هرمنوتیک از دیدگاه هانس گئورگ گادامر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
به موازات پیچیده شدن زندگی انسانی نماد ها، به ویژه نماد های مکتوب، سیطره و احاطة روزافزونی بر زندگی انسانی پیدا کرده است. از آنجا که نمادها از یک سو، انسان را به جهانی که به میانجی نمادها به بیان درآمده است، فرا میخواند و از سوی دیگر، همواره دال های صریح و فاقد پیچیدگی معنایی نیستند، انسان ها ناگزیر برای راه یافتن به جهان مکنون نمادها، دست به تأویل میزنند. علمِ هرمنوتیک، در یک نگاه، دانشی برای فهمِ نمادهای مکتوب به شمار میآید و میکوشد از طریق کشف قواعد و ضوابطِ درستِ تأویل معانی و مدالیل، نمادها را آشکار نماید. این علم در دستگاه فکری هایدِگر و گادامر، دچار تحول بنیادین شد و به جای «متعلق فهم» خود «فهم» به مسئله و موضوع هرمنوتیک بدل شد. در این نوشتار، در ضمن بررسی اجمالی تحول هرمنوتیک از معرفت شناسی به هستیشناسیِ هایدِگر و گادامر، سعی شده است اجمالی از آرای گادامر به عنوان یکی از برجسته ترین متفکران این عرصه بررسی، تبیین و سپس نقد گردد.