مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
انسان شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی فلسفه وجودی آزمایش الهی و نقش آن به عنوان یک راهبرد تربیتی در آیات قرآن است. برای تحقق هدف، باید انسان شناختی، هستی شناختی و رابطه مفهومی آنها در آیات قرآن بررسی شود تا بر اساس تحلیل محتوا و استنتاج به تعریف تربیت و اصول آن دست یافت و از ملاک ها و معیار های رسیدن به این هدف به عنوان راهبرد تربیتی استفاده کرد. بر اساس این تحلیل رابطه انسان و خداوند رابطه ربوبی است، خداوند انسان را آفریده و هدفی را برای او تعیین نموده است که از طریق رابطه ربوبی انجام می پذیرد؛ یعنی بر اساس شناختی که از ربوبیت خدا و مربوبیت انسان حاصل می گردد که همان تربیت، باید ها و نباید هایی است که در قالب تکلیف و هدایت تشریعی قرار می گیرد و بر اساس این تکلیف و هدایت، استعداد های نهفته انسان به فعلیت می رسد و قابلیت ثواب و عقاب پیدا می کند. آزمایش الهی سنتی حتمی، قطعی، همگانی و دارای مراتب است و استعداد های نهفته و بالقوه، معیار لیاقت و شایستگی نیستند بلکه باید بر اساس آزمایش الهی به فعلیت برسند. با این توصیف هدف و فلسفه آزمایش الهی رساندن انسان به قرب الهی؛ یعنی مربوبیت و عبودیت عبد بر اساس راهبرد تربیتی است.
رویکردی انسان شناختی به: گفتمان میراث طبیعی و گردشگری روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی به عنوان یک سوژه فرهنگی , مقوله ی جدیدی است که حاصل گفتمان مدرنیته و دنیای متجدد امروزی است؛ اما مطالعه حیات اجتماعی طبیعت و روابط میان انسان و طبیعت بسیار قدیمی است و تاریخچه ای بیش از علم مردم شناسی دارد، آنگونه که در طی قرون متمادی، علوم مختلفی چون جغرافیای انسانی، بوم شناسی فرهنگی و قوم شناسی زیستی، از مطالعه روابط میان انسان و طبیعت نشو و نما یافته است. اگر بپذیریم یکی از مهمترین انگیزه های گردشگران روستایی استفاده از چشم اندازها و میراث طبیعی است, پرداختن به ابعاد نظری میراث طبیعی می تواند سیاستگذاران گردشگری را در تدوین برنامه ها کمک کند. زیرا همانگونه که ذکر شد گردشگری روستایی از عمر چندانی برخوردار نیست و کمتر به ابعاد نظری آن پرداخته شده است.
تحلیل و نقد مبنای انسان شناختی تاریخ مندی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه تاریخ مندی قرآن مدت هاست بحث گرم مجامع علمی است. مراد قایلان این است که عناصر تاریخی مختلفی در شکل گیری قرآن دخیل اند که موجب می شود اساس قرآن تاریخ مند متولد شود. منظور از تاریخ مندی در این نظریه آن است که قرآن زاییده شرایط تاریخی، زمانی- مکانی و فرهنگی و انسانی عصر نزول است و با رفتن آن شرایط، آن بخش تأثیرپذیر قرآن از آن شرایط هم به امور تاریخی می پیوندد و کارایی خود را در زمان های دیگر از دست می دهد. قایلان به این نظریه مبانی مختلفی برای خود دارند که نویسنده در جای خود آنها را نقد کرده است. مقاله حاضر ضمن تبیین و تحلیل مبنای انسان شناختی تاریخ مندی قرآن به نقد این مبنا، هم از نگاه درون دینی و هم از نگاه برون دینی پرداخته است. به اعتقاد نویسنده تمام شناخت و معرفت پیامبر، به خصوص در حوزه دین و اخذ و ابلاغ وحی و هدایت انسان ها فراتاریخ و فارغ از تأثر از شرایط تاریخی است و قرآن از این حیث هرگز از یک کتاب آسمانی الهی به یک کتاب بشری خطاپذیر تنزل نخواهد کرد.
بررسی متافیزیکی مرگ اندیشی و پیامد های آن از دیدگاه علامه طباطبایی و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان موضوعات مختلف که جزء دغدغه های متفکران مسلمان بوده، مسئله مرگ است. هایدگر، یکی از فلاسفه اگزیستانس است که مرگ اندیشی نزد او دغدغه اصلی بود. هدف مقاله حاضر، بررسی متافیزیکی مرگ اندیشی نزد علامه و هایدگر است. نویسندگان تلاش خواهند نمود مرگ اندیشی از منظر علامه را با مرگ اندیشی نزد هایدگر مورد ارزیابی قرار دهند. مسئله این است که مبانی متافیزیکی چه نقشی در مرگ اندیشی نزد علامه و هایدگر داشته و مرگ اندیشی نزد این دو متفکر به چه نتایج و پیامدهایی منجر می گردد؟ به عنوان نتیجه اصلی پژوهش حاضر، بیان خواهد شد که مرگ اندیشی نزد این دو متفکر به دلیل نگرش متافیزیکی متفاوت به پیامدهای متفاوتی منتهی می شوند. مرگ اندیشی نزد هایدگر بدون ارتباط با حیات پس از مرگ و خداوند به عنوان مبداء هستی بیان می شود در حالی که نزد علامه، مرگ اندیشی در ارتباط با زندگی پس از مرگ و ایمان به خداوند مطرح می گردد. با این وجود، برخی شباهت های بنیادین را میان این دو اندیشمند می توان نشان داد. روش پژوهش در مقاله حاضر، توصیفی – تحلیلی است و نویسندگان با تکیه بر آثار این دو متفکر و شارحان آن دو با رویکرد عقل گرایی انتقادی مرگ اندیشی را نزد این دو مورد ارزیابی قرار می دهند.
مبانی علوم انسانی از منظر قرآن (با تأکید بر نظریه آیت الله جوادی آملی)
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
113 - 144
حوزه های تخصصی:
موضوع یا کاربرد اوّلی علوم انسانی درباره انسان است، بنابراین عنصر محوری همه ی علوم انسانی را معرفت انسان تشکیل می دهد. قرآن کریم، معجزه ی جاوید پیامبر خاتم (ص) و دارای ویژگی های جامعیت و جهانی بوده و ازاین رو با دقت ورزی مبانی علوم از کلام وحی قابل کشف و تبیین است. در حوزه ی علوم انسانی هر دیدگاه بر مجموعه ای از مبانی خاص استوار است و با توجه به اینکه این بنیادها از یک سو نقش اساسی در بینش ها، گرایش ها، رفتارها، هنجارها و تحولات اساسی دارند و از سوی دیگر ابتناء علوم انسانی غربی بر مادی گرایی بوده و با مبانی توحیدی سازگاری ندارند در این پژوهش آموزه های وحیانی با تأکید بر نظریه آیت الله جوادی آمل با روش توصیفی – تحلیلی به منظور برداشتن گامی در راستای ترویج علوم انسانی اسلامی به بررسی گرفته شده است. یافته ها تحقیق نشان می دهد که مبانی علوم انسانی غربی در روش شناختی بر تجربه و اصالت الحس، در هستی شناختی بر سکولاریسم، در معرفت شناختی بر پوزیتیویسم، در انسان شناختی بر اومانیسم و در ارزش شناختی بر لیبرالیسم استوار است. همچنین مشخص شد که دیدگاه آیت الله جوادی آملی به این رهنمون است که علم اگر علم و ره آورد یقین و طمأنینه باشد (نه حدس و فرضیه) حتماً اسلامی است ولی ازآنجاکه مبانى علوم انسانى غربى مبتنی بر قول به شبح و محکوم به شکاکیت و سفسطه می باشد متعارض با دیدگاه قرآن است. ازنظر این عالم فرزانه با دقت ورزی مبانی تمامی علوم در قرآن یافت می شود. قرآن از روش های حسی، عقلی، نقلی و وحیانی سخن گفته و هستی شناسی جامع تنها با جهان بینی توحیدی ممکن است، منبع معرفت شناختی عقل و نقل است، انسان شناسی صحیح محصول جهان بینی توحیدی و برآیند معرفت شناختی وحیانی است و قرآن در ارزش شناختی، عنایت خاص بر شناخت ارزش های بنیادی و معنوی دارد.
مبانی خانواده درمانی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مبانی خانواده درمانی اسلامی است. این تحقیق بنیادی نظری، با روش توصیفی - تحلیلی و روش استنباط از آیات قرآن کریم و احادیث معصومین صورت گرفته است. نتایج تحقیق، نشان داد که یک نظریه خانواده درمانی اسلامی، بر اساس این مبانی است: 1. هستی شناختی: ربوبیت خداوند، وجود جهان پس از مرگ، خیر و زیبا بودن جهان، تدریجی بودن تغییرات. 2. انسان شناختی: معناگرایی، زیبادوستی، کرامت و ضعف و نقص انسان، وجود تفاوت های جنسیتی، مکمّلیت، نیاز به انس و الفت، همراهی با رنج و سختی، نیازمندی به دیگران، سیستمی بودن خانواده. 3. ارزش شناختی: ارزشمندی و تقدس ازدواج و خانواده، ارزشمندی فرزند و فرزندآوری، وظیفه محوری و حقوق مداری، قیمومیت. 4.آسیب شناختی: آسیب های مشترک زوجین و آسیب های مربوط به هریک از زوجین. 5. مبانی فقهی و اخلاقی مطلوبیت اصلاح ذات البین، وساطت در تشکیل خانواده و اصلاح روابط خانوادگی است. این مبانی در اهداف و تکنیک های خانواده درمانی مؤثر است، بنابراین بایستی نظریه پردازان خانواده درمانی با رویکرد اسلامی، در تدوین پروتکل ها، بایستی بر اساس این مبانی، اهداف و تکنیک های خانواده درمانی را تدوین کنند.
حرکت به سوی مدرسه مطلوب از دیدگاه استاد مطهری با استناد به آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
9 - 36
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف معرفی الگوی مدرسه مطلوب بر اساس تحلیل مبانی انسان شناختی استاد مطهری و استناد به آیات قرآن کریم انجام شده است. نوع تحقیق، بنیادی- کاربردی و روش مورد استفاده تحلیلی- استنباطی و با استفاده از روش کتابخانه ای (واقعی و مجازی) اطلاعات جمع آوری و ابزار گردآوری اطلاعات نیز فیش برداری می باشد. یافته های تحقیق نشان داد که استاد مطهری ، کمال را فعلیت یافتن استعدادها می داند و از سه نوع فطرت ادراکی، احساسی و خواستنی نام می برد که در مدارس و در فضای تعلیم و تربیت باید رشد داده شوند. در ادامه محققان با نظر به آیات قرآن و مبانی انسان شناختی استاد مطهری(ره) به تدوین الگوی مدرسه مطلوب می پردازند. مدرسه ا ی که حتی در عصر فناوری اطلاعات نیز اصول ثابت انسانی را پرورش داده و مهارت های نرم، فقط شامل مهارت های رایانه ای و دیجیتال نیست. نگاه همه کارگزاران مدرسه، بر اصل هدایت پذیری انسان می باشد. در این مدرسه تنها تراز علمی مدرسه، نشانگر لیاقت و شایستگی آن مدرسه محسوب نمی شود.
مطالعه انسان شناسی مدیریت بدن زنان با تاکید برجراحی (بای پس معده) درمنطقه ۲ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
141 - 162
حوزه های تخصصی:
در دوره جدید مدیریت بدن به واسطه جهان گستری مدرنیته، از اهمیت زیادی در بین بانوان برخوردارشده است. دغدغه های زنان در خصوص تناسب اندام و روابط اجتماعی با دیگران و قضاوت های آن ها درباره خودشان افزایش یافته است. الگوبرداری از نمونه های رسانه ای و تکنولوژی که منجر به ظهور فرهنگ مصرفی جدید شده است، موج نوینی از تمایلات و اقدامات زنان را در تنظیم و مدیریت بدن شکل داده است. هدف مقاله حاضر، بررسی نقش جراحی های زیبایی در مدیریت بدن در بین زنان مراجعه کننده برای جراحی بای پس معده است. در بخش روش، محوریت تحقیق، مطالعات کیفی و توصیفی تحلیلی و ابزار برای گردآوری داده ها، مشاهده مستقیم و مصاحبه عمیق بوده است. در بخش نظری از مکتب فرهنگ و شخصیت با تاکید بر نظریه های جنسیت مارگارت مید و داغ ننگ گافمن همچنین مکتب کارکردگرایی با تاکید بر نظریه نیاز مالینوفسکی استفاده شده است. نتایج نهایی پژوهش حاکی از آن است مدیریت بدن نشان دهنده اعتقادات درونی، تصورات ذهنی، هویت جنسی و فرهنگی فرد می باشد. برخی از افراد در مدیریت بدن با رژیم غذایی، تغییر شیوه زندگی، دارو-درمانی و روان-درمانی ناموفق بوده اند. در فرهنگ مدیریت بدن دسترسی به شبکه های ارتباطی، فشارهای هنجاری و پایگاه های اقتصادی-اجتماعی در انجام این عمل موثر بوده اند. لذا فناوری های مدرن و فرهنگ ظاهرگرایی در زنان به منظور رسیدن به اندام مناسب به منزله داشتن احساس رضایت شخصی و اعتماد به نفس بوده است. خرده فرهنگ های شکل گرفته در جریان جراحی های لاغری و خودآرایی که ناشی از تغییر سبک زندگی امروزی می باشد نیز نقش موثری در ارزش های اجتماعی زنان و تجسم زنانگی ایفاءکرده است. جراحی بای پس معده روشی برای درمان چاقی، پیشگیری برخی از بیماری های مرتبط، خودنمایی و بهبود کیفیت زندگی می باشد.
نقد و بررسی «مبانی انسان شناختی نظریه های روان شناختی» (روان تحلیل گری-رفتارگرایی-انسان گرایی) مبتنی بر «نظریه فطرت» با رویکرد اسلامی
حوزه های تخصصی:
نگاه نظریه پرداز حوزه علوم انسانی درباره ماهیت انسان، می تواند بر چگونگی یافته های علمی وی تأثیرگذار باشد. مجادله فطری نگری – تجربی نگری، یکی از مباحثات تاریخی و پردامنه در خصوص ماهیت انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف نقد و بررسی مبانی انسان شناختی سه مکتب روان-تحلیل گری، رفتارگرایی و انسان گرایی، مبتنی بر نظریه فطرت با تکیه بر آموزه های دینی ارائه شده است. این پژوهش، بنیادی بوده و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد «غلبه ی تفسیر غریزی ناسوتی از بشر»، «غلبه ی رویکرد پوزیتیویستی در تفسیر بشر»، «تفسیر بشر بر پایه ی خودبنیادی نفسانی»، «سیطره ی تفسیر ماتریالیستی مکانیکی از انسان» و «غلبه ی تکیه بر روش شناسی آزمایشی تجربی در تفسیر بشر»، ازجمله مهم ترین مبانی انسان شناختی نظریه های مختلف روان شناختی کلاسیک است. این پژوهش نشان داد نگاه رویکردهای روان شناختی کلاسیک به انسان، نگاهی مبتنی بر محوریت عقل تجربی است. این درحالی است که نگاه به انسان در نظام فطرت محور، نگاهی مبتنی بر معیار انسان کامل بر محوریت عقل متصل به وحی است. همچنین این پژوهش نشان داد منظور نظریه های روان شناختی کلاسیک از مفهوم فطرت، مسئله ی غریزه و یا ژنتیک است که با مفهوم آن در متون اسلامی تفاوت معناداری نشان می دهد.
تحلیل مبانی و اصول انسان شناختی نهاد خانواده با تاکید بر منابع اسلامی
حوزه های تخصصی:
خانواده، نهادى است که بر پایه ازدواج مرد و زن شکل مى گیرد و اساس سازندگى شخصیت انسان و مهم ترین عامل تکامل جامعه بشری است. اسلام به عنوان برنامه تکامل انسان، براى تأسیس و تحکیم این نهاد سرنوشت ساز و پیشگیرى از فروپاشى آن، رهنمودهاى مهمى ارائه کرده است. تأمل در این رهنمودها و مقایسه آن ها با آنچه در سایر مکاتب درباره خانواده دیده مى شود، به روشنى نشان مى دهد که آموزه های اسلامی مرتبط با نهاد خانواده، بر مبانی انسان شناختی مشخصی بنا شده است که می تواند در حل چالش های خانواده در جهان متأثّر از مدرنیته و پسامدرن گره گشا باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی این مبانی و اصول برخاسته از آن به روش توصیفی تحلیلی و با تاکید بر آیات قرآن کریم و احادیث معصومین((ع)) انجام شد. بر اساس نتایج تحقیق، مبانی انسان شناختی که از باور به دو ساحتی بودن انسان و ویژگی های فطری، مختار بودن و تربیت پذیری انسان به وجود آمده است، عبارتند از معناگرایی انسان، زیبادوستی، کرامت، ضعف و نقص، وجود تفاوت های جنسیتی و سیستمی بودن خانواده که اصولی همچون دین مداری، پاکیزگی و آراستگی، عفت ورزی، تکریم همسر و فرزندان، سپاسگزاری و قدردانی برای انسان در خانواده را به همراه دارند.
تأملی بر مبانی انسان شناختی «ارزیابی کیفیت» در آموزش عالی ایران و سنجش سازواری آن با انسان شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ارزیابی کیفیت» یکی از شایع ترین اصلاحات آموزشی در نظام های آموزش عالی کشورهای مختلف جهان است که به خصوص از دهه 1990 و تحت تاثیر نولیبرالیسم در حال توسعه است. هدف این «ارزیابی کیفیت» پاسخگو کردن و شفاف ساختن دانشگاه و در نتیجه ارتقای کیفیت دانشگاه به عنوان نهادی بازارمحور است. در سال های اخیر این اصلاحات بازارمحور در کشورهای مختلف جهان به الگوی غالب بدل شده است و جای پای آن در آموزش عالی ایران نیز قابل مشاهده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه «ارزیابی کیفیت» در آموزش عالی با رویکرد انتقادی و فلسفی است. برای رسیدن به این هدف، از روش های «تحلیل مفهومی»، «تحلیل کیفی محتوا» و روش «استنتاجی» بهره گرفته شده است. در وهله اول سعی شده است تا «ارزیابی کیفیت» به عنوان یک مفهوم مورد تحلیل قرار گیرد و مبانی انسان شناختی آن مورد بررسی قرارگیرد. در گام بعدی، «ارزیابی کیفیت» و اصلاحات مرتبط با آن در اسناد پشتیبان آموزش عالی ایران مورد تحلیل قرار گرفته است و در نهایت به سنجش سازواری مبانی انسان شناختی «ارزیابی کیفیت» با انسان شناسی اسلامی پرداخته شده است.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که «ارزیابی کیفیت» به عنوان محور اصلاحات بازارمحور، بر الگوی انسان- شناسی نولیبرالیسم و به خصوص « انسان اقتصادی» تکیه دارد. این الگو، انسان را به عنوان موجودی خودمحور، بیشنه ساز سود و رقابتی می داند. در این منظر، عقلانیت اقتصادی به عنوان الگوی سایر فعالیت های عقلانی انسان است و باید الگوی غالب کلیه فعالیت های انسان باشد. بازاری سازی نتیجه این الگو است که هدف آن مدیریت نهادهایی مثل دانشگاه به شیوه بازارمحور است که از آن به «مدیریت عمومی نوین» تعبیر می شود. بنابراین ارزیابی کیفیت بازارمحور سعی دارد دانشگاه را به شیوه شرکت های تجاری مورد ارزشیابی قرار دهد تا آن را در قبال نیازهای مشتریان پاسخگو و شفاف سازد. بنابراین در این الگو، دانشگاهها برای کسب منابع مالی مجبور به رقابت با دانشگاههای دیگر و سایر موسسات در بازارهای آموزش عالی هستند. بنابراین دانشجویان به عنوان مشتریان دانش و خدمات آموزشی هستند که دانشگاه آنها را از طریق فرایند بازاریابی جذب می کند و دانش به عنوان کالا را به آنها عرضه می کند. در بازارهای آموزش عالی، عقلانیت اقتصادی و منطق هزینه- سود، کنترل کننده و تنظیم کننده روابط و فرایندها و از جمله ارزیابی کیفیت است.ارزیابی اسناد پشتیبان آموزش عالی ایران نشان از تاثیر الگوی «مدیریت عمومی نوین» و ارزیابی کیفیت بازارمحور در آن است. در این اسناد، اصلاحات بازارمحور به عنوان یکی از ضروریات مدرن سازی دانشگاهها پذیرفته شده است و هر دانشگاهی برای تحول باید آنها را بپذیرد. در این اسناد، تلاش شده است تا اصلاحات بازارمحور با اهداف ایرانی- اسلامی در هم تنیده شود. رقابت دانشگاهها، خصوصی سازی بی رویه، حاکمیت منطق تجاری سازی و ارزیابی کیفیت بازارمحور در دانشگاهها، نمونه هایی از اصلاحات بازارمحور هستند که در اسناد پشتیبان آموزش عالی ایران مورد توجه قرار گرفته اند. البته، اصلاحات بازارمحور در ایران را می توان نوعی شبه-نولیبرالیسم دانست که گرچه برخی اصول نولیبرالیسم را حفظ کرده اند، ولی در بطن فرهنگی آموزش عالی ایران شکل جدیدی به خود گرفته اند و آسیب های جدید را ایجاد کرده اند. این اصلاحات در پی استقلال اقتصادی دانشگاه از بودجه دولتی و همزمان افزایش کنترل دولت بر دانشگاه از طریق روش های نوین ارزیابی کیفیت است. کالایی سازی دانش، تلقی دانشجو به عنوان مشتری، ارزیابی کیفیت بر مبنای کمیت و تولیدات عینی، پاسخگویی قهری و الگوی اخلاقی ناشی از آنها معانی فلسفی و فرهنگی مهمی در پی دارند که در دیدگاه اسلامی مورد نقد قرار گرفته است. ارزیابی کیفیت بازارمحور منجر به نوعی «کاربردپذیری» و کمی سازی می شود و نتیجه آن نوعی اخلاق آکادمیک بر پایه سود- هزینه است. در این دیدگاه، دانش، خدمات و روابط تربیتی بر پایه سودآوری آنها مورد ارزشیابی قرار می گیرند. در این دیدگاه، مفهوم سنتی و مذهبی دانش، به عنوان مسیری برای کمال، و همچنین ارزش های اخلاقی ناشی از آن به صورت جدی مورد سوال و چالش هستند. در دانشگاه بازارمحور، یک استاد دانشگاه یک عرضه کننده دانش است و ارزش او وابسته به رضایت مشتریان از خدمات آموزشی او است.
ارائه الگوی تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
424 - 433
حوزه های تخصصی:
هدف: محیط های آموزشی مکانی برای توسعه علم، پیشبرد اهداف آموزشی و انتقال فرهنگی است. در نتیجه، هدف این مطالعه ارائه الگوی تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسان شناختی تربیت اسلامی بود.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه آماری این پژوهش مدیران و اساتید آشنا به حیطه پژوهش در دانشگاه های فرهنگیان استان خراسان رضوی در سال 1400 بودند. در این مطالعه، نمونه ها طبق اصل اشباع نظری 8 نفر لحاظ شد که بر اساس ملاک های ورود به مطالعه و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران و اساتید بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 محاسبه شد. همچنین، برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که برای الگوی تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسان شناختی تربیت اسلامی 42 مضمون فرعی در 11 مضمون اصلی شناسایی شد. مضمون های اصلی شناسایی شده در پژوهش حاضر شامل احترام مدیر نسبت به نو معلمان، اصل تکریم انسان، اصل گفتگو، اصل تسامح و تساهل، اصل نوع دوستی، اصل تقیه، اصل عقلانیت معتدل، اصل پذیرش اختلافات فکری و مذهبی، مهارت های مدیریتی، مهارت های بین فردی و مهارت های ارتباطی بودند. در نهایت، الگوی مضمون های اصلی تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسان شناختی تربیت اسلامی طراحی شد.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برای بهبود تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسان شناختی تربیت اسلامی می توان زمینه را برای تحقق مضمون های فرعی و اصلی شناسایی شده برای آن فراهم نمود.