مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حدوث زمانی
حوزه های تخصصی:
ابن سینا و توماس آکوئینی دو فیلسوف بر جسته مسلمان و مسیحی از مؤثر ترین فیلسوفان الهی در قرون وسطی و پس از آن بوده اند .توماس از طریق آشنایی با فلسفه مشائی به وسیله تفسیر های ابن رشد و بویژه ابن سینا از فلسفه ارسطو، به تاسیس یک نظام فلسفی مسیحی اقدام نمود. او از ابن سینا بهره های فراوان برده است هرچند تحت تاثیرنقدهای غزالی بر فلسفه، گاهی به مخالفت با ابن سینا ونقد نظرات وی پرداخته است .یکی از موارد اختلاف بین توماس و ابن سینا و شاید مهمترین مساله اختلافی بین متکلمان و فلاسفه، مسئله حدوث و قدم جهان است.
در پژوهش حاضر دیدگاه های ابن سینا و توماس مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان داده شده است که به لحاظ فلسفی، ایرادات متکلمان و توماس برابن سینا نا تمام است و توماس به شبهاتی که ابن سینا درباره حدوث عالم دارد پاسخ قانع کننده ای ارائه نکرده است.
دلالت معجزه از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی
منبع:
ایمان آذر ۱۳۲۲ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی در باب مدلول معجزات بر اساس روش شناسی خاص او بررسی می شود. عبدالجبار طریق مشهور متکلمان در دلالت معجزه بر صدق ادعای پیامبر، یعنی تمسک به حکمت الاهی را پیش گرفته، اما طرح این دلالت در قالب دلالت وضعی و پرداختن نظریه ای به نام «مواضعه» کار وی را از سایرین متمایز نموده است. این تلاش وی در جهت نشان دادن معقولیت معجزه بسیار کارآمد به نظر می رسد. هم چنین وی بر خلاف سایر متکلمان مسلمان، دلالت معجزه را گسترده تر از تصدیق ادعای پیامبر دانسته و آن را به وجود خدا و صدق تعالیم پیامبران نیز بسط و توسعه داده است.
مبدا و معاد انسان در پرتو حرکت جوهری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت دیدگاه فلسفی ملاصدرا آن است که جهان مادی، به ویژه مادیت، بستر خلقت و سیر تکاملی انسان به سوی تجرد محض می باشد. از آنجا که بر اساس نظریه حرکت جوهری، تمام عالم مادی دارای حرکتی تدریجی از مادیت به سمت تجرد کامل است، نفس انسان نیز دارای همین حرکت جوهری است. بدین سان، پیش فرض های این مقاله چنین است: اولاً، حرکت جوهری حرکتی تدریجی و مستمر است که در کل جهان هستی سریان دارد. ثانیاً، نفس انسان جسمانیت الحدوث و روحانیت البقا است چرا که در نظریه ملاصدرا انسان در ابتدای خلقت موجودی جسمانی است و جنبه روحی ندارد. نفس انسان تنها در صورت حیات در این دنیای خاکی است که مراحل تکامل خود را طی می کند و از مادیت به تجرد می رسد. مقاله حاضر بر آن است که به تبیین چگونگی و ماهیت تکامل در ماده و جسم و نیز تبدیل آن به تجرد تام که هدف خلقت است و انسان هم در این سیر قرار دارد، بپردازد.
آغازمندی طبیعت در آرای کریگ همراه با طرح و بررسی یک استدلال پیشینی و یک تأیید تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویلیام لین کریگ (William Lane Craig)، فیلسوف و متأله شهیر امریکایی، به عنوان احیا کنندة نوع خاصی از براهین کیهان شناختی شهرت یافته؛ او این برهان را «برهان کیهان شناسی کلامی» (kalam cosmological argument) نامیده است. رکن اساسی این برهان، آغازمندی یا حدوث زمانی جهان است. کریگ به منظور اثبات این مقدمة اساسیِ برهان خود، به چهار دلیل متوسل شده که دو تای آن ها پیشینی (فلسفی) و دو تای دیگر پسینی (علمی) هستند. در این مقاله، پس از طرح تصویر مورد نظر کریگ از آغاز جهان، یکی از استدلال های پیشینی و یکی از تأییدات تجربی او به نفع آغازمندی طبیعت طرح شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است. درنهایت چنین نتیجه گیری شده است که، به رغم آن که تصویر کریگ از آغاز عالم تصویری منسجم و سازگار است، دلایل او توانایی اثبات تحقق خارجیِ آن را ندارد.
نقد و بررسی استدلال متکلمان بر حدوث زمانی عالم از طریق اکوان اربعه و برهان تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ادله متکلمان بر حدوث زمانی عالم، استدلال از طریق حدوث اکوان اربعه است. تمامیت این استدلال مبتنی بر آن است که تناهی حوادث متعاقب در گذشته به اثبات برسد. خواجه طوسی با استناد به برهان تطبیق درصدد اثبات این مدعاست که حوادث ماضی متناهی بوده، درنتیجه جسم حادث است.
این نوشتار درصدد بررسی توانمندی برهان تطبیق در اثبات تناهی حوادث است و روشن خواهد نمود که حتی تقریر اختصاصی خواجه از برهان تطبیق نیز اثبات کننده تناهی حوادث گذشته نیست.
حدوث و قدم زمانی عالم (بررسی آرای حکیمان معاصر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی، و آیت الله مصباح یزدی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حدوث و قدم زمانی عالم، از کهن ترین مسائل فلسفی است. صدرالمتألهین بر اساس حرکت جوهری وتجدد مداوم عالم، پاسخی جدید به این مسأله داده است. گفته های فیلسوفان معاصر این مکتب، گامی در تنقیح و پرورش نظریه صدرایی است؛ اما در این سخنان اختلاف نظرهایی دیده می شود. در این نوشتار، نظریات حکمای فرزانه معاصر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی تبیین، بررسی و نقد می شود. این نقد و بررسی، در دو بخش صورت می گیرد: ۱. تعریف حدوث وقدم زمانی از دیدگاه هریک از اساتید؛ و ۲. تعیین حدوث یا قدم زمانی عالم بنا بر تعریف ایشان.
دستاورد این پژوهش، رسیدن به تعریف های متعددی از حدوث و قدم زمانی، وحکم به حدوث یا قدم عالم بر اساس تعریف و انتخاب قول برگزیده در این باب می باشد.
تبیین حدوث عالم از دیدگاه علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه حدوث زمانی منسوب به متکلمان با چالش های جدی فلاسفه مواجه شده و نظریة حدوث ذاتی در اندیشه های فلسفی قوام ویژه ای یافته است. با رجوع به کتب متعدد علامه حلی به عنوان یک متکلم محقق شیعی و آگاه به مبانی فلسفی معلوم می شود که وی دیدگاه حدوث ذاتی مصحِّح با ازلیت غیری عالم را مردود دانسته است. از سویی دیگر، وی مدخلیت شاخصة «زمان» در معنای حدوث را نفی کرده و همانند فلاسفه، دیدگاه حدوث زمانی و مسبوقیت عالم به عدم زمانی را باطل و غیرقابل پذیرش شمرده است. بنابراین عقیدة علامه در مسئله حدوث عالم، غیر از حدوث ذاتی و غیر از حدوث زمانی است. وی معتقد است عالم به این معنا حادث است که خداوند ازلاً در حاقّ واقع بدون تقید به زمان موجود بود؛ ولی عالم و زمان تحقق نداشت؛ یعنی عدم محض حاکم بود و اصل عالم طبیعت توأم با زمان، از کتم عدم محض به نحو ابداعی آفریده شد. به عبارت دیگر، هستی جهان ماده، سرآغازی فرازمانی داشته و به لحاظ امتداد زمانی، محدود و متناهی به عدم مطلق در متن واقع است؛ عدمی که بدون تقرر در ظرف متدرّج و ممتد زمان، با وجود عالم به تقابل سلب و ایجاب در تناقض است و قابل جمع با آن نیست؛ بلکه با جعل وجود، مطرود و منتفی می گردد. مقاله حاضر به تبیین ابعاد این نظریه علامه درباره حدوث عالم می پردازد.
مسأله آغاز؛ طرح و بررسی دیدگاه صدرالمتألهین (ره) و علامه طباطبائی (ره) در باب حدوث زمانی عالَم طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة حدوث عالَم از دیرباز مطمح نظر حکما و فلاسفه بوده است؛ این مسئله در حوزة تفکر اسلامی، به دلیل ارتباطی که با مضامین دینی داشته است، مورد توجه و بررسی بسیار قرار گرفته است؛ به گونه ای که چندین نظریه برای به تصویر کشیدن حدوث عالَم از سوی متفکرین مسلمان در طول تاریخ تفکر اسلامی و در عرصه های کلام، فلسفه و عرفان، طرح شده است.
صدرالمتألهین در عین التزام به چارچوب مباحث فیلسوفان گذشته، به فضل نظریة حرکت جوهری، تصویری بدیع از حدوث زمانی عالَم ارائه نموده است. از طرف دیگر، مرحوم علامه طباطبائی در باب حدوث زمانی عالَم دارای نظری دو وجهی است؛ ایشان از سویی، همنوا با صدرالمتألهین، قائل به حدوث تجددی تکْ تکِ اجزای عالَم هستند و از سوی دیگر، بر خلاف صدرا، کل عالَم را نیز حادث زمانی می داند.
در این مقاله، پس از ذکر پاره ای مقدمات، نظریة ملاصدرا و علامه طباطبائی در باب حدوث زمانی عالَم طرح شده است و پس از نشان دادن وجوه اشتراک و تمایزشان، مورد ارزیابی قرار گرفته است.
واکاوی ادله متکلمان مسلمان در اثبات زمان موهوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله حدوث و قدم عالم همواره منشأ منازعات بسیاری بین متکلمان و فلاسفه اسلامی بوده است؛ در این میان، فلاسفه اسلامی متقدم رأی به قدم عالم داده اند. ولی از آن جا که متکلمان با قدم عالم مخالف بودند و نیز بر اساس مبانی خود به حدوث زمانی آن معتقد بودند، برخی از آنان در تبیین حدوث زمانی زمانی را فرض کردند که ویژگی های زمان واقعی را نداشته باشد و آن را زمان موهوم نامیدند. تکیه گاه اصلی استدلال متکلمان بر انتزاع این زمان از بقای الهی و استمرار وجود او است، اگرچه آنان به انتزاع حرکت توسطی از قطعی نیز استدلال کرده اند. مخالفان نیز بقای الهی را ورای زمان دانسته اند و انتزاع موجود بی قرار از مبدأ برقرار را محال دانسته اند. این مقاله به بررسی استدلال متکلمان در انتزاع این زمان از صفت بقای الهی، تبیین های مرتبط با آن و نقدهای مخالفان می پردازد. فرضیه زمان موهوم، در صورت اثبات، آثار فراوانی در مباحث حرکت و حدوث و قدم و زمان خواهد داشت. هم چنین، در این پژوهش از روش عقلی- تحلیلی در بررسی آرا استفاده شده است.
نقد دیدگاه فلاسفه در مورد انواع حدوث عالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه های رایج برای حدوث عالم، انواعی بیان شده و عالم را به اجمال به انواعی از حدوث، حادث دانسته اند؛ مانند «حدوث ذاتی»، «حدوث زمانی»، «حدوث تجددی» و «حدوث دهری». در مقالة پیش رو به نقد دیدگاه های فلاسفه در مورد انواع حدوث عالم می پردازیم و روشن می کنیم هیچ یک از این حدوث ها در نظام کثرت وجود و انقسام موجود به حادث و قدیم پذیرفتنی نیست؛ بلکه باید حدوث عالم را بر اساس نظام کثرت ظهورات، طرح و اثبات کرد.
بررسی و ارزیابی انتقادات غزالی بر ابن سینا در مسأله ی حدوث و قدم عالم؛ با تکیه بر مبانی سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزالی که در بیشتر مباحث، رویکردی کلامی دارد، ابن سینا را به دلیل سه مسأله، ازجمله اعتقاد به قدم زمانی عالم، تکفیر کر ده است. اما این پرسش که انتقادات وی تا چه میزان درست بوده و آیا می تواند توجیه گر مناسبی برای تکفیر ابن سینا باشد، همواره موردعنایت اندیشمندان بوده است. بررسی و ارزیابی مبانی و دلایل ابن سینا و غزالی در مسأله ی حدوث و قدم عالم، حاکی از این است که ادعای غزالی مبنی بر اینکه اعتقاد به قدم زمانی عالم، در تقابل با معلولیت عالم و اختیار خداوند است و متون دینی نیز حاکی از حدوث زمانی عالم می باشند، ادعای باطلی است؛ زیرا مشکلات و نتایج فاسدی مثل انقطاع فیض از فیاض مطلق، انفکاک معلول از علت تامه و ترجیح بلامرجّح را به دنبال دارد که غزالی نیز از توجیه مناسب این اشکالات و ارائه ی پاسخ قانع کننده به آن ها ناتوان بوده است. ازطرف دیگر، بررسی مبانی و دلایل ابن سینا بر قدم زمانی عالم نیز نشان می دهد که این اعتقاد، هیچ منافاتی با معلولیت عالم و اختیار خداوند ندارد؛ زیرا درست است که عالم، قدیم زمانی است؛ اما همین عالم، به دلیل ممکن الوجود بالذّات و واجب الوجود بالغیر بودن و مسبوق بودن وجود غیری اش به نیستی ذاتی آن، حادث ذاتی می باشد، همچنین نظریه ی حدوث ذاتی، از نتایج فاسدی که مترتب بر نظریه ی حدوث زمانی عالم است مصون می باشد و علاوه بر این، با حدوثی که در متون دینی به آن اشاره شده نیز کاملاً سازگار است؛ بنابراین روشن می شود که انتقادات غزالی بر ابن سینا، نادرست و به دور از اصول اخلاقی حاکم بر نقد منصفانه است.
بررسی روایت «کان الله و لم یکن معه شی و الان کما کان» و نتایج فلسفی مترتب بر آن
یکی از مباحث مهم کلامی، فلسفی و عرفانی بحث حدوث و قدم عالم است که ادله عقلی و نقلی بر حدوث زمانی از یک طرف و بر حدوث ذاتی از طرف دیگر، اقامه شده است. این نوشتار به یکی از مهمترین ادله نقلی که در منابع کلامی و فلسفی آمده است، توجه کرده و با بررسی سندی که قبل از این انجام نگرفته، و بررسی دلالی که مورد اختلاف بین متکلم، فیلسوف و عارف است، به تفسیر و فهم صحیح از روایت رسیده است. از نظر نویسنده گرچه روایت «کان الله و لم یکن معه شیء و الآن کما کان» در منابع روایی وجود ندارد، اما روایت دیگری شبیه این روایت از نظر عبارت و محتوا وجود دارد که می تواند حدوث زمانی مورد ادعای متکلمین را نفی و تاییدی برای دو مسأله فلسفی و عرفانی، حدوث ذاتی و وحدت وجود باشد.
بررسی نظریه عدم انقطاع فیض الهی بر اساس یک استدلال تجربی و یک تحلیل فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بحث حدوث و قدم عالم، یکی از انتقادات برخی فلاسفه بر متکلمین مسلمان این است که قبول حدوث زمانی عالم منجر به انقطاع فیض الهی می شود. زیرا حدوث زمانی مستلزم این است که زمانی وجود داشته که در آن، علی رغم حضور خداوند، عالم وجود نداشته است. اما به نظر می رسد اگر بتوان نشان داد که عالم مادی ظرفیت و قابلیت ازلی بودن را ندارد و یا به تعبیر حکما «تام القابلیه» نیست، فیاضیت الهی خدشه دار نمی شود. در این مقاله، با دو رهیافت نشان داده می شود که حدوث زمانی عالم مستلزم نفی فیاضیت الهی نیست. رهیافت اول یک استدلال پسینی بر پایه قانون دوم ترمودینامیک است. بر این اساس، عالم مادی به عنوان یک سیستم ایزوله، رو به افزایش آنتروپی و مرگ حرارتی دارد و در نتیجه قابلیت ازلی بودن را ندارد. رهیافت دوم یک استدلال پیشینی با استفاده از تعریف حدوث زمانی عالم است. دلالت تعریفی که فلاسفه از حدوث ارائه می کنند منجر به فرض گرفتن دوره ای می شود که در آن دوره عالم ماده وجود نداشته است. اما این یک فرض ذهنی و تناقض آلود است.
بازخوانی نظریّه حدوث دهری میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
200 - 220
حوزه های تخصصی:
میرداماد در مسأله حدوث و قدم عالم، دیدگاه حدوث دهری را ارائه کرده است. به اعتقاد وی اتّصاف به «قدمت» خاصّ هستی سرمدی حق تعالی است و وجود هر مخلوقی (اعمّ از مجرّد و مادّی) مسبوق به عدم دهری و متّصف به حدوث دهری است.مقصود میرداماد از «عدم دهری»، عدم مقابل واقعی و نفس الأمری است که بدون اتّصاف به هیچ گونه کمیّت و امتداد حقیقی یا وهمی و متوهّم بر هستی عالم تقدّم دارد و موجب تأخّر انفکاکی وجود ماسوی الله از وجود خالق متعال می گردد، نه عدم مقابل زمانی و نه عدم مرتبه نازل وجود که از فقدان و غیبت آن در مرتبه عالی وجود، مرتسم می شود و با ازلّیت بالغیر سازگار است؛ چه اینکه عدم دهری کاملاً مناقض با وجود لاحق است و با جعل وجود از ناحیه جاعل به طور کلّی رفع و طرد می گردد. میرداماد بر این باور است که هر چند خالق فیّاض در افاضه فیض وجود هیچ بخل و امساکی ندارد؛ امّا هیچ یک از مخلوقات مجرّد و مادّی به دلیل اتّصاف به «امکان ذاتی»
تحلیل نسبت نظریه زمان موهوم و حدوث زمانی در آرای متکلمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله حدوث و قدم عالم، همواره از مباحث چالش بر انگیز در منازعات فلاسفه و متکلمان مسلمان بوده است. این مبحث با مسائل مختلفی همچون تبیین ذات الهی، صفات علم، قدرت و اراده، نسبت صفات با ذات، ضرورت علی و معلولی، نسبت علت تام و معلول، ملاک نیاز معلول به علت، مرجِح حدوث عالم، تبیین ماهیت زمان و مکان و... مرتبط است. نخستین فیلسوفان مسلمان به قدم عالم معتقد بودند که به نظر متکلمین مسلمان با آیات و آموزه های دینی ناسازگار بود. آنها با توجه به ظاهر آیات و تبیین خاص خود از ذات و صفات علم، قدرت، اراده و اختیار الهی، به حدوث زمانی عالم معتقد شدند. متکلمان برای توجیه این عقیده خود، زمانی را تصور کرده اند که عالم در آن موجود نبود و بعداً پدید آمد. این زمان، «زمان موهوم» نامیده شد. پژوهش حاضر به بررسی نسبت نظریه زمان موهوم و حدوث زمانی در آرای متکلمین مسلمان میپردازد. نهایتاً، آشکار میشود که زمان موهوم اولاً، مبتنی بر همان مبانی کلی طرح حدوث زمانی است. ثانیاً، بمنظور ترمیم ساختاری حدوث زمانی و رفع انتقادات فلاسفه بر این طرح، ارائه شده است. در عین حال، این نظریه با سایر جوانب اندیشه کلامی، همانند نگاه عرفی به جهان و نسبت آن با خداوند و عدم تحلیل برهانی سازگار است. در مجموع، این نظریه با وجود تقریرهای متفاوت و گاه متضادی که از آن ارائه شده، گامی به جلو در طرح حدوث زمانی عالم است که ایده زمان متناسب با عوالم وجودی گوناگون را مطرح میسازد.
بررسی مقایسه یی چیستی زمان و حدوث زمانی عالم از نظر فخر رازی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مباحثی که قبل از بیان دلایل حدوث یا قدم زمانی جهان باید مورد توجه قرار گیرد، اینست که مراد از حدوث و قدم زمانی از نظر متکلمان و فلاسفه چیست؟ این نیز بنوبه خود مبتنی بر سؤال دیگری است که زمان از نظر این دو گروه به چه معناست؟ فخر رازی با تسلط بر نظریات کلامی و فلسفی و با روشی انتقادی، به تحلیل و مقایسه دیدگاه متکلمان و فلاسفه درباره حدوث و قدم زمانی عالم و دلایل آنان اقدام نموده و ریشه ها و مبادی تصوری و تصدیقی طرفین را نقد کرده است. او تفسیر متکلمان از زمان و حدوث زمانی را باطل میداند، همچنین تعریف زمان به مقدار حرکت و کم متصل را که فلاسفه مطرح کرده اند ناصحیح شمرده و بر خلاف مشهور، زمان را کم منفصل دانسته است. وی بر خلاف سایر متکلمان، در حادث زمانی بودن عالم عقول و مجردات تردید دارد. اما صدرالمتألهین با نقد نظر متکلمان و فلاسفه پیشین، تلاش میکند افلاطون، ارسطو و سایر حکمای یونانی و پیروان ادیان را همرأی خود نشان دهد، درحالیکه تفسیر وی از حدوث زمانی و نیز مبانی فلسفی وی با چنین وحدتی سازگار نیست، چراکه مفهوم حدوث زمانی صدرایی مبتنی بر اصالت وجود و حرکت جوهری است که نه در فلسفه یونان مورد بحث بوده و نه متکلمان اسلامی فهمی از آن داشته اند. در این مقاله به ارزیابی دلایل حدوث یا قدم پرداخته نشده بلکه چیستی حدوث یا قدم زمانی از نگاه این دو متفکر بررسی شده است. به نظر ما اشکال مشترک فخر رازی و ملاصدرا به متکلمان و فلاسفه مشاء، در تفسیر آنان از زمان و حدوث زمانی است و تفاوت نظر این دو محقق نیز در تفسیر خود آنان از چیستی زمان و حدوث زمانی است.
بررسی مقایسه یی دیدگاه ملاصدرا و ویلیام کرایگ درباره حدوث زمانی عالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عمیقترین مباحث هستی شناسی که از دیرباز معرکه آراء اندیشمندان و فلاسفه بوده، مسئله حدوث یا قدم عالم است. در سنت اسلامی، ملاصدرا کوشش نموده با طرح نظریه حرکت جوهری، حدوث تجددی عالم ماده را بنحوی بتصویر بکشد که ضمن برخورداری از انسجام، با هیچیک از آموزه های دینی در تعارض نباشد. بر اساس دیدگاه وی، تجدد عین هستی موجودات است و هر نو شدنی، حدوثی مستقل است که در بستر زمان، بیوقفه در ذات موجودات بوقوع میپیوندد. سلسله حوادث بدلیل عدم انقطاع فیض، به نقطه معینی نمیرسد؛ بدین ترتیب، همه اجزاء عالم، حادث زمانیند. در نتیجه عالم که بعنوان یک کل اعتباری، وجودی جداگانه از حوادث ندارد نیز حادث زمانی خواهد بود. ویلیام کریگ، متفکر دیندار مسیحی، در فضای فکری معاصر غرب، نیز برهان کیهان شناختی کلامی خود را بر مبنای رویکرد جدیدی از حدوث زمانی عالم ارائه کرده است. او معتقد است عالم با همه اجزائش، از جمله زمان، در لحظه یی خاص، با اراده آزاد الهی، از عدم خلق شده و از آن پس، خداوند که قبل از آغاز خلقت در موقعیتی فرازمانی قرار داشت، بدلیل نسبت واقعی خود با حوادث زمانی، در معرض زمان قرار گرفته است. مسئله اصلی پژوهش حاضر اینست که کارآمدی تقریر ملاصدرا از حدوث زمانی عالم را در مقایسه با تلقی جدید کریگ، نشان دهد. رهیافتهای بدست آمده از مقایسه این دو دیدگاه نشان میدهد که کوشش کریگ برای ارائه این رویکرد جدید، گرچه در جای خود درخور توجه است اما در مقایسه با دیدگاه ملاصدرا نه تنها دارای انسجام لازم نیست بلکه آشکارا با مبناییترین آموزه های دینی از جمله عدم اتصاف ذات خداوند به تغییر، ازلیت خداوند، معیت قیومیه خداوند با مخلوقات و دوام فیض تعارض دارد.
حدوث عالم ماده از دیدگاه متکلم و فیلسوف
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
125 - 149
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور ارائه گزارشی تطبیقی پیرامون حدوث عالم ماده، براساس آرای چهار فرقه کلامی اسلامی، معتزله، اشاعره، ماتریدیه و شیعه، به ضمیمه آرای ابن سینا، از فلاسفه اسلامی و مؤسس مکتب مشاء، گرد آمده است. ابتدا مقدماتی پیرامون معنی حدوث و نقطه مقابل آن، یعنی قِدم و معنی عالَم و پرسش های اصلی بیان شده، سپس پیشینه مسئله گزارش گردیده، آنگاه آرای سران فرقه های مذهبی اهل سنت، یعنی معتزله، اشاعره و ماتریدیه، با استناد مستقیم به گفتار یک تن از رؤسای هر یک از سه فرقه اهل سنت بیان شده، و از بزرگان شیعه، گفتار چندین تن بررسی گردیده است. سپس اشاراتی به رأی ابن سینا در همین مسئله صورت گرفته و در نهایت، نتیجه به دست آمده این است که مسئله به پاسخ قانع کننده ای نمی رسد؛ به ناچار با الهام از گفته های فلاسفه راه حلی موقتی، بی آنکه آن راه حل، قطعی شمرده شود، برگزیده شد.
حدوث عالم از دیدگاه صدرالمتألهین و تطبیق آن با آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
1 - 18
حوزه های تخصصی:
مسئله حدوث یا قدم زمانی عالم از مباحث مهم و محل نزاع بین حکما و متکلّمان بوده است. متکلمان اسلامی غالباً با توجه به ظاهر متون دینی معتقد به حدوث زمانی کل جهان اعم از عالم فرشتگان و عالم طبیعت شده اند و در مقابل آنان حکمای اسلامی مجردات و ماده اولیه عالم طبیعت را فوق زمانی دانسته و بر حدوث ذاتی تأکید داشته اند. ملاصدرا نیز درعین اعتقاد به حدوث ذاتی عالم بر اساس مبانی خاص خود به ویژه حرکت جوهری، سعی کرده نظریه خاصی را درباره حدوث زمانی عالم مطرح کند که نه مخالف ظاهر آیات و روایات باشد و نه اشکالات وارد بر نظر متکلمان را داشته باشد. با توجه به موضوع مقاله، در این نوشتار سعی شده آیات مورد استشهاد صدرا در باب حدوث زمانی از مجموعه آثارش بررسی شود و احادیثی که می تواند در باب حدوث عالم مورد توجه قرار گیرد - هر چند متکلمان بدان نپرداخته اند-، در تطبیق بر نظر متکلمان یا نظر صدرا مورد تحلیل قرار گیرد. در این تحقیق با تحلیل آیات و روایات به این نتیجه رسیده ایم که هر چند ظاهر ایات قرآن کریم و روایات، بر مسبوق بودن عالم به عدم دلالت دارد ولی صراحتی بر حدوث زمانی کل عالم یا ایجاد عالم پس از عدم آن در زمان ندارد. وجود زمان مستقل از عالم و مقدم بر عالم، علاوه بر مشکلات عقلی با ظاهر آیات و روایات نیز سازگار نیست؛ از این رو به نظر می رسد دیدگاه صدرالمتألهین از سایر دیدگاه ها با آیات و روایات مطابقت بیشتری دارد.
رویکردی نو به مسأله آغازمندی زمانی عالم در چهارچوب فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
471 - 502
در تاریخ جهان اسلام، غالباً متکلّمین بر حدوث زمانی عالم و فلاسفه بر قدم آن اصرار داشته اند. در این میان،ملاصدرا بر اساس نظریه حرکت جوهری، معتقد به حدوث زمانی تجدّدی و آن به آن عالم جسمانی است، ولی در عین حال وجود آغاز زمانی را برای عالم نمی پذیرد. در نوشتار حاضر پس از بازنگری در مفهوم حدوث و آغازمندی زمانی عالم در چهارچوب فلسفه صدرایی، به نقد تفصیلی مهم ترین براهین اقامه شده علیه حدوث زمانی عالم پرداخته شده است. بدین ترتیب نشان داده شده است که می توان ضمن پذیرش و دفاع از مبانی فلسفه صدرایی و حدوث زمانی تجدّدی معرفی شده توسط ملاصدرا، سخن او را در ردّ آغازمندی عالم نپذیرفت. در نهایت استدلال شده است که نه تنها بین حکمت متعالیه و آغازمندی عالم تعارضی نیست، بلکه مبانی حکمت متعالیه به ارائه تبیینی سازگار از آغازمندی عالم، و رد براهین اقامه شده علیه آن، کمک شایان توجّهی می کند. بدین ترتیب تصویر نوینی از حدوث زمانی عالم به دست می آید، که در آن عالم هم آغازمند است و هم حادث است به حدوث زمانی تجدّدی. این دیدگاه را می توان «نظریه عالم آغازمند سیال» نامید.این تصویر ضمن بهره مندی از مبانی متقن فلسفه صدرایی، می تواند در حل برخی از مسائل و تعارضات احتمالی بین رشته ای نیز راهگشا باشد.