مطالب مرتبط با کلیدواژه

طباق


۱.

تضاد و انواع آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان دستور بلاغت ساخت تضاد طباق متضاد سماعی متضاد قیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۸۶ تعداد دانلود : ۵۷۱۰
تضاد یکی از پیوندهای معنایی میان کلمات و یکی از مؤلّفه های مهم زبان است که در بعد واژگانی در حوزه مطالعات دستور زبان قرار می گیرد و در بعد معنایی از مقولات بلاغی به حساب می آید. اهل زبان به طور ناخودآگاه از این مؤلّفه در سخن خویش استفاده می کنند و چون از ابتدا با آن مأنوس و آشنا هستند هنگام به کاربردنش با مشکلی روبه رو نمی شوند؛ ولی غیر فارسی زبانان در بسیاری از موارد هنگام یافتن متضاد کلمه­ای دچار مشکل می­شوند؛ زیرا ساختار تضاد در زبان فارسی کاملاً قیاسی نیست و در بسیاری از موارد سماعی است. در برخی ساختارهای قیاسی نیز کاربر، علاوه بر نحوه ساخت، باید به معنای آن نیز توجه نماید؛ زیرا متضاد به دو کلمه­ای اطلاق می شود که در تمام ویژگی­ها غیر از یک مشخصه، یکسان باشند. کلمات متضاد اعم از کلمات منفی است و رابطه هم نشینی مهمترین عامل در تشخیص متضادهاست، چون هنگام کاربرد متضاد باید به تمام ویژگی­های همسان و غیر همسان آن دو کلمه توجه داشته باشد. در زبان فارسی تضاد دو ساختار عمده دارد: متضادهای قیاسی یا مشتق که از ترکیب پیشوندهای مختلف با اسم، صفت، بن فعل و... ساخته می شوند؛ زیرا در زبان فارسی پسوند یا میانوند متضادساز وجود ندارد. دوم متضادهای سماعی یا مرکب که گاه با توجه به تکیه اصلی بر روی معنی کلمه یک جزء آن ثابت و یک جزء دیگر تغییر می کند و گاه نیز هر دو جزء متغیر است. گاهی نیز ترکیب های متضاد با واو عطف یا بدون آن ساخته می­شود که اگر این گونه متضادهای مرکب یک مفهوم واحد را به ذهن برساند، در مقوله پارادوکس یا متناقض نمایی نیز که در حوزه بلاغت است، قرار گیرد. در کتاب­های دستور کمتر به مقوله تضاد پرداخته شده است. دستور پژوهان نوعاً به تضاد نپرداخته­اند یا اشاره­وار از آن گذشته­اند. در یک بررسی میدانی که بر روی نزدیک به شصت کتاب دستور انجام گرفت؛ از مجموع بیش از 20 هزار صفحه حجم این کتاب­ها کمتر از هفت صفحه مطلب درباره تضاد یافت شد.
۲.

بدیع و جلوه های معنایی آن در سوره مریم از دیدگاه فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن تکرار بدیع جناس طباق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۶ تعداد دانلود : ۷۲۷
بدیع یکی از مهم ترین آرایه های بلاغی در علم بلاغت است و یکی از سه قسم اصلی علم بلاغت به شمار می رود، اما متأسفانه همواره به عنوان پیرایه ای لفظی برای ایجاد زیبایی و تنوع و یا آهنگین کردن سخن معرفی شده است. در این مقاله به مسائل بلاغی سوره مریم با رویکرد آرایه های بدیعی پرداخته می شود که در مورد بدیع، بر طباق، التفات و تکرار تأکید شده است. همچنین به تکرارهای موجود در این سوره پرداخته شده است. این بررسی بدون شک تنها به برخی از قضایای معنوی این سوره اشاره کرده است و باید اذعان کرد که قرآن اعجازی زاید الوصف دارد که عجز انسان مانع از درک آن می شود؛ زیرا هرگاه پژوهشگر بخواهد بخشی از این دریا را شناسایی کند، از قسمتی دیگر بازمی ماند و با دریایی مواجه می شود که پایانی ندارد و این امر بیانگر معجزه جاوید بودن قرآن کریم است. در این تحقیق از کتابهای اعراب، تفسیر و بلاغت به منظور پرده برداشتن از این حقایق ژرف بهره گرفته شده است. در این بررسی مشخص گردید استفاده از طباق و جناس، نه تنها از باب آرایه ای لفظی، بلکه موضوعی مؤثر بر معنای محوری سوره است. همچنین میزان تکرار افعال در صیغه های ماضی، مضارع و امر دارای معنایی قابل تأمل است. تکرار واژه های الله، الرحمن و رب نیز به ترتیب آماری متناسب با فضای رحمت و تدبیر امور، از جانب خداوند در موضوعات مطرح شده در آیات است.
۳.

موسیقی معنوی (تناسب لفظ و معنا) در مراثی کاشف الغطاء

کلیدواژه‌ها: محمد حسین کاشف الغطاء مراثی موسیقی معنوی آرایه های بدیعی مراعات نظیر طباق عکس تلمیح جناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۲۲۱
موسیقی معنوی با به کارگیری تناسب در حوزه معنا و بهره بردن از آرایه های بدیعی، به وجود می آید. محمد حسین کاشف الغطاء از علمای معاصر است که در سرودن شعر نیز توانا بوده و اشعار زیبایی دارد که همگی منسجم و سرشار از نوآوری است؛ از جمله آن ها مراثی او در مصایب امام حسین(ع) و یاران و خاندان آن حضرت است که فضای غمبار حوادث کربلا را به تصویر می کشد؛ کاشف الغطاء در این اشعار با بهره گیری از آرایه هایی چون مراعات نظیر، طباق، عکس و تلمیح، جناس، موسیقی معنوی را پدید آورده که مخاطب را با خود در غم شهادت امام7 و یاران و اسارت خاندانش همراه می سازد. جستار حاضر با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی، میزان موفقیت شاعر در به کارگیری این آرایه ها را بررسی می نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد به کارگیری عناصر موسیقایی علم بدیع تا حدی زیاد در تقویت مفهوم مرثیه در اشعار شاعر اثرگزار بوده است.