مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
عقل
حوزه های تخصصی:
بنا بر اصول فلسفى حکمت متعالیه، نفس انسان از جسم نشئت گرفته و نفس و بدن چنان در هم تنیده اند که بدن از مراتب نازله نفس است؛ بدن مادى که مرتبه اى از مراتب وجود انسان است و دنیاى مادى که وجود انسان را احاطه نموده زمینه ناسوتى و مادى شدن وجود انسان را فراهم کرده اند. بنابراین، اگر انسان با تلاش خود و استمداد از دین الهى، استعدادهاى فطرى خود را در قلمرو عقل نظرى و عقل عملى تکامل ندهد، استکمال او در مرتبه حس و خیال متوقف خواهد شد. به عقیده صدرالمتألهین تعداد اندکى از انسان ها به کمال عقلى نایل مى شوند. حس و خیال، ایستگاه (توقفگاه) تکامل بسیارى از انسان هاست. مقاله پیش رو با تبیین هستى شناختى و روش تحلیلى توصیفى و با رویکرد حکمت متعالیه، به بررسى و تبیین فرایند متعالى یا ناسوتى شدن انسان مى پردازد. تحقیقات فلسفى، آیات قرآنى، روایات معصومان علیهم السلام، مطالعات پسینى و تجارب تاریخى، نشان مى دهند که انسان هاى متعالى و ملکوتى در اقلیت و انسان هاى ناسوتى و دنیامدار در اکثریتند.
جستارى در تربیت عقلانى؛واکاوى دیدگاه قرآن کریم و اندیشه امام خمینى قدس سره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
رشد، پویایى، استحکام و پیشرفت حیات انسانى براساس بهره مندى از فکر صحیح تأمین مى شود. حیات انسانى حیاتى فکرى است و مهم ترین وجه تمایز انسان از دیگر حیوانات این است که انسان، حیوانى است متفکر، و زندگى بشر نیز بدون تفکر و تعقل سازمان نمى پذیرد. ازاین رو، لازمه ابتناى حیات بر فکر این است که هرقدر فکر کامل تر باشد، استحکام حیات بیشتر است. اما اینکه قرآن تفکر را اساس و زیربناى تکامل قلمداد کرده است و ریشه تمام مفاسد اجتماعى و فردى را حاکم نبودن عقل مى داند، خود بهترین دلیل براى اثبات اهمیت تفکر و تعقل نزد قرآن کریم است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تربیت عقلانى از منظر قرآن و اندیشه امام خمینى قدس سره، با روش توصیفى تحلیلى تدوین یافته است.
رابطه عقل و ایمان از دیدگاه سویین برن
حوزه های تخصصی:
رابطه عقل و ایمان یکی از مسائل مهم فلسفه دین و کلام جدید است که متکلمان و فیلسوفان بسیاری درباره اش نظریه پردازی کرده اند. ریچارد سویینبرن، فیلسوف تحلیلی معاصر، یکی از نظریهپردازانی است که از موضع دلیل گرایانه مدعی است باورهای دینی از دلایل عقلانی برخوردارند. او می کوشد با بهره گیری از روش استقرایی که اساساً روش متداول در علوم تجربی است به توجیه عقلانیِ ایمان بپردازد. او قوت باورهای عقلانی را در گرو قوت شواهد می داند؛ بنابراین، ایمان عقلانی از نظر او ایمانی است که بر قراین و دلایلی ویژه استوار باشد که بالاترین درجه احتمال را دارند.
فلسفه سیاسی اسلامی و چالش جریان نو اعتزالی معاصر
حوزه های تخصصی:
جهان اسلام در برهههای مختلف از جمله دوران معاصر تنها درگیر جدال و معارضه بین عقلانیت و عقلگرایی با گرایشات ضد عقلی نبوده است. برعکس، جهان اسلام در عرصه تفکر و اندیشهورزی از جمله در حوزه فلسفه سیاسی شاهد نزاع بنیادینی بین طرفداران نحلههای مختلف عقلگرایی نیز بوده است. در دوران جدید یکی از جریانات پرنفوذ در جریان اسلام به ویژه کشورهای عربی زبان گرایش نو اعتزالی بوده است که با خوانش جدیدی به تأمل در میراث فکری و معنوی جوامع اسلامی پرداخته است. این جریان بهرغم دستاوردهای عقلانی قابل توجهی که در بازخوانی اندیشههای سنتی جهان اسلام داشته است، به دلایلی همچون اتکا به عقل خودبنیاد و نیز استفاده از روششناسی و معرفتشناسی مدرن، برای حوزه متعارف مطالعات و اندیشهورزی اسلامی چالشزا و مشکلآفرین بوده و واکنشهایی را نیز به دنبال داشته است. نوع نقد و شیوه مواجهه این جریان با عقلانیت معمول در جهان اسلام نه فقط از حیث برخی مبادی و اصول فکری متفاوت است، بلکه علاوه بر آن از برخی پیشزمینههای معرفتی مغایر با اندیشه های سنتی اسلامی برخوردار است و همین گاهی همسخنی این گرایش فکری با حوزههای اندیشه حتی عقلانی در جهان اسلام را دشوار میسازد. یکی از این زمینههای مورد اختلاف و نزاع بین طرفین در نسبت بین دین و عقل است که به نوبه خود بر حوزهی سیاسی و تأمل درباره آن نیز تأثیر میگذارد. در این میان به ویژه خوانش محمدعابد الجابری و دلالتهای سیاسی برداشتها و تفسیر وی از روند جریان فکری جهان اسلام حائز اهمیت زیادی است. این جریان بینش خوبی درباره روند جریانات فکری جهان اسلام به دست میدهد ولی آنچه در این نوشتار بر آن تأکید میشود، ارائه تصویری از چالش و تعارضی است که بر اثر خوانش این جریان نه فقط با ضد عقلگرایان بلکه حتی بین عقلگرایان ایجاد شده است. خوانش و قرائتی که لزوماً نباید قضاوی ارزشی درباره آن داشته و به یکباره آن را مثبت و یا منفی قلمداد نمود. با وجود قوام یافتن نسبی ادبیات این گروه از نواندیشان و روشنفکران اسلامی، به نظر می رسد هنوز برای کاربردی و عملیاتی نمودن این مباحث و التزام به نتایج پژوهش های ایشان، راه درازی در پیش است.
بررسی تطبیقی خطابات شرعی از دیدگاه مشهور و امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین نوآوری های علمی و اصولی امام خمینی که برخوردار از دقایق و ظرایف علمی بسیار زیاد بوده و آثار فراوانی نیز در مباحث فقهی و اصولی داشته، مسلک خطابات قانونی است که مطابق این نظریه، خطابات شرعی بدون ملاحظة خصوصیات فردی مانند عجز و قدرت، متوجه همة مکلفان می گردد و به خطاب های متعدد به اندازة مکلف ها نیز منحل و گسترده نمی شود. این نظریه، دقیقاً در تقابل با دیدگاه مشهور فقها و اصولیان، همانند شیخ انصاری، محقق نائینی و محقق خویی در لحاظ شرایط تکلیف مانند عقل و قدرت، در توجه خطاب و انحلالی بودن احکام شرعی به عدد افراد مکلف است. در این پژوهش، به بررسی تطبیقی این دو نظریه پرداخته و بدین نتیجه رسیده ایم که نظریة خطابات قانونیه، با استحکام مبنایی روبرو بوده و از پشتوانة استدلالیِ قوی نیز برخوردار است و از این رو، نظریة امام خمینی، مبنی بر عدم انحلالی بودن احکام، تقویت و اشکالات وارده به آن دفع می گردد.
نقدی بر ادله ی لزوم رشد کیفری از منظر فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، برخی از محققان و نویسندگان حقوق جزا در موضوع مسئولیت کیفری اصطلاح «رشد کیفری» را مطرح کرده اند. مفهوم رشد در بیان فقهای امامیه عمدتاً ناظر به مباحث حقوقی و تحقق اهلیت استیفاست. هر چند عنوان رشد در تحقق اهلیت استیفا در مباحث معاملات مهم و اساسی است و بدون آن معاملات سرنوشتی جز بطلان یا عدم نفوذ ندارند، اما افزودن رشد به عنوان عنصری ضروری در کنار بلوغ برای انجام دادن تکالیف شرعی و ایجاد مسئولیت کیفری به بیان شرعی نیاز دارد. به رغم اینکه در بادی امر، چنین دیدگاهی مدرک قرآنی یا روایی ندارد و در میان فقیهان بدون پیشینه است، برخی فقها و حقوق دانان بر این باورند که اصطلاح دیگری از رشد وجود دارد که به معنی «عقل و توانایی فکری» است و این اصطلاح عام شامل مسائل کیفری می شود. پژوهش پیش رو با ناکافی دانستن ادله ی قائلین به رشد کیفری و با نگاهی نقادانه، مستندات آن را بررسی می کند.
نقش معرفت شهودی در ظهور و پیروزی حضرت حجه (عج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم به علومی اشاره شده که صاحب آن مسجود ملائک، شاهد بر رسالت، قادر به انجام امور خارق العاده، و تعلیم آن به عموم انسان ها، هدف رسالت نبی اکرم(ص) می باشد. ماهیت، ابزار، آثار، و تفاوت این علوم با سایر معارف بشری چیست؟ آیا یاران حضرت حجت(عج) از این علوم بهره مند و از توانمندی های حاصله، در ظهور استفاده می کنند؟ معرفت شهودی، مشاهده حضوری بلاواسطه حقایق در عالمِ علمِ ربوبی است که صاحبان آن، باطن اشیاء و حقایق عالم را بی واسطه صورت علمی شهود می نمایند. معارف شهودی اعم است از وحیِ نبوت که مختص به انبیا است، و وحی غیر نبوت که شامل: الهام، مکاشفه، رؤیای صادقه، علم به اسماء و کتاب است. در این مقاله با رویکرد معرفت شناسیِ اسلامی ،پس از تبیین علم، اقسام ، ابزار روش های معرفتی و تفاوت آن ها با یکدیگر، به اقسام معارف شهودی و مواهب آن پرداخته ایم. عدم انحصار آن به معصومین(س) را اثبات و با ذکر نمونه ای از روایاتِ ظهور مدعی شده ایم که صلحاء با تسلط بر برخی از مراتب معرفت شهودی و قدرت های حاصله، در ظهور و پیروزی حضرت حجه(عج) نقش آفرینی و تحت ولایت امام، زمین را به ارث می برند. «ان الارض یرثها عبادی الصالحون»
زن و عقلانیت برمبنای انسان شناسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آرای اندیشمندان و نیز فارابی، درباره زنان، عباراتی دال بر نسبت ضعف ونقص عقل به آنان وجود دارد که سوءبرداشت ها و ابهاماتی را درپی داشته است. جستجو در آرای انسان شناسی فارابی و تطبیق نظرات وی در مورد زن، راهی است برای تشخیص و برخورد منطقی با تمایزات زن و مرد. انسان شناسی فارابی نشان می دهد، زن و مرد ازلحاظ برخورداری از موهبت عقل و قوای حاسه و متخیله، با یکدیگر تفاوتی ندارند. وی درکسب سعادت، هم خود فرد و هم جامعه را دخیل دانسته و جنسیت را وارد نمی کندبا تفکیک ساحت خردمندی و خردورزی قابل تبیین است. زنان و مردان در ساحت خردمندی (برخورداری اولیه از قوای عقلانی) یکسان هستند اما در خردورزی (به فعلیت رساندن قوای عقلانی) موانع متفاوت دارند و این موانع تا کنون برای زنان بیش از مردان تحقق یافته است. اولین مانع،برمبنای نظام مزاج شناسی، غلبه بیشتر طبع سردی در زنان و تأثیر آن بر قوای عاقله است.دوم، محدودیت زنان از کسب تجربه است که برخاسته از نظام ها و فرهنگ های حاکم بر جوامع بوده و منجر به نقصان عقل تجربی می شود که در صورت بروز برای مران نیز به ضعف خردورزی منجر می شود. به عبارتی مانع ذاتی برای تعقل زنان نیست بلکه هردو عرضی و قابل رفع است.
آیا مولانا اشعری است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
اشاعره یکی از مذاهب کلامی اهل سنت هستند. تشابه ظاهری بین بعضی اعتقادات اصولی اشاعره و تعالیم عرفانی، باعث شده که عارفان بزرگ مسلمان از جمله مولانا جلال الدین محمد بلخی را در جرگه مذهب اشعری تصور کنند. در حالیکه اصولاً مبانی و مبادی علم عرفان و علم کلام کاملاً مستقل و متفاوت هستند. در این مقاله سعی شده برخی از تشابهات ظاهری آرای عرفانی مولانا در قیاس با اصول اعتقادی اشاعره که ظاهراً مشترک می نمایند، بیان گردد و تفاوت عمیق بین آن دو به طور مختصر شرح داده شود. بدین منظور اقوال آنان خصوصاً در باب «حسن وقبح»، «جبر و اختیار»، «توحید افعالی و انکار علیّت»، «عینیت ذات با صفات» و «رؤیت حق تعالی» مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت به این مسئله پاسخ داده می شود: «آیا مولانا از نظر اعتقادات اشعری است؟» یا اینکه عرفان و علم کلام آنچنان فاصله ای دارند که قیاس آنها حاکی از ناآگاهی از هر دو جریان فکری است.
تقوی جامع ترین صورت خردورزی در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
آیات متعددی از قرآن کریم به تشریح زوایای خردورزی پرداخته اند. در این میان، تعیین اوصاف و ویژگی های خردمندان از منظر این آیات برای تمییز آنها از بی نصیبان از این حقیقت، مساله ای است که در این تحقیق دنبال شده است. در نوشتار پیش رو با روش تحلیلی – توصیفی و در عین حال با الهام از «علت صوری» در اصطلاح فلاسفه به کاوش در خصوص اوصافی که مراتب خردورزی را به فعلیت می رسانند پرداخته شده است و در قالب نظرگاهی نوین، کثرت این اوصاف ایجابی متعدد به وحدت «تقوی» ارجاع داده شده با ارائه ادله قرآنی هر مرتبه ای از حقیقت تقوی به عنوان مرتبه ای از «نظام خردورزی» معرفی شده است. چنانچه کثرت اوصاف سلبی خردورزان نیز به وحدت «پلیدی» بازگشت داده شده بر این اساس هر مرتبه ای از رجس و پلیدی منافی با مراتبی از خردورزی دانسته شده است.
بررسی چگونگی رشد عقلانیت در فلسفه اسلامی بر پایه مبانی حکمت اشراقی سهروردی
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق، که پس از فارابی، مؤسس دومین مکتب فلسفی اسلامی شناخته می شود، حکیم بزرگی است که توانست با نوآوری های خویش در زمینه توسعه عقلانیت اسلامی، راه تعالی فلسفه اسلامی را هموارتر سازد. سهروردی که به خوبی با آراء مشائین به ویژه ابن سینا آشنا بوده و از مشکلات فلسفی و شبهات وارد بر فلسفه اسلامی در عصر خویش آگاه بوده است، کوشید تا اشکالات وارد بر عقلانیت فلسفی را با ارائه راه کارهای جدید، برطرف نماید. وی با طرح مفهوم «اشراق» و تأکید بر ضرورت همراهی شهود و عرفان با عقل و یافته های آن، به حل بسیاری از مشکلات فلسفی کمک نمود. تأکید بر جایگاه و اهمیت علم حضوری در نظام معرفتی انسان و نیز طرح و تبیین عالم مثال به عنوان جهانی واسطه میان عالم جسمانی و عقلانی نیز، توانست بسیاری از ایرادات وارده به فلسفه را برطرف نماید و زمینه را برای شکل گیری نظام جامع حکمت متعالیه فراهم کند. این تلاش ها سبب شد تا اختصاص عقل ورزی به فیلسوفان و اختصاص شهود گرایی به عارفان، از میان رفته و حکمتی جدید که مبانی آن در اندیشه های فیلسوفان گذشته مانند ابن سینا، موجود بوده است، به صورت رسمی و به عنوان حکمت اسلامی معرفی شده و ارتباط مبنایی عقل و شهود، تبیین گردد. مقاله حاضر، در صدد است تا علاوه بر نگرش سهروردی به مسأله عقل و کارکردهای آن در مسیر شناخت حقیقت، چیستی عقلانیت موجود در مکتب اشراق و ویژگی های آن را بررسی نموده و نقش این جریان را در رشد فلسفه اسلامی بیان نماید.
بررسی تطبیقی قاعده ی ملازمه میان احکام عقلی و احکام شرعی در فقه امامیه و عامه
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه سؤال این است که آیا افعال و کردار آدمی بدون اینکه شارع درباره آنها اظهارنظری کند، فی ذاته دارای ارزش و متصّف به خوب و بد می باشد؟ یا اعمال انسان فی ذاته نه خوب هستند و نه بد، بلکه خوبی و بدی آنها بستگی به نظر شارع دارد؟ آیا ملازمه ای بین حکم عقل و حکم شرع وجود دارد؟ آیا اگر عقل به حسن و یا قبح کاری حکم داد، آیا همان عقل حکم میکند به اینکه لازمه ی این حکم آن است که شرع هم بر طبق آن حکم کند یا نه؟ به تعبیر دیگر آیا "کلُّ ما حکم به العقل حکم به الشرع" صادق است؟ علمای خاصه و عامه در باره حسن و قبح افعال در این که حکم کننده به حسن و قبح، عقل است یا شرع، اختلاف نظر دارند. در بررسی مقارن سعی شد قاعده ای با کاربرد کلامی و اصولی و فقهی که در سکوت حقوق و قوانین امروزه نیز کارایی دو چندانی یافته و در مناطق فراغ می تواند مورد استفاده باشد، تفقّه شود. در این مقاله برآنیم که بدین سئوال ها پاسخ داده شود و کارایی قاعده را در علوم مختلف بیان کنیم. بطورموجز و مختصر می توان گفت: همانگونه که عقل حسن و قبح فعلی را درک میکند، این امر را نیز درمییابد که آن فعل نزد شارع همان حکم را دارد؛ زیرا در صورت جایز دانستن مخالفت شارع با عقل، یا باید خطا و اشتباه را به خداوند نسبت دهیم یا به عقل و هر دوی اینها غیرممکن است و با اثبات ملازمه ی بین حکم شرع با عقلِ سلیم به بیان وجود مصادیق فراوانی از اعمال این قاعده در قوانین پرداختیم. این قاعده علاوه بر مباحث اخلاقی و کلامی در علم حقوق امروز نیز کارایی دارد.
تعارض محتوایی در رویکرد عرفانی منطق الطیر عطّار با رسالةالطیر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مقاطع تقابل عقل و عرفان، رویکرد شریعت گرای برخی علما و عرفا با رویکرد خردگرای برخی حکما و فلاسفه در قرون پنجم تا هفتم است. این تقابل به صورت تعارض های علمی و عقیدتی نامحسوس و عمیقاً اثرگذار، در زیر پوست خشن تاریخ آن قرن ها در جریان بود و برخی از فلاسفه و عرفا نمایندة دو جبهة آن تلقی می شدند. هدف این تحقیق، واکاوی تشابهات و تباین های دو جریان فکری متقابل سینوی و عطاری است که نمایندگان دو رویکرد یادشده بودند. این پژوهش با طرح پیش فرض هدفمندی تصنیف و تألیف رسالات نمادین سلوک مرغان، تباین های محتوایی رسالةالطیرابن سینا و منطق الطیرعطار را بررسی می کند. پس از نقل اختصاری متون معارض، موارد تباین و تقابل معرفی و شرح، علل و عوامل منجر به بروز تقابل ها بیان شده است. مغایرت در تلقی از جان و هبوط آن در جسم، رویکرد به ضرورت رهبری، نگاه به قوانین علمی و نفی منطق و علیت، تباین رویکرد به تعامل ملک مرغان با مرغان سالک، درون گرایی و شناخت برون گرای علمی-فلسفی، اختلاف نظر در شمار سالکان واصل به مقصد و توفیق برای دیدار حضرت ملک، تعارض در سنجش سلوک شناخت شناسانه به وسیلة عقل و عشق، از یافته های این تحقیق اند که می توان آن ها را بازنمایی مبانی تقابل تاریخی عرفان شریعت مدار با عرفان مبتنی بر خردورزی فلسفی تعریف کرد.
بررسی کاربرد عقل در نقد روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقل زیربنای تمام معیارهای نقد حدیث بوده و درنهایت این عقل است که با اعمال معیارهای دیگر بر سند و متن روایت، به صحت یا جعلی بودن آن حکم می کند. علاوه بر مبنا بودن عقل برای سایر معیار های نقد، یافته های خود عقل نیز به تنهایی می تواند در تشخیص صحت حدیث نقش داشته و حکم نهایی درباره صحت آن با بررسی و تطبیق محتوای روایت بر مبانی عقلی صادر شود. به عبارت دیگر، عقل از یک طرف، ابزاری برای فهم صحت حدیث به کار می رود و از طرف دیگر، خود عقل به تنهایی می تواند منبعی برای درک صحت محتوای حدیث و تطابق آن با بدیهیات و استدلال های عقلی باشد. باتوجه به کارایی نخست عقل، از آن به عنوان عقل آلی و براساس کارایی دوم، از آن به عنوان عقل مستقل یاد می شود.
بررسی اعتبارسنجی نظریه ی استمرار نسخ آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله نسخ از دیرباز تاکنون مورد توجه اندیشمندان بوده است. نسخ دو رکن دارد؛ یکی ناسخ است و دیگری منسوخ. بر اساس دیدگاهِ مشهور، نسخ آیات مختصّ عصر نزول بوده و ناسخیت نیز در انحصار آیات قرار دارد. علاوه بر دیدگاه رایج، نظریه متفاوتی به نام استمرار نسخ وجود دارد که معقتد است آیات الاحکام بر مبنای سیره عقلاء تشریع شده و عقل با تشخیص مصالح و مفاسدِ زمانی- مکانی، قدرت نسخ این آیات را دارد. مقاله ی فرارو با روش کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی- تبیینی- انتقادی نظریه ی استمرار نسخ را مورد بررسی قرار داده و با استناد به ادله ای این نظریه را نقد نموده است. نتیجه آنکه: نظریه استمرار نسخ با اشکالات عدیده ای روبروست که عبارتند از: تصریح ادله نقلی فراوان بر عدم قدرت عقل در درک جزئیات احکام، تعریف سطحی مفاهیم کلیدی بحث نسخ، عدم اتفاق نظر و وحدت رویّه در سیره ی عقلای اعصار و امصار، که سبب عدم ترسیم سیره واحدی بنام سیره عقلاء می گردد و تشریع احکام بر این مبنا را زیر سوال می برد؛ تعارض میان مسئله ارسال رُسُل و استمرار تشریع احکام بر مبنای سیره عقلاء؛ تناقض میان مسئله ختم نبوت و نسخ آیات بوسیله عقل؛ مبهم بودن تعریف عقل و عدم قدرت ناسخیت آن با توجه به اختلاف عقول بشر؛ عدم ثبات، و بروز آشفتگی در شریعت و در نتیجه مخدوش شدن فایده تشریع قوانین است.
ملاحظاتِ حقوق عمومی در مکتبِ تومیسم با تأکید بر حاکمیت قانون در دولت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۶ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
649-678
حوزه های تخصصی:
حکومت یک ضرورت طبیعی، شرعی و قانونی است. ازاین رو در مفروض توماس آکوئیناس توجه به یک دولت دینی تحت حاکمیت قانون الهی، مدلی مقبول است. فرضیّه او چنین است که نماد اقتدار سیاسی (حکومت) در اختیار شخص پادشاه و اقتدار دینی در اختیار کلیسا قرار دارد. پادشاه به عنوان نماد اقتدار سیاسی وظیفه دارد با تأمین سعادت دنیوی مقدمات لازم را برای رسیدن به سعادت اخروی که همان رسیدن به خداست، فراهم سازد. وی همچنین در عین توجه به استقلال نسبی نهاد سیاسی و دینی از هم، تبعیت نهاد سیاسی از نهاد دینی را تأکید می کند. همین موضوع چالش برانگیزترین بخش مکتب تومیسم است. مقاله حاضر نشان داده که با بررسی رویکردهای کلان فلسفه تومیسم مانند هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی می توان به حاکیمت قانون و دولتی با باورهای دینی در ذیل مباحث حقوق عمومی در این مکتب دست یافت.
مبانی و دلالت پژوهی های فطری و فقهی-حقوقی در حرمت سلاح های کشتارجمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
819-840
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش روی تلاش شد تا اثبات شود که تولید، تکثیر، انباشت و به کارگیری سلاح های کشتارجمعی به دلیل آنچه از احکام ناشی از همجواری «فطرت» و «فقه» در تأمین کرامت انسان به دست می دهد، حاوی حرمت است. گو اینکه «حق حیات» یعنی مهم ترین «حق انسان» منبعث از «حق الهی» است؛ حقی که به موجب احکام شرع، عقل و نقل نمی توان آن را نابود کرد. جنگ و دفاع در برخی مواقع و مقاطع گریز ناپذیر است، اما با تعمق در ادله تفصیلی ابتنایافته بر شرع، عقل و نقل، روح کلی و مشترک انسان ها صرف نظر از نژاد و مذهب و ... که جملگی بر یک فطرت، مفطور یافته اند، تولید سلاح کشتارجمعی و حملات اتمی و شیمیایی روزگار ما به خصوص رخداد اتمی هیروشیما و ناکازاکی را جزوی از جنایات نابخشودنی در «حق انسان» و «محیط زیست» ارزیابی می کند؛ اقدامی که اساساً در اندیشه سیاسی، حقوقی و اخلاقی اسلام ممنوع و حرمتش تا زمره مستقلات عقلیه و حکم اولیه تداوم یافته است و به نظر می رسد تغییر و تبدیلی در آن راه نیابد.
مبانی، روش ها و مولفه های فلسفه سیاسی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه سیاسی ابن سینا دارای اصول و مؤلفه های منحصر به فردی است که به رغم نقش بی بدیل آن در تبیین فلسفه سیاسی اسلامی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برای فهم و تبیین درست فلسفه سیاسی وی ضرورت دارد تا تمامی آثار وی بررسی شود. پژوهش حاضر، با روش توصیفی و تبیینی، به بررسی اصول و مؤلفه های فلسفه سیاسی ابن سینا پرداخته است. فلسفه سیاسی ابن سینا بر بستر بنیان های اساسی چون هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی استوار است. ابن سینا در طرح فلسفه سیاسی خود منابع شناخت را متعدد می داند و از روش هایی چون، برهان، عقل، حس، تجربه و وحی یاری می گیرد. توجه ویژه به رهبری جامعه، پیوند میان نبوت و سیاست، اصالت دادن به شریعت نسبت به سیاست و تبیین شیوه جانشینی نبی را می توان از مهم ترین شاخص های فلسفه سیاسی وی به شمار آورد. ایشان راه نجات جامعه را استقرار نظام سیاسی عقلا نی برآمده از شریعت معرفی می کند. او هیچ گاه واقعیت های خارج از ذهن را انکار نمی کند و تمامی حکومت های موجود را از نوع تغلبیه و مردود می داند.
بررسي تطبيقي مفهوم عقل در منابع اسلامي، روان پزشكي و روان شناسي(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عقل و ديگر كلمات معادل آن در علوم اسلامي، روان شناسي و روان پزشكي از اهمیت خاصي برخوردار است. علت این موضوع جایگاه و تأثیر عقل در وضعیت سلامت انسان می باشد. مطالعه حاضر به تبیین و بررسی تطبیقی این مفهوم در منابع مذکور پرداخت.
مواد و روش ها: در این مطالعه مروری، پس از یافتن تعريف عقل در فرهنگ لغات عربي، فارسي، انگليسي و نیز در فرهنگ لغات قرآني، مفهوم عقل از منظر فلاسفه، پیشوایان اسلامی و قرآن استخراج گردید. سپس با مراجعه به كتب مرجع روان پزشكي و روان شناسي دانشگاهي، مفاهيم مرتبط با عقل استخراج شد و به وسیله تطبيق اين مفاهيم، ویژگی ها، نقاط اشتراک و تفاوت آن ها توصیف گردید.
یافته ها: یافته های مطالعه مفهوم عقل را در سه قسمت توصیف می کند؛ منابع اسلامی ضمن تفکیک عقل به نظري و عملي، عقل را به عنوان قدرت تشخیص انسان، عاملی برای بازداری از انحراف و فساد، اساس شخصیت انسان و ملاکی برای ارزیابی انسان در دنیای پس از مرگ توصیف کرد. در فرهنگ روان پزشكي، عاقل بودن به مفهوم داشتن بينش صحيح نسبت به خود و بيماري خود، قضاوت صحيح در شرايط مختلف و داشتن تفكري عاري از آسیب های مختلف بود. در روان شناسي نیز عقل عبارت از توانايي فكر و عمل بر اساس دانش ها و تجربه ها، بینش صحیح نسبت به آن ها است.
نتيجه گيري: در هر سه منبع به سير تدريجي براي تكامل عقل، عوامل و موانع مؤثر در آن و راه های برون رفت از آن ها اشاراتی شده است، اما در منابع اسلامی مفهوم دنياي پس از مرگ به عنوان يك موضوع اساسی و مهم، دارای ابعاد و رویکرد متمایزی می باشد.
مؤلفه های کرامت ذاتی انسان در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
809-827
حوزه های تخصصی:
کرامت انسانی پایه ای ترین مفهوم بنیادین در تدوین حقوق بشر است و توجه به این مفهوم در اغلب نظام های سیاسی با اختلاف نظرها و تفاوت هایی مدنظر اندیشمندان و حقوقدانان همراه بوده است. این مقاله درصدد است تا با محوریت و تکیه بر آرای علامه طباطبایی، به بررسی مفهوم و مؤلفه های تشکیل دهندة کرامت ذاتی انسان بپردازد و ضمن اشاره به تعریف و مفهوم کرامت ذاتی در اندیشة علامه طباطبایی، مؤلفه هایی را که براساس آن انسان دارای کرامت ذاتی شده است، برشمارد و در نهایت به منظومة روابط میان این مؤلفه ها اشاره کند. نگارش زیر متضمن جایگاه ممتاز کرامت ذاتی است که در اندیشة علامه طباطبایی به کرامتی که در جریان تکوین و آفرینش انسان مطرح بوده و مربوط به مقام انسانیت است و در تمام افراد انسانی به صورت بالقوه وجود دارد، تعریف می شود. همچنین مؤلفه های نه گانة «شرافت ذاتی وجود»، «خلقت ممتاز انسانی»، «محوریت انسان برای سایر آفریده ها»، «فطرت»، «عقل»، «علم»، «اختیار»، «پذیرش امانت الهی» و «خلافت انسان» براساس نظم رتبی خاص ، به عنوان دلایلی دال بر کرامت ذاتی انسان در اندیشة ایشان مطرح می شود.