ادیان و عرفان

ادیان و عرفان

ادیان و عرفان سال 56 بهار و تابستان 1402 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

«خودگرایی» سرشتی و «دیگرگرایی» اخلاقی در اندیشه عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خلقت انسان به صورت الاهی خودگرایی سرشتی دیگرگرایی اخلاقی سعادت فردی و جمعی مظهریت اسمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۱
ابن عربی، از یک سو، درباره «خودگرایی سرشتی» سخن می گوید و تأکید می کند، سرشت انسان چنان است که گرایش حاکم بر اعمالش، کسب خیر فردی است، و آدمی خود می داند که ثمره هر عملی، از لحاظ مادی یا معنوی، به خود او باز می گردد؛ اما شیخ اکبر از سوی دیگر، بر «دیگرگرایی اخلاقی» با محوریت شفقت و کاستن از درد و رنج های همه انسان ها تأکید می کند. مسئله مقاله حاضر این است که چگونه سازگاری میان خودگرایی سرشتی و دیگرگرایی اخلاقی امکان پذیر است؟ به منظور پاسخ به این پرسش با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا خودگرایی سرشتی بر اساس مبانی عرفانی ابن عربی درباره مظهریت خاص اسمایی انسان ها و استعدادهای اعیان ثابته شان و فردانیت آنها از حیث سلوک معنوی و نیز غایت شخصی شان تبیین می شود؛ آنگاه با تکیه بر دیدگاه ابن عربی درباره خلقت انسان ها به صورت الهی و یگانگی بنیادین شان، دیگرگرایی اخلاقی بر مبنای حرمت ذاتی انسان ها و بازگشت خیر هر عمل خیرخواهانه به خود فرد، البته با وسعت دادن معنای «خود» به «خود کلی»، توجیه می شود و در نهایت، با تأکید بر توقف خیر و سعادت فردی بر خیر و سعادت جمعی، سازگاری مذکور نشان داده می شود.
۲.

بررسی و تحلیل سطوح معنایی اصطلاح «التباس» و نسبت آن با تثلیثِ «عشق، زیبایی و تجلیّ» در نگرش عرفانی شیخ روزبهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: التباس تجلی روزبهان بقلی شیرازی زیبایی عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۷
شیخ روزبهان یکی از مشایخ تأثیرگذار در تحول جریان تصوف است که به سبب پیچیدگی های نظام اندیشگانی و زبانی اش کمتر شناخته شده است. یکی از این پیچیدگی ها که در مرکز نگرش عرفانی وی قرار دارد و با تثلیث بنیادین ساختار فکری او یعنی: «عشق، زیبایی و تجلی» و نیز مراحل سه گانه سلوک روزبهانی پیوندی ناگسستنی برقرار می کند، اصطلاح «التباس» و لایه های مختلف معنایی آن است. به رغم پیچیدگی مفهوم «التباس» و اهمیت آن در زمینه ادراک جهان بینی عرفانی روزبهان، تاکنون تحقیقی که تمام جوانب این اصطلاح را روشن گرداند، انجام نشده است. در این پژوهش با تفحص و غور در آراء شیخ، روشن می شود که اصطلاح التباس در نگرش شیخ، دو معنای کلی دارد؛ نخست، التباس در معنای ساده پوشش و لباسی از جنس طاعت، نور و زیبایی است و دوم، در معنای حجاب یا واسطه ای است که ظرف تجلی است و تجلی از مسیر همان حجاب رخ می دهد. «التباس» در معنای دوم خود، کارکردی بسیار اساسی در تمام منازل سلوک شیخ دارد. اگر سلوکِ مبتنی بر منظومه فکری روزبهان را دارای سه منزلگاه اصلی (عشق انسانی، عشق الهی، معرفت و توحید) فرض کنیم، التباس، با سه لایه معنایی گوناگون، یعنی تجلی التباسی از نوع اول، تجلی التباسی از نوع دوم و تجلی التباسی از نوع سوم، در تمام مراحل حضور فعال دارد.
۳.

فردریش شلایرماخر و کارل بارت: بررسی دو مواجهه با فسردگیِ الهیاتِ طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فریدریش شلایرماخر کارل بارت الهیات انسان شناختی الهیات لیبرال الهیات نوارتدوکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۹
در این مقاله با روشی توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای به دو متأله بزرگِ مسیحی در دوره مدرن، فریدریش شلایرماخر و کارل بارت، و خصوصاً تحولی که آن دو در الهیات مسیحی پدید آوردند، پرداخته شده است. مقایسه این دو اندیشمند، نشان دهنده ربط و نسبتی بین دیدگاه های نسبتاً معارض آنهاست. آن ها کوشیدند، نوعی از شورمندی در دیدگاه های الهیاتیِ زمانه شان پدید آورند، لیکن با توجه به مشکلی که در آن الهیات می دیدند، این شورمندی را با تکیه بر مبانیِ مختلفی وارد کردند. شلایرماخر بر احساسِ بشری و شهود و پارسامنشی تأکید داشت و بارت بر امری آن سویی و کاملاً متفاوت از تجربه بشری. به همین ترتیب، اکثرِ دیدگاه های آن ها خصوصاً درباره کتابِ مقدس و کلامِ خدا و مسیح، تفاوت هایی دارد. به رغم این تفاوت ها، بارت معتقد بود، با تفسیری مبتنی بر روح القدس یا مبتنی بر مسیح شناسیِ بارتی از شلایرماخر می توان به تأسیس پلی بین دیدگاه های شلایرماخر و او امیدوار بود.
۴.

تحلیل و بررسی تطبیقی انسان شناسی در آراء مولوی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی مولوی ابن عربی سنت اول عرفانی سنت دوم عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
در عرفان اسلامی، شناخت انسان از ارکان مهم دستیابی به معرفت حقیقی به شمار می رود و به همین دلیل توجه به دیدگاه های انسان شناختی عرفا در تبیین مبانی و اصول بینش عرفانی آنان دارای اهمّیت بسیاری است. ما در این پژوهش، مولوی و ابن عربی را به عنوان نمایندگان سنّت اول و دوم عرفانی در نظرگرفته ایم؛ مولوی به عنوان عارف بزرگ سنّت اول که وسیع ترین مجال را برای طرح دیدگاه های این سنّت در حوزه انسان شناسی فراهم کرده است و محیی الدین ابن عربی به عنوان چهره برجسته سنّت دوم عرفانی که آرا و اندیشه های عرفانی وی، الهام بخش بسیاری از بزرگان عرفان و ادب اسلامی بوده است. مقاله حاضر، از طریق مقایسه و تطبیق دیدگاه های مولوی و ابن عربی درباره کلیّات مبانی انسان شناسی، بررسی مراتب انسان و تبیین ویژگی های انسان های کمال یافته، به این پرسش پاسخ می دهد که آیا نظام فکری و مبانی عرفانی این دو عارف پرآوازه، متفاوت از یکدیگر اند.
۵.

تحلیل و بررسی همه درخداانگاری به روایت چارلز هارتسهورن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هارتسهورن همه درخداانگاری خداباوری دوقطبی تعالی و حضور مطلق خداباوری سنتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۲
چارلز هارتسهورن (1897-2000 م) سرشناس ترین فیلسوف و الهیدان پویشی، پس از وایتهد (1861-1947 م)، است. وی در پیِ نقد این وجه از خداباوری سنتی، که به واسطه تعالی گرایی، مانع ارتباط دوسویه میان خدا و جهان است، بدیل متفاوتی را مطرح می کند، که مطابق آن، خدا واجد دو قطب انتزاعی و غیرانتزاعی (بالفعل)، فرض می شود. به زعم او، قطب انتزاعی خداوند مطلق و تغییر ناپذیر است و قطب بالفعل او نسبی و تغییر پذیر؛ و به واسطه همین قطب تغییرپذیر است که خداوند، جهان را در خود جای می دهد. به نظر می رسد، همین نگرش دوقطبی هارتسهورن به ساحت الهی است که به نظریه «همه درخداانگاری» انجامیده است. پژوهش حاضر، با روش تحلیلی-انتقادی، ضمن تحلیل نظریه «همه درخداانگاری» و استخراج مشخصه های آن از آثار هارتسهورن، به بررسی خداباوری دوقطبی به عنوان بن مایه اصلی «همه در خداانگاری» می پردازد. یافته های پژوهش پیش رو حکایت از این دارند که «همه درخداانگاری»، متضمّن پیامدهایی، چون زمانمند شدن خدا و علم او، تغییرپذیری کمال الهی، تأثیرپذیری خدا از مخلوقات، حلول خدا در جهان و محدودیت قدرت الهی است. دیدگاه های هارتسهورن، همچنین به خاطر تأکید بر پویش و تغییرپذیری خداوند، نمی تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای خداباوری سنتی پذیرفته شود. با وجود این، در جهان شناسی هارتسهورن، چون خدا و مخلوقات به عنوان هویّاتِ متمایز از یکدیگر، به رسمیت شناخته شده اند، نظام فکری او متمایز از اندیشه «همه خداانگاری» است که یکسانی و همسانی خدا و جهان را مسلم فرض می کند.
۶.

اعمال رسولان، نگاهی تاریخی- تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اعمال رسولان انجیل لوقا پولس رسول عصر رسولان کلیسا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۸۶
در مجموعه کتب عهد جدید، کتاب اعمال رسولان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اهمیت را می توان در نکاتی همچون اطلاعاتی که درباره تأسیس و گسترش کلیسای اولیه مسیحی به لحاظ جغرافیایی و الهیاتی همراه با گزارشی از مأموریت های تبشیری رسولان ارائه می کند، و به ویژه نقشی که این داده ها در معرفی پولس رسول، تأیید شخصیت رسولانه او و تلاش های بی وقفه اش در لحظات بحرانی صدر مسیحیت و دفاع از پیام مسیح در برابر معارضان یهودی و غیریهودی دارد، بررسی و تحلیل نمود. در این راستا، کتاب اعمال رسولان، به مثابه حلقه ارتباط میان دو مجموعه «اناجیل» و «رسالات» پولس در سده نخست به شمار می آید. افزون بر این، شبهات موجود در باب نویسنده این کتاب (لوقا) و حجیت و سبک نگارش او، و اتفاق نظر بر یکی بودن نویسنده دو کتاب اعمال و انجیل لوقا، و توالی و پیوستگی موضوعی آنها که نهایتاً این دو را ذیل عنوان «تاریخ لوقا» به منزله یک «کتاب مرجع» قرار می دهد، بحث و فحص می شود. در واقع، تبیین ویژگی های تاریخی، محتوایی و الهیاتی این کتاب در همسازی با بستر هلنیستی زمانه که سبب جایگاه خاص آن شده، مد نظر این مقاله است.
۷.

بررسی تطبیقی موتیف «عشق» در ساختار و محتوای منظومه های عرفانی -عاشورایی عمان سامانی و صفی علیشاه اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر عاشورایی صفی علیشاه اصفهانی عمان سامانی عشق عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۶
عشق، از مباحث پربسامد در عرفان اسلامی است که از دیرباز، محور اندیشه و سخنوری بسیاری از شاعران و نویسندگان بوده است. در شعر عرفانی-عاشورایی نیز عشق یکی از مضامین پرکاربرد است؛ چنان که در منظومه های زبده الاسرار صفی علیشاه اصفهانی (به عنوان اولین منظومه عرفانی دوره قاجار) و گنجینه الاسرار عمان سامانی (به عنوان بارزترین منظومه عرفانی این دوره) اشارات آشکار و پنهانی به عشق حقیقی شهیدان کربلا و به ویژه امام حسین(ع) دیده می شود. مسأله اصلی پژوهش حاضر، تطبیق، توصیف و تحلیل موتیف «عشق» و عناصر متعلق به آن در شعر این دو شاعر و چگونگی استفاده ایشان از ظرفیت های زبانی و صورخیال برای بیان هنری این مفاهیم است؛ لذا مشخصه های زبانی و ویژگی های تصویری (بلاغی) این اشعار با روشی توصیفی-تحلیلی بررسی می گردد. نتیجه این که در شعر آن دو، هیچ موضوعی به اندازه «عشق»، به ویژه عشق به امام حسین(ع) مورد توجّه نبوده است. در لایه آوایی، انتخاب اوزان عروضی ملایم، گزینش و تکرار واژه های متناسب با مفاهیم عشق، معنای درونی شعر را به سمت فضایی غنایی و عاطفی سوق داده است. از نظر ادبی نیز، ساختار و طرز تشبیهات، استعاره ها و تلمیح ها بر پایه تصاویر عاشقانه شکل گرفته است و شاعران با استفاده از این عناصر در القای مؤثر تفکرات بنیادین عرفانی خویش کوشیده اند.
۸.

قاعده زرین اخلاق در ادیان و خاستگاه آن در روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادیان روایات اسلامی عقل فطرت قاعده زرین اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
قاعده زرین اخلاق، که اغلب با عبارت «آن چه برای خود می پسندی، برای دیگران نیز بپسند» شناخته می شود، از دیرباز در ادیان و فرهنگ های مختلف مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. از میان تعاریف ارائه شده در فرهنگ های مختلف و به زبان های گوناگون، تعریفی که هری ج. گنسلر در کتابش، اخلاق و قاعده زرین، ارائه کرده است، جامع تر و مقبول تر می نماید: «با دیگران فقط به-گونه ای رفتار کنید که رضایت دارید با شما در شرایط مشابه، همان گونه رفتار شود». مسأله مطالعه پیش رو، این است که خاستگاه این قاعده اخلاقی چیست و چه خصوصیتی در این قاعده وجود دارد که سبب شده است، صرف نظر از نوع دین، فرهنگ و دوران زندگی، مورد توجه مخاطبان و موافقان بسیاری قرار بگیرد. در این مقاله، به روش توصیفی-تحلیلی و با بررسی منابع اسلامی، روایات موجود در این حوزه و دسته بندی آن ها، در می یابیم که علت پویایی و بقای این قاعده اخلاقی در ادیان و مکاتب گوناگون، تمایل عقل و فطرت به مفاهیمی مانند عدالت، تواضع و انصاف است که طبق روایات اسلامی، این مفاهیم، خاستگاه رعایت قاعده زرین اخلاق هستند و در نهایت نتیجه گرفته می شود که خاستگاه قاعده زرین اخلاق طبق روایات، فطرت انسان و پذیرش عقلی این قاعده است و از میان گزاره های طرح شده توسط جاناتان هایت در مورد ریشه مسائل اخلاقی، این مطالعه بر رویکرد ذات گرا تأکید می کند.
۹.

رابطه علم و دین از منظر علامه حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم دین رابطه علم و دین علامه حسن زاده معاضدت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
نزاع میان علم و دین، در مغرب زمین، و مخصوصاً بعد از رنسانس، ریشه دارد که تدریجاً در مشرق زمین نیز گسترش یافت و مورد توجه عالمان مسلمان قرار گرفت. در همین راستا، علامه حسن زاده آملی با تکیه بر سنت جامع تفکر اسلامی، به تبیین رابطه این دو پرداخته است، که تحقیق پیش رو در مقام تبیین و بررسی آن، در نهایت به این نتایج دست یافته است: علامه حسن زاده در تعریف علم، با اصالت دادن به حیث کاشفیت علم، تقلیل آن را به علوم تجربی ناصواب می دانند. وی در تعریف دین نیز با دینِ حق دانستنِ اسلام، دین را به معنای جعل تشریعی الهی مبتنی بر اسرار تکوینی آفرینش، در جهت سعادت ابدی انسان دانسته اند و نهایتاً در تبیین رابطه میان علم و دین، نظریه معاضدت را، چه در حیطه علوم تجربی، چه ریاضی و چه فلسفی و عرفانی، ارائه نموده اند.
۱۰.

تقدیرباوری حافظ؛ رویکردی تئولوژیک یا راهبردی گفتمانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان تصوف تقدیرباوری حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۹۵
حافظ از یک سو با تقدیرگرایی افراطی، مخاطب خود را به پذیرش قسمت ازلی و «رضا به قضا» فرا می خواند؛ اما از سوی دیگر، با اعتراض های حماسی و طنزهای گزنده شورش زبانی و ذهنی خود را در برابر ناملایمات جهان و مصائب بشری نشان می دهد. مسأله پژوهش حاضر این است که چگونه می توان میان این دو رویکردِ ناسازگار در اندیشه حافظ، رابطه ای منطقی برقرار کرد؟ آیا گزاره های تقدیرگرایانه حافظ حاکی از رویکردی تئولوژیک از سنخ دیدگاه اشاعره یا معارف صوفیه است؟ یا تقدیرگرایی وی ابزاری راهبردی در شکل دهی به گفتمانی انتقادی است؟ بررسی ها نشان داد که حافظ در روکشی از تقدیرگرایی، به نفی ایدئولوژی های مولّد «ریا» و «قشری گری» پرداخته و در برابر هژمونی گفتمان هایی که جهان را مطابق با اراده حاکمان خودکامه، و منافع دو نهاد عوام فریب متشرعه و متصوفه روایت می کند، مقاومت می کند و بدینسان تقدیرباوری را به مثابه راهبردی گفتمانی برای طرد «تعصب» و «خشونت»، و ترویج «آزاداندیشی» و «تساهل» به کار می برد.
۱۱.

وجوه معنوی کسب و کار در سنّت ملامتیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف ریاکاری سلوک کار ملامتیان ملامت نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۹۸
پژوهشگران معاصر به بنیادهای فکری جریانات معنوی اسلام در موضوعاتِ مرتبط با حیات مادی و شیوه های زندگی دنیایی کمتر توجه کرده اند. کسب و کار، از جمله این مقولات است که در دوران معاصر اهمیت ویژه ای یافته و از قضا، در معنویت اسلامی نیز به ابعاد اخلاقی و معنوی آن توجه شده است. ملامتیان خراسان که از اصیل ترین گروه های معنویت گرای ایرانی در دوران اسلامی اند، نگرشی ویژه به کسب و کار به مثابه امری معنوی داشته اند. توجه به مبانی فکری و شیوه عملی برجسته ترین نمایندگان اهل ملامت (حمدون قصار، ابوالحفص حداد و عثمان حیری)، با روش تحلیل متنی، نشان می دهد که تأکید آنان بر ملامت نفس و در پی آن، پنهان داشتن سلوک و مبارزه با ریاکاری، سبب نقد آنان از کسانی شده که به بهانه زهد و توکل، بر ترک کسب و کار توصیه می کرده اند. اندک گزارش های موجود نشان می دهند که اهل ملامت هم در عرصه نظر و هم در عرصه عمل، کار را وسیله ای برای رشد باطن و مبارزه با نفس می دانسته اند. در نظر آنان، کار بهترین راه برای کسب روزی حلال است و با پرداختن به آن، علاوه بر خوارداشتن نفس، سالک از سقوط در دام ریاکاری رها می شود و اینکه، کار نه تنها با دو آموزه توکل و فقر منافات ندارد، بلکه، چون یکی از بهترین راه های اخفای سلوک است، پرداختن به آن ضروری است.
۱۲.

هخالوت، خاستگاه نظریه دژ درون ترزا آویلایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترزا آویلایی دژ درون وصال هخالوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۷۶
ترزا آویلایی (1515-1582م)، نظریه دژ درون (عمارت های هفتگانه) را در زمینه سلوک به سوی خدا و نیلِ به وصال او مطرح کرده است. ازآنجاکه ترزا یک نظریه پرداز کلاسیک نیست، این سؤال پیش می آید که او در ارائه این نظریه، تا چه اندازه تحت تأثیر هخالوت (تالارهای هفت گانه برای رسیدن به شهود خدا) بوده است؟ فرضیه این مقاله، اثرپذیری ترزا از هخالوت است و به استناد شواهد کافی، روشن می شود که ترزا در ارائه نظریه دژ درون، در ساختار، کاربست مفاهیم و اصطلاحات، در تأکید بر نقش نیایش در رسیدن به وصال و پشت سر گذاشتن موانع وصال، به طور مکرر به عهد عتیق، به ویژه کتاب حزقیال به عنوان یکی از منابع هخالوت، رجوع داشته و در نتیجه، از هخالوت اثر پذیرفته است. مقایسه هفت عمارت و هفت تالار، مشابهت های معناداری را نشان می دهد که همگی دلالت دارند بر اثرپذیری ترزا از هخالوت در ارائه نظریه دژ درون. هم عمارت ها و هم تالارها، شهود وحدت و وحدت شهود را هدف گذاری کرده اند، با این تفاوت که شهود را ترزا به وصال پیوند می دهد و هخالوت به دیدار. البته این ها به معنای آن نیستند که ترزا بر خوانش و مطالعه هخالوت تسلط داشته، بلکه او از ادبیات رایج عرفانی آویلا بهره برده که خود حاوی این اندیشه ها و آموزه ها بوده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹