۱.
کلیدواژهها:
انوری نوستالژی غزل نومیدی اعتراض آرمان خواهی
انوری از نخستین شاعرانی است که غزل عاشقانه را به معنای متداول آن سروده است. او شرایط زندگانی خاص و تلقی و تعریف ویژه ای از عشق و مناسبات عاشقانه دارد که بر نگرش تغزلی انوری تأثیر نهاده؛ هم چنین نقشی تعیین کننده در تکوین محتوا و ابعاد و جزئیات غزل وی ایفا نموده است. ناکامی های عشقی و محرومیت هایی را که انوری در دنیای عاشقانه تجربه کرده، برآیندی از زندگیِ توأم با دشواری و تنگناهای معیشتی وی می توان ارزیابی نمود. این احوال، غزل انوری را با نظام و هنجارِ معنایی خاصی درآمیخته و غالباً محتوایی نومیدانه و حسرت بار به آن بخشیده است. در متنِ نومیدی و حسرت مندی انوری، نشانه هایی از اعتراض و شکوه و بیزاری و نیز آرزو و آرمان خواهی وجود دارد که می توان آن ها را تجلیاتی از نوستالژی در کلام وی تعبیر کرد. در این نوشتار، نمودها و جنبه های این تجلیات مورد بررسی قرار گرفته؛ همزمان، ابعادِ دشواریِ معیشت و محرومیتِ عاطفی و عشقی انوری به عنوان خاستگاه و زمینه های نوستالژی در غزل او، مورد تبیین و تحلیل قرار گرفته است. انوری از نخستین شاعرانی است که غزل عاشقانه را به معنای متداول آن سروده است. او شرایط زندگانی خاص و تلقی و تعریف ویژه ای از عشق و مناسبات عاشقانه دارد که بر نگرش تغزلی انوری تأثیر نهاده؛ هم چنین نقشی تعیین کننده در تکوین محتوا و ابعاد و جزئیات غزل وی ایفا نموده است. ناکامی های عشقی و محرومیت هایی را که انوری در دنیای عاشقانه تجربه کرده، برآیندی از زندگیِ توأم با دشواری و تنگناهای معیشتی وی می توان ارزیابی نمود. این احوال، غزل انوری را با نظام و هنجارِ معنایی خاصی درآمیخته و غالباً محتوایی نومیدانه و حسرت بار به آن بخشیده است. در متنِ نومیدی و حسرت مندی انوری، نشانه هایی از اعتراض و شکوه و بیزاری و نیز آرزو و آرمان خواهی وجود دارد که می توان آن ها را تجلیاتی از نوستالژی در کلام وی تعبیر کرد. در این نوشتار، نمودها و جنبه های این تجلیات مورد بررسی قرار گرفته؛ همزمان، ابعادِ دشواریِ معیشت و محرومیتِ عاطفی و عشقی انوری به عنوان خاستگاه و زمینه های نوستالژی در غزل او، مورد تبیین و تحلیل قرار گرفته است.
۲.
کلیدواژهها:
شفیعی کدکنی طنز سازوکارهای طنزپردازی
طنز به عنوان یکی از گونه های شوخ طبعی در بیان احساسات ادبی، ابزاری است که با تکیه بر خلاقیت و با پشتوانه ی تفکر و تأمل، واقعیت و حقیقت مسایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و انسانی را آن چنان به تصویر می کشد که هیچ ابزار دیگری قادر به انجام آن نیست. شفیعی کدکنی از جمله شاعرانی است که شعرش ظرفیت و ظرافت های خاصی را در خود گنجانده است و یکی از این نوع سازوکارهای ادبی او در اشعارش، پرداختن به طنز و طبع آزمایی در این زمینه است که به تعهد او در برابر جامعه برمی گردد و این متعهد بودن یکی از اصول بنیادین شاعران جریان سمبولیسم اجتماعی است. طنز شفیعی در گذر زمان، جنبه ای انسانی با پشتوانه ای فلسفی به خود می گیرد که ناشی از آگاهی و شناخت او نسبت به جامعه و زمانه است. هدف این نوشتار، پرداختن به طنز او و شگردهایش، همچون بهره گیری از عناصر ملّی، دینی و طبیعی، طنز عارفانه و به کارگیری آرایه های ادبی در شعر اوست تا نشان دهیم که طنز او علی رغم خفیف بودن، با به کار گیری این روش ها بسیار تأثیرگذار بوده و برجستگی خاصی به شعر او بخشیده است.
۳.
کلیدواژهها:
سبک زنوزی فانی ریاض الجنه
میرزا محمّد حسن زنوزی خویی، عالم، شاعر و متکلّم برجسته از سادات زنوز است. وی سر منشأ یکی از خاندان های علمی و از پیشروان عصر شکفتگی فرهنگی خوی محسوب می شود. میرزا محمّد حسن بعد از کسب علوم مقدماتی از پدر خویش و تحصیل در تبریز، عتبات و اصفهان و مشهد، مقارن با حکومت حسین قلی خان دنبلی که سال های طلایی علم و ادب در خوی بود، به زادگاه خود بازگشته و از شخصیّت های علمی مسلّم شناخته شده است. وی نویسنده ای برجسته و شاعری توانا بود و کتاب تاریخی ریاض الجّنه را که یکی از شاهکارهای بدیع و دایرهالمعارف علمی با نثر شاعرانه است، در هشت روضه، تألیف کرده است؛ همچنین دیوان شعر وی که با تخلّص فانی شناخته می شود به جهت احاطه به علوم اسلامی، مباحث فلسفی، عرفانی، منطق و حکمت از توانمندی ادیبانه برخوردار است. این مقاله با بررسی سبک این دو اثر شهیر و عالمانه، این پرسش را طرح می کند که نویسندگی و شاعری وی چه جایگاهی در این دوره داشته است و آثار وی ماحصل چه برجستگی هایی است. می توان گفت که آثار فانی خویی با تصویرپردازی نو و شیوه ی سخن تازه و بهره گیری از جلوه های تأثیرگذار در لابلای تحوّلات اجتماعی، آیینه ی تمام نمای اوضاع ادبی ایران در دوره ی قاجار است.
۴.
کلیدواژهها:
افسر کرمانی شعر سده 13 خوشنویسی سبک بازگشت سبک هندی
افسر کرمانى ، مهدی قلى ، ادیب ، شاعر و خوشنویس نیمه ی دوم سده ی 13 ق در 1295 ه . ق در کرمان زاده شد و نزد بزرگان آن جا علوم دینى ، حکمت ، منطق و کلام آموخت . به سبب آوازه ی شعر و ادب خویش به دربار ناصرالدین شاه راه یافت و پس از خواندن قصیده ای در حضور شاه ، از وی لقب «افسر الشعراء» گرفت . افسر، شاعر دربار و مداح ناصرالدین شاه نشد و به کرمان بازگشت و گاه به انتقاد از سلطان نیز پرداخت. او حتى در قصیده ای که در ستایش از ناصرالدین شاه سروده ، از اوضاع نابسامان اجتماعى و تنگدستى مردم انتقاد کرده است. اگرچه افسر را از هواداران سبک بازگشت ادبى و از جمله کسانى دانسته اند که کوشیده است شعر فارسى را از قید سبک هندی رهایى بخشد و به راه پیشینیان بازگرداند؛ امّا در اشعار وی گاه تأثیرات سبک هندی نیز دیده مى شود. مضمون قصاید وی یا وصف طبیعت است و یا ستایش پیامبر (ص ) و اهل بیت و بیش از همه حضرت على(ع) و امام مهدی (عج ) و گاه در آن ها به آیات قرآن ، احادیث و روایات نیز اشاره شده است . برخى از اشعار او نیز رنگ کلامى - عرفانى با دیدگاه وحدت وجودی دارد و در برخى موارد یادآور اشعار ملاهادی سبزواری است. نمونه هایى از خط نسخ ، شکسته و نستعلیق افسر همراه با نثر مسجع وی که به شیوه ی قائم مقام فراهانى است ، در آغاز دیوان آمده است . در این مقاله بر آنیم تا ضمن معرفی افسر کرمانی، جایگاه سبکی او را نشان دهیم.
۵.
کلیدواژهها:
اقتباس ادبیات سینما تاریخ جهانگشا خروج تارابی
امروزه اقتباس از آثار ادبی یک اصل مهم و ضروری به حساب می آید. آثار گران ارج ادبیات پارسی، چه ادبیات کلاسیک و چه ادبیات معاصر، آثاری هستند که می توانند برای اقتباس مورد استفاده قرار گیرند؛ امّا این آثار برای اقتباس کمتر مورد توجه قرار گرفته و مغفول مانده اند. این اقتباس ها از یک سو زمینه ساز معرفی هر چه بهتر این آثار هستند و از سویی دیگر، این آثار باعث هر چه غنی تر شدن فیلم ها می گردند. یکی از این آثار که می تواند مورد توجه قرار گیرد، کتاب گران بهای تاریخ جهانگشای جوینی اثر عطاملک جوینی است. در این نوشتار تلاش شده است تا یکی از وقایع تاریخی این کتاب، یعنی «خروج تارابی» برای اقتباس مورد بررسی قرار گیرد. برای همین با روش توصیفی و تحلیلی این داستان مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از این واقعه ی تاریخی که دارای عناصر روایت، کشمکش، تعلیق، بحران، شخصیت ،گفتگو و... است، می توان با یک اقتباس آزاد، فیلم بسیار خوبی ساخت.
۶.
کلیدواژهها:
سبک شناسی انتقادی نقد بیمار
نوشتار حاضر که در حوزه ی مطالعات نقدپژوهی قرار می گیرد، به نقدِ «نقدی بر کتاب سبک شناسی انتقادی » (پورمظفّری، 1396) می پردازد. هدف نویسنده ی مقاله ی مذکور، زبان مقاله، شیوه ی گزینشی و آن هم معیوب، سوگیرانه و غیر منصفانه در نقد و داوری مبانی نظری سبک شناسی انتقادی و ارجاعات نادرست و مغشوش نویسنده به رساله ی دکتری دُرپر (درپر، 1390) از جمله موارد قابل تأمّلی است که خواننده بر مبنای آن می تواند میزان اعتبار نقد مذکور را ارزیابی کند. نویسنده ی مقاله ی مزبور که از آوردن «شواهد عینی» برای رسیدن به هدف خود عاجز بوده، علاوه بر مُثله کردن متن و ارجاعات مستند کتاب « سبک شناسی انتقادی» (دُرپر، 1390) در حدّ وسیع، از مؤلّفه ی «تکرار» برای تأثیر بر مخاطب و «ایجاد باور» در او به اندازه ای سود جسته است که از حیث زبان نوشتار و شیوه ی بیان در حوزه ی مطالعات نقدپژوهی قابل تأمّل است؛ بسآمد واژه های سرقت، انتحال، اخذ و اقتباس، رونویسی، کپی، جعل، نسخه برداری، استنساخ، وصله پینه، ناراستی ها، بی صداقتی ها و... با صفاتی مانند «ناشیانه، به وفور، ناروا، ناموجّه و...» و نیز اسنادها و گزاره های بسیاری که با همین واژگان ساخته است، به نظر می رسد با یک دوره از مقاله های نقد پژوهش های مربوط به ادبیات فارسی (منتشرشده در یک فصلنامه ی تخصصی نقد کتاب) برابری کند؛ لذا «نقدی بر کتاب سبک شناسی انتقادی» را می توان آغازگر و یا اشاعه دهنده ی نحله ای از نقد، به نام «نقد بیمار» دانست.