مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
آمریکا
حوزه های تخصصی:
جهان پساکرونا تحت تأثیر ملی گرایی سیاسی و اقتصادی، رقابت در تولید و توزیع واکسن و تقویت گفتمان جدید نظم جهانی با تحولات جدیدی روبرو است. مطالعه تأثیر متقابل این تحولات بر برنامه آلمان در ریاست دوره ای بر شورای اتحادیه اروپا در نیمه دوم 2020، به عنوان نخستین سیاست برنامه ریزی شده اروپایی پس از کرونا، در فهم اثرات این پدیده ضروری است. بررسی محتوایی اظهارات مقامات آلمان و برنامه های آنها در حوزه های مختلف بویژه اقتصادی و سیاست خارجی، نگارندگان این مقاله را در پاسخ به این پرسش اصلی یاری می کند که «بحران کرونا چگونه و چه تأثیراتی بر ریاست دوره ای آلمان بر شورای اروپا گذاشته است؟» این پژوهش از نوع کیفی و با استراتژی قیاسی است و با بررسی تغییرات صورت گرفته در برنامه مدیریت اروپایی آلمان به این نتیجه رسیده که این کشور درصدد است از «مدیریت بحران کرونا» در دوره ریاست به عنوان فرصتی برای ترمیم و تقویت رهبری اقتصادی و اخلاقی خود و تقویت جایگاه سیاسی خود در صحنه بین الملل در دوران پساکرونا استفاده کند. جمهوری اسلامی می تواند از این فرصت برای مدیریت سیاست های ضدایرانی قدرت های اروپایی و شکل دادن به همکاری موثر چندجانبه و کاهش انتقاد از نقش منطقه ای ایران استفاده کند.
تجزیه و تحلیل بحران کرونا در ایالات متحده با تاکید بر شخصیت نارسیستی دونالد ترامپ، ریشه ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۶۳)
191 - 221
حوزه های تخصصی:
یکی از بحران های بزرگی که جهان را در سال 2020 با چالش مواجه نمود، شیوع ویروس کرونا می باشد. ایالات متحده که در ابتدای این بحران، از مصون ترین کشورها به شمار می رفت، اندک زمانی بعد در صدر بیشترین مبتلایان قرار گرفت به نحوی که کرونا در حال حاضر به معضلی لاینحل در امریکا مبدل گردیده است. در این مقاله، هدف نویسندگان ارائه پاسخ به این پرسش است که مهمترین دلایل ناتوانی ترامپ در کنترل ویروس کرونا در آمریکا چیست؟ و محتمل ترین پیامدهای این مسئله کدامند؟ فرضیه نویسندگان با تاکید بر شخصیت مبتنی بر خودشیفتگی ترامپ نشان می دهد که به زعم وی، شیوع کرونا درآمریکا مبتنی بر دسیسه های چین، سازمان جهانی بهداشت و کارکردهای ضعیف دولت قبلی در آمریکا بوده است. یافته های مقاله که با بهره گیری از تئوری توطئه، منابع مکتوب و مجازی و روش تحلیلی - توصیفی می باشد نشان می دهند که دلایل اصلی این مسئله را می توان به ناکارآمدی سیاست های اقتصادی ترامپ در قبال چین، سیاست های ناکارآمد مرتبط با سازمان جهانی بهداشت و ضعف قوانین اتخاذ شده از سوی ترامپ در قبال قوانین بهداشتی جامعه آمریکا دانست. پیامدهای این مسئله را می توان وقوع یک بحران عظیم اقتصادی در آمریکا، تشدید تنش ها با چین و شکست در انتخابات ریاست جمهوری آینده دانست.
چهره امنیتی مناقشه حقوق بشری ایران و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع حقوق بشر از جمله دستاوردهای بنیادین حقوق و روابط بین الملل است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری با هنجارها و ایدئولوژی متفاوت نسبت به هنجارهای شکل دهنده به حقوق بشر، همواره در معرض اتهامات مختلفی از سوی کنشگران و نهادهای حقوق بشری بوده است. تا جایی که این موضوع از ماهیت حقوقی خارج شده و در چارچوبی امنیتی و سیاسی مطرح شده است. حال این مقاله در پی آن است که با بررسی پرونده حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران و سپس بررسی وضعیت کنونی روی کار آمدن ترامپ، امنیتی شدن این موضوع را در چارچوب مکتب کپنهاگ بررسی کرده و در نهایت به ارائه راهکار در این زمینه بپردازد. بر این اساس پرسش مقاله این است که روند مناقشه حقوق بشری ایران و غرب به چه شکلی در حال پیشروی است. یافته های موجود نشان می دهد، با توجه به تمایز و تفاوت در هنجارهای شکل دهنده به حقوق بشر میان غرب و جمهوری اسلامی ایران، فرآیند امنیتی سازی حقوق بشر همواره به عنوان اهرمی برای فشار بر ایران و سیاست انزوای آن در محیط بین المللی در دستور کار قرار خواهد گرفت.
عامل های تعیین کننده روابط ایران با منطقه آسیای مرکزی از دیدگاه اقتصاد سیاسی (مطالعه موردی: ترکمنستان و تاجیکستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایی یکباره دولت های مستقل آسیای مرکزی در منطقه شمال شرق ایران، عرصه ای آمیخته از فرصت ها و چالش ها را بر روی جمهوری اسلامی ایران گشوده است. عرصه ای که نه تنها در ابعاد سخت مکانی، بلکه در ابعاد پویای زمانی و متأثر از سیر طبیعی و غیرطبیعی تحول ها در این منطقه، به مثابه سنگ محکی برای تشخیص و ارزیابی توانایی ها و آسیب پذیری سیاست خارجی ایران و در نتیجه چشم انداز رسیدن به هدف ها و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران درآمده است. روابط اقتصادی ایران در دهه های گذشته با کشورهای این منطقه متأثر از عامل های گوناگون، نوسان زیادی داشته است و پیامدهای متعدد اقتصادی، سیاسی و امنیتی را برای ایران رقم زده است. بنابراین پرسش این نوشتار این است که از منظر اقتصادی و سیاسی، کدام یک از متغیرهای دوجانبه، منطقه ای و بین المللی، تعیین کننده روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی است. در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که به نظر می رسد، متغیرهای دوجانبه، در مقایسه با متغیرهای منطقه ای و بین المللی (مانند تحریم های آمریکا) اثرگذاری بیشتری بر روابط ایران با کشورهای منطقه داشته است. نوسانات همکاری های اقتصادی ایران با این کشورها در دوره قبل و بعد از تحریم و افزایش حجم همکاری ها در دوره تحریم و کاهش آن در دوره بعد از پذیرش برجام و قبل از خروج ایالات متحد آمریکا از این موافقتنامه نشان دهنده این واقعیت است. در این نوشتار از منظر اقتصاد سیاسی و با استفاده از روش اثبات گرایی این موضوع را تحلیل و بررسی می کنیم.
سناریوهای محتمل توافق هسته ای ایران پس از انتخابات 2020 آمریکا؛ روش سناریونویسی لمپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
119 - 142
حوزه های تخصصی:
اهمیت نقش آفرینی آمریکا در پرونده هسته ای ایران از ابتدا، باعث شد که طرف اصلی در برابر ایران، دولت ایالات متحده باشد. پس از خروج آمریکا از برجام، طرف های دیگر نیز تعهدات شان را به طور کامل انجام ندادند. بنابراین آینده توافق هسته ای ایران به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر 2020 بستگی دارد. با توجه به تفاوت مواضع ترامپ و بایدن، ارزیابی آینده توافق هسته ای ایران ضروری است. هر بازیگری نسبت به این توافق می تواند سه نوع کنش شامل پایبندی کامل، کاهش تعهدات یا خروج از توافق را برگزیند. در این مقاله از روش آینده پژوهی لمپ، منتسب به دکتر لاکوود استفاده شد. این روش احتمال آینده های جایگزین و چگونگی رصد آن ها در هر سناریوی احتمالی را مورد ارزیابی قرار می دهد. استفاده از نظرات جمعی از نخبگان دارای دانش یا تجربه در حوزه سیاست خارجی نشان داد که فرضیه محتمل در صورت پیروزی ترامپ، تداوم وضعیت کنونی است. در صورت پیروزی بایدن نیز فرض محتمل تر، بازگشت محدود و موقت آمریکا به توافق هسته ای برای وادارسازی ایران آغاز مذاکرات منطقه ای است.
رهبری سیاسی و بحران کرونا؛ مطالعه موردی آمریکا، هندوستان و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
77 - 102
حوزه های تخصصی:
پس از اعلام رسمی وجود اولین موارد ابتلا به ویروس کوید-۱۹ در اواخر دسامبر سال ۲۰۱۹ در چین، طولی نکشید که این بیماری به سرعت در اکثر کشورهای جهان شیوع پیدا کرد و جهان را در وضعیتی استثنایی قرار داد. دولت های مختلف واکنش های گوناگونی به این بحران داده اند. نکته قابل توجه این است که متغیرهایی مانند نوع رژیم سیاسی، ساختار حکومت و ظرفیت دولت ها نیز لزوماً ارتباط مستقیم و تعیین کننده ای با نحوه واکنش کشورها به این بحران و پیامدهای آن نداشته است. به عنوان مثال تعداد قربانیان ناشی از این بیماری در کشورهای توسعه یافته ای مانند آمریکا، اسپانیا، بریتانیا و ایتالیا بسیار بالاتر از دیگر کشورهای با ظرفیت ها و زیرساخت های محدودتر بوده است. براین اساس، پرسش اصلی ما این است که «علت رفتار متفاوت کشورهای مختلف در مقابل بحران همه گیری کرونا چیست؟». فرضیه این مقاله نیز این است که «در زمان بحران، مهم ترین عامل در تعیین واکنش و اقدامات کشورها، رهبری سیاسی و شیوه های متفاوت معنابخشی اوست». این مقاله با به کارگیری «مدل رهبری CIP» و تقسیم شیوه های رهبری و معنابخشی به کاریزماتیک، ایدئولوژیک و پراگماتیک و با مطالعه موردی تجربه کشورهای هندوستان، ایالات متحده آمریکا و آلمان، ضمن اثبات و تأئید فرضیه مقاله، به این نتیجه رسیده است که نوع رهبری پراگماتیک کارآمدی بیشتری در شرایط بحرانی اخیر داشته است.
تجزیه و تحلیل نقش کنش گری انطباق پذیر لیبرال - غربی در سیاست خارجی دانمارک در دوران جدید (2000 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
461 - 489
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر، دانمارک در بین کشور های «نوردیک» و همچنین اتحادیه اروپا در کنار انگلستان و لهستان، بیشترین جهت گیری غربی _ آمریکایی را داشته است و مبنای اصلی کنشگری فعال این کشور در حوزه سیاست خارجی، حضور و مشارکت حداکثری در ائتلاف های آمریکایی _ غربی در نظام بین الملل است. بر همین اساس مقاله حاضر این پرسش را مطرح می کند که «مدل اصلی و دلایل سیاست گذارانه جهت گیری های غربی _ آمریکایی در سیاست خارجی دانمارک چیست؟». در پاسخ به پرسش پژوهش، مقاله بر این فرض تأکید می کند که حاکم شدن احزاب لیبرال بر فرایندهای تصمیم گیری سیاست داخلی و خارجی دانمارک در تقابل با هنجار های کلاسیک احزاب سوسیال _ دموکرات چپ در یک رویه تاریخی، به خصوص بعد از دهه 2000، باعث گزینش رویکرد انطباقی _ کنشگرایانه فعال در نظام بین الملل بر مبنای اتحاد و ائتلاف حداکثری با ایالات متحده شده است. گزینش این رویکرد در تقابل با رویکرد های کلاسیک کنش پذیری انفعالی _ انطباقی جنگ سرد و کنشگری فعال انترناسیونالیستی بعد از آن در سیاست خارجی دانمارک بوده است. روش مقاله مبتنی بر واکاوی کیفی و تجزیه و تحلیل قواعد شناختی حاکم بر سیاست خارجی دانمارک در یک پس زمینه نظری_تاریخی است.
تحلیل نقش گلوبالیسم لیبرال آمریکا در ظهور و تعمیق ترامپیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دونالد ترامپ در انتخابات سال 2020 با وجود واگذاری نتیجه، موفق به کسب بیش از 74 میلیون رأی شد که رکورد درخورتوجهی برای کاندیدای شکست خورده در این کشور است. این نتیجه درحالی حاصل شد که وی و دولتش طی چهار سال آماج انتقادات و مخالفت های داخلی و خارجی گسترده ای قرار داشتند. انتخابات 2020 نشان داد که باورهای ناسیونالیستی ترامپ به رغم تقابل آشکار با گفتمان هژمونی لیبرال، که چند دهه در سیاست آمریکا حاکم بوده، نفوذ گسترده ای در کشور یافته است. سؤال مقاله حاضر این است که چرا آمریکا در دوره ترامپ در مسیر ناسیونالیسم و ضدیت با گلوبالیسم هژمونی طلبانه لیبرال قرار گرفت؟ فرضیه مقاله این است که هژمونی دولت آمریکا در دوره گلوبالیسم مسائل و هزینه هایی به بار آورد که تدریجاً موجب تقویت ناسیونالیسم تندروانه و حمایت گرایانه در کشور شد. مقاله به لحاظ نظری از تئوری هژمونی لیبرال در روابط بین الملل بهره گرفته است و از نظر روشی به ترکیب داده های کمی و کیفی گرایش دارد.
آمریکا و چین؛ بررسی دو الگوی حکمرانی در عصر کرونا
منبع:
حکمرانی متعالی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
162 - 170
حوزه های تخصصی:
یکی از عمیق ترین حوزه هایی که با شیوع کرونا مورد پرسش قرار گرفت شیوه حکمرانی در کشورهای مختلف است. از چین تا آمریکا همه کشورها با بحران اقتصادی سیاسی مواجه شده اند. تنها تفاوت این کشورها با هم_ فراسوی مارکسیسم، سوسیالیم و لیبرالیسم_ شیوه حکمرانی آن ها است. این که سیستم های حکومتی با چه سرعتی به کرونا واکنش نشان دادند؟ چقدر در برخورد با این بحران پویا بودند؟ فرایند سیاستگذاری خود را تا چه اندازه متناسب با شرایط بحران تنظیم کردند؟ جایگاه جهانی آمریکا و چین و رقابت میان این دو کشور چه تاثیری بر مدیریت بحران داشته است؟ پیامدهای بحران کرونا بر رقابت راهبردی میان دو کشور چگونه خواهد بود؟ چند سوال مهم و اثرگذار است که از پی پاسخ های آن ها می توان به ارزیابی کیفیت حکمرانی حکومت ها دست یافت. یافته ها در این مقاله که با روش تحلیل محتوا به ارزیابی نظرات صاحبنظران و کارشناسان پرداخته، نشان می دهد اگر جهانی که پس از این بحران می آید جهانی باشد که در آن ایالات متحده تسلط کمتر و کمتری داشته باشد- تصور این تقریبا غیرممکن است که امروز هر کسی در مورد «لحظه تک قطبی» بنویسد- این روند تقریبا جدید نیست. این روند لااقل یک دهه است که رخ نموده است. تا حدودی، این نتیجه آن چیزی است که آن را «ظهور دیگران» نامیده اند (که این «دیگران» می تواند اشاره خاصی به چین باشد) که با وجود اینکه قدرت اقتصادی و نظامی مطلق آمریکا همچنان روندی رو به رشد دارد اما موجب افول و کاهش مزیت نسبی آمریکا شده است.
مبانی قرآنی دیدگاه امام خمینی ره درباره آمریکا «شیطان بزرگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم اسفند۱۳۹۹ شماره ۲۷۹
91-101
حوزه های تخصصی:
دیدگاه مشهور امام خمینی ره بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در تشبیه آمریکا به «شیطان بزرگ» و پیگیری آن به عنوان سیاست ثابت نظام از آغاز پیروزی انقلاب تاکنون، همواره چالش برانگیز بوده و اشکالاتی را در عرصه بین الملل و شبهاتی را در داخل کشور به همراه داشته است. با توجه به تحولات عرصه بین الملل و فروپاشی نظام دوقطبی و سلطه طلبی و یک جانبه گرایی آمریکا در جهان و در منطقه و تغییر رویکرد برخی کشورهای اسلامی و تبعیت این کشورها از استکبار، همچنین تغییر نگرش های بعضی از انقلابیون در داخل نسبت به تحریف سخنان امام راحل و نگاه سازشکارانه همراه با مطیع شدن در برابر استکبار جهانی، ضرورت واکاوی مبانی این موضوع را از منظر قرآن بیشتر می شود. به همین دلیل، این تحقیق به این سؤال جواب می دهد که مبانی قرآنی دیدگاه امام خمینی ره درباره اینکه آمریکا شیطان بزرگ است، چیست؟ با توجه به فرضیه تحقیق، امام راحل مبنایی دینی داشته و این جمله هم براساس مبانی قرآنی بیان شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی، و گردآوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای، سایت های داخلی و خارجی است. منبع اصلی تحقیق نیز قرآن است.
چشم انداز و سناریوهای جایگاه طالبان در عرصه حکمرانی آینده افغانستان (با تأکید بر رویکردهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
203 - 225
حوزه های تخصصی:
با سقوط حکومت طالبان در سال 2001م (1380 ش)، حضور این گروه در عرصه قدرت افغانستان کمرنگ گردید ولی طالبان با گذشت زمان، ضمن تقویت مواضع خود، به عنوان نیرومندترین بازیگر اپوزیسیون در این کشور ظهور کرد و به دنبال ایفای نقش مؤثر در آینده افغانستان است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که چشم انداز جایگاه طالبان در عرصه حکمرانی آینده افغانستان چیست؟ بر این اساس، هدف اصلی مقاله، ارائه چشم انداز و تحلیل سناریوهای مربوط به جایگاه طالبان در عرصه حکمرانی آینده افغانستان است. چارچوب نظری مقاله، نظریه عصبیت ابن خلدون است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. فرضیه اصلی این است که قدرت طالبان در افغانستان و به خصوص نفوذ و مشروعیت این گروه پس از امضای توافق صلح با آمریکا و فضای حاکم بر مذاکرات بین الافغانی افزایش یافته است. یافته ها نشان می دهد نمی توان جایگاه طالبان را در آینده افغانستان نادیده گرفت. به نظر می رسد طالبان در کوتاه مدت و در جریان مذاکرات بین الافغانی، بحث مشارکت در قدرت را پیگیری خواهد کرد؛ اما در بلند مدت، قصد تصاحب کامل قدرت در افغانستان را خواهد داشت؛ موضوعی که نتیجه آن، مقاومت سایر گروه ها و ادامه نا امنی ها در این کشور خواهد بود.
تحلیلی بر مناسبات اقتصادی ایران و هند: فرصت ها و چالش ها
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۶)
75 - 93
حوزه های تخصصی:
کشور هند با مجموعه ویژگی های ژئوپلیتیکی، فرهنگی و اقتصادی جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی ایران دارد. با توجه به نزدیکی جغرافیایی و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران و هند دو کشور در سطح منطقه ای منافع مشترک زیادی دارند. اگرچه تحریم های آمریکا علیه ایران، روابط تجاری دو کشور ایران و هند را محدود کرده است، اما انتظار می رود که هند از منافع خود در منطقه به ویژه در خصوص بندر چابهار و افغانستان و آسیای مرکزی چشم پوشی نکند. در این راستا، به نظر می رسد که مهم ترین زمینه های همکاری دو کشور ایران و هند، منافع انرژی هند در خلیج فارس و بندر چابهار است. از مهم ترین ملاحظاتی که باید در تقویت مناسبات دو جانبه ایران و هند مورد توجه قرار گیرد می توان به موارد زیر اشاره کرد:- تعریف پروژه خط لوله گاز ایران هند، - به کارگیری دیپلماسی اقتصادی و سیاسی هوشمندانه در مقابل کشورهای بازدارنده روابط ایران با هند، - استفاده از ظرفیت های مشترک ایران و هند در افغانستان و - افرایش تنوع محصولات در سبد تجاری.
تبیین ماهیت تصویر افکار عمومی آمریکا از ایران بر مبنای نظریه تصویر در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
149 - 176
تصمیم گیرندگان در کشورهای دمکراتیک معمولاً سعی می کنند نظرها و دیدگاه های جاری در جامعه را مورد توجه قرار دهند. یکی از روش های معمول در شناخت افکار عمومی درباره یک موضوع، انجام نظرسنجی است. نظرسنجی می تواند فهم موجزی از دیدگاه های مردم یک کشور درباره یک موضوع به دست دهد، اما اگر بخواهیم تصویر جامعی از یک جامعه درباره کشوری دیگر داشته باشیم می بایست دیدگاه های افکار عمومی را از ابعاد مشخصی مورد بررسی قرار داد. ازاین رو پژوهش حاضر سعی دارد با توجه به نظریه تصویر در روابط بین الملل، سه بُعد را در برسازی تصویر مردم آمریکا از ایران مورد بررسی قرار دهد. از آنجا که افکار عمومی در آمریکا یکی از عوامل تأثیرگذار بر فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی این کشور است و تصویر مردم آمریکا از ایران تأثیر مهمی در چگونگی رابطه آمریکا با ایران دارد، سؤال اصلی این پژوهش را این گونه مطرح کردیم که افکار عمومی آمریکا چه تصویری از ایران داشته و شامل چه ویژگی هایی است؟ نتایج پژوهش حاضر که با روش مطالعه موردی و براساس نظریه تصویر به دست آمده است نشان می دهد تصویر مردم آمریکا از ایران به تصویر کلیشه ای «دشمن نسبی» شباهت دارد که این موضوع از طریق بررسی سه بُعد موقعیت، میزان توانمندی و ارزش های سیاسی ایران از دیدگاه افکار عمومی آمریکا حاصل شد که به ترتیب شامل تهدیدآمیز، قدرت نسبی و ارزش های سیاسی متفاوت است.
اقدامات ایران در مقابله با شهادت سردار سلیمانی با تمرکز بر قاعده انتقام
قاعده مقابله به مثل یکی از قواعد مهم با پایه و مبنای مستحکم در دین اسلام است. اما تاکنون در مورد این قاعده و کاربردهای آن در حقوق تحقیقات چندانی صورت نگرفته است. این تحقیق به گستره قاعده مقابله به مثل در فقه و حقوق موضوعه پرداخته و سعی شده است تا با استفاده از منابع موجود، چارچوب و ابعاد این قاعده پرکاربرد مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. قاعده مقابل به مثل حقی است که جزو احکام تکلیفی طبقه بندی می شود. از سوی دیگر، مقابله به مثل در ناحیه فردی، حقی اختیاری برای ستمدیده است، ولی در مواردی که جنبه عمومی دارد و دفاع از دین و جامعه تلقی می شود، وظیفه است. در قضیه شهادت سردار سلیمانی و انتقام ایران از آمریکا، علیرغم آنکه یک مرحله از انتقام ایران محقق شده است اما شرایط مقابله به مثل از حیث مماثلت برآورده نشده است. به عبارت دیگر، آمریکا کاملاً به هدف خود رسیده است اما ایران هنوز به هدف خود نرسیده است و بنابراین آمریکا باید منتظر اقدامات بعدی ایران باشد.
سناریوهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در قبال برجام (دوران ترامپ و بایدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۷
131 - 163
حوزه های تخصصی:
در پی انعقاد توافقنامه موسوم به برجام میان ایران و کشور های 1+5 و تصمیم به کناره گیری یک جانبه ی ایالات متحده از آن در سال 2018، صد ها تحریم که بخش های مختلف اقتصادی، سیاسی و نظامی را هدف قرار داده بود، توسط دولت دونالد ترامپ بر ایران اعمال شد. اینک با روی کار آمدن جو بایدن، واشنگتن مدعی است که تمایل دارد به برجام بازگردد به شرط اینکه ایران نیز به تعهداتش در چارچوب برجام بازگردد، اما در این میان واکنش جمهوری اسلامی ایران چه می تواند باشد؟ هدف پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که از میان سناریوهای محتمل کدام یک برای جمهوری اسلامی ایران، سناریوی مطلوب است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریم های ثانویه ایالات متحده و تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، سناریوی مطلوب جمهوری اسلامی ایران است. این پژوهش بر اساس روش سناریونویسی و مصاحبه با نخبگان علمی و اجرایی مورد آزمون قرار گرفته است.
تحول دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال جهان اسلام؛ از پیام پایگی تا ارتباط محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
205 - 254
حوزه های تخصصی:
بررسی های این مقاله نشان می دهد که کانون تمرکز کارگزاران دیپلماسی عمومی آمریکا، از تلاش برای توزیع نظام منسجمی از «پیام ها» به تجمیع منابع در جهت ایجاد شبکه ای درهم تنیده از «روابط» منتقل شده است. بر این اساس، مخاطبین دستگاه دیپلماسی عمومی آمریکا در جهان اسلام، بیش از آنکه در فرآیندی «یک سویه» و «اطلاع محور» تعداد معینی از «بینندگان، خوانندگان و شنوندگان منفعل، منفرد و مردد» برای شبکه های تلویزیونی، مجلات، درگاه های اینترنتی و کانال های رادیویی آمریکایی را شامل شود، در فرآیندی «دوسویه» و «ارتباط محور» شبکه قابل توجهی از «مشارکت کنندگان فعال، همسو و متشکل» را در بر می گیرد که در طیف متنوعی از برنامه های مبتکرانه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوق بشری آمریکایی، مشارکت همدلانه دارند؛ کنشگرانی که بر اساس تصریح این اسناد، «شبکه شرکای راهبردی» ایالات متحده و «مأمورین تغییر» در جوامع دستخوش گذار خواهند بود.
اتحاد عربستان سعودی و اسرائیل با آمریکا و پیامدهای آن بر موازنه قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی گسترش و نزدیکی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی و اتحاد راهبردی آن ها با آمریکا و تلاش در راستای ایران هراسی تقویت جبهه ضد ایرانی در غرب آسیا است. پرسش اصلی عبارت از این است که آیا همکاری عربستان و رژیم صهیونیستی و اتحاد هر دو آنها با آمریکا بر بی ثباتی و بی نظم سازی منطقه خاورمیانه تأثیرگذار بوده است؟ فرضیه برای پاسخ به این پرسش اساسی عبارت از این است که با توجه به نفوذ سیاسی، اقتصادی، مذهبی، قدرت انرژی و اهمیت ژئوپلتیک عربستان در غرب آسیا و در میان اعراب و توان نظامی، امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و اتحاد هر دو رژیم با آمریکا ثبات و نظم منطقه ای را به سود جبهه ضد ایرانی تغییر خواهد داد. این پژوهش با استفاده از نظریه موازنه قدرت نشان می دهد که همکاری عربستان و رژیم صهیونیستی به ویژه پس از توافق نامه برجام پررنگ تر شده است و آنها با توجه به همکاری استراتژیک با آمریکا به ویژه پس از روی کار آمدن ترامپ برای تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه به زیان ایران اقدام کرده اند. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده و به منظور تدقیق و نظام مند کردن مشاهده علمی و یافته های پژوهش از رویکرد نظری موازنه قدرت بهره گیری شده است.
پیامدهای سیاسی و اقتصادی خروج آمریکا از برجام برای ایران در دوره ترامپ و آغاز دوره بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
157 - 176
حوزه های تخصصی:
برجام، موافقتنامه ای چندجانبه است که با کار مشترک کشورهای 1+5 و ایران پدید آمده است. این توافقنامه دستاورد بسیار مهمی در عرصه روابط بین الملل با کاربرد دیپلماسی برای ایجاد صلح بوده است، به طوری که انتظار می رفت، روند تحولات خاورمیانه را به سوی ثبات هدایت نماید و برای جمهوری اسلامی ایران از منظر سیاسی و ابعاد مختلف امنیتی از جمله امنیت اقتصادی، بسیار مفید باشد و البته به نظر می رسد چنین نیز بود و در مدت کوتاه اجرای آن، روند مثبتی دیده شد. با خروج آمریکا توسط دونالد ترامپ از برجام و به کارگیری سیاست فشار حداکثری بر ایران، این اثرات موافقتنامه نیز تا حدود بسیار زیادی متوقف شد. بنابراین پرسش این مقاله آن است که خروج آمریکا از برجام برای جمهوری اسلامی ایران چه پیامدهایی از منظر سیاسی و امنیت اقتصادی داشته است؟ هدف مقاله آن است که تنها بر اثرات سیاسی و اقتصادی این خروج تمرکز نماید. روش تحقیق آن، روش توصیفی و تحلیلی است و نتیجه کلی آن نشان می دهد که خروج آمریکا از برجام توسط ترامپ و به کارگیری سیاست فشار حداکثری که تا در آغاز دوره بایدن نیز از آن کاسته نشده، موجب شده است تا تهدیدات سیاسی و امنیت اقتصادی در ابعاد مختلف داخلی و خارجی علیه ایران افزایش یافته، با افزایش برخوردها میان کشورهای منطقه خلیج فارس صلح و ثبات در منطقه به خطر افتد و ایران در نگاه به شرق به قدرت های بزرگ روسیه و چین نزدیک تر شود و از اروپا نیز فاصله گیرد.
سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال کشورهای شورای همکاری خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شورای همکاری خلیج فارس از مهم ترین سازمان های منطقه ای در محیط منطقه ای ایران است و سیاست های ایران همواره نقش مهمی در جهت گیری ها و اهداف شورا داشته است. مقاله حاضر سعی کرده است با واکاوی سیاست های ج.ا. ایران در 20 سال گذشته براساس تحولات خاورمیانه و تئوری امنیت منطقه ای به این سوال پاسخ دهد که مولفه و محور اصلی ج.ا. ایران پس از دفاع مقدس مخصوصا در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی در قبال شورای همکاری خلیج فارس چه چیزی بوده است؟ این پژوهش نشان می دهد که در دوره دولت آقای روحانی، بهبود روابط با شورای همکاری خلیج فارس محور اصلی تلاش های ایران برای بهبود امنیت منطقه خلیج فارس بوده است. با این وجود، تعدادی از موانع ساختاری، عدم اعتماد تاریخی و تحرکات ایران در منطقه، روابط تهران با کشورهای شورای همکاری را شدیدا خصمانه کرده و باعث افزایش بیشتر ناامنی در منطقه شده است زیرا نفوذ فزاینده ایران در منطقه عربی همراه با سیاست ضد هژمون، به این معنی است که ابتکارات صلح ایران با شورای همکاری با موانع بزرگی روبرو شده و موفقیت ایران در کاهش تنش ها و برنامه ترویج طرح های صلح با شورای همکاری خلیج فارس ثمره ای نداشته است. این مقاله با روش تحقیق تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سعی در بررسی این موضوع دارد.
اصل چهار ترومن و امکان توسعه در ایران (بررسی انتقادی برنامه های کمک اصل چهار ترومن در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
161 - 197
حوزه های تخصصی:
در این مقاله از منظر جامعه شناسی تاریخی به اصل چهار ترومن که به عنوان یکی از معروف ترین برنامه های آمریکا برای مهار کمونیسم در اروپا معرفی شده بود پرداخته شده است. بر اساس اصل چهار کمک های آمریکا به دو منظور صورت می گرفت: «نخست ایجاد ثبات اقتصادی برای جلوگیری از رشد کمونیسم و دوم کمک به اقتصاد آمریکا از طریق قادر ساختن اروپاییان به خرید کالاهای آمریکایی؛ که پس از گذشت زمان کوتاهی به دیگر کشورها که در معرض رفتن به پشت پرده آهنین بودند نیز سرایت کرد. هدف از تدوین این مقاله بررسی شرایط تاریخی اصل چهار و اثرات آن در ایران بر اساس نظریه های توسعه است. نظریه های توسعه در سه گروه وابستگی، جهانی و نوسازی قابل دسته بندی است. در این میان نظریه پردازان نوسازی معتقد بودند که برای ایجاد رشد اقتصادی پایدار و خودجوش در جهان سوم، کشورهای جهان سوم باید مرحله گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن که کشورهای پیشرفته قبلاً تجربه کرده اند، را تجربه کنند. ایشان موانع اساسی نوسازی را در نهادها و ارزش های فرهنگی سنتی کشورهای جهان سوم می دیدند که با رشد و توسعه اقتصاد و صنعتی شدن در تضاد است. هدف کوتاه مدت اصل چهار جلوگیری از نفوذ کمونیسم در اروپا و کشورهای حساس برای آمریکا بود که توانست به آن دست یابد اما با ریل گذاری ویژه در بلندمدت هم توانست به اهدافی که موردنظر دولت آمریکا بود دست یابد