مطالب مرتبط با کلیدواژه

بیژن نجدی


۱.

عوامل شاعرانگی در داستان های بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داستان نویسی داستان معاصر ایران بیژن نجدی داستان شاعرانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۴ تعداد دانلود : ۱۰۰۶
بیژن نجدی (1376-1320) از نویسندگانی است که از عناصر شاعرانه در داستان های خود استفاده می کرد، به حدی که داستان های او را می توان داستان های شاعرانه دانست. معمولا تلاش در زمینه در آمیختن شعر و داستان موفق نبوده ولی در این مورد بجا افتاده است. استفاده نجدی از عناصر شاعرانه سنجیده است و به خوبی توازن آن با عناصر داستان حفظ شده است. منقدان عناصر شعر را در چهار گروه عمده دسته بندی کرده اند که عبارتند از: 1- عاطفه 2- تخیل 3- زبان و اسلوب بیان 4- موسیقی. از بین این چهار عنصر موسیقی به دلیل این که جنبه شعری آن بیشتر است و نجدی هم چندان در پی استفاده از آن در داستان هایش نیست، کنار گذاشته شده و سه عنصر اولیه در داستان های نجدی مورد بررسی قرار گرفته است.
۲.

«ذهن» و جریان آن در داستانهای بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جریان سیال ذهن ادبیات معاصر بیژن نجدی داستان فارسی امروز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰۴ تعداد دانلود : ۱۳۰۰
داستانی با روان راوی و نویسنده، پژوهش هایی انجام شده است. جریان سیال ذهن  Stream of Consciousnessشیوه ای از نگارش داستان است که در آن محتوای ذهن، هر آنچه هست، نگاشته می گردد. در این طرز نگارش، نظم، که پیامد خودآگاهی است، راهی ندارد. کار نویسنده به واژه در آوردن رخدادهای ذهنی است. بیژن نجدی نویسنده ای است که به یاری تصویرسازی واژگانی توانسته است، آشوبهای ذهنی انسان درمانده را به نمایش بگذارد. شخصیتهای داستانی او وازدگانی هستند که هر کدام به گونه ای و دلیلی به «تنهایی» رسیده اند. این تنهایان در ذهن خویش، هنگامه ها دارند که از طریق بازسازی رخدادها در جریان سیال ذهن، می توان آنها را دریافت. به بهانه داستان، بیژن نجدی به حس گمشده خویش دست می یابند و «من»ی دیگر از خود را نشان می دهند. از آن جا که داستان جریان سیال ذهن – هر چه هست در ذهن شخصیت داستان است – پس ما نیاز داریم ریزه های ذهن شخصیت را دریابیم. در نتیجه این گزارش در دو بخش به هم پیوسته سازمان یافته است. در بخش نخست به بررسی راویان داستانهای نجدی و پارانویای آنها، نقش زمان در سیالیت ذهن و تداعیها، پرداخته می گردد و در بخش دوم، نمادهای ادبی/روانشناسی در داستان A+B مورد کنکاش قرار می گیرد. این گزارش می کوشد، جریان سیال ذهن را در داستانهای کوتاه بیژن نجدی بکاود و به این بهانه، روان و درون راوی شخصیت داستان را از ژرفا به رو آورد روش پژوهش، بر گرفته از بررسی کتابخانه ای و فیش برداری است.
۳.

درهم تنیدگی رئالیسم جادویی و داستان موقعیت تحلیل موردی: داستان گیاهی در قرنطینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رئالیسم جادویی داستان کوتاه بیژن نجدی داستان موقعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۵۷ تعداد دانلود : ۲۳۹۲
رئالیسم جادویی و داستان موقعیت، دو شیوه یا جریان نوین در داستان نویسی معاصرند که علاوه بر ویژگی های مستقل، به دلیل چند مولفه بنیادی و زیرساخت مشترک، قابلیت و امکان هم بستری در یک داستان را دارند. داستان موقعیت به نسبت رئالیسم جادویی، در ایران جریانی نوپا و ناشناخته است که کم تر به آن پرداخته شده است. داستان کوتاه گیاهی در قرنطینه اثر بیژن نجدی، محملی برای تلفیق این دو رویکرد داستان نویسی است.مقاله ی حاضر، مولفه های منفرد رئالیسم جادویی و داستان موقعیت مانند شخصیت پردازی، رازگونگی و عینییت پدیده، ساختار و جنس موقعیت و همچنین ویژگی ها و زیرساخت مشترک هر دو شیوه، مانند چاره ناپذیری، فقدان روابط علی و واکنش اعتراضی به صورت بندی های مدرنیته استخراج و طبقه بندی می کند و در هر مولفه برای آشنایی بیشتر خواننده، نمونه هایی داستانی را از چهره های شاخص این دو جریان، یعنی مارکز و بورخس در رئالیسم جادویی و کافکا در داستان موقعیت، ارائه می نماید؛ سپس داستان مذکور را از زاویه ی موردنظر، تحلیل و بررسی می کند. با تحلیل هم زمان داستان، از منظر دو شیوه مذکور، امکان واکاوی داستان گسترش می یابد و ابعاد جدیدی پیش چشم خواننده گشوده می شود. این مقاله با تکیه بر پیامدهای مدرنیته، همچون حاکمیت عقل، تکنولوژی تحمیلی، نظارت و دخالت سازمان ها بر افراد، الگوی یکسان سازی و... انسانی را نشان می دهد که او را از تخیل، باورهای متافیزیکی، فرهنگ بومی، هویت فردی و... تهی کرده اند. انسان عاجز و ناتوانی که توان و امکان تغییر شرایط پیرامونش را ندارد.
۴.

نگاهی به ویژگی های پسامدرنیستی «داستان ناتمام (A+B)» اثر بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسامدرنیسم عدم قطعیت پارانویا فراداستان بیژن نجدی از هم گسیختگی داستان های ناتمام دور باطل زیاده روی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۴ تعداد دانلود : ۷۳۵
مقاله ی حاضر خوانشی نقادانه از «داستان ناتمام (A+B)» از بیژن نجدی است. این خوانش، ویژگی های پسامدرنیستی این داستان را در پرتو نظریه های منتقدانی همچون پتریشا وُ، بری لوئیس، جسی متس، ایهاب حسن و دیوید لاج نشان می دهد تا بدین وسیله، پویایی منحصر به فرد و سبک پیشرو بیژن نجدی، بیش تر آشکار شود. آنچه خوانش پسامدرنیستی اثر مذکور را برمی انگیزد مشاهده ی مجموعه ای از تمهیدات پسامدرنیستی همچون فراداستان، دور باطل، زیاده روی، پارانویا، از هم گسیختگی و عدم قطعیت است که آن را هم سو با آثار برجسته ی دهه های شصت و هفتاد میلادی ادبیات داستانی پسامدرن غرب، قرار می دهد. خوانش پسامدرنیستی این اثر، علاوه بر ارائه ی نمونه ای از یک اثر پسامدرنیستی در ادب فارسی برای راه گشایی خوانش های نقادانه ی آثار دیگر نویسندگان معاصر، ادای دینی به بیژن نجدی نیز هست؛ چرا که علی رغم تمام پیچیدگی های آثار وی، هنوز بررسی و مطالعه ای مطلوب و جامع در این زمینه انجام نگرفته است.
۵.

زبان هنری داستان ـ شعر در آثار بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان ساختار آشنایی زدایی بیژن نجدی داستان شاعرانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۲۴
در این جستار، ضمن بیان عوامل پدیدآورندة سبک، به تحلیل روش و سبک هنری، ساختار، و ویژگی های زبانی آثار نویسنده معاصر، بیژن نجدی (1320- 1376)، می پردازیم. نجدی با فرم و محتوای ارزشمند و آمیختن شعر و داستان مبدع سبک خاصی شده است و با مهارت از عهده ظرافت های آن بر آمده است. استعداد کم نظیری در ادبیات داستانی داشته است اما با مرگ زود هنگام فرصتی برای خلق آثاری بیش تر نیافت. تحقیق و بررسی در آثار نجدی و مطالعة ویژگی های زبانی، بلاغی، و شاعرانگی آثار او، که نوعی تشخص سبکی به آثار وی بخشیده است، شاید بتواند راهی برای خوانش بهتر و دقیق تر آثار دیگر نویسندگان امروز ایران باشد؛ زیرا ناشناخته ماندن نویسندگانی که از شیوه و سبکی نو در روایت داستان هایشان بهره برده اند مطالعات ادبی را محدود می کند و علاقه مندان را از توجه به ادبیات معاصر باز می دارد. در این مجال، سه اثر داستانی نجدی را با نام های یوزپلنگانی که با من دویده اند، دوباره از همان خیابان ها، و داستان های ناتمام بررسی می کنیم. بیژن نجدی با به کارگیری زبان شاعرانه و با دایره ای گسترده و بسیار سنجیده و هم چنین با رعایت توازن عناصر داستان به زبان شعر نزدیک شده است. ازاین رو، داستان هایش را می توان داستان شاعرانه نامید. پیش از نجدی کسان دیگر در زمینة درآمیختن شعر و داستان تلاش کرده اند، اما هیچ یک نتوانستند موفقیت نجدی را به دست آورند. نخست، به عوامل پدیدآورندة سبک ادبی، چگونگی بیان در روایت داستان، و عوامل شاعرانگی و آشنایی زدایی پرداخته می شود و سپس می کوشیم آن عوامل را در داستان های نجدی بیابیم و با ذکر نمونه هایی بازشناسیم. فرض در این نوشتار بهره گیری نویسنده از اصول زبانی، بلاغی، و شاعرانگی است. سعی شده است با مطالعه دقیق آثار، تحلیل جزئیات آن، و تطبیق داستان های نویسنده با اصول زبانی، بلاغی، و ساختاری این موضوع اثبات شود.
۶.

صندوق خانة ایدئولوژی تأویلِ نشانه شناسی «گیاهی در قرنطینة» بیژن نجدی...(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تأویل نشانه شناسی بیژن نجدی گیاهی در قرنطینه نظریه ایدئولوژی گفتمان قدرت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۹۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۰۶
تأویل و فهم هر اثر ادبی بر پایه نظریه های جامعه­شناختی، نوعی تلفیق روش ها و ترکیب نگرش هاست؛ چنان که هم زاویه های تاریک اثر ادبی را روشن می کند و هم نظریه ها را به آزمون می گذارد. این مقاله رهیافتی است ساختاری و نشانه­شناختی و تأویلی بر داستان کوتاه «گیاهی در قرنطینة» بیژن نجدی از مجموعه داستان یوزپلنگانی که با من دویده اند که بر اساس نظریة ایدئولوژی و گفتمان قدرت نوشته شده است. ابتدا، نگارنده نشانه های فرامتنی و متنی داستان را به تفکیک توصیف و تبیین کرده، سپس همة این نشانه ها را در شبکه ای از دلالت های متنی تأویل نموده و سرانجام کنش های معناساز و معناآفرین متن را با نظریة ایدئولوژی (مارکس، آلتوسر و ژیژک) و گفتمان قدرت (فوکو) همساز کرده است. هدف این مقاله، جدا از شناسایی ابعاد بینامتنی، ساخت های روایی، رمزگشایی نشانه های متنی و دریافت ساختار پنهان متن داستان «گیاهی در قرنطینه»، کوششی برای دست یابی به استعارة کلانی است که می تواند هستة مشترک مضامین داستانیِ یوزپلنگانی که با من دویده اند باشد؛ استعاره­ای که سلطه ایدئولوژی و توهمِ هویت، مستعارٌله آن است.
۷.

درآمدی بر تمهیدات فراداستانی بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پست مدرنیسم فراداستان بیژن نجدی آشکار کردن تمهید توصیفاتِ فراداستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۷ تعداد دانلود : ۸۲۶
فراداستان یکی از مؤلّفه های داستان های پست مدرنیستی است که با ورود نویسنده به عرصة داستان می کوشد خواننده را از غیر واقعی بودن آن بیاگاهاند. بیژن نجدی (1320 - 1376) از نویسندگانی است که در داستان هایش دارای رویکردی پست مدرنیستی است و می کوشد با تمهیدات گوناگون نوشته هایش را به سوی فراداستان سوق دهد. پژوهش حاضر به بررسی این مؤلّفه در سه مجموعة داستانی یوزپلنگانی که با من دویده اند، دوباره از همان خیابان ها، و داستان های ناتمام از این نویسنده می پردازد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و داده های پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به شیوة کتاب خانه ای بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد نجدی با شگردهایی چون «آشکارکردن تمهید»، «توصیف»، «تعلیل های نامربوط» و «درهم آمیختن جهان واقعی و فانتاستیک» کوشیده است بر ترفندهای داستان نویسان رئالیست که سعی در باورپذیرکردن داستان ها دارند، خط بطلان بکشد و با این شگردهای نقیضه وار توانسته است غیر واقعی بودن داستان های خود را به خوانندگان خود بقبولاند و به خوبی از عهدة این کار برآید.
۸.

نقد شالوده شکنانة دو داستان از بیژن نجدی (روز اسب ریزی و شب سهراب کشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شالوده شکنی نقدادبی داستان معاصر ایران بیژن نجدی ژاک دریدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱۶ تعداد دانلود : ۶۰۲۱
نجدی، داستان نویس صاحب سبک معاصر، ازجهات بسیار نویسندة قابل تأملی است. در داستان های او به دلیل رویکرد متفاوت به زندگی بشری و عناصر فرهنگ ایرانی نکات قابل بحث بسیاری می توان یافت. این مقاله سعی کرده است از دیدگاه نقد جدید شالوده شکنی به بررسی دو داستان از نجدی بپردازد. این دو داستان عبارت اند از: روز اسب ریزی و شب سهراب کشان. نقد شالوده شکنانه براساس نظریة دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد در نقدادبی به کار رفت. پایة نقد شالوده شکنانه بر یافتن تقابل های دوتایی و بحث برسر آن ها برای یافتن موارد تناقض و درنهایت رد پیش فرض های پذیرفته شده است. نتیجة این جستجوها معمولاً تردید در مبانی فرهنگی و باورهای پذیرفته شده ای است که پیشاپیش بدیهی دانسته می شود. تقابل ها در داستان های نجدی معمولاً برپایة تضاد بین انسان و حیوان؛ انسان و طبیعت؛ و انسان و تمدن است. در داستان روز اسب ریزی تقابل بین انسان/حیوان و آزادی/اسارت در درون مایة اصلی تناقض هایی ایجاد کرده است که از متن استخراج می شود. در داستان شب سهراب کشان تضاد بین دنیای خشن مردسالار و دنیای معصومانة کودکانه (تجربه/ناپختگی یا نقص/کمال) باعث ایجاد تضاد و تناقض می شود و در درون مایة داستان تردید ایجاد می کند.
۹.

هنجارگریزی معنایی در داستان های بیژن نجدی

کلیدواژه‌ها: داستان برجسته سازی بیژن نجدی هنجارگریزی معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۵۵
هنجارگریزی معنایی، یکی از شیوه هایی است که شاعران و نویسندگان، با بهره گیری به جا و هنرمندانه از آن، سطح ادبی آثارشان را ارتقا می بخشند. بیژن نجدی از جمله نویسندگانی است که در ساخت و پرداخت داستان های خود، تمایل زیادی به استفاده از این شیوه داشته است. از آن جا که هنجارگریزی معنایی بیشتر خاص شعر است، بهره گیری از آن در آثار منثور، زبان این آثار را شعرگونه می نماید. فرضیة پژوهش حاضر آن است که یکی از مهم ترین عواملی که زبان داستان های نجدی را از منطق عادی گفتار خارج کرده و آن را به سوی زبان شاعرانه سوق داده، نمود انواع هنجارگریزی معنایی در این داستان هاست. به منظور اثبات فرضیة پژوهش، انواع هنجارگریزی معنایی در داستان های نجدی با استفاده از شیوة استقرایی مشخص و پربسامدترین و مؤثرترین آن ها از حیث شاعرانه ساختن زبان داستان های نجدی بررسی شده است. نتیجة پژوهش بیان گر آن است که از بین انواع ترفندهای ادبی که در چهارچوب هنجارگریزی معنایی قرار دارد تشبیه، تشخیص، مجاز، حس آمیزی، بزرگ نمایی و متناقض نما، بیش ترین نقش را در شاعرانه ساختن زبان داستان های نجدی داشته است.
۱۰.

جهان بینی اسطوره ای؛ اسطوره زدایی و اسطوره زایی در داستان های بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان کوتاه اسطوره زدایی بیژن نجدی اسطوره زایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۳۶
در نگاه اول، جهان اسطوره، جهان علم و جهان سیاست هستی های موازی هستند، که با تغییر ذائقه زیباشناختی بشر و نیاز های او اولویت و اعتبارشان متغیر می شود، اما به دلیل جهانشمول بودن تجربه های اسطوره ای و نقش ارتباطی و رسانگی آن در اتصال انسان به تمامیت کیهان شناختی، جهان اسطوره، هماره مطلوب گم شده بشر و رابط او با جهان راز آلود و امر مقدس بوده و هست. افراط تفکر مدرن در اسطوره زدایی، بشر را به بازگشت به اسطورهای کهن چه در قالب بازتولید و باز خوانی بینش و کاراکتر اسطوره ای و چه در قالب خلق و آفرینش اسطورهای جدید کشاند. جستار حاضر با توجه به سریان و جریان اسطوره در ادبیات معاصر به کند و کاو و باز نگری جهان بینی اسطوره ای در داستان های بیژن نجدی و تبیین سازوکار های اسطوره زایی و اسطوره زدایی در آنها می پردازد. بازخوانی و بازآفرینی اسطوره ها در داستان های نجدی چندلایه و درهم تنیده است و تکرار صرف اسطوره های باستان نیست. او زایش اسطوره ها را در بستر های تقابلی، در تقابل با اسطوره های جهان مدرن (اسطوره علم و سیاست) معنادار می سازد و با اسطوره زدایی از دوره مدرنیته، و با تکیه بر مانایی، جاودانگی و تأثیرگذاری اسطوره های کهن، کاراکترهای داستانش را از حصار جهان کرانمند می–گذراند و به جهان بی کران پیوند می زند.
۱۱.

تحلیل ساختار روایت در داستان های بیژن نجدی از منظر بوطیقای مدرنیسم (با تأکید بر آرای چارلز می و سوزان فرگوسن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار روایی بیژن نجدی داستان کوتاه مدرنیستی چارلز می سوزان فرگوسن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی مدرنیسم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۰۵
بیژن نجدی از داستان نویسان پرآوازة معاصر است که حاصل تراوش های قلم او شگفتی و تحسین مخاطبان عام و خاصّ ادبیّات داستانی را برانگیخته است. به کار بستن خلاّقانة تمهیدهای شکل گرایانه ای همچون تلفیق امکانات نثر و نظم در نحوة به کارگیری زبان، پیچیده سازی ساختار روایی به واسطة کاربست روایات ذهنی و نیز بهره جویی از شگردهای گسست در روایت، در هم آمیختن عین و ذهن و گذشته و حال در سطحی گسترده، بهره گیری از پیرنگ های حذفی و استعاری و بسیاری از تکنیک های روایی دیگر که در این نوشتار به تفصیل بدان ها پرداخته ایم، افزون بر آنکه سیاق داستان نگاری وی را به عنوان سبکی مستقل، منحصر به فرد و با قابلیّت پیروی و تداوم در حافظة تاریخ داستان نویسی ادب فارسی به ثبت می رساند، مشابهت ها و مطابقت های گسترده ای را در ساختار روایی تکنیکی داستان های او با آنچه نظریّه پردازان مدرنیستی همچون چارلز می و سوزان فرگوسن در آرای خود به شرح و تبیین آن پرداخته اند، رقم می زند. بر همین اساس، در این جستار بر آن بوده ایم که داستان های او را از منظر نظریّات این دو منتقد صاحب نام بازخوانی کنیم تا ضمن شناسایی و ارزیابی وجوه کمّی و کیفی این تطابق ها، ابداعات و خلاّقیت های سبک آفرین نجدی در این زمینه را نیز با نگاهی تحلیل گرانه بکاویم.
۱۲.

بررسی زبان و روایت در داستان «یک سرخ پوست در آستارا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان روایت بیژن نجدی نثر شاعرانه داستان کوتاه مدرن یک سرخ پوست در آستارا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی مدرنیسم
تعداد بازدید : ۲۰۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۷۱
جریان داستان مدرنیستی از مهم ترین جریان های داستان نویسی ایران و بیژن نجدی از برترین نویسندگان این جریان است. او نویسنده ای ساختارشکن و تجربه گراست. زبان داستان های نجدی مملو از استعاره و تشبیه است. این ویژگی داستان های نجدی زبان آثار او را تاحد زیادی به زبان شعر نزدیک کرده است و نوعی تشخص سبکی به آثار او بخشیده است؛ تاجایی که می توان او را بنیان گذار داستان نویسی شاعرانه در ادبیات داستانی ایران به شمار آورد. از مهم ترین عواملی که موجب می شود داستان های نجدی مدرن به شمار آید، عناصری همچون شاعرانگی زبان، بهره گیری از گسست زمانی و ورود به ذهن شخصیت هاست. در این مقاله، با بررسی عناصر روایی در داستان «یک سرخ پوست در آستارا»، نشان داده ایم که این داستان، مدرن به شمار می آید و نجدی توانسته از ویژگی های داستان مدرن به خوبی استفاده کند. از دیگر موضوعات مهمی که در این داستان دیده می شود، تقابل مرگ و زندگی، تخیل و واقعیت و تقابل پذیرش وضعیت موجود و آرمانی ا ست. بیژن نجدی با بهره گیری از تکنیک های داستان مدرن، به زیبایی هرچه تمام تر، درپی بیان اندیشه ها و مبانی فکری خویش بوده است.
۱۳.

کانونی سازی در «شب سهراب کشان» بیژن نجدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: کانونی سازی شب سهراب کشان بیژن نجدی کانونی سازی بیرونی کانونی سازی درونی محدود نامحدود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۷ تعداد دانلود : ۸۴۸
در میان آثار بیژن نجدی، داستان «شب سهراب کشان» از تکنیک کانونی پردازی روایت به طور کامل بهره برده است. هدف اصلی این پژوهش کشف و شناخت انواع کانونی سازی در این روایت بر اساس موقعیّت کانونی ساز و میزان تداوم کانونی سازی است. بدین منظور پس از بررسی این داستان این نتایج حاصل شد که در این روایت  کانونی سازی بیرونی از آنِ راوی-کانونی ساز و کانونی سازی درونی مربوط به شخصیت -کانونی ساز است که تقابلی از ادراک زمانی و مکانی و دانش و بینش نامحدود و محدود را به نمایش می گذارند. در بررسی مولّفه ی عاطفی دریافتیم که تقابل کانونی سازی بیرونی و درونی، کانونی سازی عینی و بی طرفِ  شخصیت -کانونی سازِ درونی را در برابر کانونی سازی ذهنی و جانب دارِ راوی-کانونی سازِ بیرونی قرار می دهد. از منظر میزان تداوم کانونی سازی نیز این نتیجه به دست آمد که در این روایت ، درجه ی ماندگاری و تداوم کانونی سازی در سطوح مختلف ثابت است و فقط از دریچه ی نگاه راوی-کانونی ساز بیرونی ارائه می شود.
۱۴.

تطبیق شخصیت پردازی در رمان و نقاشی سنتی معاصر ایران (با تاکید بر آثار بیژن نجدی و محمد باقر آقا میری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیژن نجدی محمدباقر میری رمان معاصر شخصیت پردازی نقاشی سنتی معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۲۰
 شخصیّت مهم ترین پایه و اساس هر داستان است که نقش مهمّی در انتقال طرح و تم داستان دارد. داستان بر مدار آن می چرخد و بدون شخصیّت هیچ داستانی شکل نمی گیرد. بیژن نجدی از جمله رمان نویسان بزرگ دوره معاصر است که رمان «یوزپلنگانی که با من دویده اند» از مشهورترین و ماندگارترین رمان های وی در ادب فارسی است که از فصاحت و بلاغت بسیاری برخوردار است. در هنر نقاشی نیز یکی از سوژه های مورد توجه شخصیت ها و مسائل مربوط به آن است و محمدباقر آقامیری از نقاشان معاصر در این زمینه دارای آثاری است.  در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی– تحلیلی، انواع شخصیّت از نظر ساختار، شیوه های شخصیّت پردازی، زاویه دید، زمان و نمودهای بکار رفته از لحاظ بیرونی و درونی شخصیّت ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این پژوهش حاکی از این است که رمان بیژن نجدی شخصّیت محور است و بیشترین تأکید آن بر روی شخصیّت های اصلی داستان ها می باشد. از لحاظ شیوه های شخصیّت پردازی، نویسنده بیشتر از روش غیرمستقیم سود جسته است. اکثریت شخصیّت های اصلی این رمان، شخصیّت های ایستا هستند. تطبیق این نوع شخصیت پردازی با آثار محمدباقر آقامیری نشان دهنده وجوه تشابه از نظر توجه به شخصیت و ابعاد آن است. اهداف پژوهش 1.بررسی جنبه های مختلف شخصیت پردازی در رمان بیژن نجدی. 2.تطبیق شخصیت پردازی در رمان بیژن نجدی و نقاشی سنتی معاصر با تأکید بر آثار محمدباقر آقامیری . سؤالات پژوهش 1.شخصیت پردازی چه نقش و جایگاهی در رمان های بیژن نجدی دارد؟ 2.شخصیت پردازی در رمان و نقاشی سنتی معاصر ایران چه ویژگی هایی دارد؟
۱۶.

بررسی مؤلفه های پست مدرنیسم در مجموعه داستان های «دوباره از همان خیابان ها»

کلیدواژه‌ها: پست مدرنیسم بیژن نجدی بینامتنیت و ارتباط ترامتنیت روایت های کلان اسطوره زایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۲۷۸
پست مدرنیسم جریانی با حوزه معنایی گسترده است که در ابتدا بیشتر برای توصیف داستان ها و رمان هایی استفاده می شد که در آن، سبک های مختلف نگارش تلفیق می گشت. در این جستار، نگارندگان برآن هستند تا با بهره گیری از شگردهای پُست مدرنیستی، مانند تغییر زاویه دید، به هم ریختگی زمان و مکان، ابهام، پارودی، بینامتنیت و ارتباط فرامتنی، تناقض، صنعت های ادبی و زبان شاعرانه، سلب اقتدار، سیلان روایت، کولاژ، تغییر کانون روایت و اسطوره زایی و...  این رمان را بررسی و تحلیل کنند. در بحث زبان شاعرانه باید گفت که نجدی به سبک ویژه خود دست یافته است که این امر در نویسندگان دیگر این سبک در ایران کمتر دیده می شود. هنجارگریزی های زبانی، واژگانی، معنایی و آشنایی زدایی های او، نشان از جهان بینی خاص نویسنده دارد و تلاش و تقلای او را برای ایجاد تغییرات هم در فرم و هم در محتوا، آشکار می کند. همچنین هدف این مقاله پاسخ به این سؤال است که «مهم ترین مؤلفه های پسامدرن آثار بیژن نجدی کدام اند؟» روش پژوهش در این مقاله نیز از نظر هدف با توجه به ماهیت آن، از نوع تحقیق نظری است که بر پایه مطالعه کتابخانه ای انجام شده و از دیدگاه روش تحقیق، پژوهشی- توصیفی- تحلیلی است. 
۱۷.

نقد جامعه شناختی مجموعه داستان یوزپلنگانی که با من دویده اند، اثر بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد جامعه شناختی ادبیات ساختگرایی تکوینی داستان کوتاه بیژن نجدی یوزپلنگانی که با من دویده اند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۲۶۸
این پژوهش بر آن است تا مجموعه داستان کوتاه یوزپلنگانی که با من دویده اند از بیژن نجدی را بر مبنای نقد جامعه شناختی ادبیات و با روش ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن بررسی کند. با توجه به اینکه حوزه پژوهشهای موردنظر، رمان واقعگرای اجتماعی است، مقاله در نظر دارد با روش توصیفی تحلیلی، به سراغ داستان کوتاه غیررئالیستی برود و توان آن را برای نقد جامعه شناختی بررسی کند. در این روش، ساختارهای کلی اثر ادبی با ساختارهای اجتماعی که اثر در آن تکوین یافته است، در تناظر قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که این شیوه ابزارهای لازم تفسیر و تحلیل داستان کوتاه را دارد و بیژن نجدی در کنار ساختن فضای شاعرانه داستانهایش از مسائل اجتماعی غافل نیست و صورت و محتوای اثر او تحت تأثیر ساختارهای جامعه شکل گرفته است. او به طور غیرمستقیم و از طریق ایجاد دلالتهای ضمنی به آسیبهایی چون هجوم مدرنیته به ایران پس از جنگ و ماشینی شدن جوامع در قرن حاضر پرداخته است.
۱۸.

واکاوی تمثیل در داستان کوتاه فارسی با تکیه بر داستان «چشم های دکمه ای من از بیژن نجدی»

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بیژن نجدی داستان داستان کوتاه داستان مدرن تمثیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۹ تعداد دانلود : ۳۱۹
داستان کوتاه مدرن شکل نوینی از داستان نویسی است که به نویسندگان زمانه ما امکان می دهد تا فارغ از قیدوبندهای ناشی از محدودیت های رئالیسم و ناتورالیسم، موضوعات مربوط به زندگی در عصر جدید را با تکنیک ها و شیوه هایی متناسب با دوره مدرن بررسی کنند. از این رو داستان کوتاه مدرن به سمت شعر گونگی و غنایی نویسی گرایش جست. از جمله مهم ترین ویژگی های ضروری و هدف از بیان این نوع داستان نویسی، روی آوردن به تمثیل است. تمثیل پیوند استواری با روایت داستانی داشته و نخستین روایت های اسطوره ای را تمثیل روایی خوانده اند. تمثیل نشان می دهد که داستان کوتاه غنایی، با امری بیرون از جهان حس و پدیده های حسّی ارتباط دارد. داستان «چشم های دکمه ای من» یکی از داستان های ماندگار بیژن نجدی است. این داستان زیبا و تأثیرگذار، از زبان یک عروسک، ماجرای حمله عراق به خرمشهر را توصیف می کند. این پژوهش با شیوه تحلیلی و توصیفی و تبیین پرسش های تحقیق به بررسی تمثیل در داستان کوتاه «چشم های دکمه ای من» پرداخته و خواننده را با تمثیل و داستان کوتاه تمثیلی آشنا می نماید.
۱۹.

تحلیل ویژگی ها و عناصر اقلیمی در داستان های بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی معاصر داستان اقلیمی ادبیات اقلیمی شمال بیژن نجدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۵۸
ادبیات داستانی اقلیمی به داستان هایی اطلاق می شود که در آنها جغرافیای طبیعی و عناصر و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی اقلیم، نقش مهمی در ساختار و روایت داستان دارد. جریان ادبیات داستانی اقلیمی به صورت جدی از دهه 30 در ایران آغاز شد و به حوزه های اقلیمی جنوب، غرب، شرق، آذربایجان و شمال تقسیم می شود. بیژن نجدی از جمله نویسندگان خطه شمال است که ماجرای غالب داستان هایش در فضای اقلیم شمال رخ می دهد و عناصر مختلف طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این اقلیم در آنها بازتاب یافته است. هدف این مقاله، بررسی چگونگی تأثیر عناصر اقلیمی شمال در داستان های نجدی است و یافته های پژوهش ناظر بر این است که نجدی کنشی آگاهانه با عناصر اقلیمی پیرامون خود دارد و این عناصر جزء مهمی از صور خیال و ساخت مایه داستان های او به حساب می آیند. طبیعت بومی شمال در داستان های نجدی نقش مهمی در روایت و فضاسازی داستان، عینیت بخشیدن به ذهنیت شخصیت ها و بازنمایی اجتماعی و سیاسی جامعه و تبعات آن دارد و حوادث و ماجراهای داستان در هماهنگی و پیوند با محیط جغرافیای طبیعی شکل گرفته است.
۲۰.

«دیگران» خوانشی نقّادانه از رویکرد بیژن نجدی به انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بیژن نجدی میخاییل باختین داستان نویسی معاصر ایران دیگران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
بیژن نجدی (1376-1320)، داستان نویس و شاعر معاصر ایران است که با مجموعه داستانهای «یوزپلنگانی که با من دویده اند»، «دوباره از همان خیابان ها» و «داستان های ناتمام» جای خود را در میان داستان کوتاه نویسان ایران به خوبی باز کرده است. این جستار بر پایه نظریه های نقد ادبی نوین درباره «دیگران» (Others) در داستان های بیژن نجدی نگاشته شده و آشکار است که در این زمینه از گفته ها و باورهای میخاییل باختین، زبان شناس نام آور روس، بهره فراوان برده شده است. توجه به «دیگران» می تواند بازنگری افکار عمومی را در پی داشته باشد و نگاه سایر داستان نویسان را به «دیگران» نیز حساس تر و نغزتر سازد. این گزارش به روش توصیفی بر پایه فیش برداری و فن واکاوی کتابخانه ای شکل یافته و تمامی داستان های بیژن نجدی مورد جست و جو قرار گرفته است و به این نتیجه می رسد که در تمامی داستانهای نجدی، تنهایی انسان ها به چشم می خورد این تنهایی بیشتر در کالبد طردشدگی و وازدگی اجتماعی است. شخصیّت های داستان نجدی از میان درهم شکستگان اجتماعی انتخاب شده اند و انزواطلبی و یاس و ناامیدی و در نهایت مرگ بهره سرخوردگان اجتماعی داستان های نجدی است.