مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
فطرت
منبع:
فلسفه دین سال بیستم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
17 - 28
برهان وجودی آنسلم از براهین بحث انگیز اثبات وجود خداوند است که مورد توجه فیلسوفان غربی و اندیشمندان اسلامی واقع شده است. در این پژوهش، با تلاش برای نسبت سنجی میان تقاریر ارائه شده در غرب و میان مسلمانان، اولین تقریر منسجم از هر دو گروه، یعنی آنسلم و نراقی، با یک دیگر مقایسه شد و مشابهتی تام در هر دو تقریر یافت شد. تلقی از خداوند در مقام موجودی که بزرگ تر و برتر از او نمی توان تصور کرد نقطه عزیمت صورت بندی این برهان است و مورد پذیرش نراقی نیز قرار گرفته است. پژوهش در جست وجوی مبنای مشترک معرفتی میان دو اندیشمند، که منتج به مشابهت تقاریر شده، نشان داد وجود خداوند برای هر دو و به شکل پیشینی به منزله حقیقتی ثابت و تردیدناپذیر بوده و قبول همین معرفت فطری به خداوند در تثبیت مقدمه برهان نقش کلیدی داشته است. بنابراین، می توان پاره ای از اشکالات افرادی همچون گونیلو را ناشی از بی توجهی به خاستگاه معرفتی این برهان دانست و بدان پاسخ داد.
نقش فطرت و طبیعت انسان در سیر صعودی و نزولی او از دیدگاه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
فطرت و طبیعت،نقش مهمی در سعادت و شقاوت انسان دارند.فطرت، با روح الهی مرتبط است که آلوده نکردن آن به گناه،انسان را رستگار و سیر صعودی به طرف خداوند را بر او هموار می سازد.ولی طبیعت،با بُعد جسمانی انسان مرتبط است که در صورت غلبه آن بر بُعد روحانی،انسان را به سیر نزولی سوق می دهد.از منظر امام، انسان از دو ساحت طبیعت و فطرت تشکیل شده است؛فطرت انسان،به «احسن تقویم»؛یعنی فطرت مخموره عجین شده؛اما به «اسفل السافلین»؛یعنی فطرت محجوبه و طبیعت سقوط کرده است.این پژوهش با هدف بررسی نقش فطرت و طبیعت در سیر صعودی و نزولی انسان است و به این پرسش پاسخ داده که از دیدگاه امام، فطرت و طبیعت چه نقشی در صعود و نزول جایگاه انسانی دارد؟روش پژوهش،روش توصیفی- تحلیلی است.یافته های تحقیق عبارتند از:تفکر، یقظه، تذکر، عزم و اراده، توبه، اخلاص و مشارطه، مراقبه و محاسبه باعث صعود انسان هستندو نسیان نفس، نفس اماره، حب نفس، اطاعت از شیطان و حب دنیا آدمی را به طرف نزول و سقوط می رسانند.بنابراین از نظرگاه امام ارتکاب معاصی به خاطر توجه انسان به عالم طبیعت، سبب ظلمت و کدورت دل و باعث خاموشی نور فطرت می شودو از مهم ترین راهکارهای پیشگیری از ظلمت صفحه قلب، بیدار شدن از خواب غفلت(یقظه)و توبه است.
چالشهای خاستگاه جهان بینی سبک زندگی در جامعه شناسی پییر بوردیو با فطرت و زیست مؤمنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنابر مواضع جهان بینی دنیای مدرن، بسیاری از جامعه شناسان تلاش کرده اند تا فهم خود از جهان اجتماعی و کنش انسانی را فرمول بندی کنند. پی یر بوردیو، به عنوان یکی از با نفوذترین جامعه شناسان فرهنگی متأخر، مدعی است که می توان پیچیدگی منطق عینی و ذهنی مندرج در سبک زندگی عاملان اجتماعی را بر اساس فرمول و مدل تحلیلی معینی منکشف نمود. این مقاله تلاش می کند تا با استعانت از نظریه فطرت شهید مطهری و روش پژوهش اسنادی، مهم ترین چالش های آن ادعا را با فطرت و زیست مؤمنانه آشکار سازد. مدل بوردیو به دلیل اتخاذ موضع چشم اندازگرایی به نوعی نسبی انگاری در مقوله های فرهنگ، اخلاق و بسیاری از عوامل اجتماعی مانند جنسیت منتج شده است. جامعه و طبقه نیز مقدم بر فطرت انسانی و هویت اصیل او انگاشته شده اند. همچنین، به دلیل قبول منطق منفعت، نمی توان از مفاهیمی همچون ساده زیستی، قناعت، عزت نفس، خودِ واقعی، مرز میان امر حق و امر باطل و آزادی همراه با مسئولیت پذیری سراغی گرفت.
رویکردی اجتماعی به مبادی عرفانی نظریه فطرت با تأکید بر اندیشۀ عالمه طباطبایی (ره) و استاد مطهری (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه فطرت در اندیشه متفکرین مسلمان همواره مورد توجه بوده است؛ در این میان حکمت متعالیه با توجه به طرح قرآن برهان عرفان، وجوه متفاونی بدان بخشیده است که منجربه استحکام در مفصلبندیِ نظریه مذکور شده است. در بین حُکمای صدرایی، علامه طباطبائی (ره) و استاد مطهری (ره) نظریه فطرت را نه تنها در ثمرات فعلی و فکری، بلکه مبتنی بر ظرفیتهای عرفانی حکمت متعالیه مورد تحلیل قرار دادند. بدین معنا فطرت به لحاظ وجودی یکی از وجوه حقیقت محمدیه(ص) می باشد که خداوند آن را در نفوس جهت تکوین صبغه الهی قرار داده است؛ طبق تقریر علامه و مطهری، به واسطه فطرت، شوق و عشق به کمال مطلق و مطلق کمال در ذات موجودات نهاده شده است. انسان به واسطه قوه ناطقه، بالاترین مرتبه از فطرت را داراست تا حدی که می تواند با فطرت خویش به درجه اتحاد با حقیقت محمدیه(ص) نائل شود. از سوی دیگر فطرت، نقش وجودی در فعل و فکرِ انسان و جامعه نیز دارد؛ چه اینکه هر کنش انسانی و اجتماعی مقرون به شوق به کمالات می باشد که در حاشیه فطرت پا به عرصه جهان اجتماعی نهاده و زیست جهان را شکل می دهد. پرسش مقاله این است که علامه و استاد مطهری با توجه به ظرفیتهای نظریِ حکمت متعالیه چگونه نسبت مبادی وجودشناختی فطرت را با ثمرات اجتماعی آن پیوند زده اند؟ در این نوشتار از روش شناسی بنیادین استفاده شده است؛ بنابراین مبنای نظری نوشتار متکی بر نظریه فطرت در حکمت متعالیه و چارچوب روشی آن، مبتنی بر روش شناسی اجتهاد متوسط است که در پی یافتن مسیر تحلیلی علامه و استاد مطهری پیرامون سؤال فوق می باشد.
جایگاه مفهوم فطرت در منازعات دینی-اجتماعی دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم فطرت پیش از دوران پهلویِ دوم، در کتاب ها و روزنامه های مذهبی، بسیار به ندرت به کار رفته است. اما بعد از شهریور 1320 و آغاز سلطنت محمدرضا شاه، استفاده از این مفهوم و نظریه پردازی درباره آن، در مجلات و روزنامه هایی که نشر و تبلیغِ مسائل دینی را هدفِ خود قرار داده بودند، افزایش می یابد. فطرت، رفته رفته از سویی، به مفهومی کلیدی برای دفاع از دین در برابر مارکسیست ها یا دیگر منتقدانِ دین تبدیل می شود و از سوی دیگر، برای نقدِ دین داریِ متحجرانه و خرافی به کار می رود. بدین ترتیب، فطرت به چنان ابزار مهمی برای مبارزات دینی-اجتماعی مبدل می شود که در آستانه انقلاب اسلامی، استاد مرتضی مطهری آن را «ام المسائل» دین اسلام می نامد. اما پس از انقلاب اسلامی، این موج فروکش کرده و با بلاموضوع شدنِ کارکردهای این مفهوم در دوره پیش از انقلاب، بار دیگر به حاشیه رانده می شود. این مقاله کارکردهای اجتماعی فطرت در دوره پهلوی دوم را بررسی می کند.
اصالت فرد و جامعه و آثار آن بر مبنای حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصالت فرد یا جامعه یا هر دو از کاستی و نارسایی هایی در رنج است؛ از جمله اینکه در این رویکردها انسان و تحولات انسانی، بریده از شبکه پیچیده جهان هستی در نظر گرفته می شود. و به تقلیل می گراید که بنا دارد تحولات انسانی را در قالب فرد و جامعه تحلیل نماید و به تأثیرات محیطی و غیر انسانی نمی پردازد. این نوشتار با بررسی و بازخوانی حکمت صدرایی بر آن است که اولا با التزام به حکمت متعالیه و رویکرد اصالت وجودی می توان هویتی متمایز برای جامعه قائل شد . ثانیا بر این مبنا می توان جامعه را از گذشته و حال و آینده یکپارچه و به عنوان سر جمع تمام اعمال مشاهده کرد و ثالثا بر اساس سعه وجودی فرد و جامعه آثار ملکوتی مترتب بر آنها را مورد اذعان قرار داد. و رابعا ایرادات مترتب بر اندیشه پذیرش اصالت جامعه در عین هویت متکثر به تکثر افراد و امثال آن را تبیین نمود.
مقایسه تطبیقی فطرت و سلوک عرفانی در آراء تحلیلی امام خمینی(ره) و آیت الله شاه آبادی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
220 - 240
حوزه های تخصصی:
فطرت و عرفان از مباحثی است که دارای سازه های گوناگونی هستند و می توان آن را با صورت بندی های متفاوت مورد مداقه قرارداد. در این پژوهش می کوشیم آراء تحلیلی فطرت و سلوک عرفانی را در منظومه های فکری و معرفتی امام خمینی (ره) و آیت الله شاه آبادی (ره) مورد واکاوی قرار دهیم. به منظور شناسایی منظومه فکری و معرفتی آنان بایستی ابتدا، مبانی عرفانی هستی شناسانه و انسان شناسانه فطرت را شناسایی کرده و سپس، شاخصه های فطرت و سیر و سلوک عرفانی، ابعاد فطرت، رابطه معرفت فکری با معرفت شهودی (سلوک عرفانی) و فطرت و عشق از منظر امام خمینی (ره) و آیت الله شاه آبادی (ره) را مورد تحلیل قراردادیم و در نهایت مبانی فکری معرفتی آن ها مقایسه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آیت الله شاه آبادی (ره)، نقطه عطفی در سیر تطورات تاریخی نظریه فطرت است. نوآوری شگرف ایشان در ارتباط با فطرت نشان از برجستگی کار ایشان است زیرا نظریه فطرت را به مباحث نفس شناسی و حکمت عملی پیوند زد و برای تجرد نفس و ارائه راهکار عملی برای سیر و سلوک، به مقتضیات فطرت تمسک کرده است. امام خمینی (ره) درخصوص فطرت و سلوک عرفانی نظریه نظام مند را صورت بندی کرد. ایشان فطرت را با مقام ولایت مطلقه پیوند زده است. روش پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی است.
اهداف تربیتی مبتنی بر نظریه فطرت در راستای حقوق انسان از منظر قرآن
منبع:
فقه و حقوق نوین سال چهارم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
77-90
حوزه های تخصصی:
نظریه ی فطرت، نظریه ای است بنیادی و تبیینی که برگرفته از حقیقتی آسمانی و ملکوتی که همان ودیعه ی الهی در نهاد و وجود انسان است و فطرت نام دارد که سرشتی ویژه و منحصر به فرد در وجود اوست و نگاهی ویژه به انسان و حقوق مربوط به او در زندگی فردی و اجتماعی اش دارد و همین نگاه، یکی از عوامل اصلی تمایز بین نظریه اسلامی و غیر اسلامی تربیت است. در این نظریه، فطرت نقش کلیدی در نگاه تربیتی دارد و "بنیاد تربیت"، " مبنای تربیت"، " سرمایه تربیت" و " مقصد تربیت" انگاشته می شود که همه این موارد به نوعی در شکل گیری حقوق انسان نقش دارد. با توجه به نظریه ی فطرت که از آیات قرآن کریم مستفاد می شود، آیات قرآن کریم ، ما را به فرایندی زمینه ساز، برای ایجاد تحول تدریجی و شکوفایی استعدادهای فطری نهفته در انسان در همه ابعاد (شناختی، گرایشی و.. )، با رفع نواقص و کاستی ها و در جهت تحقق رشد و کمالی شایسته او، دلالت می دهد. بنابراین در پژوهش حاضر سعی بر آن است که بر مبنای نظریه ی فطرت مشخص شود که چه اهدافی باید در تربیت که مهمترین علت شناخت ما نسبت به حقوق خود و دیگران می باشد، در نظر گرفته شود. برای این منظور، با استفاده از روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی، به تعریف دلالت های تربیتی نظریه ی فطرت بر اساس آموزه های قرآن کریم نسبت به اهداف پرداخته شد. با توجه به تحقیق به عمل آمده، مشخص شد که در حوزه ی دلالت های تربیتیِ نظریه فطرت نسبت به اهداف تربیت، هدف غایی در تربیت اسلامی به تعابیر مختلف، فلاح، رستگاری و در مسیر عبودیت خدا قرار گرفتن است. و اهداف میانی که ما را به هدف غایی سوق خواهد داد، عبارتند از: خودشناسی، جهان بینی صحیح، پرورش شخصیت اجتماعی انسان، تقویت و پرورش روحیه ی قدردانی از پدر و مادر، شناخت ارزش های ماندگار و مطلوب و پرورش فضیلت جویی، تقویت و پرورش فطرت حقیقت جویی، تقویت و پرورش جاودان خواهی، حیات طیبه و... است.
نفس، فطرت و اخلاق در سوره مبارکه شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال ششم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
67 - 84
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود که بنیان های معرفتی و فطری اخلاق با تکیه بر آیات قرآن، به ویژه سوره مبارکه شمس روشن شود. برای فهم فطرت و اخلاق لازم است نفس را به عنوان موجودیتی باقی و ابدی بشناسیم. این پژوهش با هدف شناخت بنیان های اخلاق بر اساس فطرت شناسی و نفس شناسی طرح شده در سوره مبارکه شمس انجام شده است. سوره مبارکه شمس تزکیه نفس را به عنوان مهم ترین رسالت بشر معرفی و با توجه به فطرت انسان اخلاق را تنها راه تزکیه نفس معرفی می فرماید. بررسی نظریات مربوط به نفس و فطرت از سوی فلاسفه و در نهایت آنچه در آیات متعدد قرآن کریم و سوره مبارکه شمس آمده است و لزوم اخلاقی بودن افعال انسان در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است.
نقش معرفتی درد و رنج از دیدگاه قرآن کریم و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
71 - 91
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر نویسنده تلاش می کند با استناد به آیات قرآن کریم و نیز احادیث اهل بیت نقش معرفتی سختی ها در زندگی انسان را بیان نماید. فرضیه ای که در پژوهش حاضر مورد تحقیق قرار خواهد گرفت عبارت است از اینکه جهلی که انسان نسبت به خالق خود گرفتار می شود محصول غفلت از فطرت و صیانت آن است. نقش معرفتی شرور جهت احیاء شناخت فطری انسان نسبت به خداوند یکی از نتایج و کارکردهای شرور در زندگی انسان است. بر اساس این نظریه انسان ها علی رغم اینکه فطرت الهی دارند ولی به واسطه نوع رفتارها و شرایط اجتماعی ممکن است بر ذات الهی خود یعنی فطرت آسیب وارد نمایند، و سنت الهی از طریق وارد نمودن درد و رنج شرایط برای بیداری ذات آدمی را با رعایت حریم اختیار انسان مورد هدف قرار می دهد.
زبان و اسلوب های بیانی در داستان های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
9 - 37
حوزه های تخصصی:
اگر زبان دین و اسلوب های بیانی آن رمزدار و معماگونه باشد، هدف آن که همانا هدایت و انتخاب و رشد و تکامل است، صعب الوصول خواهد بود. این مقاله با داده های قرآنی و تحلیل فلسفی مفردات در جست وجوی ژرفای ماندگاری اسلوب های قرآنی در ازمنه طولانی است و هدف آن استفاده مطلوب از اسلوب های مکشوف از قرآن در متون امروزی است. روش به کار گرفته شده مطالعه کتابخانه ای و استفاده از آیات قرآن و متون اصیل دینی به شیوه توصیفی و کیفی است. آموزه های شناخت زبان قرآن به طور عام می تواند نقش کلیدی در مبانی معناشناسی و زبان شناسی وحیانی داشته باشد.
ایمان، عقلانیت و زندگی اخلاقی از دیدگاه کرکگور و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرکگور با موضعی ایمان گرایانه به تحلیل رابطه ی ایمان و عقل می پردازد. او معتقد است عقلانی کردن ایمان امری متناقض است و هرگز نمی شود ایمان را، که شور و حقیقتی انفسی است، در بند عقلانیت گرفتار کرد. مطهری، برخلاف این نگرش ایمان گرایانه، عقیده دارد مبنای ایمان عقلانیت است، هرچند طریق انفسی یا راه فطرت نیز در وصول به حقیقت نقش آفرین است. هم مطهری هم کرکگور به نقش اراده در ایمان قائل اند. هر دو باطن ایمان را تسلیم می دانند و هر دو تصویری از انسان تعالی یافته ارائه می کنند. با این حال، کرکگور اساساً متعلق ایمان را امر پارادوکسیکالِ خدای تجسدیافته در قالب بشر می داند در حالی که مطهری، ضمن تأکید بر ایمان عارفانه و شورمندانه، به عقلانی بودن ایمان دینی قائل است. آنچه، به رغم این اختلاف ها، مطهری و کرکگور را به یکدیگر نزدیک می کند تلقی آنان از زندگی اخلاقی است، زندگی ای که مبنایی ایمانی دارد و شاکله اش را تسلیم باطنی به خدایی می سازد که فطرت آدمی را سرشته است. به نظر می رسد می توان برای تلفیق دیدگاه های متفاوت کرکگور و مطهری راهی یافت. جست وجوی ما در پی این راه شورمندی ایمان کرکگوری را با میزانی کمال یافته از تکامل عقلانی نزد مطهری، که متضمن درک محدودیت ها و نارسایی های عقل انسانی است، هم طراز می کند.
بنیان های انسان شناختی سیاست خارجی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۶
87 - 117
حوزه های تخصصی:
انسان پایه و زمینه و اساس نظریه های علوم انسانی و اجتماعی است. به همین ترتیب با وضوح بیشتری می توان توجه به انسان و ماهیت او را بن مایه نظریه های سیاست خارجی و روابط بین الملل دانست. با وجود غفلت از انسان و جایگاه او در بخش مهمی از عصر سیطره نظریه های ساختارگرایی، با احیای حوزه مطالعاتی تحلیل سیاست خارجی بار دیگر اهمیت پرداختن به انسان در نظر یه های سیاست خارجی و روابط بین الملل موردتوجه قرار گرفت. در آثار مهم این حوزه می توان توجه به ابعاد و وجوه مختلف انسان را دید. در اندیشه امام خمینی انسان جایگاه کانونی و محوری دارد. به نظر می رسد انسان و ماهیت او، بن مایه بسیاری از افکار و اندیشه های او و به شکل خاص در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل را شکل می دهد و هدف این پژوهش تحلیلی از این منظر به دیدگاه ایشان در سیاست خارجی است. برخلاف نظریه های سیاست خارجی و روابط بین الملل که می خواهند دیدگاه ایشان در سیاست خارجی را از منظر قالب های نظری خویش تحلیل کنند. با این وصف سؤال اصلی پژوهش این است که با تکیه بر چه مفهوم انسان شناختی می توان به اندیشه امام در سیاست خارجی پی برد؟ به نظر می رسد در اندیشه ایشان فطرت و احتجاب فطرت دو مقوله بنیادی در فهم ایشان از انسان و ماهیت جوامع و نظام بین الملل است. از این زاویه ایشان به عنوان یک متفکر صدرایی یک سطح تحلیل خرد و انسان شناختی را اتخاذ و با ادامه این روند و تزریق و تسرّی آن به سطح جامعه شناختی به بحث در باب انواع جوامع، ماهیت جوامع و نظم حاکم بر نظام بین الملل می پردازد.
نقش تربیتی خویشتن بانی در اعتدال بخشی به نیازهای غریزی با تاکید بر تفسیر آیات مرتبط
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
367 - 393
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل بنیادین در انسجام احساسات درونی در تربیت، اعتدال بخشی به نیازهای غریزی انسان است که روانشناسان و اندیشمندان حوزه ی تربیت روش ها و راه کارهای مختلفی را برای موفقیت در آن به کار بسته اند. یکی از نکات مهم جهت دستیابی به آن، خویشتن بانی در این حوزه است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با روش توصیفی- تحلیلی در جهت ارائه نقش تربیتی خویشتن بانی در اعتدال بخشی به نیازهای غریزی انسان از منظر قرآن و حدیث بپردازد تا انسانی کامل با مؤلفه های تربیتی درست فراروی انسان های دیگر معرفی نماید. خویشتن بانی مفهومی پیشا دینی است که تمام ابعاد و وجوهات انسان را از سطح انسانی تا سطح الهی تحت تأثیر قرار می دهد و هدایت گر انسان از جهان دانی به عالم عالی است. دستاورد این نوشتار این است که خویشتن بانی راهبرد محوری در حفظ تعادل غرائزی است که خداوند آن را مقدمه ای برای شکوفایی فطرت خدا جوی انسان قرار داده است.
تضادهای اجتماعی در اندیشه علامه طباطبایی (ره) مبتنی بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضادهای اجتماعی همواره یکی از عمده ترین و مهمترین معضلات زندگی جمعی انسان ها و مانعی بر سر راه تعالی آنها بوده است. لذا حل و فصل آنها همواره مورد توجه ویژه ادیان الهی قرار گرفته است. بنیانی ترین لازمه حل تضادهای اجتماعی نیز، شناخت گونه ها و عوامل اصلی آنها است. علامه طباطبایی (ره) به عنوان یک فیلسوف متأله و نظریه پرداز اجتماعی مبتحر، به خوبی از عهده این مهم برآمده است. هدف پژوهش حاضر، پاسخ به دو پرسش است که از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) تضادهای اجتماعی چندگونه است؟ و عوامل و زمینه های اصلی رخ داد آن چیست؟ در پاسخ به این دو سوال، با روش مطالعه کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی آیات مرتبط با موضوع مبتنی بر تفسیر المیزان مورد بررسی قرار گرفته است. از نگاه علامه طباطبایی (ره) تضادهای اجتماعی به دو نوع کلی طبیعی و دینی تقسیم می شود. ایشان وقوع تضادهای اجتماعی را امری حتمی و گریزناپذیر می دانند. چراکه مسئله مدنیت و رکن اصلی آن یعنی عدالت اجتماعی چیزی است که انسان آنها را بر اساس اضطرار پذیرفته است نه به مقتضای طبع اولی خود. این اضطرار معلول چند امر است: وجود ویژگی فطری استخدامگری در انسان، کیفیت خلقت او و نیازهای گسترده اش. حال اختلاف طبایع انسان ها نیز باید بر این تشکیل اضطراری اجتماع افزوده گردد. این دو علت عمده موجب رخ داد تضاد طبیعی در میان انسانها شده است. در نتیجه شرایع الهی برای رفع این نوع تضاد ظهور پیدا کردند. اما وجود حسادت و طغیان در میان عالمان و حاملان دین، نوع تضاد دینی را بر تضاد قبلی مضاعف نموده است.
انسان و عمومیت عرفان از منظر شاه آبادی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آراء آیت الله شاه آبادی(ره) در زمینه های گوناگون با نگاهی عرفانی بیان شده است. از منظر ایشان انسان از دو بعد ظاهری و باطنی تشکیل شده است؛ جنبه باطنی انسان مراتب هفتگانه دارد که در طول هم اند و در فطرت انسان باالقوه اند. همه معارف الهی در آن سرشته است که معصوم و فراگیر است؛ اما با حجاب هایی پوشیده می شوند و با التزام به شریعت و خردورزی می توان به آن فطرت اولیه بازگشت. عرفان نیز سیر در این موانع به همین فطرت و حقیقت وجود انسان و تحقق آنهاست که انسان را آیینه تمام عوالم هستی و به تعبیر دقیق تر آیینه تمام نمای خدا می کند.
شاه آبادی با اعتقاد خود در مورد فطرت اولیه انسان به بیان عرفان برای همه گرایش داشت، تا هر کس به اندازه خود از آن استفاده کند. راه رسیدن به همه مراتب عرفانی تهذیب نفس با شریعت است. از مباحث این پژوهش این نتیجه حاصل می شود که دین ابعاد گوناگونی دارد که در بطن هم هستند و حقیقت آنها عرفان است. ضرورت معرفی جنبه باطنی دین از این جاست که تشنگی معرفت و حق امری حقیقی و درونی انسان است و این امر موجب رجوع تشنگان به آن و پویایی و زنده بودن نیز می شود.
خداشناسی و آخرت شناسی عرفانی از منظر آیت الله شاه آبادی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
335 - 346
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه های آیت الله شاه آبادی (ره) دید عرفانی بر نگاه فقهی، کلامی غلبه دارد. مبنای همه اندیشه های او از آموزه فطرت گرفته شده است. خداوند عاشق خود و کمالش و عالم، تابش و محضر خداست. خودنمایی و اظهار کمال انگیزه افعالش است. حق دو ظهور علمی و فعلی دارد که موجب ظهور عوالم گوناگون در قوس نزولی می شود و آنها در طول هم اند. غایت و هدف فعل حق خود اوست. از دید ایشان به حکم فطرت انسان، عالم دیگری وجود دارد که در آن راحتی کامل و حیات جاودانی است. مرگ انتقال از نشئه دنیوی به حیات برزخی و اخروی است. برزخ ویژگی های عالم ماده و عوالم بالاتر را با هم دارد و انسان صورت ملکوتی اعمالش را در آخرت می یابد. در پایان این نتیجه حاصل می شود ایشان با آموزه محوری خود؛ یعنی فطرت علاوه بر نگاه عرفانی در باب خدا و آخرت، شبهات بسیاری را در مورد مسأله شرور، شیطان، جسم انگاری خدا و رجعت و... پاسخ می دهد.
نظریه ها و شواهد تخلیه انگیزشی در مشارکت امر خیر: به سوی یک نظریه اسلامی
حوزه های تخصصی:
انسان ها نه صرفاً براساس منفعت طلبی صرف، بیشتر تحت تأثیر انگیزه های درونی، مانند نوع دوستی، در امر خیر مشارکت می کنند. این انگیزه ها می تواند با هم در تعارض (همراهی) قرار بگیرند و موجب تخلیه (تراکم) انگیزشی شوند. در این مقاله با استفاده از روش مطالعات تطبیقی و چندرشته ای، ابتدا انسان شناسی اقدام به امر خیر، ارائه و سپس با استفاده از تحلیل عقلی نتایج آن استخراج می شوند. بر این اساس، به کمک نظریه حرکت جوهری اشتدادی نفس ملاصدرا و نظریه فطرت شهید مطهری و نیم نگاهی به روایات و یافته های اقتصاد رفتاری، پنج مرتبه از دانی به عالی شامل غرائز نباتی، حیوانی و انسانی و فطرت انسانی و الهی در انسان پیشنهاد می شود. سعادت مراتب غریزی توسط لذت و سعادت مراتب فطری به وسیله عقل تشخیص داده می شود. طبق نظریه ملاصدرا با استکمال نفس و رسیدن به مراتب بالاتر، دادن حظ هر مرتبه درنهایت، موجب بهره بردن مراتب پایین تر و در عین حال، عدم استکمال مراتب بالاتر می شود. پدیده تخلیه انگیزشی زمانی رخ می دهد که مرتبه ای از نفس فرد تحریک شود که پایین تر از مرتبه به فعلیت رسیده وی است.
بررسی تطبیقی «نظریه فطرت» مطهری و «عقل عملی» کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
113 - 136
حوزه های تخصصی:
استاد مرتضی مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزه فلسفه اسلامی، و ایمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفه غرب، نظریاتی نوآورانه را از خود برجای گذاشته اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظریه فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را دارای سه مرتبه طبیعت، غریزه و فطرت دانسته و فطرت را نیز به دو بخش «فطرت شناخت» و «فطرت گرایش» تقسیم کرده است. عمده نوآوریهای مطهری بویژه در تبیین مباحثی همچون خدا، جاودانگی نفس و اخلاق در مباحث مربوط به فطرت گرایش بیان شده است. از سوی دیگر، کانت در مقام فیلسوفی بزرگ و تأثیرگذار، مباحث مابعدالطبیعه بویژه مسائلی همچون خدا، جاودانگی نفس و آزادی را به بوته نقد کشیده و حوزه این مسائل را از عقل نظری به «عقل عملی» منتقل نموده است. نظریه فطرت مطهری و بطور خاص، بحث گرایشهای فطری و مباحث مبتنی بر آن همچون اثبات خدا، جاودانگی نفس و اخلاق با نظریه عقل عملی کانت، بویژه مبحث اصول موضوعه عقل عملی یعنی آزادی، جاودانگی نفس و خدا کاملاً قابل مقایسه است. هدف از این تحقیق، مقایسه نظریه فطرت مطهری و نظریه عقل عملی کانت و بیان وجوه اشتراک آنها، یعنی شباهت کمال لایتناهی با خیر اعلی، شباهت روش اثبات جاودانگی، اثبات خدا و شباهت جایگاه فلسفه اخلاق از نظر مطهری و کانت میباشد. در این راستا، با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی بسراغ آثار این دو اندیشمند رفته ایم.
معنویت در گفتمان علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معنویت شناسی صائب و صادق یکی از ضروری ترین، مهم ترین و در عین حال حساس ترین نیازهای وجودی انسان معاصر است و معنویت گرایی، فطری انسان و هم سرنوشت با اوست؛ زیرا با وجود او سرشته شده است. علامه طباطبائی از جمله عالمان دینی است که نه تنها به معنویتِ اصیل توجه همه جانبه داشت، بلکه خود از عالمان معنوی در سطح عالی بود که در قالب های گوناگون در زمینه معنویت شناسی قلم زده و معنویت تشیع را به مثابه کامل ترین نوع معنویت معرفی کرده است. پرسش محوری نوشتار حاضر این است که معنویت در گفتمان علامه چیست و چه ویژگی هایی دارد؟ روش دستیابی به پاسخ پرسش یادشده، کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی است که بر منطق نقلی و عقلی استوار است. نتیجه مباحث عبارت است از: 1. فطری بودن معنویت؛ 2. تعلق معنویت به عالم باطن و جهان غیب؛ 3. نیاز به استاد معنوی در تربیت معنوی؛ 4. ظهور معنویت توحیدی در معنویت تشیع؛ 5. شناخت شهودی نفس در دستیابی به معنویت حقیقی و نیل به مقام ولایت الهیه.