مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
حدوث ذاتی
حوزه های تخصصی:
میرداماد برای رفع اختلاف بین متکلمان و فیلسوفان، نظریه «حدوث دهری» را ابداع کرد. وی با طرح این مطلب که ما سه وعاء زمان، دهر و سرمد داریم و خداوند با تمام صفات و ویژگی های خود در وعاء سرمد قرار دارد، نه در وعاء زمان و دهر، بر آن داشت تا مشکل پیش آمده در مساله حدوث و قدم عالم را حل نماید. اگرچه گروهی از حکما از نظریه او دفاع کردند، بسیاری از آنان به عنوان مخالف، نظریه این فیلسوف متاله را نقد نموده اند. در این نوشتار برآنیم تا نگاهی به دیدگاه برخی از مخالفان انداخته، اندیشه این حکیم را نقد کنیم؛ زیرا معتقدیم میرداماد سعی وافری در این زمینه داشته است؛ ولی هنوز مشکل حل نشده و این نظریه درحقیقت همان حدوث ذاتی یا امری شبیه به آن، اما با اسم دیگر است.
بررسی حدوث و قدم جهان از منظر دو فیلسوف الهی ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا و توماس آکوئینی دو فیلسوف بر جسته مسلمان و مسیحی از مؤثر ترین فیلسوفان الهی در قرون وسطی و پس از آن بوده اند .توماس از طریق آشنایی با فلسفه مشائی به وسیله تفسیر های ابن رشد و بویژه ابن سینا از فلسفه ارسطو، به تاسیس یک نظام فلسفی مسیحی اقدام نمود. او از ابن سینا بهره های فراوان برده است هرچند تحت تاثیرنقدهای غزالی بر فلسفه، گاهی به مخالفت با ابن سینا ونقد نظرات وی پرداخته است .یکی از موارد اختلاف بین توماس و ابن سینا و شاید مهمترین مساله اختلافی بین متکلمان و فلاسفه، مسئله حدوث و قدم جهان است.
در پژوهش حاضر دیدگاه های ابن سینا و توماس مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان داده شده است که به لحاظ فلسفی، ایرادات متکلمان و توماس برابن سینا نا تمام است و توماس به شبهاتی که ابن سینا درباره حدوث عالم دارد پاسخ قانع کننده ای ارائه نکرده است.
رابطة خدا با جهان در اندیشة ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة ""رابطه خدا با جهان"" در اندیشة ارسطو و ابن سینا، محوری ترین پرسش مطرح در این مقاله است. در این مقاله اثبات می شود که نگرش این دو فیلسوف مشایی در مورد خدا از جهات متعددی متفاوت است؛ ارسطو، با تکیه بر برهان طبیعی و متوسل شدن به مقولة حرکت به اثبات محرک ثابتی دست می یابد که آن را جوهر
نام گذاری نموده و شارحان وی آن را خدا نامیده اند. از نظر وی جوهر علت غایی همة حرکات عالم است. در حالی که در اندیشة ابن سینا، خدا به عنوان واجب الوجود وجود محض، معطی وجود به همة کائنات، می باشد. از دیدگاه ارسطو خداوند علت است لیکن، علیت او صرفاً تحریکی است. از دیدگاه ابن سینا این علیت ایجادی است و نه تحریکی. وی با تقسیم موجود به واجب و ممکن و اثبات نیازمندی ذاتی ممکنات به واجب، تعالی، مدل نوینی از مناسبات خدا و جهان را مطرح ساخت که براساس آن، جهان باویژگی حدوث ذاتی به طور پیوسته از خالق سرمدی فیض هستی دریافت می کند(به عبارت دیگر جهان، همواره به وصف وجوب غیری موجود بوده است). از دیدگاه ارسطو، خدانه تنها خالق جهان نیست، بلکه به آن علم و التفاتی نیز ندارد. از دیدگاه ابن سینا خدا به عالم علم عنایی دارد که سبب افعال اوست. در این جستار که بررسی تطبیقی در خداشناسی فلسفی دو فیاسوف مشایی است، برتری و تفوق حکمت بوعلی بر فلسفة ارسطو آشکار
می گردد.
تبیین حدوث عالم از دیدگاه علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه حدوث زمانی منسوب به متکلمان با چالش های جدی فلاسفه مواجه شده و نظریة حدوث ذاتی در اندیشه های فلسفی قوام ویژه ای یافته است. با رجوع به کتب متعدد علامه حلی به عنوان یک متکلم محقق شیعی و آگاه به مبانی فلسفی معلوم می شود که وی دیدگاه حدوث ذاتی مصحِّح با ازلیت غیری عالم را مردود دانسته است. از سویی دیگر، وی مدخلیت شاخصة «زمان» در معنای حدوث را نفی کرده و همانند فلاسفه، دیدگاه حدوث زمانی و مسبوقیت عالم به عدم زمانی را باطل و غیرقابل پذیرش شمرده است. بنابراین عقیدة علامه در مسئله حدوث عالم، غیر از حدوث ذاتی و غیر از حدوث زمانی است. وی معتقد است عالم به این معنا حادث است که خداوند ازلاً در حاقّ واقع بدون تقید به زمان موجود بود؛ ولی عالم و زمان تحقق نداشت؛ یعنی عدم محض حاکم بود و اصل عالم طبیعت توأم با زمان، از کتم عدم محض به نحو ابداعی آفریده شد. به عبارت دیگر، هستی جهان ماده، سرآغازی فرازمانی داشته و به لحاظ امتداد زمانی، محدود و متناهی به عدم مطلق در متن واقع است؛ عدمی که بدون تقرر در ظرف متدرّج و ممتد زمان، با وجود عالم به تقابل سلب و ایجاب در تناقض است و قابل جمع با آن نیست؛ بلکه با جعل وجود، مطرود و منتفی می گردد. مقاله حاضر به تبیین ابعاد این نظریه علامه درباره حدوث عالم می پردازد.
نقد دیدگاه فلاسفه در مورد انواع حدوث عالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه های رایج برای حدوث عالم، انواعی بیان شده و عالم را به اجمال به انواعی از حدوث، حادث دانسته اند؛ مانند «حدوث ذاتی»، «حدوث زمانی»، «حدوث تجددی» و «حدوث دهری». در مقالة پیش رو به نقد دیدگاه های فلاسفه در مورد انواع حدوث عالم می پردازیم و روشن می کنیم هیچ یک از این حدوث ها در نظام کثرت وجود و انقسام موجود به حادث و قدیم پذیرفتنی نیست؛ بلکه باید حدوث عالم را بر اساس نظام کثرت ظهورات، طرح و اثبات کرد.
بررسی و ارزیابی انتقادات غزالی بر ابن سینا در مسأله ی حدوث و قدم عالم؛ با تکیه بر مبانی سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزالی که در بیشتر مباحث، رویکردی کلامی دارد، ابن سینا را به دلیل سه مسأله، ازجمله اعتقاد به قدم زمانی عالم، تکفیر کر ده است. اما این پرسش که انتقادات وی تا چه میزان درست بوده و آیا می تواند توجیه گر مناسبی برای تکفیر ابن سینا باشد، همواره موردعنایت اندیشمندان بوده است. بررسی و ارزیابی مبانی و دلایل ابن سینا و غزالی در مسأله ی حدوث و قدم عالم، حاکی از این است که ادعای غزالی مبنی بر اینکه اعتقاد به قدم زمانی عالم، در تقابل با معلولیت عالم و اختیار خداوند است و متون دینی نیز حاکی از حدوث زمانی عالم می باشند، ادعای باطلی است؛ زیرا مشکلات و نتایج فاسدی مثل انقطاع فیض از فیاض مطلق، انفکاک معلول از علت تامه و ترجیح بلامرجّح را به دنبال دارد که غزالی نیز از توجیه مناسب این اشکالات و ارائه ی پاسخ قانع کننده به آن ها ناتوان بوده است. ازطرف دیگر، بررسی مبانی و دلایل ابن سینا بر قدم زمانی عالم نیز نشان می دهد که این اعتقاد، هیچ منافاتی با معلولیت عالم و اختیار خداوند ندارد؛ زیرا درست است که عالم، قدیم زمانی است؛ اما همین عالم، به دلیل ممکن الوجود بالذّات و واجب الوجود بالغیر بودن و مسبوق بودن وجود غیری اش به نیستی ذاتی آن، حادث ذاتی می باشد، همچنین نظریه ی حدوث ذاتی، از نتایج فاسدی که مترتب بر نظریه ی حدوث زمانی عالم است مصون می باشد و علاوه بر این، با حدوثی که در متون دینی به آن اشاره شده نیز کاملاً سازگار است؛ بنابراین روشن می شود که انتقادات غزالی بر ابن سینا، نادرست و به دور از اصول اخلاقی حاکم بر نقد منصفانه است.
بررسی روایت «کان الله و لم یکن معه شی و الان کما کان» و نتایج فلسفی مترتب بر آن
یکی از مباحث مهم کلامی، فلسفی و عرفانی بحث حدوث و قدم عالم است که ادله عقلی و نقلی بر حدوث زمانی از یک طرف و بر حدوث ذاتی از طرف دیگر، اقامه شده است. این نوشتار به یکی از مهمترین ادله نقلی که در منابع کلامی و فلسفی آمده است، توجه کرده و با بررسی سندی که قبل از این انجام نگرفته، و بررسی دلالی که مورد اختلاف بین متکلم، فیلسوف و عارف است، به تفسیر و فهم صحیح از روایت رسیده است. از نظر نویسنده گرچه روایت «کان الله و لم یکن معه شیء و الآن کما کان» در منابع روایی وجود ندارد، اما روایت دیگری شبیه این روایت از نظر عبارت و محتوا وجود دارد که می تواند حدوث زمانی مورد ادعای متکلمین را نفی و تاییدی برای دو مسأله فلسفی و عرفانی، حدوث ذاتی و وحدت وجود باشد.
بازخوانی نظریّه حدوث دهری میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
200 - 220
حوزه های تخصصی:
میرداماد در مسأله حدوث و قدم عالم، دیدگاه حدوث دهری را ارائه کرده است. به اعتقاد وی اتّصاف به «قدمت» خاصّ هستی سرمدی حق تعالی است و وجود هر مخلوقی (اعمّ از مجرّد و مادّی) مسبوق به عدم دهری و متّصف به حدوث دهری است.مقصود میرداماد از «عدم دهری»، عدم مقابل واقعی و نفس الأمری است که بدون اتّصاف به هیچ گونه کمیّت و امتداد حقیقی یا وهمی و متوهّم بر هستی عالم تقدّم دارد و موجب تأخّر انفکاکی وجود ماسوی الله از وجود خالق متعال می گردد، نه عدم مقابل زمانی و نه عدم مرتبه نازل وجود که از فقدان و غیبت آن در مرتبه عالی وجود، مرتسم می شود و با ازلّیت بالغیر سازگار است؛ چه اینکه عدم دهری کاملاً مناقض با وجود لاحق است و با جعل وجود از ناحیه جاعل به طور کلّی رفع و طرد می گردد. میرداماد بر این باور است که هر چند خالق فیّاض در افاضه فیض وجود هیچ بخل و امساکی ندارد؛ امّا هیچ یک از مخلوقات مجرّد و مادّی به دلیل اتّصاف به «امکان ذاتی»
تحلیل نسبت نظریه زمان موهوم و حدوث زمانی در آرای متکلمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله حدوث و قدم عالم، همواره از مباحث چالش بر انگیز در منازعات فلاسفه و متکلمان مسلمان بوده است. این مبحث با مسائل مختلفی همچون تبیین ذات الهی، صفات علم، قدرت و اراده، نسبت صفات با ذات، ضرورت علی و معلولی، نسبت علت تام و معلول، ملاک نیاز معلول به علت، مرجِح حدوث عالم، تبیین ماهیت زمان و مکان و... مرتبط است. نخستین فیلسوفان مسلمان به قدم عالم معتقد بودند که به نظر متکلمین مسلمان با آیات و آموزه های دینی ناسازگار بود. آنها با توجه به ظاهر آیات و تبیین خاص خود از ذات و صفات علم، قدرت، اراده و اختیار الهی، به حدوث زمانی عالم معتقد شدند. متکلمان برای توجیه این عقیده خود، زمانی را تصور کرده اند که عالم در آن موجود نبود و بعداً پدید آمد. این زمان، «زمان موهوم» نامیده شد. پژوهش حاضر به بررسی نسبت نظریه زمان موهوم و حدوث زمانی در آرای متکلمین مسلمان میپردازد. نهایتاً، آشکار میشود که زمان موهوم اولاً، مبتنی بر همان مبانی کلی طرح حدوث زمانی است. ثانیاً، بمنظور ترمیم ساختاری حدوث زمانی و رفع انتقادات فلاسفه بر این طرح، ارائه شده است. در عین حال، این نظریه با سایر جوانب اندیشه کلامی، همانند نگاه عرفی به جهان و نسبت آن با خداوند و عدم تحلیل برهانی سازگار است. در مجموع، این نظریه با وجود تقریرهای متفاوت و گاه متضادی که از آن ارائه شده، گامی به جلو در طرح حدوث زمانی عالم است که ایده زمان متناسب با عوالم وجودی گوناگون را مطرح میسازد.
بررسی مقایسه یی چیستی زمان و حدوث زمانی عالم از نظر فخر رازی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مباحثی که قبل از بیان دلایل حدوث یا قدم زمانی جهان باید مورد توجه قرار گیرد، اینست که مراد از حدوث و قدم زمانی از نظر متکلمان و فلاسفه چیست؟ این نیز بنوبه خود مبتنی بر سؤال دیگری است که زمان از نظر این دو گروه به چه معناست؟ فخر رازی با تسلط بر نظریات کلامی و فلسفی و با روشی انتقادی، به تحلیل و مقایسه دیدگاه متکلمان و فلاسفه درباره حدوث و قدم زمانی عالم و دلایل آنان اقدام نموده و ریشه ها و مبادی تصوری و تصدیقی طرفین را نقد کرده است. او تفسیر متکلمان از زمان و حدوث زمانی را باطل میداند، همچنین تعریف زمان به مقدار حرکت و کم متصل را که فلاسفه مطرح کرده اند ناصحیح شمرده و بر خلاف مشهور، زمان را کم منفصل دانسته است. وی بر خلاف سایر متکلمان، در حادث زمانی بودن عالم عقول و مجردات تردید دارد. اما صدرالمتألهین با نقد نظر متکلمان و فلاسفه پیشین، تلاش میکند افلاطون، ارسطو و سایر حکمای یونانی و پیروان ادیان را همرأی خود نشان دهد، درحالیکه تفسیر وی از حدوث زمانی و نیز مبانی فلسفی وی با چنین وحدتی سازگار نیست، چراکه مفهوم حدوث زمانی صدرایی مبتنی بر اصالت وجود و حرکت جوهری است که نه در فلسفه یونان مورد بحث بوده و نه متکلمان اسلامی فهمی از آن داشته اند. در این مقاله به ارزیابی دلایل حدوث یا قدم پرداخته نشده بلکه چیستی حدوث یا قدم زمانی از نگاه این دو متفکر بررسی شده است. به نظر ما اشکال مشترک فخر رازی و ملاصدرا به متکلمان و فلاسفه مشاء، در تفسیر آنان از زمان و حدوث زمانی است و تفاوت نظر این دو محقق نیز در تفسیر خود آنان از چیستی زمان و حدوث زمانی است.
حدوث عالم ماده از دیدگاه متکلم و فیلسوف
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
125 - 149
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور ارائه گزارشی تطبیقی پیرامون حدوث عالم ماده، براساس آرای چهار فرقه کلامی اسلامی، معتزله، اشاعره، ماتریدیه و شیعه، به ضمیمه آرای ابن سینا، از فلاسفه اسلامی و مؤسس مکتب مشاء، گرد آمده است. ابتدا مقدماتی پیرامون معنی حدوث و نقطه مقابل آن، یعنی قِدم و معنی عالَم و پرسش های اصلی بیان شده، سپس پیشینه مسئله گزارش گردیده، آنگاه آرای سران فرقه های مذهبی اهل سنت، یعنی معتزله، اشاعره و ماتریدیه، با استناد مستقیم به گفتار یک تن از رؤسای هر یک از سه فرقه اهل سنت بیان شده، و از بزرگان شیعه، گفتار چندین تن بررسی گردیده است. سپس اشاراتی به رأی ابن سینا در همین مسئله صورت گرفته و در نهایت، نتیجه به دست آمده این است که مسئله به پاسخ قانع کننده ای نمی رسد؛ به ناچار با الهام از گفته های فلاسفه راه حلی موقتی، بی آنکه آن راه حل، قطعی شمرده شود، برگزیده شد.
حدوث عالم از دیدگاه صدرالمتألهین و تطبیق آن با آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
1 - 18
حوزه های تخصصی:
مسئله حدوث یا قدم زمانی عالم از مباحث مهم و محل نزاع بین حکما و متکلّمان بوده است. متکلمان اسلامی غالباً با توجه به ظاهر متون دینی معتقد به حدوث زمانی کل جهان اعم از عالم فرشتگان و عالم طبیعت شده اند و در مقابل آنان حکمای اسلامی مجردات و ماده اولیه عالم طبیعت را فوق زمانی دانسته و بر حدوث ذاتی تأکید داشته اند. ملاصدرا نیز درعین اعتقاد به حدوث ذاتی عالم بر اساس مبانی خاص خود به ویژه حرکت جوهری، سعی کرده نظریه خاصی را درباره حدوث زمانی عالم مطرح کند که نه مخالف ظاهر آیات و روایات باشد و نه اشکالات وارد بر نظر متکلمان را داشته باشد. با توجه به موضوع مقاله، در این نوشتار سعی شده آیات مورد استشهاد صدرا در باب حدوث زمانی از مجموعه آثارش بررسی شود و احادیثی که می تواند در باب حدوث عالم مورد توجه قرار گیرد - هر چند متکلمان بدان نپرداخته اند-، در تطبیق بر نظر متکلمان یا نظر صدرا مورد تحلیل قرار گیرد. در این تحقیق با تحلیل آیات و روایات به این نتیجه رسیده ایم که هر چند ظاهر ایات قرآن کریم و روایات، بر مسبوق بودن عالم به عدم دلالت دارد ولی صراحتی بر حدوث زمانی کل عالم یا ایجاد عالم پس از عدم آن در زمان ندارد. وجود زمان مستقل از عالم و مقدم بر عالم، علاوه بر مشکلات عقلی با ظاهر آیات و روایات نیز سازگار نیست؛ از این رو به نظر می رسد دیدگاه صدرالمتألهین از سایر دیدگاه ها با آیات و روایات مطابقت بیشتری دارد.