مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
رویکرد فلسفی
حوزه های تخصصی:
نسبت به تاثیر مقننه در تصمیم سازی و یا تصمیم گیری سیاست خارجی، می وان از سه رهیافت حقوقی، نظری تاریخی نام برد. البته، در رهیافت نظری دو موضوع ماهیت شناخت و ماهیت روش موجب بروز خرده – رویکردهایی خاص می شود. در رهیافت حقوقی جایگاه تصمیم گیری سیاسی به وضوح یا به تلویح در قانون اساسی تعریف شده است. در روش حقوقی معمولاً از دو مدل ریاستی و یا پارلمانی سخن به میان می آید. قانون اساسی هر کشور به طریقی جایگاه و نقش مقننه را در سیاست خارجی تعیین کرده است. در رهیافت نظری مباحث فلسفی و علمی گوناگون در خصوص چیستی، چگونگی و چرائی نقش مقننه در سیاست خارجی مطرح می شود. از لحاظ روشی سه سطح کلان، خرد و تلفیقی در رویکرد کشورها نسبت به سیاست خارجی احصاء شده است. از لحاظ تاریخی دو قوه مقننه و مجریه کشورهای گوناگون گاه در همکاری و گاه با رقابت یکدیگر جهتگیری سیاست خارجی کشور را تحت تاثیر قرار می دهند. در این مقاله، ابتدا دو رویکرد اولیه که بیشتر بعد مفهومی – نظری دارد توضیح داده می شود. سپس در گفتار دوم به رویکرد تاریخی نمونه از چند کشور مدل اشاره خواهد شد.
امامت در مقایسه دو رویکرد کلامی و فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع امامت نزد متفکران اسلامی، اعم از متکلمان و فلاسفه، از دغدغه ها و مسایل اساسی و ذهنی آنها بوده است. نزد فلاسفه اسلامی از آن جهت محل توجه بوده که امام (ع)، هدایت کننده جامعه فاضله به سوی کمالات و سعادت بوده و از آن جهت مورد توجه اساسی متکلمان واقع شده که امام (ع) با پذیرش ریاست دینی و دنیایی جامعه، پس از رسول خدا (ص) حافظ هویت دینی می شد. در مقاله حاضر، این مساله از جهت روشی که متکلمان و فلاسفه در بررسی امامت به کار می گیرند و از حیث ماهیت و نقش و هدفی که برای امامت و وجود امام قایل اند، بررسی شده و ضمن اعتقاد نویسنده به وجود موارد افتراق و اشتراک، این موارد به اجمال مورد بحث واقع شده اند.
زبان و مسائل پیرامون آن در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به زبان یکی از آراء و اندیشه های مولوی در مثنوی معنوی است. در تفکر عرفانی مولوی، حقیقت زبان نه چیزی از جنس لفظ که از جنس معنا است و آن معنا که سرچشمة اصلی کلمات است، ""بانگ حق"" است.
بر اساس آنچه که در سنت عرفانی «زبان در مقام تحلیل» نامیده می شود، مولوی خلافِ بسیاری از متفکران مسلمان دربارة زبان رویکردی صرفاً ظاهری و مبتنی بر قرارداد اتخاذ نمی کند، زیرا چنین تفسیری بیرون از عرصة آرا و اندیشه هایی است که او پیرامون زبان به دست می دهد.
این مقاله می کوشد با نگاهی تازه، فلسفه زبان و مسائل پیرامون آن را از منظر عرفانی در قالب طرح بسیاری از پرسش ها بحث و بررسی کند.
کربن فیلسوف، تاریخمندی، و ایران معاصر یک بررسی انتقادی
حوزه های تخصصی:
موض وع گفت ار پی ش رو، کرب ن فیلس وف، تاریخمن دی و ای ران معاص ر اس ت. نویس نده در آغ از نوش تار، نخس ت، مف ردات ای ن عن وان را توضی ح داده و در ادام ه، رویک رد و روش فلس فی هان ری کرب ن و مش خصه ای ن رویک رد و نی ز اندیش ه ه ای او را تش ریح م ی کن د. در نهای ت، ب ا بررس ی وض ع تاریخ ی ای ران معاص ر از طرف ی و موقعی ت تاریخ ی فلس فه کرب ن از ط رف دیگ ر، مس اله ای فلس فی را درب اره اندیش ه ه ا و ش رایط تاریخ ی آنه ا مط رح م ی نمای د.
جایگاه وجود در خداشناسی فرانسیسکو سوآرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
17 - 28
حوزه های تخصصی:
بحث «خدا» و «وجود» در فلسفه مدرسی به هم گره می خورند. در متافیزیک سوآرز، «وجود» معانی مختلف و تقسیمات متفاوتی دارد و بررسی جایگاه «وجود» در خداشناسی سوآرز به بررسی معانی وجود به عنوان موضوع متافیزیک و تقسیمات وجود در خداشناسی نیاز دارد. پرسش ما این است که وجود مدنظر در موضوع متافیزیک سوآرز، چه نسبتی با وجود در بحث خداشناسی او دارد. آیا وجود در متافیزیک (جلد نخست مباحثات) با وجود خدا (بخش دوم مباحثات) نسبتی دارد. در این نوشتار، نسبت وجود در متافیزیک و خداشناسی سوآرز با دو رویکرد فلسفی و کلامی بررسی می شود. ازنظر فلسفی، خدا یکی از مصادیق اتم وجود در متافیزیک است و ازنظر کلامی، خدا «وجود» مطرح شده در جمله سفر خروج (۱۴: ۳) است. این مقاله در دو بخش بررسی شده است: در بخش نخست، بحث عام متافیزیکی درباره وجود و در بخش دوم، وجود خداوند و نسبت وجود با خداوند بررسی شده اند.
تبیین فلسفی رابطه غذا با روح و اندیشه با نگاهی به متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
179 - 196
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به گسترش مباحث تجربی مربوط به تغذیه و پیدایش سبک خاص تغذیه ای در دوران جدید و نیز رشد و گسترش کمّی و کیفی انواع غذاها، ضرورت پرداختن به بحث تغذیه و نسبت آن با انسان بر اساس رویکردهای دینی و فلسفی بیش از هر زمان دیگر آشکار شده است. این مقاله، با روش فلسفی و به صورت کاربردی و عینی با موضوع تغذیه به عنوان شأنی از شئون انسان مواجهه می شود و تبیین فلسفی از نسبت تغذیه انسان با روح و اندیشه اش به دست می دهد. روش تبیین مباحث این پژوهش، عقلی و فلسفی است. به دلیل اهمیت آموزه های دینی اشاره ای به مستندات دینی این موضوع نیز شده است. مطابق این رویکرد، تغذیه اگرچه مربوط به ساحت جسمی انسان است، اما چون روح انسان با ساحت جسمی پیوند دارد، غذا بر ساحت روحی و اندیشه انسان تأثیر می گذارد. بر این اساس، تغذیه به عنوان یکی از عوامل غیرمعرفتی در جهت گیری اندیشه و باور انسان تأثیرگذار است، به طوری که برخی از اندیشه های انسان متأثر از غذا است. همین طور تبیین و اثبات این موضوع، علاوه بر اینکه کاربردی و مهم است، آثار تربیتی و اخلاقی خاصی در حوزه های مرتبط با این بحث دارد.
نقدی بر کتاب ساختارگرایی و پساساختارگرایی رویکرد فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
ساختارگرایی و پساساختارگرایی، در پاسخ به وضعیتی خاص در فلسفه و علوم انسانی پدید آمده اند و از این جهت باید مورد توجه قرار بگیرند. کتاب ساختارگرایی و پساساختارگرایی رویکرد فلسفی، از کتاب هایی است که در پاسخ به چنین نیازی نوشته شده است. تحلیل و بررسی کتاب فوق، به عنوان یکی از کتاب هایی که درباره نظریات مطرح علوم انسانی، به زبان فارسی نوشته شده، مهم ترین مسئله پژوهش حاضر است که با روش توصیفی-انتقادی و در چارچوب نظریات ساختارگرایان و پساساختارگرایان صورت گرفته است. این تحقیق، کتاب مذکور را در سه سطح روش، شکل، محتوا بررسی کرده است و از آنجا که اکثر کتاب ها در این حوزه، به زبان فارسی ترجمه شده اند، هدف این پژوهش، نشان دادن نقاط قوت و ضعف این کتاب است. بر مبنای این تحقیق، مهم ترین وجه ارزشمندی کتاب، تازگی موضوع آن در زبان فارسی است؛ همچنین بررسی ها نشان داد که بی توجهی به مسایل نگارشی و سجاوندی، تکیه صرف بر مطالب فلسفی، تعمیم نظرات ساختارگرایان و پساساختارگرایان در حوزه های مختلف علوم، عدم ارائه پیشینه مباحث فلسفی به طور شایسته، تکرار مطالب و عدم انسجام از دیگر ضعف های این کتاب است.
بررسی رویکرد کلی به مسئله شر در نگاه فلاسفه مشهور مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مهر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۶
33-46
حوزه های تخصصی:
در تبین رویکرد فلاسفه مسلمان به مسئله شر باید گفت، فارابی اولین کسی بوده که به این مسئله پرداخته است. او بین شرور طبیعی و ارادی فرق قائل شده است. پس از وی ابن سینا رویکردی نیستی انگارانه به مسئله شر داشته که به صورت مفصل در جوانب مختلف به این مسئله پرداخته است. پس از ابن سینا غالباً همین رویکرد برای فلاسفه بعدی ازجمله سهروردی، صدرالمتألهین، علامه طباطبائی، شهید مطهری، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح مورد توجه بوده است. در این پژوهش با روشی توصیفی و بعضاً تحلیلی به دست می آوریم که فلاسفه اسلامی در حل مسئله شر راه حلی ترکیبی را بیان می کنند. آنها شر را یک امری عدمی و نسبی می دانند که لازمه عالم مادی است. آنها قائلندکه براساس حکمت خداوند متعال در خلق نظام احسن هستی، شرور نسبت به خیر کثیر این عالم، قلیل می باشند و این شرور در بردارنده فوائد کثیری در عالم هستند.