مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
حق
حوزههای تخصصی:
نظریه هوفلد درباره تقسیم حق به چهار نوع و روابط میان آنها، بر مباحث مربوط به تحلیل حق و موقعیت های حقوقی، تاثیر قابل توجهی در غرب گذارد؛ به گونه ای که می توان گفت منطق جدیدی درباره حق در غرب بنا نهاده شد. در قرن بیستم، با توجه به اهمیت این نظریه، افراد زیادی - از جمله برخی از حکمای اسلامی - به نقادی و یا اصلاح این نظریه پرداختند. همچنین مقالات متعددی در دفاع یا رد این نظریه نوشته شده است. نویسنده مقاله، بعد از بررسی نقدهای ارائه شده، بر این باور است که هر چند بعضی از اشکالات مطرح شده بر این نظریه، وارد نیستند، ولی این نظریه، خالی از برخی ایرادهای اساسی نیست که با توجه به این ایرادها، نمی توان این نظریه را پذیرفت.
بررسی تطبیقی «آرامش روانی» در روان شناسی با «اطمینان قلبی» در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر شکل گیری علم روان شناسی و جایگزینی آن با «علم النفس فلسفی» و بررسی آیاتی از قرآن کریم که ناظر به اطمینان قلبیاند، گویای این است که اگرچه آرامش روانی در بهشت به اطمینان قلبی منحل میشود؛ اما گاهی انسان مؤمن در دنیا به دلیل شرایط نامساعد اجتماعی، در عین برخورداری از اطمینان قلبی، آرامش روانی مطلوبی ندارد.
این نکته بیانگر آن است که نباید آرامش روانی، هدف جدی در تبلیغ دین باشد و شاد یا غمگین بودن، به عنوان اوصافی برای معرفی دین مبین اسلام مورد تأکید قرار گیرد وگرنه تفاوت جوهری دین اسلام با عرفان های کاذب، مواد مخدر و داروهای روان گردان برای توده مردم در ابهام خواهد ماند.
بررسی فقهی، حقوقی ابراء(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تلاش بر آن است تا بحث در مورد ماهیت ابراء پردازش گردد و ایقاع یا عقد بودن آن بررسی شود و نیز آرا و نظرهای گوناگون را در این مورد کسب و بیان نماید.ابراء در جامعه از مسایل مورد ابتلای مردم و عام البلوی است، بنابراین آثار فقهی و حقوقی که برآن مترتب است، باید مشخص شود تا قلمرو آن درفقه و حقوق تبیین گردد. نزد فقها از آن به عنوان اسقاط یادشده و برخی به آن تملیک نیز گفته اند و این تفاوت ها منشا آثار فراوانی است که قابل دقت و موردنظر است.در این نوشتار به مباحث کلی ابراء و مصادیق عملی آن از جمله ابراء از نفقه، ابراء طبیب، ابراء از کفالت، ابراء از حواله، ابراء ضامن، ابراء ذمه میت وابراء از مهریه پرداخته شده است.
بررسی فقهی، حقوق و تکالیف اقتصادی و تجاری اقلیت های دینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مالکیت از حقوق هر انسانی است و دین مقدس اسلام نه تنها مالکیت غیر مسلمانان را در کشور اسلامی پذیرفته، بلکه در بسیاری از موارد، حقوقی همطراز با حقوق مسلمانان، برای غیر مسلمانان در نظر گرفته است.اقلیت ها در انجام امور اقتصادی و تجاری در داخل دارالاسلام کاملا آزاد هستند، آنان می توانند با افراد هم مسلک خود و با مسلمانان به امور اقتصادی سالم دست بزنند.آزادی اهل کتاب در تمام امور اقتصادی شامل؛ بیع، اخذ به شفعه، مزارعه، مضاربه، مساقات، اجاره، رهن، وکالت و ... با هم کیشان خود و حتی با مسلمانان ثابت است و ممنوعیتی از این جهت برای اهل کتاب نیست.عمده محدودیت های اقتصادی اهل کتاب با مسلمانان مشترک است و در همان زمینه هایی که مسلمانان دارای محدودیت هستند اهل کتاب نیز محدودیت دارند. البته در برخی جهات قواعد فقهی، نظیر قاعده «نفی سبیل»، اهل کتاب را در روابط اقتصادی محدود می کنند؛ مثلا اگر مشتری مسلمان و شفیع اهل کتاب باشد اخذ به شفعه جایز نیست و یا پذیرفتن وکالت غیر مسلمان علیه مسلمان صحیح نیست.
چارچوب هنجاری نظام بین الملل حقوق بشر و بشردوستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های مطرح در حوزه مباحث حقوق بشر و بشر دوستانه این است که آیا این دو نظام به نحو مشابهی خالق یا بیانگر حق برای اشخاص انسانی هستند یا نه؟چنین ادعا شده است که حقوق بشر دوستانه، بر خلاف حقوق بشر، به انسان ها حقوق واقعی اعطا نمی کند. بی شک نظام بین الملل حقوق بشر، عهده دار بیان و تاکید بر حق های انسان هاست.در نظام بین الملل حقوق بشر اشخاص، صاحب حق به شمار می روند. این ایده که نظام حقوق بشر بیانگر و گاه اعطا کننده حق به انسان هاست. این تفسیر مضیق از متون حقوق بشری را مردود می سازد که هر دولتی موظف است منحصرا حقوق بشر را نسبت به اتباع خود رعایت کند. اما آیا به موجب حقوق بشر دوستانه انسان ها صاحب حق محسوب می شوند؟در این مقاله با بررسی اسناد بین المللی و دیدگاه های عالمان حقوق، ضمن تاکید بر این که در چارچوب هنجاری طراحی شده در دو نظام برای تامین یک هدف، تفاوتی مهم وجود دارد. این نکته را روشن خواهیم کرد که براساس حقوق بشر دوستانه مدرن باید انسان ها را صاحب حق تلقی کرد، چنان که بر پایه حقوق کلاسیک مخاصمات مسلحانه نیز از تعهدات مصرح، وجود حق برای اشخاص تحت حمایت قابل استنباط است.
خورشید و خفاش در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولانا در مثنوی از واژگانی بهره برگرفته که از ارزش های معنایی چندگانه ای برخوردارند. از جملهی آنها، دو واژگان خورشید و خفاش هستند. در این پژوهش با ذکر نمونه هایی نشان داده میشود که خورشید و خفاش در مثنوی با توجه به ویژگیها یا فضایی که واژگان هم نشین آنها در زنجیرهی کلام فرآهم آورده اند میتوانند نماد شخصیّت هایی قرار بگیرند که با آنها سنخیّت دارند. باید توجه داشت مولانا این دو واژه را چنان طبیعی در بافت کلام جای داده که ارزش نمادین آن ها در نگاه نخست بر خواننده نمایان نمیشود، سپس تأمّل و درنگ در نشانه ها میتواند مفهوم نمادین آنها را توجیه نماید.
رویکرد قرآنی در مقایسة نظریة نسبیّت حق و نسبیّت ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتباری بودن اصول حقوقی به دلیل تحول ارزش ها و به تبع تحول اصول حقوقی اعتباری، سازندة یکی از وجوه نظریة نسبیت حقوق است. هر چند که درک میزان ارزش ها و مفاهیم و مبانی آن در جوامع مختلف و برای همة مردم آن جوامع یکسان نبوده و همین پراکندگی عقاید و گاه تناقض آن ها در مورد میزان ارزش ها و مبانی آن ها سبب شده که اخلاق به عنوان معیار نهایی در نظام ارزش ها محسوب گشته و با جلوه گر شدن حق به صورت امری درون ذاتی، قدرت حق حقوقی در اجرا توسعه یابد، ولی تأکید آیات قرآن به اصالت حق و مشخص نمودن محدودة ارزش های صحیح و اطلاق ماهیت حق و مفهوم عدالت به عنوان یکی از مفاهیم اخلاقی، بالأخص در مرحلة تشریع، حق را از گزند نسبیت در اصول ارزش ها مصون نموده، هرچند که در بعضی فروع، نسبیت را به عنوان امری بدیهی پذیرا شده است.
حق دینی یا حق غیردینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت تطورات بسیار بر اندیشه های بشری برخی روابط بدیهی مورد شک و تردید قرار گرفت که یکی از آن روابط، رابطه حق و دین است. در مکاتب خداباورانه جای مناقشه ای در تلازم دین و حق نیست؛ اما هم زمان با جایگزین شدن انسان محوری به جای خدامداری، در ملازمه دین و حق تردید شد. ازاین رو، این مقاله در صدد بررسی رابطه دو دیدگاه «حق غیردینی و حق دینی» است. در این پژوهش ضمن طرح مبانی اعتقادی نظریه حق غیردینی در چهار محور خداشناختی، معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی و نقد آنها، شواهدی که طرفداران این نظریه جهت مستدل کردن نظریه خود بدان تمسک جسته اند نیز، ارزیابی شده است. در ادامه نظریه مختار که حق دینی است تبیین خواهد شد.
تحلیل معناشناسی «حق»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم فلسفه حق تبیین معناشناختی و نیز بررسی اقسام گوناگون حق است. این مقاله نخست معانی گوناگون حق را بر رسیده و سپس به اقسام آن پرداخته است. حق در لغت به معانی گوناگونی به کار رفته است و معانی اصطلاحی متعددی دارد. در آثار متفکران مسلمان حق به معانی چندی از جمله سلطنت و امر اعتباری ای که اثرش سلطنت است به کار رفته است. برخی آن را دارای ماهیت تکوینی دانسته اند اما برخی دیگر آن را دارای ماهیت اعتباری. متفکران غربی نیز نظریات مختلفی درباره معانی حق ابراز داشته اند عده ای آن را همان سود دانسته اند و برخی آن را شکلی از انتخاب و معانی دیگری نیز بیان شده است. حق تقسیمات گوناگونی دارد از جمله تقسیم حق به حق قانونی و حق اخلاقی؛ در این تقسیم که تقسیم به لحاظ منشاء حق است از قسم دیگر یعنی حق دینی غفلت شده است. تقسیم دیگر حق، تقسیم آن به اهم و مهم است.
حقوق و وظایف متقابل زن و شوهر اخلاقی، فقهی و حقوقی
حوزههای تخصصی:
حقوق و وظایف متقابل زوجین از اموری است که دین مبین اسلام برای تحکیم خانواده و رشد و بالندگی آن وضع نموده است. رعایت این حقوق و انجام مسئولیت های مربوط به آن، سبب نزدیکی و صمیمیت بیشتر زوجین می شود و از بروز هرج و مرج در خانواده جلوگیری می نماید.
بررسی این موضوع از دو نظر ضرورت دارد؛ نخست آنکه امروزه بر اثر ضعف مبانی دینی برخی افراد و نیز نفوذ جریان های فکری- فرهنگی و معرفتی غرب به ویژه تفکرات فمینیستی، آموزه های اسلامی خانواده کم ارزش، زوجین به تکالیف خود در قبال یکدیگر بی توجه شده اند و وظایف خود نسبت به همسر را به خوبی انجام نمی دهند.
واضح و روشن است که بی توجهی به این وظایف (با توجه به نقش محوری و تاثیرگذار آن ها در خانواده) علاوه بر آسیب پذیر نمودن رابطه همسران، می تواند روابط سایر اعضای خانواده را آشفته نماید و حتی خانواده را در معرض خطر فروپاشی قرار دهد.
دوم، هجوم سیل آسای بسیاری از شبهات مثل تفاوت حقوق و تکالیف زوجین در خانواده، با جدا نمودن بخشی از دستورات دین از متن دین و بدون نگاه جامع به نظام مندی قوانین اسلام، زمینه سوء استفاده از آموزه های دینی را فراهم کرده و این شبهه را ایجاد نموده است که اسلام با نگاهی مردمحورانه به وظایف و حقوق زن و مرد، به زن ظلم کرده است که این امر باعث منحرف شدن بسیاری از افکار از تعالیم آسمانی دین اسلام است.
نوشتار حاضر، با بهره گیری از آیات و روایات، نظرات فقها و حقوقدانان و نیز با استفاده از نظریه های روانشناسی درباره فلسفه تفاوت های حقوقی زوجین، علاوه بر تبیین صحیح وظایف مشترک و اختصاصی زن و مرد، علت این تفاوت ها را با نگاهی درون دینی (آیات و روایات و فقه اسلامی) و برون دینی (روانشناسی) بررسی کرده است.
تحلیل مولفه های معنایی حق در قرآن کریم با بهره گیری از شیوه همنشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همنشینی و جانشینی، همان گونه که زبان شناسانی چون رومان یاکوبسون از آغاز اشاره کرده اند، تاروپود زبان را تشکیل می دهد. از این رو، می توان با مشخص کردن مولفه های معنایی یک واژه خاص و سپس بررسی ارتباط های واژه های همنشین و جانشین با آن، کارکردهای آن واژه را در زبان در سطح گسترده ای مشخص کرد. با این روش، ابتدا همنشین ها و جانشین های واژه مورد نظر مشخص می شود، سپس بر پایه مولفه های معنایی به دست آمده از واژه های همنشین و جانشین، مولفه های مشترک نشان داده می شود؛ این مولفه ها، مولفه های معنایی واژه موردنظر است.
واژه «حق» یکی از کلیدی ترین واژه های قرآن کریم است که 290 بار در آن تکرار شده است. این واژه همراه واژه های همنشین و جانشینش در قرآن (رسول، دین، باطل، هدی، صدق و بینات) مبنای تحلیل واژه حق شده است. افزون بر زبان عربی به معنای عام، این واژه در گونه عربی قرآنی نیز مصداق های متنوعی یافته است؛ برای مثال خداوند خود و تمام تصرفاتش در جهان مانند خلقت، ارسالِ رسولان، نزول وحی، وعده، وعید و... را حق دانسته است. در این مقاله، کوشش می شود مولفه های معنایی ای که میان جانشین ها و همنشین های حق مشترک است، بر پایه واژه های برگزیده مشخص شود.
تحلیل مبنا و ماهیت حقوقی ارش
حوزههای تخصصی:
الزام بایع به پرداخت ارش، در صورت معیب بودن مبیع ، مبنای قراردادی دار د و در موارد ی که به دلیل عدم امکان رد مبیع یا استرداد آن با همان وضعیت زمان معامله ، اعمال خیار عیب و فسخ عقد ممکن نباشد،مشتری فقط می تواند از ارش به عنوان غرامت بهره مند شود . حق دریافت ارش،حق مالی مستقلی است که با ظهور عیب در مبیع و به منظور جبران زیان مشتری،در عرض حق فسخ ایجاد می شود، اما بقا یا سقوط آن، لزوما متاثر از وضعیت حق فسخ نیست.
جامی و مشکل عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامی افزون بر سرودن منظومه های عاشقانه ای همچون ""لیلی و مجنون"" و""یوسف و زلیخا"" به عشق از منظر یک محقق مدرسی و با نگاه و تحلیل عارفان نیز نگریسته است. در این جهان بینی عشق کلیدی ترین عنصر است؛ عنصری که آفرینش با او تبیین می شود و در همه جا و همه چیز جاری است. سرآغاز فتنة وجود ، عشق حق است به خویشتن و شهود کمالات خویش. جامی می کوشد گونه های مختلف این عشق ورزی و شهود و نیز آدمیان و تنوع نگاه عاشقانة آنان را باز نماید. کوشش او در تبیین سریان عمومی عشق، انواع شهود حق و انگیزه های متفاوت آدمیان، کوششی است سزا و اما در مواضعی مبهم و شاید نارسا و ناتمام. در این نوشتار سعی بر آن است که به برخی از این ابهامات و ناهماهنگی ها، نارسایی ها و ناتمامی ها اشارت رود. نیز تلاش شده است تا براساس همان نگاه جامی، در طرحی دیگر تا آن جا که ممکن است این ناهماهنگی ها به هماهنگی رسد و ابهامات رفع شود.
بحران اخلاق مدرن و چرخش ارسطویی مکاینتایر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مدرنیته و آموزة سیاسی آن یعنی لیبرالیسم، از جنبه های گوناگونی مورد توجه و انتقاد قرار گرفته است. از مهم ترین مباحث لیبرالیسم مدرن، که در دهه های اخیر متفکران بر آن نقدهایی داشته اند، موضوع اولویت «حق» بر «خیر» است. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی بر آن است که انتقادهای وارده بر اخلاق مدرن لیبرالی، به ویژه نگاه جماعت گرایان، به ویژه السدیر مکاینتایر را بررسی کند. مکاینتایر، لیبرالیسم را به علت غفلت آن از اهمیت «غایت» در کنش اخلاقی سرزنش میکند و با بازخوانی آموزه های اخلاقی ارسطو، جایگزینی اخلاق غایت مدار و فضیلت مدار را به جای اخلاق دلبخواهی و عاطفه گرای مدرن توصیه میکند.
مبانی انسان شناختی اخلاق سکولار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هر مکتب اخلاقی مبتنی بر مجموعه ای از مبانی معرفت شناختی، هستیشناختی و انسان شناختی خاص خود است. اخلاق سکولار نیز به نوبة خود دارای چنین مبانیای است. این مقاله، مبانی انسان شناختی اخلاق سکولار و میزان صحت و سقم آن و نیز جایگاه اخلاق دینی و به عبارت دیگر، حمایت دین از ارزش های اخلاقی را بررسی کرده است. اومانیسم، فردگرایی، لیبرالیسم، نظریة تکامل طبیعی از جمله مبانی انسان شناختی اخلاق سکولار میباشند. در بحث از اومانیسم، به مسئلة حق و تکلیف و نسبت بین آن دو و نیز از موضوع اخلاق دینی، به نقدهای نفی تکلیف از انسان اشاره گردیده است.
معنای «حق» در نگاه اندیشمندان اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «حق» از مهم ترین مسائل حوزة اخلاق، حقوق و سیاست است. در این زمینه، مباحث مختلفی از جمله معنا و ماهیت حق، انواع حق، منشأ حق و غیره مطرح میشود. در این میان، بحث از معنای حق، به خصوص در نگاه اندیشمندان اسلامی، و به طور اخص در حوزه های فقهی، حقوقی، اجتماعی و سیاسی، یکی از مباحث مهم است. تبیین دقیق معنای «حق» در نگاه اندیشمندان حوزه های مختلف دانش های اسلامی، به خصوص در دانش های حقوق و سیاست، زمینة مناسبی را برای طرح درست و عالمانة مباحث مهم نظام های سیاسی و حقوقی فراهم میآورد.
این نوشتار، با تحقیق در معانی لغوی و اصطلاحی «حق» در علوم گوناگون و دیدگاه های اندیشمندان مسلمان، معتقد است حق به معنی «امتیاز» یا «سلطنت» و «اختصاص» است. قدر جامع همه اینها، نوعی «ثبوت» باشد که به نفع کسی اعتبار و جعل میشود.
اصول نظری حقوق بشر در اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حقوق بشر، رابطه مستقیم با انسان شناسی و جهان بینی نظام های حقوقی دارد. نظام های حقوقی، که رویکرد مادی دارند، با نظام حقوقی اسلام، که دارای بینش توحیدی است، از نظر تشریع حقوق بشر تفاوت اساسی دارد. اصل «حقیقت محوری»، که اساس عقلانیت دینی است، با تأکید بر وجود حقایق عینی و امکان دستیابی به آن، بر اندیشه های نسبیگرایانه حقوق بشر غربی، خط بطلان میکشد. نتیجة اصل «توحید»، حاکمیت حق خدا، به عنوان منشأ حقوق بشر است. اصل «معاد» با طرح جاودانگی روح انسان، انسانی زیستن، روحیه مراقبت در رفتار و تاکید بر پاسخگو بودن انسان در پیشگاه الهی، در تدوین حقوق بشر تاثیرگذار است. اشتراکات و تفاوت های حقوق و تکالیف بشر نتیجه منطقی اصل «حکمت» است. اصل «عدالت» زمینه ساز تحقق جامعه آرمانی و تکامل اجتماعی انسان است. اصل «تلازم حق و تکلیف»، بیانگر رسالت انسان در زندگی اجتماعی است. اصل «کرامت ذاتی» و تشریعی انسان نیز به مثابه موهبت الهی، زمینه اعتلای حقوق بشر را فراهم میسازد.
چیستی تفسیر از نگاه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چیستی تفسیر قرآن یکی از مهم ترین مسائلی است که در حیطة مبانی تفسیر قرار دارد. در علوم قرآن و مقدمات برخی از تفاسیر تعاریفی از تفسیر قرآن ارائه شده است، ولی هیچیک درصدد بررسی دیدگاه خود قرآن دربارة حقیقت تفسیر بر نیامده اند. نوشتار حاضر «چیستی تفسیر» را با رویکردی مصداق شناسانه در قرآن کریم، تحلیل و بررسی میکند. بدین منظور، نخست اثبات میگردد که «تفسیر» در ادبیات قرآن کریم هم مصداق با «تفکر» است و سپس با استنباط و استظهار چیستی تفکر از آیات، چیستی تفسیر شناسایی میشود. تفسیر از نگاه قرآن کریم عبارت است از تبیین نشانه های حق با نشانه های حق تا در عرصة ادراکی شخص تفسیر گر، حق از باطل تبین یابد و علم به حق حاصل آید.
معنا و ماهیت حق
حوزههای تخصصی:
مسئله «حق» یکی از مسائل مهم و شایع عصر ماست؛ عصری که «عصر حق» نام گرفته. این مسئله از مسائل عمده و اساسی علوم سیاست، اخلاق و حقوق به شمار میآید.
اما تحلیل درست مسئله «حق» فرع بر تعیین دقیق معنای آن از میان معانی گسترده اش در لغت و اصطلاحات علوم گوناگون است، و آنچه در این مباحث از لفظ «حق» اراده میشود، معنای آن در ترکیب «حق داشتن» است، نه «حق بودن».
همچنین مباحث گوناگونی درباره «حق» قابل طرح است؛ مانند منشأ حق انسان ها در میان موجودات صاحب حق، معنای «حق»، ماهیت حق، تلازم حق و تکلیف، و اطلاق و نسبیت حق.
این نوشتار پس از ذکر معانی لغوی و اصطلاحی «حق» و تبیین معنای مورد نظر، در صدد تعیین ماهیت حق از میان مباحث مذکور است و حق را دارای ماهیتی دوگانه ـ یعنی تکوینی و اعتباری ـ میداند.
منشأ و خاستگاه حقّ بشر
حوزههای تخصصی:
یکی از جدال برانگیزترین مباحث در حوزه دانش «فلسفه حقوق»، بحث از تعیین «منشأ حق» است. سؤال اصلی در این بحث، این است که چه چیزی موجد حق، به ویژه حقّ بشر و اعتبار آن، میشود؟ در پاسخ به این پرسش، ابتدا باید واژه «حق» را از دو نگاه معرفت شناسانه و هستیشناسانه در حوزه دانش فلسفه حقوق تحلیل نمود، آن گاه به بیان خاستگاه اقسام حق پرداخت.
به لحاظ بعد معرفت شناسانه، به نظر میرسد مفهوم «حق» امری بدیهی و به معنای مجاز بودن در «داشتن یک صفت» و یا «انجام یک عمل یا ترک آن» است.
مفهوم «حق» در نگاه هستیشناسانه، مفهومی فلسفی است، نه ماهوی یا منطقی. این مفهوم درباره انسان از مقایسه رابطه او با کمال واقعی مورد انتظار به دست میآید؛ کمالی که در اثر انجام فعل یا ترک آن و یا داشتن صفت میتواند بدان نایل شود. این مفهوم درباره واجب الوجود، که او هم فاعلی مختار است، از مقایسه وی با هدفش انتزاع میشود. با توجه به اینکه پیدایش حق بر رابطه میان فاعل مختار و هدف مطلوب او مبتنی است، حق را به لحاظ نوع هدف فاعل، میتوان به دو نوع تقسیم نمود: حقّ اصیلِ ذاتی، حقّ تبعی.
چون هدف خدا از آفرینش مخلوقات در این جهان، متعلّق دو نوع اراده تکوینی و تشریعی اوست، هر یک از این دو نوع اراده در خداوند، منشأ پیدایش حقّ اصیل تکوینی و یا تشریعی او نسبت به آفرینش مخلوقات است؛ همچنانکه منشأ هر حق تبعی، حقی اصیل است. حقوقی که به انسان نسبت داده میشود، در یک تقسیم کلی، به «حقوق اخلاقی» و «حقوق قانونی» قابل تقسیم است. منشأ بخشی از حق اخلاقی، اراده تشریعی خدا و منشأ بخشی دیگر اراده تکوینی اوست؛ اما منشأ همه حقوق قانونی، اراده تشریعی خداوند است.