مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مناسبات اقتصادی
حوزه های تخصصی:
تبار شناسی مناسبات ایران و آمریکا از حیث شناخت موقعیت جهانی و منطقه ای، وضعیت سیاسی ایران در دو سده اخیر و وقوف بر دیپلماسیِ در دستور کار رجال ایرانی درخور توجه به نظر می رسد. نوشتار حاضر با تبیین مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ماهیت مناسبات مذکور، در حد فاصل دوران سلطنت قاجار تا سال 1325ش/1947 م، برای پاسخ گویی به این سؤال تلاش می کند که: ضرورت های سیاسی اقتصادی دو کشور در ماهیت و چگونگی مناسبات میان آن ها چه تأثیری گذاشته است؟ دستاورد پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده حاکی از این است که تمایل رجال ایرانی به حضور قدرت سوم، برای کاستن از فشار قدرت های سنتی روس و انگلیس، با هدف از میان بردن نابسامانی های اقتصادی و سیاسی بود. به علاوه، تلاش آمریکا برای حضور فعال تر در عرصه های سیاسی و اقتصادی جهانی و بهره برداری از وضع راهبردی ایران، در چگونگی و چرایی این مناسبات سهم مؤثر داشته است.
تأثیر عوامل سیاسی بر مناسبات اقتصادی ایران در دهه اول انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا دهه 1960 استدلال این بود که مقوله های اقتصادی، مقوله هایی صرفاً اقتصادی هستند، اما از دهه 1970 به این سو با شکل گیری مطالعات میان رشته ای، ادبیاتی پدید آمد که استدلال می کرد عوامل سیاسی بر مناسبات اقتصادی مؤثر عمل می کنند. این مقاله با تأسی از این ادبیات و با تمرکز بر دهه اول انقلاب، تلاش می کند نشان دهد چگونه پنج عامل سیاسی شامل انقلاب، جنگ، بی ثباتی های سیاسی، انشقاق سیاسی و در نهایت پایگاه اجتماعی دولت در دهه مزبور بر مناسبات اقتصادی مؤثر عمل نموده است. به همین منظور این مقاله نخست نشان می دهد که چگونه جنگ باعث کاهش درآمدهای نفتی دولت در این دهه شد. دوم مشخص می سازد که بی ثباتی ساخت سیاسی چگونه به کاهش سرمایه گذاری های خارجی در این دوره انجامید. سوم با تأکید بر انشقاق سیاسی آشکار می سازد که چگونه این عامل موجد عدم اجماع اقتصادی شد. در نهایت مشخص می سازد که پایگاه اجتماعی دولت انقلابی از طریق چه سازوکارهایی به پیدایش سیاست های اقتصادی مردم گرایانه کمک کرد. تمامی این یافته ها نشان می دهد که مناسبات اقتصادی در دهه اول انقلاب تا چه میزان تحت تأثیر عوامل سیاسی قرار داشته اند و الزامات آن را بازتاب بخشیده اند.
مناسبات اقتصادی ایران و آلمان از دوره صفویه تا پایان جنگ جهانی اول
منبع:
پژوهش در تاریخ سال سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۶)
109 - 125
حوزه های تخصصی:
در این مقاله قصد داریم شمه ای از روابط اقتصادی ایران و آلمان را از دوره صفویه تا پایان جنگ جهانی اول مرور و بررسی کنیم. روابط ایران و آلمان به صورت مستند تاریخ پانصد ساله دارد. لیکن به صورت غیر رسمی سابقه این مناسبات به دوران باستان بر می گردد. به طور کلی هدف سیاسی اروپا در تعامل با ایران در عهد صفوی به منظور رویارویی با امپراطوری عثمانی به عنوان دشمن مشترک بود که این امر در لفافه تجارت و بازرگانی صورت می پذیرفت. آلمانها تا حدی از اندیشه فوق مبرا بودند بیشترین هدف آنها تجارت و بازرگانی با شرق به ویژه خرید ابریشم از ایران بود و تا اندازه ای هم هدف آنها ماجراجویی و در راستای شناخت و فرهنگ شرقی صورت می پذیرفت. پس از دوره صفویه به دلیل وضع نامساعد ایران و تحولات اروپا بار دیگر روابط فی ما بین در دوره قاجاریه به ویژه عصر ناصری از سرگرفته شد که ایران خواستار استفاده از قدرت سیاسی – اقتصادی آلمان به عنوان نیروی ثالث در برابر روس و انگلیس بود که به علت سیاست عدم مداخله بیسمارک موفق به این کار نشد و تنها پس از انقلاب مشروطه و ایجاد فضای باز سیاسی در ایران و سیاست روی آوردن به شرق ویلهلم دوم از اواخر قرن نوزدهم این امر میسر گشت. جنگ جهانی نخست فرصتی بود که ایران باز با روی آوردن به نیروی ثالثی چون آلمان می توانست از دلمشغولی اروپاییان استفاده کرده و خود را از یوغ روس و انگلیس آزاد کند، و باز بنا به دلایلی این بار نیز موفق نشد.
تحلیلی بر مناسبات اقتصادی ایران و هند: فرصت ها و چالش ها
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۶)
75 - 93
حوزه های تخصصی:
کشور هند با مجموعه ویژگی های ژئوپلیتیکی، فرهنگی و اقتصادی جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی ایران دارد. با توجه به نزدیکی جغرافیایی و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران و هند دو کشور در سطح منطقه ای منافع مشترک زیادی دارند. اگرچه تحریم های آمریکا علیه ایران، روابط تجاری دو کشور ایران و هند را محدود کرده است، اما انتظار می رود که هند از منافع خود در منطقه به ویژه در خصوص بندر چابهار و افغانستان و آسیای مرکزی چشم پوشی نکند. در این راستا، به نظر می رسد که مهم ترین زمینه های همکاری دو کشور ایران و هند، منافع انرژی هند در خلیج فارس و بندر چابهار است. از مهم ترین ملاحظاتی که باید در تقویت مناسبات دو جانبه ایران و هند مورد توجه قرار گیرد می توان به موارد زیر اشاره کرد:- تعریف پروژه خط لوله گاز ایران هند، - به کارگیری دیپلماسی اقتصادی و سیاسی هوشمندانه در مقابل کشورهای بازدارنده روابط ایران با هند، - استفاده از ظرفیت های مشترک ایران و هند در افغانستان و - افرایش تنوع محصولات در سبد تجاری.
تأثیر جاده ابریشم جدید بر مناسبات چین با جمهوری های قفقاز جنوبی
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
256-265
حوزه های تخصصی:
راه های مواصلاتی برای کشورهای آسیایی به دلیل وسعت جغرافیایی قاره کهن از اهمیت خاصی در تبیین سیستم منطقه ای برخوردار است. این امر سیاست منطقه ای چین را به عنوان قدرتمندترین کشور آسیایی و مولدترین مردم جهان، نسبت به محیط پیرامونی دست خوش تغییرات عمده ای کرده است. در این بین نقش قفقاز جنوبی به عنوان پل ارتباطی چین با غرب و بازارهای صادراتی اروپا بسیار حائز اهمیت است. لذا پکن با بهره گیری از ظرفیت قفقاز به عنوان حلقه اتصال منافع استراتژیک خود به ویژه در حوزه انرژی و تجارت زمینه افزایش تعاملات را با جمهوری های قفقاز جنوبی تحت لوای پروژه جاده اقتصادی ابریشم جدید (یک کمربند، یک راه) فراهم می سازد. از سوی دیگر در تاریخ روابط دولت های آسیایی و اروپایی، قفقاز به شاه کلید مناسبات قاره ای شهرت یافته است. که این نقش مسئولیت دولت های قفقازی را در تعامل هرچه مطلوب تر با چین دو چندان می کند. از این رو در پژوهش پیش رو تلاش خواهد شد؛ تا با تاکید بر نگرش تحلیلی و از منظر تئوری سیستم منطقه ای، سیاست های منطقه ای چین در قبال جمهوری های قفقاز جنوبی و نحوه اثرگذاری پروژه جاده اقتصادی ابریشم جدید در افزایش دامنه نفوذ پکن در قفقاز جنوبی و نیز تاریخ مناسبات اقتصادی پکن و دولت های قفقازی، با توجه به اسناد موجود بررسی شود. در این بین فرضیه پژوهش بر این پایه استوار است که با توجه به استقرار سیاست خارجی چین بر پایه تعاملات اقتصادی با دولت های منطقه، افزایش روابط چین با جمهوری های قفقاز جنوبی در راستای احداث پروژه جاده اقتصادی ابریشم جدید، موجب تثبیت جایگاه چین در منطقه و تقویت مناسبات در سایر حوزه های اقتصادی خواهد شد.
مناسبات اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه؛ فرصت ها و موانع
حوزه های تخصصی:
با توجه به ظرفیت بالای بازارهای جذاب مالی و مصرف پرکشش، ظرفیت ترانزیتی لجستیکی کم مانند و سابقه طولانی روابط تجاری بین ایران روسیه، به نظر می رسد هنوز تا رسیدن به نقطه ایدئال طلایی در حجم و کیفیت مناسبات اقتصادی بین این دو کشور فاصله زیادی وجود دارد. عوامل متنوع و متغیرهای متفاوت ذهنی، تاریخی، ژئوپلیتیکی، سیاسی و شیطنت بازیگران مزاحم، همواره در شکل سینوسی روابط تجاری تهران مسکو تأثیرگذار بوده ، اما محیط تحولات بین المللی و مختصات رقابت های منطقه ای بیش ازبیش تعادل و توسعه روابط تجاری دو کشور را تحت تأثیر قرار داده است. در این نوشتار، ضمن تحلیل تاریخچه روابط تجاری جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه از رهگذر شناخت بازارهای انرژی، مصرف، کشاورزی و صنعت روسیه، دوگانه های رقابت/همکاری، ظرفیت/فرصت و ظرفیت/هم افزایی این کشور با ایران مورد واکاوی قرار می گیرد. توجه به اصلاح ذهنیت تاریخی با توجه به اقتضای منافع امروز دو کشور، ایجاد و تقویت سازوکارهای مالی جدید بر پایه پول ملی، بهبود وضعیت لجستیکی و توسعه ظرفیت های ترانزیتی، کشاورزی فراسرزمینی، توجه به استانداردهای وارداتی روسیه، شناسایی کشش بازار داخلی برای صادرات مستمر و شناخت بازارهای روسیه برای فروش پرسود و کم ریسک از راهکارهای پیشنهادی است که در راستای بهبود مناسبات اقتصادی ایران و روسیه باید مورد توجه قرار گیرد.
تبیین مبادلات تجاری و مالی ایران با آمریکا در دوره قاجاریه (با تکیه بر اسناد منتشر نشده در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
149 - 166
حوزه های تخصصی:
ایالات متحده امریکا در آستانه سده بیستم میلادی پیشرفته ترین تجارت جهان را در اختیار داشت. این موضوع از نگاه تیزبین روشنفکران و متجددان ایرانی دوره قاجار دور نماند و آنها با وسواسی مثال زدنی چگونگی روند شکوفایی اقتصاد این کشور نویافته را دنبال کردند. پژوهش حاضر تلاش دارد در پرتو اسناد منتشرنشده آرشیوی در ایران به این پرسش ها پاسخ دهد: روشنفکران و ترقی خواهان چگونه به معرفی اقتصاد و وضعیت مالیه امریکا پرداختند؟ این شناخت ها چه نتایجی برای ایران به دنبال داشت؟ و جنگ جهانی اول تا چه اندازه در افزایش یا کاهش تبادلات تجاری و مالی ایران و امریکا نقش داشت؟ یافته های این مطالعه که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است، نشان می دهد روشنفکران برای نشان دادن اهمیت تجارت امریکا در گام نخست با نگاهی انتقادی به مقایسه بهره برداری از منابع زیرزمینی در امریکا و ایران پرداختند و از این طریق اهمیت و ضرورت گسترش مناسبات تجاری با این کشور را به مقامات دولت ایران گوشزد کردند. در ادامه آنها در گزارش های خود وضعیت مطلوب تجارت امریکا را در دوران جنگ جهانی اول و سال های پس از جنگ در مقایسه با سایر کشورهای جهان به نمایش گذاشتند. این آگاهی ها سبب شد مناسبات تجاری ایران با امریکا رشد چشمگیری پیدا کند. علاوه بر این، نخبگان سیاسی ایران در واشنگتن وضعیت مالیه و بودجه امریکا را بررسی کردند و با ارسال گزارش ها و کتابچه های گوناگون دلایل موفقیت و ترقی اداره مالیه و وضعیت مطلوب بودجه این کشور را بازتاب دادند. این امر منجر به تبادل اطلاعات مالی ایران با امریکا و استخدام مستشار از این کشور شد.