مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
معماری مدرن
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در سه بخش ارائه می شود. در بخش نظری سعی خواهیم کرد به موضوع مدرنیزاسیون و مدرنیزاسیون معماری با معنی کلی آن و مدرنیزاسیون معماری در ایران با معنی خاص آن با تکیه بر ویژگی های سیاسی، اجتماعی ـ تاریخی اواخر دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی دوم بپردازیم. بررسی نقش جامعه ایرانیان ارمنی در فرآیند هنری و فنی هم در این بخش ارائه خواهد شد. قسمت دوم مقاله به تاثیر تحولات سیاسی ـ اجتماعی در معماری پایتخت و در حیطه ابنیه دولتی و خصوصی اختصاص خواهد داشت. هم چنین چگونگی ایجاد بناهای خصوصی و بافت فرهنگی ـ اجتماعی ساکنان این ابنیه از نظر شکل گیری طبقات جدید و پاسخ گویی به نیازهای برخاسته از سبک زندگی نوین از منظر انسان شناسی، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. معرفی چند معمار ارمنی که توانسته اند با درک نیازهای خویش دست به خلق آثار معماری به عنوان یادگارها و انعکاسی از تحولات فرهنگی روزگار خود بزنند قسمت سوم و پایانی تحلیل ارائه شده در مقاله را تشکیل می دهد.
تاثیر معماری بر رفتار و انگیزش)مقایسه تاثیر معماری بر رفتار و انگیزه ساکنان ساختمانهای مدرن(آپارتمان و سنتی)
حوزههای تخصصی:
از شاخص ترین سوالاتی که برای معماران به هنگام طراحی ساختمان پیش می آید این است که آیا معماری می تواند به ساکنان یک ساختمان انگیزه های مثبت القا کند؟ به زبان دیگر، آیا معمار یک ساختمان می تواند به صورت غیرمستقیم برای ساکنان آن، تبدیل به عاملی محرک در جهت مثبت شود؟ و یا آیا معماری یک ساختمان می تواند به خودی خود به ساکنان آن کمک کند به سرعت عامل انگیزشی موثری را در خود بیابند؟ سوال اصلی در این حوزه این است که آیا معماری می تواند تغییر رفتار در ساکنان یک سازه را در جهت مثبت عامل شود؟ همانطور که می دانید، انگیزه چیزیست که به توانایی ترغیب ساکنان به انجام یک رفتار تازه نیازمند است. در جایگاه یک معمار، ساختمان شما نیاز به یافتن راه هایی برای ترغیب ساکنان و آگاهی از زمان مناسب برای جلب توجه و مداخله دارد. معنی این حرف، توانایی دیدن و شنیدن الگوهای رفتاری ساکنان و کشف احساسات و عواطف آن ها یا سطح انگیزه شان است. در نهایت، زمان بندی همه چیز است و این چیزیست که شما باید یاد گرفته و در استراتژی طراحی خود لحاظ کنید. سپس باید توجه ساکنان ساختمان را جلب کنید و دقت کنید که اعمال تغییرات مثبت در آن ها، موضوعی دیگر است. تا حد ممکن پتانسیل تاثیرگذاری را در طرح خود افزایش دهید. در این مرحله شاید مفهومی مانند امکان تغییرات فیزیکی بی درنگ با توجه به پیشرفت های تکنولوژیک، اندکی زیاده روی به نظر برسد؛ اما برای مثال می توان با آگاهی از حس و حال ساکنان، با ایجاد تغییرات هوشمندانه و موثر در نورپردازی و مواردی مانند آن، احساسات بهتر و موثرتری را به آن ها القا کرد.
تداوم فضایی در معماری معاصر ایران بررسی میزان تأثیرپذیری معماری معاصر ایران از معماری غرب و معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
52-67
حوزههای تخصصی:
تداوم فضایی و به طور خاص تداوم میان بیرون و درون مفهومی است که بشر از ابتدا به دنبال تجلی آن در آثار معماری بوده است. در هر دوره از تاریخ معماری شاهد ظهور اصولی جدید هستیم که سعی در برقراری تداوم فضایی به شکلی مناس بتر از قبل دارند. رد پای این اصول را می توان در عصر حاضر و در آثار معماران مدرن نیز پیگیری کرد. پیشرفت فناوری، رهایی معماران از قیدوبند اصول کلاسیک گذشته و بسیاری از عوامل دیگر موجب شد که عالی ترین نوع تداوم فضایی در این دوره به ظهور برسد. در معماری سنتی ایرانی نیز توجه به تداوم فضایی قابل درک است و مانند سیر تاریخی معماری جهان برای رسیدن به تداوم بیشتر میان فضا، در این نوع معماری نیز شاهد تلاش برای برقراری تداوم مناس بتر میان فضاها هستیم، اما برخلاف تداوم در معماری مدرن که بیشتر به دنبال تداوم بصری و فیزیکی است. تداوم فضایی در معماری ایرانی یک حرکت روحانی و معنوی است. بر همین اساس موضوع موردبررسی این مقاله آن است که ببیند معماری معاصرا یران ب هعنوان وارث گذشته پربار خود، درزمینه برقراری تداوم فضایی تا چها ندازها صول معماری سنتی ایرانی را ارتقا بخشیده و از سوی دیگر تا چه حد از معماری مدرن متأثر بوده است
مطالعه ی تطبیقی معماری پایدار خانه های سنتی و مدرن شهر تبریز از منظر تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در معماری، طراحی و ساخت بناهای سنتی و بومی، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر همچون جریان هوا، نور و حرارت آفتاب در ساخت و سازها مدنظر سازندگان بوده است. سوال اصلی تحقیق این است که معماری خانه های مدرن و سنتی شهر تبریز از منظر تعاملات اجتماعی مناسب طراحی شده است؟ روش پژوهش حاضر بصورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. از ابزار و تکنیک دلفی در پیمایش ها جهت پاسخ به سؤالات تحقیق و برای نتیجه گیری های آماری و ارائه مستندات برمبنای هدف از نرم افزار SPSS استفاده شده است. حجم نمونه آماری پژوهش حاضر مشتمل بر 50 نفر در قالب 20 نفر دانشجویان دکترای معماری، 5 نفر اساتید معماری، 20 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی و 5 نفر از متخصصین فرهنگی و اجتماعی خواهد بود که بر اساس روشهای آماری نتایج استخراج و ارایه می گردد. برای پایایی سوالات از آلفای کرونباخ استفاده شد. هدف از این پژوهش مطالعه معماری پایدار خانه های مدرن و سنتی تبریز از دیدگاه تعاملات اجتماعی می باشد. با توجه به یافته های تحقیق این نتیجه به دست آمد که رابطه معناداری بین معماری مساکن و تعاملات اجتماعی وجود دارد که در طراحی خانه های سنتی تبریز به این مورد بیشتر از طراحی خانه های امروزی تبریز توجه شده است. بنابراین باید در معماری و طراحی خانه های معاصر تبریز باید مولفه ها و جنبه های اجتماعی مورد نیاز استفاده کنندگان و کاربران باید درنظر گرفته شود.
تحلیل محتوای رویکرد مجله آپوزیشنز نسبت به تئوری معماری پس از مدرنیسم (1984-1973)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بی گمان جریان مدرنیسم در اواخر سده بیستم با نقدهای بسیاری در نشریه های معماری روبه رو بوده است. این نقدها هم موجب شکل گیری معماری پست مدرن بوده اند و هم دیگر جریان های هوادار مدرنیسم را نمایندگی کرده اند. مجله آپوزیشنز به عنوان معتبرترین مجله معماری، در اواخر سده بیستم نویسندگان و نقدهای گوناگونی از هر دو طیف را در بر گرفته است. با طرح این «پرسش» که «مجله آپوزیشنز در طول سالیان نشر خود چه رویکردهایی از نقد مدرنیسم را نمایندگی می کرده است؟» تلاش می شود تا جایگاه آپوزیشنز در مسیر شکل گیری تئوری معماری پس از مدرن مورد مطالعه قرار گیرد. می توان این «فرضیه» را مطرح کرد که آپوزیشنز با طیف گسترده نویسندگان، که هرکدام بعدها از سردمداران شکل های مختلف تئوری معماری پس از مدرن بوده اند («پیتر آیزنمن»، «کِنت فرامپتون»، «رِم کوله اس»، «رافائل مونئو»، «دنی س اسکات براون»، «مانفردو تافوری»، «برنارد چوم ی» و دیگ ران)، می تواند نمونه خوبی برای ارزیابی جریان حاکم بر تئوری معماری در آن دوره مهم باشد.هدف پژوهش: عبارت است از واکاوی اندیشه های منتقدانی که در یک بازه زمانی تأثیرگذار، تئوری معماری پس از مدرن را رقم زده اند.روش پژوهش: چارچوب نظری مقاله به کمک شیوه استدلال منطقی به نگارش درآمده و برای تحلیل یافته ها از نمونه گیری «تمام شماری» در روش پژوهش «تحلیل محتوا» استفاده شده است.نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت آپوزیشنز تعاملی دوسویه با جریان های تئوری معماری پس از مدرن و نقشی اثرگذار بر شکل دادن به آنها داشته است. تلاش برای تئوری پردازی - و نه تاریخ نگاری معماری - با رویکردی تفسیری در تحلیل جریان های روز معماری ناشی از اهمیت چنین نقشی برای نویسندگان آپوزیشنز است. در سال های میانی انتشار مجله، نئومدرنیست ها و ستایش از اقتصاد آزاد، جهانی سازی و تکنولوژی بیشتر به چشم می خورد، ولی در سال های ابتدایی و انتهایی، به تأثیر از رویکرد منطقه گرایی انتقادی پست مدرنیست ها واژه های زیرمتن گرایی، فرهنگ و جامعه، کلیدواژه های آپوزیشنز را شکل داده اند.
امکان زندگی معنادار در کلان شهرهای جدید با تأکید بر معماری مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
186 - 218
حوزههای تخصصی:
با سقوط تفکر پوزیتیویستی و اهمیت یافتن ارزش ها، بحث از معنای زندگی به عنوان موضوعی مستقل در فلسفه مطرح شده است؛ اما معنای زندگی همواره دغدغه روزمره انسان بوده است. زندگی روزمره انسان مدرن در کلان شهرها می گذرد و معنای زندگی برای او تحت تأثیر ساختارهای کلان شهر متحول می شود. بنابراین، جستجوی معنای زندگی مدرن باید چگونگی تأثیرپذیری انسان از ساختارهای کلان شهر را مورد توجه قرار دهد. در این مقاله به سراغ معماری، یکی از مؤلفه های مهم زندگی کلان شهری که چهره ظاهری شهرها را به شدت تحت تأثیر قرار داده رفته ایم تا با بررسی تحولات و ویژگی های سه عنصر معماری یعنی خانه، خیابان و شیشه، به سؤال «معماری مدرن دارای چه ویژگی هایی است و این ویژگی ها چگونه بر معنای زندگی تاثیر می گذارند؟» پاسخ دهیم. روش تحقیق منطبق بر روش کتابخانه ای و شیوه بحث، تحلیلی بوده است. یافته ها نشان دادند که عناصر معنایی ذیل هر مؤلفه، به غایت مشترک یا متعلق به نیای مشترکی هستند. به این ترتیب معلوم شد که معماری مدرن در کلان شهرها به طور کلی ویژگی های مشابهی دارد که چالش درباره معنای زندگی را بیش از هر چیز معطوف به ازخودبیگانگی و شیءوارگی، تنهایی، درک سطحی و کم عمق، عدم آرامش و امنیت می کند.
بررسی تطبیقی تزئینات نما؛ عاملی در درک مقیاس، عملکرد و بیان سازه ای (مطالعه موردی: دوره مدرن و پست مدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
33 - 44
حوزههای تخصصی:
تزئین، در درک مخاطب از مقیاس (ابعاد) بنا، عملکرد آن و راستای انتقال نیروها جایگاه ویژه ای دارد؛ به طوری که مقدار تزئین به کاررفته، محل قرارگیری و ارتباط با اجزاء بنا، آن را به عنصری تأثیرگذار در تاریخ معماری تبدیل کرده است. این موضوع که آیا تزئین می تواند در درک مخاطب نسبت به فهم عوامل فوق تأثیرگذار باشد، جای پرسش است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. معماری مدرن اولیه، با داشتن رویکردی ارگانیک نسبت به تزئینات، موجب وحدت آن با مصالح شده است و در راستای افزایش بروز مؤثر سه شاخصه مدنظر این مقاله قرار دارد. در معماری مدرن اروپا، با حذف تزئینات بر وضوح مقیاس بنا، شفافیت عملکردی و وضوح در بیان سازه ای در اکثر آثار آن دوره تأکید شده است. در معماری پست مدرن، با قطع ارتباط پوسته تزئینی با فضای داخل و جهت گیری جداره تزئینی به محیط و تأثیر از آن، رویکردی متفاوت و برعکس نسبت به دو دوره قبل مشاهده گردید.
بررسی و تحلیل نقش سینما در انتقاد از شهر سازی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوم بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
13 - 24
حوزههای تخصصی:
این مقاله حاصل پژوهشی در "چگونگی نقش سینما در انتقاد از شهرسازی مدرن" است. در این تحقیق، با روش تحلیلی و توصیفی با تکیه بر روش نشانه شناسی لایه ای ( تحلیل فیلم با دیدگاه محور همنشینی 1 لایه های متن 2 ، بافت 3 ، بینامتن 4 ، رمزگان 5 و رسانه ها 6 ) و تحلیل سه گانه اروین پانوفسکی 7 ( ادراک اولیه ،ادبیات موضوع و هرمنوتیک 8 ) در تمامی لایه های همنشین مفاهیم بازشکافت شده اند. سینما در فرآیند انتقاد از جریان مدرنیته در ژانر کمدی سیاه، نشانه های تلخ مدرنیته، نوستالژی شهری، استفاده از پلان شهری و همچنین ارائه یوتوپیا 9 و دیستوپیا 10 ی شهری ابراز وجود نموده است. فرایند حاصل از تحقیق به این نتیجه دست یافته است که اگر چه معماری و شهرسازی مدرن تبلور جریان مدرنیته بوده اند، اما سینما همچون اکثر هنرها منتقد شهر سازی مدرن بوده و عناصر مشخصه فضاهای معماری و شهرسازی در تجلی معنا و مفاهیم انتقادی
خاستگاه معماری مدرن در تهران؛ بررسی و شناخت اولین بنای سبک معماری مدرن در پایتخت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به بناهای ایجاد شده در تهران می توان بیان نمود که در حال حاضر معماری مدرن فراگیرترین سبک معماری در این کلان شهر شده است. اگرچه از آغاز معماری مدرن بیش از یک سده می گذرد ولی نقطه آغازین این شیوه در ایران و پایتخت آن تهران مشخص و تحلیل نشده است. در تحقیق حاضر دو پرسش پژوهش مطرح است: (1) خاستگاه ورود نهضت معماری مدرن به تهران در چه زمانی بوده است؟ و (2) نمونه های اولیه معماری سبک مدرن در تهران کدام است و ویژگی آن ها چیست؟ در این پژوهش از طرح تحقیق کیفی به منظور شناخت و تبیین خصوصیات اولین ساختمان های سبک مدرن در تهران و توصیف و استنباط این بناها استفاده شده است. پژوهش حاضر نخست به خصوصیات و ویژگی های شکل گیری معماری مدرن در غرب می پردازد. در واقع معماری مدرن اولیه 1 و عالیه (یا متعالی) 2 و سبک های مرتبط با آن ها تعریف شده، در این بیان شاخص ترین شیوه ها و سبک های مطرح دوره معماری مدرن عالیه بیان می گردد. سپس با بررسی ورود و حضور آن در ایران و تهران، با نگرشی تطبیقی و مقایسه ای به اولین آثار معماری مدرن می پردازد. این بناها در دو جدول متمایز و با این رتبه بندی که اولین بناهای تهران در دو سبک «آرت دکو» 3 و «سبک بین المللی» 4 ایجاد شده اند ارائه می گردند. این جداول که شامل اطلاعاتی چند از بناها است نشان می دهد که کدامین بناهای ارائه شده از اولین آثار معماری برگرفته از سبک معماری مدرن بوده اند.
واکاوی مبانی هستی شناختی تقابل مکان و فضا در معماری عصر مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
418 - 449
حوزههای تخصصی:
مکان بنیادی ترین مفهوم در معماری و شناخت ماهیت مکان از ضروریات امر طراحی معماری است و از آنجا که طی دوره مدرن با تغییراتی در فهم معنای مکان مواجهیم و این تغییرات بر طراحی های دوران مدرن و پس از آن، تأثیرات عمیق و گاه ناخوشایندی گذارده به شکلی که معماری، وظیفه اصلی خود یعنی ساخت مکان زندگی آدمی به نحو اصیل و پاسخگویی به وجه سکنی گزیدن آدمی را تا حدود زیادی فرو گذاشته است، لذا در این پژوهش سعی بر آن شده تا با شناخت مفاهیم مکان در یونان باستان(خاستگاه تفکرات غربی بعدی به ویژه تفکر مدرن) تا عصر مدرن و یافتن ریشه های تحوّل ماهیت و تطوّر معنای آن، به این پرسش ها پاسخ دهیم که مفهوم مکان نزد متفکران باستان و نیز علل تغییر فهم مکان در عصر مدرن چه بوده است و این دگرگونی، چه تأثیری بر فهم مکان در معماری عصر مدرن گذارده است. از یافته های این پژوهش دگرگونی معنایی عظیم مکان در عصر مدرن و جایگزینی آن با مفهوم فضا در معماری مدرن است که حاصل توجه عمده به ویژگی امتداد داری مکان، ظهور کار کردگرایی در افول مکان به مفهوم سایت و نگاه به مکان به عنوان کالا می باشد.
بررسی نظام ساخت تکاملی و رهیافت های محاسباتی در معماری سنتی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
636 - 656
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با وجود پیشرفت های نرم افزاری و نیز استفاده از رویکردهای گوناگون مانند ساخت تکاملی و رهیافت محاسباتی، طراحان موفقیت کمتری در پیوند ایده های خویش به محصول نهایی کسب می نمایند. رویکرد ساخت تکاملی موضوع تسلسل و فرآیندهای شکل گیری را بیشتر هدف قرار داده، در حالی که رهیافت محاسباتی محصول محورتر بوده و توانایی ارائه طرح های پیجیده را دارا می باشد، بنابراین با پیوند این دو رویکرد شاید طراحی تا ساخت انسجام بیشتری یافته و محصول نهایی شباهت بیشتری به ایده اولیه ای داشته باشد که در ذهن طراحان بوده است. این پژوهش براساس معیار هدف در گروه پژوهش های کاربردی، بر اساس معیار زمان گردآوری داده ها در گروه پژوهش های پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل افرادی است که در این زمینه دارای پیشینه پژوهش و مطالعه بوده و اطلاعات کسب شده از این طریق دارای روایی و پایایی قابل ملاحظه ای می باشد، حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS SAMPLE POWER برابر با 200 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ای نرم افزارهایSPSS & AMOS می باشند. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای و مدل عاملی مرتبه اول استفاده گردیده است. یافته های این پژوهش نشان داد که؛ تحقق همبستگی و انسجام فرآیند ایده- محصول در زمان حال، منوط به استفاده درست و بجا از رویکرد ساخت تکاملی و رهیافت محاسباتی است. متغیرهای موجود در طراح شامل حدس، ارزیابی و تصمیم گیری باشد، در حالی که متغیرهای ابزاری منوط به رایانه شامل انجام محاسبات پیچیده و ارائه طرح های چندبعدی و پیچیده است. اهداف پژوهش: تبیین همبستگی ایده- محصول در روند ساخت تکاملی و رهیافت محاسباتی. بررسی نظام ساخت تکاملی در معماری سنتی و مدرن. سؤالات پژوهش: ایده محصول در روند ساخت تکاملی و رهیافت محاسباتی چه نقشی دارد؟ نظام ساخت تکاملی و رهیافت های محاسباتی چه تفاوت هایی در معماری سنتی و مدرن دارد؟
خوانش نسبت تاریخ گرایی و مفهوم هویت در میراث معماری مدرن شهر تهران (1320- 1310)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
21-1
حوزههای تخصصی:
اهداف: میراث معماری مدرن اولیه در دوره پهلوی اول، بیانگر مفهوم هویت در ساحتی جدید بوده که حاصل انقطاع معماری سنتی ایران است. تجربه معماری تاریخ گرا در دوره پهلوی اول، از نخستین تلاش های صورت گرفته در راستای امتداد هویت معماری ایران در این قالب نوین می باشد. هدف از این پژوهش بازخوانی ریشه ها و سطوح رویکرد تاریخ گرا در دوره پهلوی اول است تا چگونگی استمرار هویت در میراث معماری مدرن این دوره تبیین گردد. روش ها : رویکرد این پژوهش کیفی است که با روشی توصیفی-تحلیلی، ارتباط ارزش فرهنگی میراث معماری مدرن را با مفهوم هویت در معماری تعیین نموده، از طریق رجوع به اسناد مربوطه، روند شکل گیری معماری را در دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار داده و با مطالعه منابع کتابخانه ای، به واکاوی مفهوم هویت در معماری و مؤلفه های وابسته به آن می پردازد. سپس با روشی استنباطی، ارتباط سطوح تاریخ گرایی و هویت پذیری در میراث معماری مدرن را واکاوی نموده و بر اساس آن ابنیه منتخب از جریان تاریخ گرای پهلوی اول را مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهد. یافته ها: تاریخ گرایی تقلیدی، الگویی و مفهومی سه سطح شکل دهنده رویکرد بازگشت به گذشته هستند که با مراحل مختلف هویت یعنی فرمی، استنباطی و معنایی ارتباط مستقیم دارند. نتیجه گیری: هویت در میراث معماری دوره پهلوی اول با نگرش تاریخ گرا، در ابتدا از طریق برداشت مستقیم و انطباق عینی با شاخصه های معماری تاریخی ایران، به شکلی فرمی انتقال می یابد. در امتداد آن، گروهی دیگر از ابنیه شکل می گیرند، که هویت در آن ها به واسطه به کارگیری غیرمستقیم عناصر معماری ایران و پالایش و تجرید مؤلفه های تاریخی، از طریق بازنمایی محتوایی امتدادیافته و ضمن تأکید بر تشابه، تمایزی فرهنگی را در میراث معماری این دوران، به نمایش می گذارند.
مطالعه تطبیقی مفهوم فضا در معماری بومی و معماری مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که به بررسی و تحلیل مفهوم فضا در معماری بومی و مدرن پرداخته شده است، ابتدا مفهوم فضا به صورت کلی و فارغ از جهت گیری سبکی و گرایشی به اختصار تبیین گردیده است. پس از آن به ارائه ی تعاریفی از هر کدام از انواع معماری های مذکور با استناد به گفته ی محققان و اندیشمندان حوزه های هنر و معماری پرداخته شده است. سپس با هدف تبیین تفاوت مفهوم فضایی که تخصص گرایان معماری در دوران مدرن، در نظر داشتند، با مفهوم فضایی که کیفیت ناخودآگاه معماری بومی در آن معماری پدید آورده است، براساس یک دسته بندی پنج گانه (با عناوین:1- تهی و ناتهی؛ 2- تخت و خمیده؛ 3- جزء و کل؛ 4- درون و برون؛ 5- جهت یابی و عدم جهت یابی)، مقایسه مفهوم فضا در هرکدام از این انواع معماری با توجه به نوع نگرش و رویکردی که از درون خود آن حوزه، به آنها وجود دارد، صورت گرفته است و در نهایت با مقایسه این مفاهیم در قالب پنج گانه ی مزبور، تفاوت های کیفی مفهوم فضا در دو حوزه بومی و مدرن، ارایه شده که نشان می دهد معماری تخصص گرای مدرن، مفاهیمی از فضا را مبدأ و اصل در کار خود قرار داده است که با انگاره های ذهنی انسان (در شکل اصیل و بومی خود) متفاوت و گاه کاملا متضاد است.
بازاندیشی در آموزش درس «آشنایی با معماری معاصر»(در مقطع کارشناسی رشته معماری در دانشگاه های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش درس «آشنایی با معماری معاصر»، که در قالب دو واحد درسی الزامی برای دانشجویان کارشناسی رشته معماری ارائه می شود، بر متدهای متفاوتی در دانشگاه های ایران استوار است. از این متدها، مدرسین عمدتاً به دو گرایش بیشتر توجه می نمایند: گروهی آن را درسی «مفهومی» و «بینشی» و متفاوت از دروس تاریخ معماری تلقی کرده و گروهی دیگر نیز آن را درسی «دانشی» و مبتنی بر دروس تاریخ معماری می دانند. گروهی نیز معتقدند که اساساً مسئله به میزان کمّی واحدهای این درس مربوط است. اختلاف نظر بر سر «دوره زمانی» مورد مطالعه در این درس در متد دوم نیز موضوعی بسیار بحث برانگیز است. تعریف واژه «معاصر» از ترجمان لغوی تا معنای خاص آن، دوره بندی های متفاوتی را در تدوین شرح درس برای اساتید ایجاد می نماید. به علاوه نکته مغفول در تمام حالت های بالا، موضوع مهم و اغلب از قلم افتاده ی «معماری معاصر ایران» است. مقاله ی حاضر در نظر دارد تا با مورد مطالعه قراردادن دقیق متد های آموزشی این درس در دانشگاه های کشور و مقایسه ی آن با برخی از دانشگاه های مطرح جهان، به بررسی کمّی و کیفی جایگاه، تعداد واحدهای آموزشی و متدهای آموزشی این درس پرداخته تا از آن طریق بتواند در ارتقای آموزش مباحث نظری در رشته معماری مؤثر واقع شود.
امکان سنجی باززنده سازی میراث معماری مدرن صنعتی تهران در تبدیل به مرکز فرهنگی (نمونه مورد مطالعه: کارخانه آرگو، موتورخانه راه آهن، کارخانه ذوب آهن)
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
97 - 125
امروز بناهای معماری مدرن به عنوان بخشی از میراث تمدنی کشورهایی مطرح است که فرآیند مدرنیزاسیون را در سده اخیر طی کرده اند. بسیاری از این بناها امروز متروکه شده و باززنده سازی آن ها در دستور کار قرار گرفته است. حیات دوباره آن ها می تواند گامی مهم در ارتقای فضای زیستی هر شهر و منشأیی برای تحول اجتماعی تأثیرگذار در حوزه هویت مندی شهروندان باشد. در این میان بناهای متعددی با ویژگی های برجسته معماری صنعتی که در بافت میانی یا حومه ای شهرها متروک مانده می تواند بستر رویدادهای فرهنگی باشد. هدف از انجام این پژوهش تحلیل امکان سنجی باززنده سازی بناهایی فرسوده مدرن واجد ویژگی های خاص معماری در تهران در راستای اعطای عملکرد جدید فرهنگی است. در این مطالعه مؤلفه های تأثیرگذار بر باززنده سازی کارخانه ها مدرن و نیز چگونگی پیکربندی فضایی در عرصه بندی ساختار آن ها نخست در مطالعات نظری احصا شده و سپس به روش توصیفی_تحلیلی و قیاسی _تطبیقی مورد تحلیل قرار گرفته است. گردآوری داده ها از طریق مشاهدات و برداشت میدانی، مطالعات کتابخانه ای، شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی چیدمان فضا و تحلیل، به روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد که ادراک بصری مهم ترین زیرشاخص در امر باززنده سازی ساختمان های متروک میراث صنعتی مدرن است. همچنین روشن شده است که نظام عملکردی بنا در میان شاخص های کلان بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. این امر می رساند که ظرفیت ها و قابلیت های کالبدی موجود در بنا و یا امکان ایجاد موقعیت های فضایی جدید در تطبیق با برنامه عملکردی تازه و تبدیل ساختمان به مرکز فرهنگی، مهم ترین نقش را ایفا می کند.
بررسی تاثیر آرامگاه های قرن 4 تا 7 بر بناهای یادبودی مدرن در ایران
حوزههای تخصصی:
آنچه که در تمام دوران های تاریخی ملموس بوده است این است که، هر دوره ی معماری که آغاز به کار نموده به طور مختصر یا مفصل به دنباله روی از پیشینه ی خود روی آورده و در عین حرکت در مسیر دنباله روی از گذشته به نوآوری ها و تغییر سبک هایی هرچند کمرنگ دست زده اند. در دنیای پیشرفته و مدرن امروزی که سعی در حذف وابستگی و تعلقات به گذشته در بخش های متفاوت از جمله معماری دارد، در هر زمینه ای، حرکت روبه جلو با حفظ ارزش های رایج یک ملت امری باارزش و تاثیرگذار تلقی می شود. معماری ایران دارای پشتوانه های با ارزشی است و شامل آثاری است که پیوسته و زنجیروار از هم پیروی می کنند و رو به کمال خود گام بر می دارند. شروع مقبره و برج سازی به طور انبوه و توجه یک دوره ی معماری به مقبره سازی را می توان به قرن 4 تا دوران سلطنت سلجوقی نسبت داد. بعد از این دوره ی تحول عظیم در معماری که تحت تاثیر از آغاز معماری اسلامی در ایران است، تحول عمده ی دیگری را در معماری و همچنین معماری مقبره سازی در ایران را شاهد نیستم تا در زمان دوره ی معاصر و آغاز نگرش به غرب و مدرن شدن معماری ایران، که در پی آن انقلاب و جنگ تاثیر زیادی در معماری و نگرش معماران می گذارد. در این پژوهش به پیداکردن رابطه ای میان این دو بازه ی زمانی پرداخته شده تا بتوان ویژگی های مشترک و متفاوت آن ها را با دقت بیشتری ارائه و بررسی کرد، ازطرف دیگر بررسی شده است که آیا در دوران معاصر که مقبره سازی افزایش یافته است، معماران چه تاثیراتی از کارهای آن زمان گرفته اند و آیا معماری قرن 4 تا 7 بر معماری مقبره سازی در دوران معاصر تاثیرگذار بوده است؟ در این پژوهش که از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شده است، به منظور گردآوری اطلاعات از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده است. مهم ترین نکته حاصل این است که اگرچه در بناهای یادبودی مدرن از نظر فرم، مصالح و پلان تحت تاثیر جنبش های معماری مدرن در همان زمان، متفاوت از بناهای گذشته عمل کرده اند، ولی باتوجه به معماری گذشته و الهام از ارزش های آن ها و در عین حفظ ارزش های معماری زمان خود ساخته شده اند.
بررسی تطبیقی ساختمان سازی سنتی و مدرن در اقلیم گرم و خشک (نمونه موردی: یزد)
حوزههای تخصصی:
در مناطق گرم و خشک ایران همواره توجه به معماری اقلیمی و پیروی از سامانه های پایدار زیست اقلیمی همواره مد نظر معماران تجربی گذشته بوده است. پیروی از محرمیت و ابعاد فرهنگی و اقلیمی و همسویی با معماری سلسله مراتبی از فاکتورهای موثر در معماری سنتی شهر یزد می باشد که در اقلیم گرم و خشک قابل بحث و بررسی می باشد. سامانه های کارکردی موثر خانه های سنتی در ادوار گذشته دارای شاکله درونگرای مرکزی و مبنای خانه سازی بر توجه به اقلیم و پتانسیل های اقلیمی بوده که امروزه این امر مهم مورد کم توجهی قرار گرفته است. لذا توجه به نگرش های ساختمانی گذشته هدف پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی معماری سنتی و مدرن یزد از بعد ساختمان سازی و حرکت فزاینده رو به جلو می باشد. بنابراین سوال تحقیق بدین گونه است که معماری سنتی بر بعد کالبدی ساختمان در معماری مدرن به چه اندازه تاثیرگذار بوده و میزان تاثیرات آن به چه صورتی بوده است؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و در قالب مطالعات کتابخانه و اسنادی به بررسی تطبیقی این سیر حرکتی معماری از گذشته تا به حال در منطقه یزد می پردازد. نتایج تحقیق بیانگر توجه معماری مدرن در کشف و نمود هویت تاریخی بناهای گذشته و توجه به ساختمان سازی با نگرش به سامانه های کارکردی معماری اقلیمی در جهت احیاء آن و در قالب راهکارهای نوین و استفاده از پتانسیل های ارزشی گذشته است.
تدوین الگوی اصول پایداری معماری ایرانی مدرن، در راستای مقایسه معماری سنتی ایران با پنج شهرمدرن دنیا (نمونه موردی شهر های: ونکوور، کوپنهاگ، اسلو، کوریتیبا و مصدر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۴۱۴-۳۹۹
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی و زیاده خواهی انسان مدرنتأثیرات غیرقابل جبرانی هم بر انسان و همبر طبیعت، بر جای گذاشت. پس از آن مشکلات زیست محیطی، انقراض گونه هایی از جانداران و مسائل اجتماعی مورد توجه انسانها قرار گرفت. سپس آنها اقدام به جلوگیری ازاین مشکلات وتصمیم به توسعه پایدار شهری گرفتند. در برخی از کشورهای توسعه یافته سیاست گذاران، راهکارهایی برای شهرها، در جهت حل مسائل اجتماعی و کاهش مصرف انرژی و... ارائه دادند. در همین راستا، معماران سنتی ایرانی، در گذشته راهکارهایی برای پایداری شهرها اندیشیده بودند، که متاسفانه استفاده از این الگوهای سنتی در معماری معاصر ایرانخیلی کم دیده می شود. که یکی از دلایل این امر نبود اصولی جامع برای پایداری شهر و همچنین اجرای قدیمی اصول سنتی باجامع مدرن معاصر و سلیقه کنونی مردم در تناقض می باشد. این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی-کیفی انجام شده و هدف آن معرفی الگوهایی، مستخرج از معماری سنتی گذشته به همراه نکات پایداری در شهرهای مدرن دنیا و ارائه راهکارهایی در جهت راهبردی کردن آن بوده است. در فرایند پژوهش، ابتدا اهداف جوامع انسانی از روی آوردن به توسعه ی پایدار در سه حوزه ی زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی بررسی شده است . سپس پنج نمونه ی موردی از شهرهای -ونکوور، کوپنهاگ، اسلو، کوریتیبا و مصدر- که توسعه در آن ها با سیاست های پایداری مورد تصویب «دستور کار ۲۱» هماهنگ است، به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. با فرض بر آنکه راهکارهای استفاده شده در پایداری این شهرها قابلیت اجرا در ایران را هم دارند و کمک به ایده سازی برای به روز کردن راهکار های سنتی به مدرن هستند.پس از آن به بیان دلایل و ویژگی های پایداری شهرهای ایران قدیم پرداخته شده است. سپس شهرهای ایران قدیم و 5 نمونه از شهرهای پایدار جهان مدرن مقایسه شده و نکات مشترک و غیر مشترک(راهکارهای جدید)، قابل اجرای هر دو مورد که قابلیت اجرا در ایران را هم دارند، استخراج شده است تا کمک به اجرای معماری سنتی ایران به صورتی مدرن کند. در انتها اصول و راهکارهایی در سه زمینه ی محیط زیست، اقتصاد و اجتماع و زیرشاخه های مرتبط در جهت پایدار کردن شهرهای معاصر ایران، ارائه شده است. با هدف آنکه این احکام مدرن درتلاش های آتی سیاست گذاران امر، در راستای توسعه ی پایدار، مورد استفاده قرار بگیرد.