مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
حق اخلاقی
حوزه های تخصصی:
بررسی انواع و اقسام حق یکی از مباحث مهم حوزه شناخت «حق» شمرده می شود. اصولا آیا حق منحصر به نوع واحد است یا انواع مختلفی دارد؟ در صورت منحصر نبودن حق به نوع واحد، ملاک تقسیم بندی آن چیست؟ در یک نگاه کلی می توان یازده نوع تقسیم بندی را برای حق شناسایی کرد و همراه با هر یک از آن تقسیم بندی ها به بیان اقسامی چند از حق پرداخت. در این نوشتار، به برخی از آن تقسیم بندی ها و اقسام آنها پرداخته خواهد شد.
تحلیل معناشناسی «حق»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم فلسفه حق تبیین معناشناختی و نیز بررسی اقسام گوناگون حق است. این مقاله نخست معانی گوناگون حق را بر رسیده و سپس به اقسام آن پرداخته است. حق در لغت به معانی گوناگونی به کار رفته است و معانی اصطلاحی متعددی دارد. در آثار متفکران مسلمان حق به معانی چندی از جمله سلطنت و امر اعتباری ای که اثرش سلطنت است به کار رفته است. برخی آن را دارای ماهیت تکوینی دانسته اند اما برخی دیگر آن را دارای ماهیت اعتباری. متفکران غربی نیز نظریات مختلفی درباره معانی حق ابراز داشته اند عده ای آن را همان سود دانسته اند و برخی آن را شکلی از انتخاب و معانی دیگری نیز بیان شده است. حق تقسیمات گوناگونی دارد از جمله تقسیم حق به حق قانونی و حق اخلاقی؛ در این تقسیم که تقسیم به لحاظ منشاء حق است از قسم دیگر یعنی حق دینی غفلت شده است. تقسیم دیگر حق، تقسیم آن به اهم و مهم است.
مبانی جامعه شناختی مسئولیت اخلاقی در اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئولیتِ اخلاقی، که در معرض بازخواست بودن نسبت به وظایفِ اخلاقی است، در مکتب اسلام، در برابر خداوند معنا پیدا می کند. مهمترین بحث مرتبط با این موضوع، بحث از مبانی نظری آن است. این مبانی شامل مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی، ارزش شناختی و جامعه شناختی است.
هدف این تحقیق، بررسی خاستگاه جامعه شناختی مسئولیت اخلاقی انسان است. از جمله این مبانی، می توان به اجتماعی بودن انسان، اصالت فرد و اعتباریت جامعه، رابطه متقابل فرد و جامعه و قانون مندی امور اجتماعی اشاره نمود. با بهره گیری از مبانی جامعه شناختی و مباحثی چون تکلیف اخلاقی، حق اخلاقی و تلازم آن با تکلیف، همچنین تلازم میان تکلیف و مسئولیت، می توان اصل مسئولیت اخلاقی انسان را برهانی و بر اساس آن تبیین نمود. ابتدا مبانی مرتبط با بحث مسئولیت را استخراج نموده، سپس بر اساس آنها برهانی تنظیم خواهد شد. روش بحث در این پژوهش، روش کتابخانه ای و تحلیلی ـ عقلی به همراه استدلالِ برهانی است.
شأن اخلاقی در آثار آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شأن اخلاقی موجودات، بحثی مهم در فلسفهٴ اخلاق است که امروزه از جنبه های مختلفی بدان توجه می شود. شأن اخلاقی در اصطلاح، همان جایگاه مسؤولیت آفرین موجودات است که در حدود، ثغور و معیار آن، نظریه های متعددی عرضه شده است. اهم نظریات مرتبط با این بحث، عبارت است از:
نظریهٴ انسانیت ژنتیکی، با معیار «وجود انسانی»؛ نظریهٴ فاعلیت اخلاقی، با معیار «فاعل اخلاقی»؛ نظریهٴ احساس محور، با معیار «موجود مدرک»؛ نظریهٴ حیات ارگانیک، با معیار «موجود زنده»؛ نظریهٴ بوم شناسی عمیق، با معیار «موجودات زیست کره»؛ و نظریهٴ رابطه بنیاد، با معیار«موجود دارای روابط اجتماعی یا اکوسیستمی».
این نوشتار با توجه به نظریه های موجود، می کوشد بر اساس آثار و آرای استاد جوادی آملی، معیار «وجود» را حد نصاب شأن اخلاقی موجودات معرفی کند و بر اساس تشکیک در وجود، از تشکیکی بودن شأن اخلاقی موجودات بحث و نتیجه گیری نماید. به نظر می رسد محدودهٴ شأن اخلاقی در این نگاه، بسیار گسترده است؛ از یک سو انسان، و در جانب برتر خدا و ملکوتیان را در بر می گیرد و از سوی دیگر در جانب فروتر حیوانات و حتی گیاهان و در تفسیر عرفانی، همهٴ موجودات را شامل می شود.
انواع حق در دانش فلسفه حق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این نگارش تبیین فلسفی انواع حق به طور مطلق در اولین تقسیمات آن در دانش فلسفه حق است. در این دانش می توان حق را مقسم انواع گوناگون از جهات متعدد قرار داد. این جهات مختلف عبارتند از: 1. منشأ پیدایش حق، 2. ارکان حق، 3. تلازم حق و تکلیف و 4. قابلیت و عدم قابلیت انتقال. مقسم در همه این تقسیمات، مطلق حق، یعنی حق غیرمشروط به قیداخلاقی، حقوقی، سیاسی و غیرآن است. جهت های مذکور موجب اعتبار یافتن 12 نوع حق می شود که به ترتیب عبارتند از: حق اخلاقی و قانونی، حق خدا و غیرخدا، حق اصیل و تبعی،حق ملازم و غیرملازم با تکلیف (یعنی حق ادعا و غیرآن)، حق واجب الاستیفا و غیرواجب الاستیفا و حق قابل انتقال و غیرقابل انتقال. بدیهی است برخی از اقسام حق های گفته شده بدیع می باشد.
ظرفیت نظری رهیافت قابلیت آمارتیا سن برای مقوله شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
رهیافت قابلیت آمارتیا سن، هرچند بحث اولیه خود را از حوزه رفاه و اقتصاد شروع کرده است، ولی به سرعت به دیگر حوزه های دانشگاهی (حوزه های اجتماعی و انسانی) گسترش یافت. این رهیافت در بسیاری از حوزه های تخصصی به کار رفته و کاربردی شده است. با وجود بسط رهیافت «قابلیت» در حوزه های علوم اجتماعی و دانش سیاسی، ورود آن به حوزه شهروندی و بسط نظری آن در این فضا، مهجور واقع شده است.هدف اصلی این مقاله پاسخ به این پرسش است که آیا رهیافت قابلیت، از مؤلفه های لازم برای تدوین یک نظریه شهروندی برخوردار است؟ ازآنجاکه همه سنت های شهروندی دارای دو مقوله حق و مسئولیت هستند، در صورت وجود این دو مفهوم در رهیافت قابلیت به گونه ای که نسبت بین آن ها بتواند رابطه فرد با جامعه و دولت را توصیف کند، می توان ادعا کرد که رهیافت قابلیت آمارتیا سن به صورت بالقوه، مقوله شهروندی را نیز دربر می گیرد. در این مقاله مشخص شده است که این رهیافت با تأکید بر مؤلفه هایی مانند «حق اخلاقی» و «مسئولیت متعهدانه»، از ظرفیت لازم برای تدوین مقوله «شهروندی قابلیتی» برخوردار است.
حقِ اخلاقی: امکان یا امتناع؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد نشان دهد که (1) ”حق“ معنایی اخلاقی نیز دارد؛ و (2) تکالیف اخلاقی به دو دسته تکالیف متناظر با حقِ اخلاقی، و تکالیف غیر متناظر با چنین حقی تقسیم می شوند. حقِ اخلاقی حقی است که از ملاحظاتی اخلاقی نشأت می گیرد و بیانگر یا مبرز این ملاحظات است. برای استدلال به سود این مدعیات دست کم دو راه وجود دارد: یکی بررسی مبانی توجیهی حق و نشان دادن اینکه توجیهی که به سود برخی از حقوق وجود دارد توجیهی اخلاقی است (بخش 2) و دیگری بررسی نقش، جایگاه و کارکرد حق در اخلاق و گفتمان اخلاقی (بخش 3).
تبیین جایگاه حق اخلاقی در تحقق حقوق قانونی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
297 - 334
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی پژوهش حاضر تبیین مفهوم حق اخلاقی و بررسی نسبت میان حق قانونی و اخلاقی با تاکید بر منظومه حقوق شهروندی است. ضمن بررسی مبانی حق اخلاقی از منظر دو ایده اخلاق کانتی و حقوق طبیعی به این پرسش خواهیم پرداخت که چگونه می توان بر مبنای تبیین فلسفه حق به سمت تحقق نوعی اخلاق گرایی در حوزه امورات شهروندی حرکت نمود تا از دل تحقق همین منظومه اخلاق گرایی، امکان اجرای بهینه و موثر رویکردهای قانونی و حقوقی بیشتر فراهم گردد و شهروندان به جای احساس اجبار در اطاعت از قانون، اخلاقاً خود را مکلف به تبعیت از قانون بپندارند؟ یافته های این پژوهش که به شیوه توصیفی و تحلیلی جمع آوری شده است، قائل بوجود حق اخلاقی و بر این باور است که اشخاص زمانی رفتار خویش را با قاعده هم سو می کنند که الگوی اخلاقی را بمثابه یک استاندارد رفتاری ببیند، بنابراین فرضیه نوشتار حاضر آن است که با تلقی حقوق شهروندی بمثابه حقوقی اخلاقی و با توجه به ارزش های درونی شکل گرفته و تایید شده در قالب حقوق شهروندی، می توان مشروعیت هنجارهای قانونی را بدلیل برخورداری از این خصیصه یعنی همسو بودن با اخلاق پذیرفت و در اطاعت و وفاداری به قانون عنصر تکلیف را با اجبار و کاربست ضمانت اجراهای خرد و کلان جایگزین کرد که در عمل به ارتباطی دوسویه میان دولت و شهروند می-انجامد. .
جایگاه حق سرگرمی در منظومه حقوق اخلاقی انسان از نگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
201-217
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت فناوری و پدید آمدن سرگرمی های جدید و اهمیت یافتن سرگرمی در سبک زندگی انسان امروزی، سرگرمی به عنوان یک حق برای بشر و نه صرفاً یک فعالیت اختیاری مطرح شده است. اینکه سرگرمی از منظر اسلامی یک حق برای انسان محسوب می شود یا خیر و اینکه در صورت وجود این حق، جایگاه آن در منظومه حقوق اخلاقی انسان چیست، از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی به دنبال روشن ساختن این جایگاه است. در این پژوهش، این نتایج حاصل شد که از منظر اسلامی، سرگرمی یک حق در منظومه حقوق اخلاقی انسان محسوب می شود و این حق، یک حق فطری و ازجمله حقوق طبیعی انسان است؛ بنابراین نیاز به سرگرمی یک نیاز توهمی و القایی نیست و ریشه در طبیعت انسان دارد و جایگاه آن تا جایی است که به مسئولیت های اساسی انسان، ازجمله مسئولیت های کاری، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و در رأس آن ها مسئولیت های دینی آسیب نزند و موجب تجدیدقوا برای این مسئولیت ها شود.