های اینشتن در نظریه نسبیتمنبع این پژوهش است.امید است این نگرش افزون بر آشکارسازی زوایای فلسفی مسأله ی زمان، بتواند راه گشای انکشاف ابعاد جدیدتری برای فیزیک دانان باشد.
بررسی و تحلیل زمان روایی در رمان «مدار صفر درجه» براساس نظریه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
81 - 101
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤلفه های بنیادی روایت، زمان است که خط سیر روایت براساس آن به پیش می رود. ژنت از جمله نظریه پردازانی است که با تأکید بر اهمیت زمان -در چارچوب عناصر زمانی- روایت را بررسی می کند. از آنجا که با توجه به تجسم زمان در روایت (برحسب مفاهیم نظم، تداوم و بسامد) می توان به چگونگی ساختار زمان و اهمیت آن در روایت های داستانی پی برد، برآن شدیم تا با بررسی رمان مدار صفر درجه اثر احمد محمود به این هدف دست یابیم .شیوه این پژوهش تحلیلی– استنباطی است و اساس تحقیق برمبنای مؤلفه های الگوی روایت شناسی ژنت بنا نهاده شده است. این جستار، ضمن تحلیلی توصیفی از زمان در «مدار صفر درجه» که از کانون دید دانای کل محدود روایت می شود به این نتیجه می رسد که در فصول یکم تا چهارم رمان، نمونه هایی از زمان پریشی از نوع بازگشت زمانی و پیشواز زمانی مشاهده می شود که هر یک در نوع خود کارکردهای متفاوت دارد. تداوم داستان در این رمان به طور تقریبی هفت سال است و با توجه به شتاب معیار، داستان در پاره ای موارد ضرباهنگی تند و گاه کند را نشان می دهد. گفت وگوها حجم وسیعی از متن را به خود اختصاص داده اند و نویسنده با حذف بسیاری از زمان های تقویمی و حوادث با ذکر صحنه های نمایشی، وقایع مهم را به تصویر می کشد. کارکرد انواع بسامد نیز در این رمان جریان دارد.
خوانش تأملی «پیر چنگی» در زمان و حکایت پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه هرمنوتیک تأملی، نقل قصه و روایت حکایت متعلق به دو دنیای گفتمانی متفاوت است. هر چند هیچ روایتی بدون کنش و تهی از زمان نیست، ولی تحلیل انتقادی حکایت، پیش انگاشت هم سویی و هم گونی کنش و زمانِ آن را با قصه متعارض می سازد. به طوری که می توان گفت چالش حکایت، واداشتن زبان به پیروی از اندیشه و استعارگی فهم و دغدغه قصه، عمق بخشی به یکپارچگی زبان و رویدادانگاری داستان است. آن چه که اندیشه نوشتار حاضر حول محور آن می گردد در نافذترین شکل خود در دقایق سه گانه زمان و حکایت «پل ریکور» فرانسوی مطرح شده است. او با تحلیل انتقادی ماهیت کنش و زمان در عرصه محاکات می گوید: هم-بستگی تنگاتنگ بین محاکات و پیرنگ سبب شده نظریه پردازان ادبی متوجه حضور مؤلفه ای پنهان بنام «آفرینش» که حکایت را برخلاف قصه سرشار از اندیشندگی می کند نشوند و کنش و بازنمود آن در قصه را با بازعمل آوری کنش در حکایت یکسان پندارند. پنداشت اخیر سبب غفلت از پیکربندی و فهم عملی حکایت شده خصیصه هایی را نادیده می گیرد که این سنخ ادبی را در مقابل قصه قرار می دهد. پژوهشگران مقاله حاضر با استفاده از رهیافت های وی روایت «پیر چنگی» را که از داستان های مشترک عطار و مولوی است به شیوه تحلیلی- محتوایی مقایسه کرده در مواجهه با این سؤال که کدام خصیصه های روایتی قادر است قصه و حکایت را از هم متمایز سازد به این برآیند رسیده اند که حکایت برخلاف قصه، فربه از «برون گستری»، «فهم عملی»، «خودآیینی» و «شاکله سازی» است.
بررسی کاربست مفهوم فلسفی زمان در آینده پژوهی
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
205 - 240
حوزه های تخصصی:
زمان پیوسته، خطی، یک سویه و بازگشت ناپذیر است. رویدادها پیش و پس یکدیگر روی می دهند و پیوستار زمان گذشته، حال و آینده را تعیین می کند. روش گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری اسناد براساس روش کتابخانه ای است. در این پژوهش سعی شده است تمامی کتاب های لاتین گردآوری شود و باتوجه به مقایسه تمامی آینده پژوهان برجسته اروپایی و امریکایی و مقایسه آنها با دانشمندان ایرانی، به تفاوت ها و مزایای هرکدام پرداخته شده است. گردآوری داده ها در پژوهش کیفی به صورت: مصاحبه ها، مشاهده و اسناد است. نوع تحقیق بنیادی است. زمان در آینده پژوهی سه عنصر گذشته، حال و آینده را دربرمی گیرد، درواقع، می توان گفت مهم ترین اصل درآینده پژوهی، زمان است. با توجه به این اصل، گذشته دیگر اتفاق نمی افتد و آینده به وجود نیامده است. مفهوم آینده پژوهی به درک هر فرد از جهان گذشته و حال اشاره می کند و با به کارگیری دانش به حل مشکلات جوامع می پردازد. ازآنجا که اصطلاح آینده پژوهی مفهوم تحقق پذیری را در خود جای داده است، بنابراین، باید راهبردی را ارائه دهد که به میزان شناخت و تحلیل زمان بپردازد. ساختارگرایی در زمان شناختی، نگرش فکری ضابطه مند را دنبال دارد.
زمان-وجه-نمود در گویش کردی خزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
103 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف نوشتار پیش رو توصیف، تبیین و بررسی نظام زمان، وجه و نمود در گویش خزلی از خانواده کردی جنوبی است. داده های پژوهش از بررسی فایل های صوتی به صورت پیکره ای، مصاحبه های هدایت شده و یادداشت های آوانویسی شده از گویشوران بومی روستاهای بخش کارزان در استان ایلام طی سال های 1397 تا 1398 گردآوری شده اند. به مانند بیشتر زبان های جهان، مقوله های زمان، وجه و نمود در این گونه زبانی نیز درهم تنیدگی و هم پوشانی ساختاری دارند؛ بنابراین، به مثابه مقوله ای با عنوان زمان–وجه - نمود بررسی شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در کردی خزلی زمان دستوری آینده هیچ گونه بازنمایی صرفی ندارد و تشخیص مفهوم این زمان تنها از راه قیدهای زمان آینده یا موقعیت بافتی ممکن است؛ افزون بر این، در گویش یادشده دو زمان گذشته و حال و پنج نمود تام، ناقص استمراری، ناقص غیر استمراری، کامل و ناکامل و پنج وجه اخباری، اخباری - تأکیدی، التزامی، امری و شرطی - آرزویی بازنمایی می شوند که از برآیند آن ها پانزده ساخت «زمان– وجه - نمود»ی به دست می آید. از این پانزده ساخت، چهار ساخت در زمان حال و یازده ساخت در زمان گذشته است. تمامی پانزده مورد ساخت فاعلی - مفعولی دارند.
نسبیت خاص علیه استدلال مک تاگارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
187 - 207
حوزه های تخصصی:
مک تاگارت استدلال کرده است که هر تلاشی برای ارائه توصیفِ ریاضیِ سازگاری از گذر زمان، محکوم به شکست است. پیچیده ترکردن زمان دستوری جملات، تناقض را برطرف نمی کند؛ بلکه صرفاً آن را از لایه ای به لایه دیگر منتقل می کند. در این پژوهش، استدلال خواهد شد که می توان از بروز تناقض لایه لایه در استدلال مک تاگارت علیه واقعی بودن زمان اجتناب کرد. کافیست سمانتیکی برای پرداختن به عبارات زمان دار و یک ترتیب گذاری بر صدق آنها در اختیار قرار گیرد. همچنین، استدلال خواهد شد تمایزی، از نوعی که مک تاگارت انتظارش را داشت، میان سری های الف و ب وجود ندارد. وجود سری الف مستلزم وجود سری ب است. درنهایت متناظرهای نسبیتی سری های مک تاگارت معرفی خواهند شد و بحث خواهد شد که فضازمان مینکوفسکی برای ساخت مدل سمانتیکی موردنیاز فریمی فراهم می آورد برای پرداختن به عبارات زمان دار؛ به نحوی که در آن از بروز تناقض مک تاگارتی اجتناب می شود. بدین ترتیب، نشان داده می شود که در مدلی که نسبیت خاص برای توصیف زمان ارائه می کند، برخی از مقدمات استدلال مک تاگارت کاذب اند و درنتیجه استدلال او صحیح نیست.
شناسایی و رتبه بندی عوامل انسانی مؤثر بر افزایش هزینه و زمان پروژه های عمرانی کشورهای در حال توسعه و ایران با استفاده از تکنیک های AHP و تاپسیس
امروزه مدیریت پروژه های عمرانی با پیچیدگی و تغییراتی شدید روبرو شده است. به کارگیری الگوهای گذشته و فقدان توجه ویژه به تغییرات صورت گرفته باعث افزایش هزینه ها شده و ممکن است پروژه از توجیه پذیری فنی و اقتصادی خارج شود. در این مقاله پس از مطالعه ی جامع ادبیات تحقیق در دو مرحله عوامل انسانی افزایش هزینه ی پروژه های عمرانی در چهار دسته (کارفرما، مشاور، پیمانکار و قوانین و مقررات) و راهکارهای غلبه بر آن ها (21 مورد) استخراج گردید. عوامل انسانی افزایش هزینه به وسیله ی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی شناسایی شده و به وسیله الگوریتم تاپسیس فازی رتبه بندی شدند. در مرحله ی بعد با توجه به معیارهای شناسایی شده، ادبیات تحقیق مجدداً مورد مطالعه قرار گرفت تا راه کارهای غلبه بر این عوامل نیز شناسایی گردد. این راهکارها نیز در اختیار 25 نفر از خبرگان قرار گرفت تا با انجام مقایسات زوجی، مؤثرترین این راهکارها را شناسایی نمایند. نتایج پژوهش فعلی نشان می دهد که انجام مطالعات امکان سنجی به طور کامل، برنامه ریزی و نظارت بر فعالیت ها و وجود برنامه ی تغییر در صورت نیاز و کنترل و نظارت بر مطالعات انجام شده توسط مشاور از جمله مهمترین راهکارهای شناسایی شده می باشند.
بررسی مفهوم زمان براساس آرای ابن سینا در نسبت با مطالعات آینده پژوهی
حوزه های تخصصی:
زمان، یکی از مسائل کهن فلسفی است که ذهن فلاسفه را به خود مشغول کرده است. زمان، مانند دیگر موجودات هستی از آفرینش های خداوند است که همواره حرکتی رو به جلو دارد. زمان اهمیت های متنوع با نقش های سلسله مراتب دار و طبقه بندی شده، سرعت و شتاب، افق و طول های متنوع برای پدیده ها دارد. ازاین رو زمان را می توان بستر تولد، رشد، تکوین و اضمحلال تمام پدیده ها دانست. هر پدیده ای خصیصه های زمانی خاص خود را دارد. در این پژوهش نسبت بین نظریه زمان ابن سینا و مطالعات آینده پژوهی موضوع مطالعه است. اطلاعات گردآوری شده به روش کتابخانه ای از فیش برداری اسناد، به روش استدلال منطقی- فلسفی صورت گرفته است. ازنظر ابن سینا زمان مقدار حرکت است و انسان با التفات به وجدان، اندیشه و عقل درمی یابد که وجود زمان، امری بدیهی و واقعی است نه موهوم. بنابراین، باتوجه به مفهوم زمان، در مطالعات آینده پژوهی باید توجه داشت که آینده به عنوان بخشی از زمان، همراه با حرکت است؛ لذا شناخت آینده، ساخت آینده و جامعه سازی، مستلزم شناخت واقعی از نحوه حرکت جوامع است.
نقش زمان و مکان در استنباط احکام اسلامی از دیدگاه شهید آیت الله سید محمد باقر صدر و شهید آیت الله مرتضی مطهری
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
83 - 106
حوزه های تخصصی:
بعد از تتبّ ع در آثار شهیدان صدر و مطهری، معلوم شد زمانی که صحبت از نقش زم ان و مکان در اجته اد به میان می آید، مراد، خودِ زمان و مکان نیست؛ چون خود زمان و مکان، تأثیری در حکم شرعی ندارند و تغییر آنها باعث تغییر حکم شرعی نمی شود؛ بلکه مراد، اوضاع و احوالی است که در زمان یا مکان، پدید آمده است و حکم و موضوعِ حکمِ شرعی را متعین می سازد و تغییر آن، باعث تغییرِ حکم و موضوعِ حکم شرعی می گردد. لذا اگر زمان و مکان، مطرح می شود، برای اشاره به اوضاع و احوالی است که در آن زمان و مکان قرار دارد و زمان و مکان، بستر وجودی آنهاست. از نظر شهیدان صدر و مطهری، دو عنصر زمان و مکان، نقش مهمّی در حلّ مسائل نوظهور، ایفا می کنند و دینِ مُبینِ اسلام، با بها دادن به این دو عنصر و با مطرح ساختن برخی اصول دیگر، کیفیتی در ساختار احکام خویش پدید آورده است که همراه با تحوّلاتِ اعصار گوناگون پیش برود و نیازها و مسائل هر عصری را با در نظر گرفتن اوضاع و شرایط حاکم بر همان عصر، پاسخ گو باشد و در تمام فروعات فقه، جاری و ساری شود.
سعدی، روایت و جاودانگی
حوزه های تخصصی:
جهان امروز ما سرشار از هیاهوهای سرعت، خبر، مصرف و داده های اطلاعاتی است. این هیاهو نتیجه ویژگی های دنیای مدرن و پست مدرن است. آیا در این زمان باید دست از متون مسلط و هنری کهن کشید و به ورطه این هیاهو و سراسیمه گی جهان امروز افتاد. از متون مسلط ادبی با چه رویکردی می توان از آفات این هیاهو رست و همچنان از آن آثار بهره برد. بازخوانی آثار مسلط ادبی چون گلستان سعدی ما را از این هیاهو می رهاند و به لحظه های ناب جاودانگی وآرامش درونی می رساند. روایت های گلستان با ایجاد زمان روایی ما را از زمان ناسوتی می رهاند و با ایجاد لذت خوانش مکرر به ما زمانی دیگرگونه و با خصایص دیگر پیشنهاد می کند. این لذت با درون مایه های روایی نیز همراه می گردد. اگرچه سعدی به آفات زمان دنیایی واقف است اما به ما توصیه می کند که با عشق روایت شده در حکایت ها به تجربه روایی عشق برسیم و لحظه های خود را در چشمه ناب روایت های او جاودانه و روشن سازیم. این روایت ها لبریز از زمان روایی، عشق و لذت روایی است که دنیایی جدید را در مقابل دنیای پرهیاهوی امروز بنا می کند؛ دنیایی که لازمه فرهنگ و احوال امروزی ماست.
ناسازگاری هستی و زمان در نظریه حال باوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله نظریاتی که در رابطه زمان و وجود مطرح است، نظریه حالباوری است. حالباوران معتقدند که اولاً تنها اشیائی که در زمان حال قرار دارند؛ موجودند و سایر اشیاء موجود نیستند. ثانیاً موجودیّت اشیاء مطلق و نامقیّد است. آنها نظریات رقیب مانند جاودانگی، امکانباوری و آیندهممنوع را در این رابطه به چالش میکشند. حالباوران برای واقعیت داشتن همه هویّات وجودی نظیر سقراط که در گذشته بوده و سال 3000 که در آینده خواهد بود، توجیه مناسبی ندارند. همچنین، وفق حالباوری نمیتوان از ارتباط برخی هویّات غیرزمانمند مانند «آبراهام لینکن بلندتر از ناپلئون بناپارت است.» و صدقسازهای آنها سخن گفت. از اینرو، در این نوشتار، به روش تحلیل فلسفی با تأکید بر رابطه زمان و وجود نخست؛ براهین حالباوران که شامل شهود، تجربه، پیشبینی، تیغِاکام و نسبیتگرایی است، استخراج شده با بازسازی براهین مخالفین نشان داده شده است که حالباوران با وجود مفهومسازی جدید از زمان مطلق و طرح حالباوری بدیل که قائل به نوعی زمانِ مطلق از نوع (B-theory) است و فروکاستن حالباوری قوی به نوع ضعیف آن، بهدلیل گذرابودنِ زمان، عدول از اصول اولیّه خود در باور به زمان از نوع (A-theory) و قائل بودن به وجود هویّات غیرزمانمند از جمله کلیّات در حل مسئله تغییر در ارتباط با نسبتهای موقّت زمانی، ارجاع گزارهای و صدقسازها ناکام مانده اند.
چهره زروان در «کوش نامه» با رویکرد تمثیلی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
103 - 123
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی آیین زروانی در متن حماسی «کوش نامه» اثر ایرانشان (ایرانشاه) بن ابوالخیر می پردازد. زروان، خدای زمان، از آیین های رایج ایران باستان است که فلسفه و اندیشه های آن در متون فارسی به خصوص متن های حماسی، بازتاب گسترده ای یافته است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوایی، ابتدا زروانیسم و فلسفه آن به صورت مختصر، معرفی شده؛ سپس با بررسی متن «کوش نامه» چهره و اندیشه های این آیین از خلال بیت های آن نمایان شده است. با بررسی محتوای «کوش نامه» این نتیجه حاصل می گردد که چهره زروان در دو قالب زمان و سپهر به صورت گسترده ای در این متن بازتاب داشته است. زمان در قالب زمان کرانمند و بیکران شامل شب و روز، سرنوشت و تقدیر و چهره سیاه و گریز ناپذیر مرگ رخ می نماید. سپهر نیز چهره خود را به صورت ستارگان و تأثیر آنان در سرنوشت و بخت آدمی، طالع بینی، ستاره شناسی و تقدیر جبرگرایانه، نمودار ساخته است.
نگرش هایدگر در کتابِ «کانت و مسئله مابعدالطبیعه» به وجه زمانی تصاویر در دورهی پیشانقدی و نقدی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدفِ پژوهش، بررسی ارتباط تصاویر با ادراک حسّی و شناخت از نظر کانت و تفسیر هایدگر از آن است. این تصاویر در حالی که وجه ذهنی و معرفت شناختی دارند، حین تفسیر هستی شناختی هایدگر با تأکید بر قوّهی تخیّل و کنش های آن، به نحوی به کار می آیند که توجیه گر مواجههی دازاین با امکان های جهان باشند. پرسش این است که چگونه تصاویر ذهنی در ادراک و شناخت کانت - با وساطت تخیّل - به روابط تصویری در اگزیستانس تبدیل می شوند. در این تحقیق، از روش توصیفی۔تحلیلی، برای شرح آرای کانت و خوانشِ هایدگر از آن، استفاده شده است. به نظر می رسد کتاب هایدگر (کانت و مسئله مابعدالطبیعه)، با تأکید بر ماهیت زمانی تصاویر و ارتباط با ترکیبِ تخیّل، نشان دهندهی پیوستگی میان دو دورهی پیشانقدی و نقدی کانت است. نتیجهی تحقیق نشان می دهد که تفسیر هایدگر از تصاویر کانتی، معرّف ماهیت تخیّل نه تنها به منزلهی یک قوه، بلکه به معنای وحدت بخش دو منبع اصلی شناخت (حساسیّت و فاهمه) هستند؛ این اشتراک از نظر ارتباطی زمانی مدِّ نظر قرار می گیرد. تفسیر هستی شناختیِ هایدگر نشان می دهد که تصاویر به معنای اجرای روابط تصویری (نگریستن به منزلهی چیزی یا چیزی دیگر) ماهیتی زمانی دارند و با ترکیب های سوبژکتیوِ شناختْ متناظر هستند. بر این اساس، عملکرد تخیّل - از حیث ترکیبی آن تصویر- دارای حیث زمانیِ حال، گذشته و آینده است که مطابق با واژگانِ هایدگر، نظیر حیث زمانیِ دازاین در مواجهه با امکان هاست.