مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
تاریکی
حوزه های تخصصی:
نور از آغازین روزهای پیدایش تئاتر به مفهوم امروزین آن، همراه تئاتر بوده و تا به امروز کارکردهای گوناگونی برای آن تعریف شده است. وجود نور در صحنهی نمایش همیشه همراه با سایه بوده و غیاب آن، تاریکی را به وجود آورده است. به همین دلیل میتوان نور، سایه و تاریکی را عناصر یک حوزهی مشترک دانست و نسبت ها و کارکردهای آنها را مورد بررسی قرار داد . جایگاه نور، سایه و تاریکی و کارکردهای آنها در تاریخ تئاتر دارای یک نقطهی عطف اساسی است و آن نقطهی حضور متفکرانه و نظریه پردازانهی آدولف آپیا در عرصهی تئاتر میباشد. تا زمان حضور آپیا در تئاتر، تنها کارکردی را که برای نور متصور بودند؛ روشن سازی صحنه جهت دیده شدن عناصر موجود بر روی صحنه بود. لیکن با حضور آپیا در تئاتر سایه و تاریکی به همراه نور سه عنصر تشکیل دهندهی هنر نمایش شده و هر یک جایگاه و کارکرد متفاوتی را یافتند. این مقاله میکوشد با بررسی شرایط تئاتر در قبل و بعد از حضور آپیا کارکردها و نسبت نور، سایه و تاریکی را در صحنهی تئاتر مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. روش تحقیق بکار برده شده در این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و از تکنیک کتابخانه ای بهره برده شده است.
بررسی تطبیقی ایزد باد با رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ما در اساطیر ایران با دو آفرینش مواجهیم: یکی آفرینش اهورامزدا که از گوهر نور است و دوم آفرینش اهریمن که از گوهر تاریکی است. ایزد وای (ایزد فضا، مکان، و باد) ایزدی دو چهره است که هر دو گوهر روشنی و تاریکی را در خود دارد و از هر دو آفرینش خرد مقدس و خرد خبیث برتر است. در این مقاله، ایزد باد به اجمال بررسی می شود؛ سپس، برپایة مندرجات شاهنامه نشان داده می شود که پهلوانان از گوهر ایزد وای و حاصل آمیزش نور و تاریکی اند و از هردو کشور ایران و توران به منزلة نماد سرزمین های اهورایی (پردیس نور) و اهریمنی (دوزخ تاریکی) برتر ند. درادامه، شخصیت رستم به مثابة نماد پهلوانی بررسی می شود تا شباهت او با ایزد باد نشان داده شود و به این نتیجه می رسیم که سهراب نماد گرایش ظلمانی ایزد باد است.
تحلیل عناصر آشوب ازلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساطیر از دیدگاهی، روایت هایی مقدّس دربارة مبدأ و مقصد جهان و توجیه امور مهم هستی اند. در اساطیر ملل با آنکه دیدگاه های ظاهراً متفاوتی دربارة چگونگی و مبدأ و مادّة آفرینش وجود دارد امّا این دیدگاه ها در ژرف ساخت، بسیار مشابه و حتی یکسان اند. این داستان ها بر مبنای الگویی کهن پرداخته شده اند؛ بدین گونه که قبل از آفرینش، فقط آشوب و نابسامانی است و دیگر هیچ. از دلِ این آشوب، نخستین موجود پیدا می شود و دیگر چیزها نیز از آن آفریده می شوند. چرخة پیدایش آشوب و تبدیل آن به نظم همواره در زندگی عینی و ذهنی بشر در جریان است و در داستان ها به صورت اژدها یا دیو، نمادینه شده است. با پیدایش دیو و اژدها سامان هستی از میان می رود امّا با کشته شدن آن، موانع برقراری نظم بر طرف می شود و اوضاع نخستین یعنی آرامش باز می آید. در پژوهشِ تطبیقی و تحلیلی اساطیرِ برخی ملل، مشخص شد که فرایندِ پیدایشِ آشوب و انتقال از آن به نظم، عملی روانی و شناختی است و به دلیل اشتراک قوای شناختی انسان ها، اسطوره های بسیاری در میان ملل گوناگون یافت می شود که از لحاظ بن مایه و هدف و کارکرد یکسان و تنها از لحاظ بیان متفاوت اند از جمله اسطورة آشوب.
حرکت درفاصله در اشعار سهراب سپهری
حوزه های تخصصی:
مفهوم "فاصله" در شعرهای سهراب سپهری چیست؟در کند و کاودر پی این مفهوم، بدون نگاه به قصد سهراب، شعرها خود سخن می گویند. در این واکاوی،گوینده درون شعردر یک فرآیند در حرکت به یک فراسو نخست از تقابل ها رها شده و دنیای تاریکی را می بیند:از درون دنیای تاریکی چیزی زایش پیدا می کند. این دنیای زایش از تقابل رسته در درون خود به زایش می رسد و ناشناخته ای از درون آن می روید. این زایش در پی خالی کردن گوینده از خودنیست تا با وصل به معشوق پر شود. سپس خارج از این مفاهیم در "فاصله" حرکت می کند. از هیچستان و ابدیت می گوید که مفهوم فاصله را در خود دارند چرا که ابدیت به هیچ نقطه ای ختم نمی شود. آغاز و مقصد و سفر در اندیشه او راهی ندارند. او خارج از این سه دسته بندی هستی نویی را تجربه می کند. این هستی که در ادبیات رخ می دهد هستی در"فاصله" است.
بررسی کلید غنایی واژه «شب» در اشعار سهراب سپهری
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۱
107 - 123
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش در پی آنیم که جایگاه، اهمیت و نحوه ی کاربرد واژه ی «شب» را از نگاه سهراب سپهری این شاعر انزواطلب و نقاش گوشه گیر، بررسی کنیم. نگارنده پس از مطالعه و بررسی زندگی و شرح احوال و آثار این شاعر نقاش به این نتیجه رسید که عوامل مختلفی اعم از روحی و روانی در دوران کودکی و سیاسی اجتماعی در دوراه جوانی و دانشجویی که مصادف با سال های استبداد و خفقان رضاخانی و 28 مرداد 1332 بود، در شکل گیری شخصیت و اندیشه ی سهراب و برداشت ها و تعبیرهایش به خصوص در بیان تعلیمی و غنایی واژه ی «شب» نقش به سزایی داشته است. ترس از لولوی دوران کودکی و ترس از سیاهی شب که خود برایش لولوی سرگردان می شود و در اشعارش حضور پیدا می کند. یا فضای تاریک و سیاه ظلم و خفقان جامه ی عصر او که سپهری آن را با تعبیر «شب» و با زبانی نمادین و رمزی به تصویر می کشد.
ارزیابی تأثیر نور روز بر ایجاد اتمسفر معماری مسجد (نمونه موردی مساجد مجموعه آرامگاهی شیخ جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری ایرانی مملوء از روحی است که به کالبد بنا حیات بخشیده و آنرا یگانه و خاطره انگیز نموده است. این کیفیت فراگیر که به حفظ مخاطب در بنا و غنا و سرزندگی بنا منجرمی شود بتازگی تحت عنوان اتمسفر معماری در بین محققین مورد استقبال قرارگرفته است.نور بعنوان مهمترین ابزار در معماری مساجد بسیار کارامد بوده و با ماهیت چند جانبه اش ساختار مادی و معنایی بنا را تحت تاثیر قرارمی دهد. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی اتمسفر معماری و ارزیابی تاثیر نور بر مولفه های آن در تعدادی از مساجد بدنبال پاسخ به این پرسش است که نور روز بعنوان ابزار طراحی، در ترکیب دیگر مولفه های اتمسفری بنا چگونه و به چه میزان می تواند فضای مساجد را تحت تاثیرقراردهد. این تحقیق کاربردی، بر مبنای پژوهش فلسفی-تفسیری به روش توصیفی-تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانه ای و میدانی با رویکرد ترکیبی کمی-کیفی انجام شده است. پس از مطالعه منابع در خصوص اتمسفر معماری و نور، تاثیراتی که می توانند بر هم بگذارند بررسی شد. بمنظور کنترل نتایج سه مسجد مشابه با یک زمینه فرهنگی از مجموعه آرامگاهی شیخ جام مورد تحلیل میدانی قرار گرفتند. پس از نورسنجی و تصویربرداری و برداشتهای میدانی، پرسش نامه براساس فرمول کوکران طبق طیف لیکرت تنظیم، داده ها در نرم افزار SPSS-22 ، سپس با آزمونهای همبستگی اسپرمن، تحلیل رگرسیون چندگانه، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و تحلیل عاملی مورد بررسی قرارگرفت .نتایج نشان می دهند شاخصه فیزیکی نور با ضریب همبستگی 0.843موثر بر کیفیتهای ثابت و شاخصه معنایی آن بر کیفیت متغیر اتمسفر فضا با همبستگی 0.786 تاثیرمی گذارد. همچنین این تاثیر دوطرفه بوده و اتمسفر فضا نیز بر ادراک نور موثراست.
نورکاهی در معماری دوران صفوی، نمونه های موردی: خانه ها، عمارت ها و مساجد شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
130 - 144
در دوگانه ی تاریکی-روشنایی، سهم تاریکی، بویژه در منابع مکتوب، عمدتا مورد کم توجهی قرار گرفته است، درحالیکه در وادی عمل، بویژه در معماری پیشینیان، حضور تاریکی در بسیاری از فضاها مغتنم بوده است. در برخی از موارد، این حضور فراخور شرایط اقلیمی و در جهت تامین آسایش فیزیکی و در برخی دیگر برای تامین آسایش روانی تدبیر شده است. این پژوهش اساسا در پی یافتن پاسخ این پرسش است که چه کاربری هایی از نورکاهی تعمدی، برای تطابق فضاها با شرایط روحی کاربران، بهره بیشتری برده اند؟ در این پژوهش ضمن استفاده از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی، از شبیه سازی کامپیوتری جهت معرفی نحوه مدیریت نور استفاده شده است. هدف پژوهش حاضر، توجه به برخی کارایی های نورکاهی، رمزگشایی از دانش نورشناسی معماران، پایش تمهید نورزدایی، برای آفرینش فضاهای مناسب و همسو با کاربری، در معماری ایرانی-اسلامی است. برای بررسی، 10 بنا از میان سه شکل از کاربری، شامل مسجد، کاخ-عمارت و خانه، متعلق به دوران صفوی در شهر اصفهان که بر اساس نیاز های افراد در اجتماعات دینی، امور حکومتی و معیشتی ساخته شده اند، انتخاب و فرم کلی آنها، موقعیت و تناسبات بازشوها با استفاده از نرم افزار راینو مدل سازی گردید. میزان روشنایی آن ها توسط افزونه دیوا با موتور محاسباتی دیسیم، در انقلاب تابستانی و زمستانی شبیه سازی و میانگین روشنایی در ساعت 12ظهر بر حسب لوکس استخراج و بر اساس کاربری بناها دسته بندی گردید. یافته ها نشان می دهد خانه ها در انقلاب زمستانه از روشنایی کمتری نسبت به عمارت ها و کاخ ها در همین زمان بهره می برند، در حالی که در انقلاب تابستانه دو گونه در بازه نزدیک به هم قرار دارند. فضاهای اصلی در مساجد در مقایسه با عمارت ها، کاخ ها و همچنین خانه ها از روشنایی کمتری در طول سال برخوردارند و بهره مندی از نور کم فروغ در این شکل از کاربری، تعمدی، هوشمندانه و طراحی شده است و برای افزایش غنای کیفی فضا و همگامی بیشتر با حالات و مطالبات روحی مخاطب صورت پذیرفته است.
ارزیابی کیفیت ترجمه تصاویر بلاغی نور و تاریکی در قرآن در پرتو الگوی جولیان هاوس (نمونه پژوهی: آیه 40 – 35 سوره نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، کیفیت ترجمه تصاویر بلاغی آیات 40-35 سوره نور را در گزیده ای از ترجمه های فارسی و انگلیسی از منظر رویکرد جولیان هاوس ارزیابی می کند. تصاویر بلاغی نور و تاریکی از جمله کلیدی ترین تصاویر بلاغی مرتبط با دو مفهوم خیر و شر است که معناهای ظاهری و باطنی خاص خود را دارند و در کتاب های تفسیری، معناها و برداشت های گوناگون از آنها ارائه شده است. الگوی پیشنهادی هاوس، دو وجه کاربر و کاربرد متن اصلی و مقصد را در راستای ایجاد تعادل نقشی بررسی می کند. وجه کاربر به تشخص زبانی، گویش، زمان و حوزه عملکرد و وجه کاربرد به رسانه و مشارک مربوط می شوند. انتخاب ترجمه های فارسی و انگلیسی مبتنی بر سیر گاه شمارانه و مقبولیّت و پذیرفتگی میان عوام و خواص خوانندگان، از میان گزیده ای از ترجمه های فارسی و انگلیسی بوده است. نتایج بررسی نشان می دهد همه مترجمان، ضمن توجه به صورت و ساختار زبان مقصد هم عصر خود، تصاویر بلاغی این سوره را عیناً در زبان مقصد بازآفرینی، و ترجمه ای تحت اللفظی از این تصاویر ارائه کرده اند که در راستای اهداف دین شناختی آیات این سوره قرار دارد. در مجموع، مترجمان، ترجمه ای آشکار از این تصاویر ارائه کرده اند و طبق الگوی هاوس، ترجمه های فارسی و انگلیسی بررسی شده، هیچ انحراف معنادار و محسوسی را از متن اصلی قرآن نشان نمی دهند و مترجمان در هر دوره، این تصاویر را بسته به ویژگی های زبانی فرهنگ مقصد ترجمه کرده اند. در مجموع، شاید اتخاذ رویکردی تلفیقی از الگوها، در ارزیابی کیفیت ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم کارآمدتر باشد.