مطالب مرتبط با کلیدواژه

دیستوپیا


۱.

پاندمی کرونا به مثابهٔ یک جنگ آشکار نادیدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۶۸۳
با سرعت انتشار بی سابقه و تداوم غیرقابل تصور در به چالش کشیدن تعاملات کوچک و کلان انسانی، ویروس کوید 19 اکنون به دغدغه ای مهم برای متخصصان و همچنین مردم عادی در سراسر جهان تبدیل شده است. ویروس کرونا نه تنها سلامت انسان ها را به خطر انداخته، بلکه حتی زیست جهان انسانی را مختل کرده است. فواصل زمانی وقوع پاندمی ها در حال کاهش است و در عین حال، هر بار بر شدت و قدرت ویرانگری هر پاندمی جدید افزوده می شود. این بدان معناست که عالم بشری تنها از طریق ویروسی مشخص تهدید نمی شود، بلکه در حال تجربهٔ روند ویرانگر پاندمی های تشدید شونده است. این مقاله تلاش دارد تا با این پدیده از منظری میان رشته ای مواجه شود. آنچه در اینجا ادعا شده این است که پرسش ها فقط زمانی پاسخ های مقتضی را خواهند گرفت که به واقعیات مربوط به منشأ این ویروس توجه شود. ویروس کرونا معلول علت یا علل معینی نیست، بلکه در بطن عالم زندگانی بشر، که شامل «طبیعت» هم می شود، نشانه ای است که بر اختلالی قابل توجه، اما اغلب نادیده گرفته شده، در عالم انسانی دلالت دارد. در عالمیت تکنیکی شدهٔ دوران مدرن جنگ افزار تکنولوژیکی منشأ پاندمی ها و ویروس هاست. به عبارت دیگر، در جهان تکنولوژیکی هم طبیعت و هم زیست جهان انسانی به نحوی نظام مند تخریب و مختل شده اند.
۲.

بررسی و تحلیل نقش سینما در انتقاد از شهر سازی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینما شهرسازی مدرن معماری مدرن دیستوپیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۹۲
این مقاله حاصل پژوهشی در "چگونگی نقش سینما در انتقاد از شهرسازی مدرن"  است. در این تحقیق، با روش تحلیلی و توصیفی با تکیه بر روش نشانه شناسی لایه ای ( تحلیل فیلم با دیدگاه محور همنشینی 1 لایه های متن 2 ، بافت 3 ، بینامتن 4 ، رمزگان 5 و رسانه ها 6 ) و تحلیل سه گانه اروین پانوفسکی 7  ( ادراک اولیه ،ادبیات موضوع و هرمنوتیک 8 ) در تمامی لایه های همنشین مفاهیم بازشکافت شده اند. سینما در فرآیند انتقاد از جریان مدرنیته در ژانر کمدی سیاه،            نشانه های تلخ مدرنیته، نوستالژی شهری، استفاده از پلان شهری و همچنین ارائه یوتوپیا 9 و دیستوپیا 10 ی شهری ابراز وجود نموده است. فرایند حاصل از تحقیق به این نتیجه دست یافته است که اگر چه معماری و شهرسازی مدرن تبلور جریان مدرنیته بوده اند، اما سینما همچون اکثر هنرها منتقد شهر سازی مدرن بوده و عناصر مشخصه فضاهای معماری و شهرسازی در تجلی معنا و مفاهیم انتقادی
۳.

بازنمایی شهر در رمان های فارسی دهه 40(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تهران شهر رمان مسائل اجتماعی دیستوپیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۷۰
پرسش اصلی مقاله این است که تهران چگونه در دهه ۴۰ از خلال رمان ها تصویر شده است؟ و به طورکلی شهر تهران حول چه مضامینی و چگونه صورت بندی شده است؟ شش رمان شهری در سالهای دهه ۴۰بر اساس روش تحلیل کیفی مطالعه شده اند. تصویر شهر به عنوان نماد مدرنیته تحول یابنده با عناصر دیستوپیایی اش برجسته شده است، در همه این رمانها، شهر پلید، فرد معصوم را به آدمی بی عاطفه و دلال و در عین حال دلزده و ناراحت تبدیل می کند. ما این مطالعه را با کشف پنج مضمون اصلی شرح خواهیم داد: فضاهای شهری، گروه های اجتماعی، روابط انسانی، مسائل اجتماعی و نگرش ها و افکار شهری. در میان این مضامین فضاهای سرخوشانه چون خیابان نقشی کلیدی در بازنمایی شهر داشته است و از سویی دیگر فضاهای رنج چون بیمارستان و تیمارستان نیز صورتی دیگر از شهر را تجسم بخشیدند. این وجوه دوگانه شهر یعنی سرخوشی و رنج در سایر مضامین تکرار شده است و درمجموع فردی که درگیر شهر می شود را در تناقض هایی بی پایان گرفتار می سازد.
۴.

بررسی تطبیقی مؤلفه های ادبیات دیستوپیایی در رمان های تهران مخوف و سرگذشت ندیمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیستوپیا پلیدشهر ادبیات تطبیقی تهران مخوف سرگذشت ندیمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۴۷
«دیستوپیا» (Dystopia) به مفهوم مکانی خیالی است که در آن مردم زندگی غیرانسانی و اغلب ترسناک دارند. زمینه های ظهور دیستوپیا که به آن ادبیات پلیدشهری نیز گفته می شود، آثاری هستند که با بدبینی مفرط به واقعیت زندگی انسان در دنیای معاصر نگریسته اند. این ژانر ادبی افزون بر آنکه نشان دهنده نارضایتی و انتقاد از زمان حال است، تأثیرات خطرناک ساختارهای سیاسی و اجتماعی را بر آینده بشریت بررسی می کند. در جستار حاضر دو نمونه از آثار پلید شهریِ دو فرهنگ متفاوت ایرانی و امریکایی؛ یعنی رمان های «تهران مخوف» از مرتضی مشفق کاظمی و «سرگذشت ندیمه» از مارگارت اتوود، مورد بررسی و تطبیق قرار گرفته است. نگارندگان به روش توصیفی- تحلیلی به کشف و تطبیق مؤلفه های پلیدشهری در دو اثر پرداخته اند و سعی کرده اند به این پرسش ها پاسخ دهند که مهم ترین مؤلفه های دیستوپیا در دو رمان تهران مخوف و سرگذشت ندیمه کدامند؟ و این دو اثر در زمینه پلید شهر چه اشتراکاتی دارند؟ مرتضی مشفق کاظمی و مارگارت اتوود در رمان خود با نمایش زندگی شهری و چهره شهری که در آن پلیدی و وحشت حاکم است، هویت ملی، ساختار دولتی و تغییرات اجتماعی را به چالش می کشند. در نهایت، باتوجه به به بررسی و تطبیق دو رمان روشن شد که مواردی مانند فساد در ساختار سیاسی و جامعه توتالیتری، تکنیک های کنترل و پروپاگاندا، جنگ و کودتا، انطباق اجتماعی و مسأله زنان از مهم ترین مؤلفه های پلیدشهری در این دو اثر منتخب به شمار می روند.
۵.

واکاوی جامعه شناختی پیامدهای مهاجرت جمعیّت های مهاجر و دیاسپوریک در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان اثر بهروز بوچانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات سیاسی مهاجرت زندان هتروتوپیا دیستوپیا انسانیت زدایی خودکشی کایریارکال هیچ دوستی جُز کوهستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۴
بهروز بوچانی پناهجوی کُرد ایرانی از نویسندگان معاصر است که نگارۀ ادبیاش معطوف به تصویرسازی بحرانهای انسانیِ برآمده از مهاجرت به دنیای غرب و مواجه شدن با واقعیت وارونۀ ناهمگون با پندارۀ خود از جهان مقصد بهعنوان آرمانشهر و پدیدار شدن در رُخنمود ویرانشهر است. رمان هیچ دوستی جُز کوهستان که برونداد تراژدیِ مرگ انگارههای انسانِ مهاجر در دستیابی به یوتوپیا و تباهی رؤیای ساخت- یافته از انگارۀ غربنگری بهمثابۀ پناهگاه اَمن در گریز از ناَامنیهای سیاسی- اجتماعی سرزمین مادری است، روایتی رئالیستی از تباهی زندگی مردمی است که سرنوشتشان در گردابۀ طرد و دیگرستیزی در جامعۀ مقصد، به زندان و پایمال شدن حقوق و کرامت انسانی و بیخویشتنی و هژمونی سیستم کایریارکال در جهت سایه گستردن بر ارادۀ زندانی میانجامد. از آن روی که تاکنون جستار مستقلی به بررسی پیامدهای مهاجرت جمعیتهای دیاسپوریک و مهاجر در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به بررسی این پدیده در این رمان بپردازد. مسألۀ بنیادین پژوهش حاضر این است که پیامدهای مهاجرت جمعیتهای مهاجر و دیاسپوریک، چگونه و در چه قالبهایی در این رمان، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مُبتنی بر بررسیِ جامعهشناختیِ پیامدها و بحرانهای برآمده از مهاجرت در این رمان بهره گرفته است. محبوس شدن در زندان و زیستن در فضای هتروتوپیک و دیستوپیایی ، افسردگی و اقدام به خودک شی و بی ارادگی در سیستم کایریارکال از پربسامدترین برآیندهای مهاجرت گروه های دیاسپورایی و مهاجر در رمان هیچ دوستی جز کوهستان است که با رویکرد تاریخی سیاسیِ همه سونگر ، روایتگر رنجی جانکاه و برآمده از دگرگیسیِ یوتوپیا به دیستوپیا و محکومیت به زیستن در زندانِ محصور در هتروتوپیا در فرایند تبدیل مهاجر به سوژۀ تحت انقیادِ سیستم کایریارکال است