مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
فطرت
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
165 - 180
حوزه های تخصصی:
قاعده زرین اخلاق، که اغلب با عبارت «آن چه برای خود می پسندی، برای دیگران نیز بپسند» شناخته می شود، از دیرباز در ادیان و فرهنگ های مختلف مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. از میان تعاریف ارائه شده در فرهنگ های مختلف و به زبان های گوناگون، تعریفی که هری ج. گنسلر در کتابش، اخلاق و قاعده زرین، ارائه کرده است، جامع تر و مقبول تر می نماید: «با دیگران فقط به-گونه ای رفتار کنید که رضایت دارید با شما در شرایط مشابه، همان گونه رفتار شود». مسأله مطالعه پیش رو، این است که خاستگاه این قاعده اخلاقی چیست و چه خصوصیتی در این قاعده وجود دارد که سبب شده است، صرف نظر از نوع دین، فرهنگ و دوران زندگی، مورد توجه مخاطبان و موافقان بسیاری قرار بگیرد. در این مقاله، به روش توصیفی-تحلیلی و با بررسی منابع اسلامی، روایات موجود در این حوزه و دسته بندی آن ها، در می یابیم که علت پویایی و بقای این قاعده اخلاقی در ادیان و مکاتب گوناگون، تمایل عقل و فطرت به مفاهیمی مانند عدالت، تواضع و انصاف است که طبق روایات اسلامی، این مفاهیم، خاستگاه رعایت قاعده زرین اخلاق هستند و در نهایت نتیجه گرفته می شود که خاستگاه قاعده زرین اخلاق طبق روایات، فطرت انسان و پذیرش عقلی این قاعده است و از میان گزاره های طرح شده توسط جاناتان هایت در مورد ریشه مسائل اخلاقی، این مطالعه بر رویکرد ذات گرا تأکید می کند.
بررسی ماهیت و امکان شناخت فطری قضایای اخلاقی و نقد نظرات منکران آن با تاکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
63 - 92
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های کسب شناخت از نگاه برخی محققین، فطرت است. از نظر آن ها فطریات منحصر در گرایشات نبوده و انسان شناخت های فطری نیز دارد. مسئله مورد نظر در این پژوهش قضایای اخلاقی است. پرسشی که باید پاسخ داده شود این است که آیا نسبت به قضایای اخلاقی نیز ادراک فطری وجود دارد؟ صاحب نظران زیادی شناخت فطری نسبت به قضایای اخلاقی را بررسی و رد یا تایید کرده اند. از جمله آن ها می توان به علامه جوادی آملی حفظه الله اشاره کرد. هدف از این پژوهش بررسی ماهیت امور فطری و شناخت های فطری نسبت به قضایای اخلاقی از منظر علامه جوادی آملی با روش توصیفی تحلیلی است. نتایج تحقیق این که شناخت فطری نسبت به برخی قضایای اخلاقی وجود دارد و ملاک در درک فطری وجود شناخت در بدو خلقت نیست بلکه بدیهی و اولی بودن قضایا است. به عبارتی انسان فطرتا با تصور دو طرف قضیه هرچند خود بدیهی نباشند نسبت بین آن ها را بدون نیاز به استدلال تصدیق می کند. همچنین اشکالات برخی مخالفین شناخت فطری اخلاق مانند نسبی بودن اخلاق، تساوی فطرت با غریزه و تساوی اخلاق و آداب صحیح نیست.
واکاوی معنای تربیت بر اساس خوانش شهید مطهری از نظریه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
103 - 124
حوزه های تخصصی:
مفهوم فطرت عنصر محوری اندیشه انسان شناسانه بسیاری از اندیشمندان علوم اسلامی است. معانی اتخاذ شده از این مفهوم اما بر خلاف لفظ آن، متعدد بوده و موجب اختلافاتی در تبیین و نتایج حاصل از آن در سایر حوزه های علوم انسانی شده است. در میان اندیشمندان، شهید مطهری فطرت را «امّ المعارف» قرآن و اندیشه اسلامی دانسته و آن را محور اندیشه خود قرار داده است. لذا پرداختن به تربیت در اندیشه شهید مطهری، متوقف بر پرداختن به نظریه فطرت در دیدگاه ایشان است. این پژوهش با هدف تحلیل معنای تربیت بر اساس خوانش شهید مطهری از نظریه فطرت انجام شده است. برای این منظور از روش تحلیل محتوی استفاده شده و تمامی آثار مکتوب در دسترس ایشان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که دو معنا از فطرت در اندیشه ایشان قابل استنباط است، یکی فطرت به مثابه نحوه خلقت انسان و دیگری به مثابه بعد انسانی انسان. هر یک از این تعابیر فطرت، دلالت های تربیتی گوناگونی را موجب می شود. در نتیجه، معنای تربیت در اندیشه ایشان را می توان در تبیین مضامینی چون اصلاح، شکوفایی، هدایت، تکامل و رشد پی جویی کرد.
رویکردی تحلیلی به تبیین آموزه ی «فطرت» و رابطه آن با «سازمان شناختی» انسان در «دست یابی به کمال و سلامت روان» مبتنی بر آموزه های اسلامی
حوزه های تخصصی:
بک و الیس در یک نگاه کلی، بر ایجاد تغییرات عاطفی و رفتاری از طریق ایجاد تغییرات شناختی در فرد تأکید کرده اند. پژوهش حاضر باهدف تبیین رابطه «سازمان روانی فطرت» با «سازمان شناختی» انسان در دست یابی به کمال و سلامت روان مبتنی بر آموزه های اسلامی، ارائه شده است. این پژوهش، بنیادی بوده و با تحلیل و توصیف داده ها و برقراری ارتباط منطقی میان آن ها، به تبیین نتایج خود پرداخته است، که بر مبنای آن، حاکمیت و عدم حاکمیت فطرت بر سازمان شناختی انسان، سلامت و عدم سلامت روانِ انسان را تعیین می کند. نتایج این پژوهش نشان داد، فطرت برای بروز رفتاریِ خود، نیاز به یک عامل محرک دارد و آن، سازمان شناختی است. زیرا نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بلوغ سازمان شناختی، پیش نیاز درک و دریافت هدایت های فطری است. این پژوهش همچنین نشان داد، این سازمان شناختی است که تقویت یا تضعیف می گردد، نه فطرت. ازاین رو فرایند تغییر در رویکرد فطرت محور، مبتنی بر تقویت سازمان شناختی، با محوریت بازگرداندن مراجع به فطرت اصیل خود و شکوفایی فطریات وی تبیین شده است.
نقد و بررسی «مبانی انسان شناختی نظریه های روان شناختی» (روان تحلیل گری-رفتارگرایی-انسان گرایی) مبتنی بر «نظریه فطرت» با رویکرد اسلامی
حوزه های تخصصی:
نگاه نظریه پرداز حوزه علوم انسانی درباره ماهیت انسان، می تواند بر چگونگی یافته های علمی وی تأثیرگذار باشد. مجادله فطری نگری – تجربی نگری، یکی از مباحثات تاریخی و پردامنه در خصوص ماهیت انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف نقد و بررسی مبانی انسان شناختی سه مکتب روان-تحلیل گری، رفتارگرایی و انسان گرایی، مبتنی بر نظریه فطرت با تکیه بر آموزه های دینی ارائه شده است. این پژوهش، بنیادی بوده و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد «غلبه ی تفسیر غریزی ناسوتی از بشر»، «غلبه ی رویکرد پوزیتیویستی در تفسیر بشر»، «تفسیر بشر بر پایه ی خودبنیادی نفسانی»، «سیطره ی تفسیر ماتریالیستی مکانیکی از انسان» و «غلبه ی تکیه بر روش شناسی آزمایشی تجربی در تفسیر بشر»، ازجمله مهم ترین مبانی انسان شناختی نظریه های مختلف روان شناختی کلاسیک است. این پژوهش نشان داد نگاه رویکردهای روان شناختی کلاسیک به انسان، نگاهی مبتنی بر محوریت عقل تجربی است. این درحالی است که نگاه به انسان در نظام فطرت محور، نگاهی مبتنی بر معیار انسان کامل بر محوریت عقل متصل به وحی است. همچنین این پژوهش نشان داد منظور نظریه های روان شناختی کلاسیک از مفهوم فطرت، مسئله ی غریزه و یا ژنتیک است که با مفهوم آن در متون اسلامی تفاوت معناداری نشان می دهد.
فطرت و جایگاه آن در تبیین معنای زندگی با تأکید بر نظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فطرت در نگاه علامه طباطبایی نقطه عزیمتی است در تحلیل های فلسفی مربوط به انسان. در این مقاله، به روش توصیفی-تحلیلی، نظریه فطرت در نظام فلسفی علامه طباطبایی تبیین و برخی لوازم آن، که در ارتباط با معنای زندگی است، استخراج شده است. سپس، تأثیر آن در تحلیل مفهومی «معنا» در نظریات مطرح در معنای زندگی به ویژه «هدف» و «ارزش» موضوع بررسی واقع شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد، از دیدگاه علامه، فطرت همان نوع و ساختار خاص در آفرینش هر موجودی است. همچنین، ارزش و هدف اولاً از مؤلفه های مفهومی یکدیگر به شمار می آیند، یعنی آدمی با هر هدفی به زندگی اش معنا بخشد آن هدف را لاجرم باارزش می یابد، و با هر امر باارزشی در پی معنای زندگی باشد آن را به نحوی هدف خویش می پندارد. ثانیاً این دو بدون دخالت نظریه فطرت قابل تبیین مفهومی نیستند، بدین معنا که، در نگاه علامه، هر هدف و هر امر باارزش، فارغ از مصداقشان، ضرورتاً در سازگاری با فطرت آدمی تعریف می شوند، و این نکته بیانگر اهمیت و ضرورت بحث هستی شناسانه از فطرت آدمی، اقتضائات آن و جایگاه آن در هستی، برای گزینش نظریه خاص در معنای زندگی است.
تقریری جدید از نظریه فطرت با تأکید بر نظر مطهری و تحلیل انتقادی اشکالات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه فطرت در سنت اسلامی مبتنی بر مبانی قرآنی، روایی، عرفانی و فلسفی تطور و تکامل یافته است. مطهری علاوه بر مبانی قبلی، از علوم و فلسفه های جدید نیز استفاده می کند و به نسبت دیگران تقریر جامع تری از نظریه فطرت ارائه می کند. در این مقاله با روش تفسیر تحلیلی متن محور، با بررسی و تحلیل اشکالات واردشده بر نظریه فطرت و همچنین استفاده از نفس شناسی صدرایی، تقریری جدید از این نظریه مبتنی بر دیدگاه های شهید مطهری صورت بندی شده است که مبانی آن در حوزه های هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی بدین شرح است: (1) هستی شناسی فطری حقیقت و واقعیت و دنیای خارج و مبدأ و معاد را قبول دارد. (2) انسان با بعد شناختی و گرایشی با این واقعیت ها و حقایق مواجه می شود و به آنها دسترسی پیدا می کند. (3) انسان هویت واحد غیرتفکیک شده ای از طبیعت، غریزه، فطرت (شناخت و گرایش) است. (4) انسان با اراده آزاد می تواند در جهت غرایز یا فطریات حرکت کند و برساختی غریزی یا فطری برای خود رقم بزند. (5) فطرت هم برای شناخت های عقلی و هم گرایش های احساسی ارزش واقع نمایی قائل است. (6) بنا بر معرفت شناسی فطری، فطرت شناخت و فطرت گرایش دو جنبه درهم تنیده معرفت هستند و دارای نوعی وحدت اند. (7) نظریه فطرت روش های قیاسی، شهودی، نقلی و استقرایی را معتبر می داند و به کار می گیرد. (8) نظریه فطرت رویکرد چندروشی را به رسمیت می شناسد که عینیت و تحصل بیشتری دارد. (9) این روش چندوجهی با سهولت بیشتری می تواند فلسفه را به علوم مرتبط کند و امکان استفاده اندیشمندان از نظریات فلسفی را فراهم آورد.
جایگاه هستی شناسی و معرفت شناسی فطرت و ارتباط آن با عقل نظری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
70 - 94
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش تحلیل عقلانی فطرت از دو حیث هستی شناسانه و معرفت شناسانه مورد پژوهش قرار گرفته هدف و نتایج زیر به دست آمده است: فطرت از حیث هستی شناسی آفرینش ویژه و نحوه وجود انسان است؛ انسان مانند لوح سفید یا خمیر شکل یافته اى به دنیا نمى آید بلکه عقل نظری و عملی آدمی به گونه ای خلق شده است که در دو حوزۀ بینشی وگرایشی مفطور به استعدادهایی است که سمت وسویشان انسان بالفعل شدن است . فطرت دارای ویژگیهایی از جمله همگانی بودن، غیراکتسابی بودن، زوال ناپذیری، تشکیک پذیری، هدایتگری انسان، برخورداری از مراتب مختلف عملی از جمله مراتب لوامه و ملهمه و مطمئنه و ... می باشد. فطرت از حیث معرفتی منبعی جدا و مستقل در کنار منابع معرفت نیست بلکه در حوزه منبع عقل نظری قرار دارد و از حیث عقل عملی مرتبه ای از عقل است که خاصیت ادراک شهودی دارد.این پژوهش از آن جهت اهمیت دارد که فطرت از جهتی زیر بنای علوم انسانی و از جهتی دیگر نوع تبیین هستی شناسی و معرفتی فطرت، در انتزاع لوازم و دلالتهای تربیتی و شناختی اهمیت ویژه ای دارد.
بازتاب آیه الست در کتاب فیه مافیه با نگاهی به مثنوی معنوی و دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
19 - 34
حوزه های تخصصی:
در تاریخ تصوف و عرفان یکی از مهم ترین مسائل نظری که تأثیری پایدار و عمیق بر همه جریان های فکری عرفانی و در پیِ آن، ادبی داشته، مسأله میثاق یا عهد الست (سوره اعراف /172) است. این مفهوم در صدر اسلام عمدتاً با واژگان مندرج در آیه و ارائه معنای ظاهری آن انعکاس می یافت؛ اما با ورود آن به آثار اندیشمندان، سیر معنایی و تطور واژگانی آن نیز تغییر یافت و اغلب با عشق ازلی درآمیخت که در اوج خود در آثار مولوی متجلی شد. مولانا در اشعارش، چه در مثنوی و چه دیوان کبیر با ترکیبات اضافی و وصفی به عهد ازلی با تمام مظاهر و مفاهیم متنوّع آن اشاره می کند و در خوشه ای معنایی با کلمات جانشین با واژه الست به تفسیر و تأویل آن ها می پردازد. مولانا در آثار منثور خویش از جمله کتاب فیه مافیه نیز به گونه ای خاص به مفهوم الست پرداخته است. برای دریافت این مفهوم باید از طریق قرینه سازی این اصطلاحات با موارد مشترک در مثنوی و دیوان کبیر به تفسیر آن ها راه یافت به گونه ای که این سه کتاب را باید شرح و بسط و تأویل و تفسیر یکدیگر دانست. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی ضمن ارائه بازتاب آیه الست در کتاب فیه مافیه از طریق نشان دادن برخی از موضوعات کلیدی هم نشین با این موضوع در کتاب یادشده، تفاوت شیوه این اثر با مثنوی معنوی و دیوان شمس را نیز بیان می کند.
مبانی و راهبردهای تحقق امنیت پایدار و کارامدی نظام کارگزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعریف حقیقی امنیت و پایداری مبتنی بر شاخص های فطری و کرامت و مولفه های ثبات بخشی باور انسان در تطبیق با اهداف نظام خلقت و دستیابی به مقام عبودیت و خلیفه اللهی است که در مقابل تخدیر و توهم زایی آرامش نظام های غیرالهی قرار می گیرد. لذا کارامدی در بستر امنیت در نگاه اسلامی با نگاه به امنیت از درون و نیز براساس شاخص های حسابی و هندسی در مدیریت ایجاد امنیت در جامعه محقق می شود. در مقاله حاضر تلاش شده است با بهره گیری از روش اکتشافی، ضمن تعریف و تبیین اجمالی امنیت پایدار و کارامدی، راهبردهای تفکیکی هر یک در تحقق بهینه در نظام کارگزاری جمهوری اسلامی ایران به منظور دستیابی به اهداف عالیه آن مورد تبیین قرار گیرد.
بررسی حقیقت وجودی انسان در خصوص «میل به جاودانگی» در متون اسلامی (قرآن و روایات) و متون غیر اسلامی (عهدین)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
135 - 158
حوزه های تخصصی:
بحث درباره حقیقت وجودی یا سرشت انسان و ویژگی های خاص او به عنوان اشرف مخلوقات همواره موردتوجه و اهتمام اندیشمندان و پژوهشگران اسلامی و غیر اسلامی بوده است. واژه هایی که درباره حقیقت وجود انسان به کاررفته است در متون گوناگون متفاوت است، برای نمونه قرآن کریم برای نخستین مرتبه، واژه ی «فطرت» را به کاربرده است و از آفرینش انسان بر سرشت و نهاد پاک سخن گفته شده است. در عهدین نیز سخن از سرشت و نهاد شده است با این تفاوت که در عهدین دو دیدگاه متفاوت درباره سرشت و نهاد انسان به چشم می خورد و ذهن مخاطب را دچار چالش می کند، درجایی صحبت از گناه آلود بودن سرشت انسان ها است و در جای دیگر از سرشت های پاک و ملکوتی انسان سخن می گوید. همچنین در موضوع میل به جاودانگی انسان نیز در تورات تناقضاتی به چشم می خورد. این پژوهش با مراجعه ی مستقیم به قرآن کریم و روایات معصومین و عهدین درصدد بررسی دیدگاه قرآن کریم و روایات به حقیقت وجودی انسان (فطرت) و مقایسه آن با دیدگاه عهدین به ویژه در این خصوص است. در همین راستا، تعریف لغوی و اصطلاحی «فطرت» در منابع اسلامی و نحوه نگاه عهدین به عنوان یکی از منابع غیر اسلامی به این موضوع مورد بررسی قرارگرفته است.
بررسی دیدگاه های عرفانی امام خمینی (ره) در باب خودسازی: اصول، عناصر، ضرورت و موانع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
87 - 111
حوزه های تخصصی:
امام خمینی انسان را از آغاز، انسان بالفعل نمی داند؛ بلکه او را موجودی بی نهایت توصیف می کند که با فعلیت بخشیدن به انسانیت بالقوّه، کمال وجودی خود را حاصل می کند. فطرت انسان تا پیش از آلوده شدن به احکام طبیعت، نورانی بوده و فعلیت بخشی به انسانیت، به منزله بازگشت به فطرت اصیل است. آنچه در این مقال با عنوان «خودسازی» مطرح می شود به معنی حصول پاکی نخستین است که ولادت ثانویه انسان را در پی دارد. خودسازی مستلزم اعراض از مشتهیات نفسانی و انتقال از حیات نفسانی و غیر الهی به حیات الهی و وجه ربانی است. این فرایند به بیان مختلف در آرای امام خمینی موردبحث قرارگرفته است. نقطه آغاز خودسازی، «خویشتنِ» سالک است این خویشتن، وقتی منطبق با الگوی فطرت اصیل شد، خودی تعالی یافته و الهی خواهد بود که ثمرات درون فردی و برون فردی به دنبال خواهد داشت. حصول این تعالی از حیث تشبه به خالق و تخلق به اخلاق الهی ضرورت دارد؛ اما در نیل به این درجات موانعی نیز وجود دارد که در این مقال بررسی خواهد شد.
شبکه معنایی الزامات تربیتی در واکاوی انسان شناسانه آثار مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
223 - 261
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی انسان شناسی استاد مطهری و ترسیم شبکه معنایی الزامات تربیتی آن است. روش به کاررفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و استنباطی است که از طریق مراجعه مستقیم به آثار و اسناد دست اول به انجام رسیده است. این پژوهش نشان می دهد شهید مطهری در آثار خود ابتدا با بیان تمایزهای موجود میان انسان و سایر حیوانات، نتیجه می گیرد که امتیاز انسان بر حیوان در گرایش های ویژه انسانی است که در سرشت و طبیعت انسان نهاده شده است. سپس در مرحله بعد با تمایز نهادن میان افراد نیک و بد تاریخ و نشان دادن علت امتیاز گروه اول بر گروه دوم، ملاک انسانیت انسان را ارزش های انسانی معرفی می کند و درنهایت استدلال می کند که ارزش های انسانی همان گرایش های ویژه انسانی است که ریشه در سرشت و فطرت انسانی او دارد. این ارزش ها که به صورت بالقوه در نوع انسان هست همان استعدادهای ویژه انسان است که شهید مطهری آن ها را فطریات انسان می نامد. شهید مطهری اعتقاد دارد در تربیت، شناخت انسان، استعدادهای انسان، شناخت دقایق ذهن و عواطف و مشاعر انسان و حتی ریشه ماوراءالطبیعه وجود انسان لازم و ضروری است.
نظریه فطرت شهید مطهری و تاثیر آن در حوزه شناخت و فلسفه دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهید مطهری فطرت را مادر همه معارف اسلامی می دانند. از این رو فطرت به عنوان محور اصلی مباحث شهید مطهری در موضوعات مختلف فکری می باشد. اما مهم ترین بخش تاثیرگذار در مقوله فطرت در منظومه فکری شهید مطهری مربوط به حوزه شناخت و فلسفه دین است. این مقاله با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد پاسخ به این سوال کلیدی است که بر اساس نظریه فطرت، چگونه می توان دیدگاه شهید مطهری را در حوزه شناخت و فلسفه دین تبیین کرد. برای روشن شدن مطلب رویکرد استاد به صورت تطبیقی با برخی فلاسفه غربی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شهید مطهری در حوزه شناخت به تصدیقاتی قائل هستند که در زمره فطریات قرار می گیرند. همچنین بررسی آرای استاد مطهری در حوزه فلسفه دین روشن می کند که استاد بر خلاف اکثر مباحث سنتی فلسفه دین که رویکردی درون دینی دارند به اصل مقوله دین و نحوه توجه و پذیرش آن می پردازند. لذا با استدلالی متفاوت از فیلسوفان تحلیلی و یا فلاسفه متاثر از وینگتنشتاین به مبانی پذیرش دین پرداخته و مبنای اصلی را در انسان شناسی جستجو می کنند. در واقع تمرکز اصلی بر سرشت انسانی است که کمال طلبی و گرایش به پرستش در ذات اوست.
تربیت در مکتیب توحیدی صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
51 - 68
حوزه های تخصصی:
ظرفیت ها در تربیت توحیدی همواره سبب توجّه اندیشمندان بوده است. شیوه های تربیتی بر مبانی و اصولی از قبیل تفکرات دینی، قومیتی و فلسفی استوار است. عقاید و آموزه ها آثار خود را در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها نشان می دهند. لذا بهره مندی از نظرات فیلسوف برجسته جهان اسلام، صدرای شیرازی که برگرفته از عقل، وحی و عرفان است در این راستا رهگشاست. در این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر برخی از اصول فلسفی در مکتب صدرا، مانند فطری بودن بحث توحید و نگاه ویژه به خالق و باور به اینکه تنها وجود مستقل اوست و سایر موجودات عین الربط و تعلق به او هستند؛ همچنین شناخت ساحت وجودی انسان به عنوان وجودی سیال که قابلیت رشد و اشتداد وجودی به صورت حرکت از مرحله نباتی به حیوانی و انسانی و درنهایت عقلانی است بررسی شده است، و نتیجه آن شد که این مکتب می تواند ازجمله کارآمدترین و جامع ترین برنامه ها و روش های تربیت محسوب شود.
بررسی آیات موهِم تعدد سرشت انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
139 - 156
حوزه های تخصصی:
سرشت انسان نحوه وجودی و نوع آفرینش اوست که در قرآن از آن به «فطرت» یاد شده و آیاتی بر وجود آن دلالت دارد. از سوی دیگر برداشتی سطحی از آیاتی همچون آیه شاکله (اسراء: 84)، آیه تقسیم کننده انسان ها به دو گروه مؤمن و کافر در آغاز آفرینش (تغابن: 2)، نیز آیات بیانگر برخی از ویژگی های انسان (همچون جزوع، منوع، ظلوم، جهول، مفسد و خونریز بودن) ممکن است موهم اثبات چنین سرشتی دست کم در گروهی از انسان ها تلقی شود. این پژوهش با هدف دستیابی به دیدگاه قرآن و با روش توصیفی تحلیلی به دلالت شناسی این قبیل آیات و وجه جمع میان آنها سامان یافته و به این نتیجه رسیده که آیات یادشده بیانگر خاستگاه تکوینی چنین صفاتی در انسان نیست و بر این اساس نمی توان از آنها تعدد سرشت آدمیان را اثبات کرد.
فتوّت و رموز ان در آثار شیخ شهاب الدین سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
173 - 206
حوزه های تخصصی:
فتوّت گرچه در باورعامه با خصایل پهلوانی و عیاری آمیخته گشته است اما در نظر فتوّت نامه نویسان، انسانِ صاحب فتوّت انسانِ اخلاق مداری است که تمام تلاشش رسیدن به فضایل نفسانی و ترک رذایل آن است تا بتواند به مقصد اصلی خود یعنی قلب/فطرت دست یابد. او برای متصف شدن به این خصایل نیک آیین ها و آدابی را به جا می آورد.مسأله اصلی پژوهش: ارتباط میان تعریف فتوّت و آیین های نمادین آن در فتوّت نامه ها با رسایل رمزی شیخ اشراق است و این که آیا شیخ اشراق در لابه لای رسایل تمثیلی و عرفانی خود برای فتوّت جایگاه، تعریف و نمادهایی را قایل شده است؟روش تحقیق در این مقاله: روشی پدیدارشناسانه و تطبیقی است که با شیوه کتابخانه ای انجام گرفته. یافته های این پژوهش: برقراری پیوند میان رمزهای به کارگرفته شده در آثار سهروردی و فتوّت نامه های اسلامی است و نتایج این پژوهش: این است که شاید با نظری اجمالی نتوان سهروردی را به عنوان فتوّت نامه نویسی آشکار درنظرآورد اما با غور در نمادهای به کار گرفته شده در رسایل رمزی وی می توان شواهدی به دست آورد که او نیز از فتوّت و جرگه فتیان آگاه بوده و از آن با نمادهایی پوشیده یاد می کند. هرچند وی اصطلاح فتی و جوان مرد را بیشتر برای عرفای متأله استفاده می کند اما سلسله مراتب رموز جوان مردی در آثار وی مشاهده می شود که با مطالعه تطبیقی آن با فتوّت نامه های اسلامی رموز پنهان فتوّت او آشکار می شود.
پرورش فطرت زمینه ساز سلامت روانی منتهی به سعادت،برگرفته از قرآن کریم و روایات اهل البیت علیهم السلام
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
157 - 175
حوزه های تخصصی:
در نگاه اسلامی تربیت صحیح توانمندی های شناختی، گرایشی و عملکردی موجب سلامت روان می شود که برترین نعمت الهی است و از مهم ترین ثمرات آن، خوشبختی همیشگی انسان در زندگی است. هدف پژوهش تبیین چگونگی رابطه تربیت با سلامت روانی منتهی به سعادت در نگرش اسلامی است که با روش توصیفی- تحلیلی، از آیات و روایات اهل بیت: استنباط شده است. یافته های پژوهش عبارت اند از: الف- گسترده ترین آموزه های تربیتی در اسلام در ارتباط با شکوفاسازی فطرت در جهت ارتقای شخصیت و تأمین سلامت روان انسانی در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری و هدایت وی به کمال مطلوب و قرب الی الله، است. ب- پرورش همه توانمندی های فطری هماهنگ با اهداف تربیتی منتهی به سلامت روان و سعادتمندی انسان می شود. ج- ازنظر اسلامی، همیشه سلامت روانی با سلامت معنوی همراه است و نمی توان کسی را که سلامت معنوی در ابعاد مختلف بر روانش حاکم نیست، کاملاً سالم دانست. د- در آموزه های اسلامی، ویژگی های سلامت روانی معنوی پرورش یافتگان فطرت در ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی و در قلمرو فرد با خدا، خود، دیگر انسان ها و طبیعت، تبیین شده است.
سرشت انسانی و فطرت الهی و تمایز زن و مرد در فرهنگ قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
153 - 168
حوزه های تخصصی:
از موضوعات اساسی و مهم در مورد زن ومرد، این است که آیا زن و مرد حقیقت و فطرت واحدی دارند و آثاری مشابه دارند یا این که هر یک انسانیت یا فطرتی متفاوت و متمایز دارند؟هدف ازاین تحقیق شناخت دیدگاه های قرآن کریم در زمینه وجه تمایز زن و مرد و نمایاندن آن به پیروان قرآن می باشد، از نظر قرآن جنسیت مهم نیست، بلکه ملاک درنزد خداوند تقوا است. زن و مرد اگر چه از نظر جنسیت متفاوتند ولی از نظر انسانیت برابر هستند. وجه تمایز حقوقی بین زن و مرد راباید در تفاوت های وجودی میان زن و مرد جست و جو کرد. اسلام بر اساس تفاوت های فراوانی میان زن و مرد ازلحاظ جسمی، روانی، احساسی و بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است.حال در این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی وجه تمایز زن و مرد از نظرانسانیت و فطرت از دیدگاه قرآن کریم می پردازیم.و نتیجه می گیریم که زن و مرد در سرشت و سیرت انسانی اشتراک دارند؛ یعنی به گونه ای نیست که یکی به علت مرد بودن، برترو بالاتر و دیگری به دلیل زن بودن، پست تر و فروترباشد، هر دو در این مورد با هم برابراند.
نقش فطرت در معرفت بخشی از دیدگاه دکارت و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
249 - 271
حوزه های تخصصی:
وجود فطرت در انسان و نقش آن در معرفت بخشی و رفتاری مورد گفتگو قرار گرفته است. برخی دانشمندان وجود آن را مسلم گرفته و درباره گستره و چگونگی آن سخن گفته اند در برابر برخی به انکار آن پرداخته اند. در میان دانشمندان اسلامی وجود فطرت تقریباً قطعی تلقی شده است و سخن به سوی حوزه نفوذ و چگونگی تاثیرگذاری آن نشانه رفته است. در میان دانشمندان غربی دکارت بر جایگاه و نقش مفاهیم فطری در معرفت بخشی و گستره آن تاکید تام دارد. در یک مقایسه اجمالی میان آنچه این دو فیلسوف گفته اند به تفاوت ها و احیاناً اشتراکات آنها پی می بریم. از نگاه دکارت انسان وجود خداوند و انسان و طبیعت را به گونه ای روشن و متمایز که ویژگی مفاهیم فطری است درک می کند. از نظر آیت الله جوادی نیزفطرت انسان وجود خداوند و صفاتش همچون توحید و نبوت و معاد و به طور کلی اصول اعتقادی و اخلاقی و حتی رفتاری را می شناسد. به هر دو فیلسوف اعتراض شده که ما این مفاهیم فطری را در آغاز حیات خویش نمی یابیم. جوادی با پذیرش فقدان مفاهیم فطری در آغاز آفرینش انسان این نوع معرفت را بر اساس وجود فطرت و نفس مجرد انسان به گونه شهودی می دانند اما دکارت بدون تاکید بر معرفت شهودی و صرفا یاد کردن از شهود عقلی این مفاهیم فطری را در آغاز آفرینش انسان موجود می دانند ولی به صورت نهفته که با پیدایش زمینه ظهور آشکار شده و عقل آنها را کشف می کند.