مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
سیاست خارجی
حوزه های تخصصی:
نظام فراملی جهان اسلام که مبتنی بر وحدت و یگانگی امت اسلامی است، به طور اصولی با نظام سیاسی موجود که بر اساس نظام سنتی وستفالیایی بنا شده متفاوت است. به نظر می رسد ناسازگاری نظام عقیدتی اسلام با نظام وستفالیایی، در ابعاد زیر قابل بررسی است: اسلام به مرزهای عقیدتی و نادیده انگاشتن اصل انشعاب ملی و نفی دولت ملی تأکید می ورزد. تفاوت دیگر، اختلاف در منشأ قوانین سامان بخش و تنظیم کننده مناسبات بین اقوام و گروه بندی های انسانی است. در سطح سوم، نظام جهانی اسلام به دنبال کنار گذاشتن تفرقه ها و گوناگونی های سیاسی، جغرافیایی، قومی، فرهنگی، نژادی و مانند آن، برای دست یافتن به نوعی وحدت و در پناه آن، ایجاد یک قطب قدرت در چارچوب موازنه قواست؛ جهان گرایی با رویکرد قطب سوم که گستره آن سرزمین و مردمان آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا است. درنتیجه، این پژوهش تفاوت های بین نظام فراملی اسلام و نظام دولت ملت وستفالیایی را شناسایی و بر تمایز آنها تأکید کرده است. اهداف نظام فراملی اسلام، جهت گیری سیاست خارجی ویژه ای را می طلبد و در جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی، با وجود چالش های اساسی با نظام جهانی حاکم، دستگاه دیپلماسی درپی تحقق و عملی ساختن مؤلفه های آن در عرصه بین المللی است.
حضور فزاینده روسیه در شرق دریای خزر و چالش با منافع راهبری انگلیس تا پایان عصر ناصری (1313 تا 1209ق/1895 تا 1794م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی قرن نوزدهم میلادی، سیزدهم هجری، حضور روسیه در آسیای میانه به صورت فزاینده ای افزایش یافت. این امر ایران را در معرض تجاوزات تازه قرار داد و به چالش روابط روس و انگلیس دامن زد. آثار مختلفی که تاکنون درباره روابط روس و انگلیس نوشته شده، بیشتر به شرح رویدادهای نظامی بسنده کرده و به اهمیّت سازوکار دیپلماسی روسیه، کمتر اشاره شده است. این تحقیق می کوشد تحلیل تازه ای از کاربَست روش های سیاسی و نظامی روسیه، در آسیای میانه و بازتاب های منطقه ای آن ارائه کند.
روش تحقیق توصیفی تحلیلی (Descriptive - analytical) و اسنادی (method Documentar) است و استناد به منابع دست اول و معاهدات و مکاتبات تاریخی، در اولویت قرار گرفته است. همچنین نویسندگان با هدف مشخص کردن ابعاد سیاست خارجی روسیه در آسیای میانه، درصدد یافتن پاسخ این پرسش ها هستند: روسیه چگونه توانست حاکمیّت خود را بر سرزمین های پهناور شرق دریای خزر تحمیل کند؟ ایران و انگلیس در برابر توسعه طلبی آن کشور چه اقداماتی انجام دادند؟
چنین فرض می شود که اقدامات نظامی، تنها ابزاری نبود که روسیه از آن استفاده می کرد و سیاستمداران آن کشور نیز، در موفقیت های کشور خود نقش داشته اند. نتایج این تحقیق نیز نشان می دهد: بازتاب رقابت های استعماری روس و انگلیس، در جغرافیای سیاسی سواحل دریای خزر، بسیار تأثیرگذار بود و روسیه از ترکیب ابزارهای موثر، مانند روابط اقتصادی، روش های سیاسی، مطالعات میدانی، نفوذ اطلاعاتی و اقدامات نظامی استفاده و حاکمیت خود را بر سراسر آسیای میانه تثبیت کرد.
منطقه گرایی و چالش های آن در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکارهای گسترش همکاری در جهان، همگرایی با استفاده از الگوی منطقه گرایی است. امروزه امنیت ملی هر کشوری از طریق همکاری منطقه ای و درادامه با تعامل و وابستگی متقابل جهانی ممکن می شود تا با گام های انفرادی و بدون همکاری و پشتیبانی منطقه ای و جهانی. بر این اساس، در چند دهة اخیر و به ویژه از دهة 1980 به بعد، بسیاری از کشورهای دنیا با اتخاذ رویکرد منطقه گرایی و شکل دادن به تجارب موفقی در این راستا، زمینة انگیزش سایر کشورهای دنیا به گسترش منطقه گرایی را نیز فراهم کرده اند. جمهوری اسلامی ایران هم به عنوان کشوری تأثیرگذار و با موقعیت ژئواستراتژیک، با درک این ضرورت، با پایان یافتن جنگ تحمیلی و شروع به کار دولت سازندگی تاکنون، گرایش منطقه گرایی و همگرایی منطقه ای را متناسب با اهداف و آرمان های خود با فرازونشیب هایی در دستور کار داشته است، اما شرایط ویژة این کشور و تهدیدات امنیتی که همواره متوجه جمهوری اسلامی ایران بوده، سبب شده است که رویکرد منطقه گرایی ایران همواره با صبغه و برتری گرایش های امنیتی و سیاسی دنبال شود، حال آنکه تجارب موفق منطقه گرایی در دنیا با برتری دستورکارهای اقتصادی، نرم افزارانه و غیرامنیتی بوده است که در این پژوهش علاوه بر بررسی جنبه های مختلف منطقه گرایی، به دلایل اتخاذ رویکرد متفاوت جمهوری اسلامی ایران و ضرورت بازبینی در این رویکرد توجه شده است.
سیاست خارجی نسل پنجم رهبری جمهوری خلق چین نسبت به جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
: جمهوری خلق چین یک قدرت جهانی رو به رشد و جمهوری اسلامی ایران یکی از قدرتمندترین کشورهای حوزه خلیج فارس است. درخواست فزآینده جهانی برای نفت و نقش ایران و خلیج فارس در تأمین و عرضه نفت اهمیت بیشتری به این روابط داده است. سیاست خارجی نسل پنجم جمهوری چین نسبت به جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی رهبران و منفعت ملی این کشور مطرح می شود. نگارندگان با روش توصیفی تحلیلی سعی در پاسخ به این سئوال دارند که نسل پنجم رهبری چین ممکن است چه نوع سیاست خارجی را در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کند؟ نتایج تحقیق دلالت برآن دارد که با روی کارآمدن این نسل، در سیاست خارجی چین نسبت به ایران هم عوامل واگرایی و هم عوامل همگرایی نقش داشته است. براساس ویژگی شخصیتی رهبران نسل پنجم، روابط ایران و چین تحت تأثیر آموزه ها و ارزش های غربی و آمریکایی این نسل می تواند تا حدی کمرنگ شود و در مقابل، توجه این نسل به کشورهای صنعتی مانند ایالات متحده و ژاپن برای توسعه اقتصادی بیشتر معطوف شود. اما این مسئله به این معنا نیست که این نسل غرب گراست بلکه نسل پنجم نیز براساس واقع گرایی و دفاع از منافع ملی خود عمل می کند.
تحلیل گفتمانی تأثیر فرهنگ سیاسی بر روابط خارجی ایران در دوره پهلوی دوم (1332-1342)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش روابط ایران با کشورهای بلوک غرب، به ویژه آمریکا، بین سال های 1332-1342 یکی از ویژگی های روابط خارجی ایران در دوره پهلوی دوم است. در این مقاله تلاش بر آن است که تأثیر فرهنگ سیاسی بر روابط خارجی ایران طی این سال ها بررسی شود. فرضیه ای که در پاسخ به سؤال اصلی مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد، عبارت است از: فرهنگ سیاسی برآمده از گفتمان پهلویسم متشکل از عناصر شاه محوری، اقتدارگرایی، عدم امنیت و تجددگرایی، سبب گسترش روابط با بلوک غرب و تشدید وابستگی ایران در آن دوره شد. در واقع، ترکیب عناصر یادشده به معنای آن بود که شاه تنها تصمیم گیرنده سیاست خارجی در این مقطع باشد و دیگر نخبگان سیاسی هم درنهایت، با این وضعیت هماهنگ و همسو شوند. برای این منظور نویسندگان از تحلیل گفتمانی استفاده نموده و پس از تحلیل ارکان گفتمانی پهلویسم نسبت به بررسی سازوکارهای ارتباطی آن بر روی فرهنگ سیاسی جامعه اقدام نموده اند.
صورت بندی گفتمان مصلحت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدعای حکومت نوپای جمهوری اسلامی پس از انقلاب سال 1357 شالوده ریزی حدود و ثغور خود با ابتنای بر تعالیم اسلامی بود و این مهم نیازمند معبری بوده تا تناسبی میان این مدعا و ضرورت های عارض بر حکومت از جمله روابط بین المللی که در چارچوب سیاست خارجی ساخت یابی می گردد، برقرار سازد؛ استحاله در گفتمان یا گفتمان های غالب و جایابی مناسب بر اساس سهم و یا ورود به فرایند غیریت ساز و شروع به معنا سازی و بارگذاری مأخوذ از هستی شناسی و معرفت شناسی خاص. این معبر باید منشأ اثر در رفع تزاحمی که ناظر بر محدودیت هاست، باشد. پاسخ گویی به این ضرورت مقدمه پرداختن به عاملی شد که در مفهوم واحد و در مصداق متکثر بود. دامنه عاملیت مصلحت سنجی و عمل مطابق آن در جمهوری اسلامی ایران تا جایی پیش رفت که در موارد متعدد به صورت کاربردی و در گفتمان حاکم و از آن جمله در سیاست خارجی جایگاهی خاص و منشأ اثری را به خود اختصاص داد، در این بستر تصمیم گیرندگان سیاست خارجی با بهره گرفتن از گفتمان حاکم بر اندیشه خود هر یک معنابخشی خاص به موضوعات مختلف را در دستور کار خود قرار داده اند و البته روشن است که دریافت (تشخیص) متفاوت به عمل (تجویز) متفاوت منجر خواهد شد، چنانکه شاهد این مدعا را می توان در افهام متعدد در قالب تشخیص و عمل مطابق مصلحت بیان داشت. این مقاله تبیین بستره ای تطبیقی را در دستور کار خود دارد که در آن با ملحوظ نظر قرار دادن ضرورت اخیرالذکر، ظرفی تعریف و تحدید حدود گردد که حاصل آن صورت بندی گفتمان مصلحت (سازه نظری راهنمای عمل) در سیاست خارجی جمهوری اسلامی باشد؛ همان معبری که در آن ضمن حصول دریافت مشترک و تجویز واحد (اجماع مدلل)، تک صدایی مبتنی بر خرد جمعی محصول آن باشد. در صورت فهم و پیاده سازی صحیح این سازه در سیاست خارجی به گفتمانی واحد دست خواهیم یافت که در نقش زبان واحد است با قابلیت درگیری عناصری چون حکمت و عزت که دو پایه آن را اقناع مبتنی بر فهم مشترک و اجماع مستند به دلیل (مدلل) تشکیل می دهد
منطقه گرایی جدید در سیاست خارجی ترکیه پس از جنگ سرد (با تأکید بر مؤلفه های فرهنگی و اقتصادی)
حوزه های تخصصی:
ویژگی عمده سیاست خارجی ترکیه در دوران پس از جنگ سرد توجه به مناطق پیرامونی و به ویژه کشورهای اسلامی می باشد. ترکیه در حال کشف مناطقی است که به لحاظ تاریخی و فرهنگی با آن ها قرابت زیادی دارد. تحت تأثیر مشترکات فرهنگی از قبیل دین و تاریخ مشترک و همچنین پتانسیل این مناطق برای سرمایه گذاری و کسب سود اقتصادی، ترکیه سیاست خارجی خود را در جهت افزایش حضور و تأثیرگذاری در مناطق پیرامونی اش پی ریزی نموده است. مسلماً تحولات داخلی ترکیه نیز بر جهت گیری سیاست خارجی این کشور تأثیر عمده ای گذاشته است. عدم تناسب ایده های ارائه شده از سوی آتاتورک با هویت فرهنگی و اجتماعی مردم ترکیه و تأثیر عوامل خارجی چون انقلاب اسلامی ایران باعث شد تا پس از جنگ سرد احزاب اسلام گرا بیشترین سهم را از قدرت سیاسی در ترکیه داشته باشند. این احزاب در تغییر جهت گیری سیاست خارجی ترکیه به سمت کشورهای اسلامی که از آن تحت عنوان «نگرش به شرق» نیز یاد می شود نقش اصلی را داشته اند. در این مقاله پس از بررسی زمینه های تحول سیاست خارجی ترکیه پس از جنگ سرد، روند منطقه گرایی جدید ترکیه با تأکید بر نقش مؤلفه های فرهنگی و اقتصادی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است.
بررسی و تحلیل وضعیت شیعیان در جمهوری آذربایجان
حوزه های تخصصی:
ساختار مذهبی جمهوری آذربایجان و نوع نگاه مردم و نخبگان این کشور به اسلام، به ویژه آیین تشیع، محصول یک فرایند تاریخی بسیار پر فراز و نشیب است که بدون مطالعه و بررسی آن امکان درک صحیح و واقع بینانه از تحولات مذهبی و سیاسی جامعه کنونی جمهوری آذربایجان غیر ممکن است. درواقع شکل گیری و فعالیت احزاب اسلام گرا در بستر همین محصول تاریخی صورت پذیرفته است و از این رو بررسی سیر تحول اسلام در جمهوری آذربایجان می تواند به درک بهتر فضای سیاسی و مذهبی حاکم بر فعالیت های اسلام گرایان در این کشور برسد و همچنین نوع دیدگاه و رویکرد جریان های اسلام گرای آذربایجان به مقولاتی چون دین اسلام، آیین تشیع، نحوه تعامل و یا تقابل با نظام سیاسی حاکم، اهداف و آرمان ها و نیز نوع نگاه آنان به ایران به عنوان بزرگترین کشور شیعی جهان اسلام کمک شایانی نماید.
فتحعلی شاه قاجار و عتبات عالیات ورقی از جهت گیری های مذهبی و سیاست خارجی دولت قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دولت فتحعلی شاه قاجار، عتبات عالیات به عنوان یک نماد عقیدتی در سیاست مذهبی و نیز به عنوان یکی از محورهای اثرگذار در مناسبات ایران و عثمانی مطرح گردید. وجود اماکن مقدس شیعی و اقامت ایرانیان در شهرهای کربلا، نجف و کاظمین و رفت و آمد زوار ایرانی به این شهرها که پیوسته با رفتارهای خصومت آمیز مأموران دولت عثمانی مواجه بود و نیز حملات وهابیان، عتبات عالیات را علاوه بر یک مسأله مذهبی به یک مسأله سیاسی مؤثر بر مناسبات ایران و عثمانی تبدیل کرد و از جمله دولت فتحعلی شاه قاجار را که حفظ و پاسداری از مذهب و سرنوشت ایرانیان را وظیفه خود می دانست، به واکنش های سیاسی و نظامی واداشت.
پیامد این واکنش ها با وجود برخی نتایج موفقیت آمیزش، موقتی بوده و به حل ماندگار این دشواری سیاسی و مذهبی برای دولت ایران نیانجامید.
این مقاله با روش و رویکرد تحلیلی به بررسی جایگاه عتبات عالیات در سیاست مذهبی و خارجی دولت قاجار و روندها و نتایج آن در مناسبات با دولت عثمانی پرداخته است.
روابط خارجی ایران و انگلیس در دولت خاتمی و احمدی نژاد
حوزه های تخصصی:
روابط خارجی ایران و انگلیس در طول گذر تاریخ دچار فراز و نشیب های فراوانی شده است. در دوران موسوم به اصلاحات و با روی کار آمدن آقای خاتمی، مبنای سیاست خارجی ایران اصول توسعه گرایی (گفتگوی تمدن ها)، تنش زدایی، اعتمادسازی، صلح گرایی و چندجانبه گرایی تعریف شده است. اساس سیاست گفتگوی تمدن ها بر مشارکت همه کشورها، ملت ها و فرهنگ ها و تغییر شرایط حاکم بر نظام بین الملل می باشد. ایران قبل از سرکار آمدن دولت اصلاحات به خاطر برخی مسائل رخ داده با انگلیس روابط دیپلماتیک خود را قطع کرده و این روابط را در سطح کاردار حفظ کرده بود، ولی با آمدن خاتمی نه تنها روابط فی مابین ایران با انگلیس، بلکه روابط با بیشتر کشورهای تأثیر گذار روبه بهبودی نهاد. همچنین با روی کار آمدن دولت اصولگرا فصل تازه ای در سیاست خارجی ایران به وقوع پیوست. آقای احمدی نژاد دریکی از سخنرانی های خود کشورهای جهان را به صلح و عدالت فرا خواند. وی دولت خود را دولت مهرورزی یا دولت مهر می نامید. در دوران اصولگرا روابط ایران و انگلیس روبه تیرگی نهاد. این تیرگی روابط با مطرح شدن مسئله هسته ای ایران و تصویب قطعنامه ها در شورای امنیت و همچنین اعمال تحریم های اقتصادی و بانکی با حمایت کشورهای غربی هر چه بیشتر روبه وخامت گذاشت. دلایل تیرگی روابط از جانب ایران نیز پیگیری مسائلی همچون هولوکاست، از سر گیری فعالیت های هسته ای به ویژه غنی سازی اورانیوم و در پی دخالت کشور انگلیس در وقایع سال 88 عده ای معترض به سفارت بریتانیا در تهران حمله کرده و آنرا اشغال نمودند، که این مسائل نیز به ابعاد مختلف اختلافات فی مابین دو کشور دامن می زد.
بررسی مواضع مجالس نوزدهم و بیستم شورای ملی در قبال روابط ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه تاریخ روابط ایران و آمریکا به قرن نوزدهم و سال 1883 بازمی گردد اما باید اذعان نمود که بعد از جنگ جهانی دوم و متأثر از بحران اشغال ایران توسط شوروی، حضور آمریکا در سیاست خارجی ایران پُررنگ گردید؛ به نحوی که منجر به مداخله آمریکا در امور کشور و سرنگونی حکومت قانونی دکتر محمد مصدق شد. سرنگونی مصدق زمینه ای را فراهم ساخت تا نه تنها حضور آمریکا در سیاست ایران با راه اندازی دستگاه ساواک تقویت گردد بلکه به واسطه سهم 40 درصدی آمریکا در کنسرسیوم نفتی، نقش آفرینی این کشور در اقتصاد ایران نیز پررنگ گردد.
سؤال اصلی پژوهش حاضر، این است که مجالس نوزدهم و بیستم چه مواضعی را در قبال توسعه روابط ایران و آمریکا اتخاذ نمودند؟ فرضیه اصلی پژوهش به این نکته اشاره دارد که با توجه به مردمی نبودن هر دو مجلس و حضور عناصر وابسته به شاه در آن، این مجالس به تأیید سیاست خارجی مورد نظر شاه می پرداختند. برای انجام این پژوهش از روش اسنادی بهره گرفته خواهد شد؛ بدین صورت که با تکیه بر مشروح مذاکرات مجلس و منابع کتابخانه ای، موضوع مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
تحلیل کنش های امنیتی منطقه خلیج فارس براساس هرم مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد مازلو، نیازهای ذاتی انسان، فعال کننده و هدایت کننده رفتارهای او است و روشهایی که برای ارضای آنها به کار گرفته میشود، اکتسابی بوده و در فرهنگ های مختلف، متفاوت هستند. از آنجا که این نیازها به صورت سلسله مراتبی منظم شدهاند تا زمانی که نی ازهای پایینتر که شدت بیشتری دارند ارضا نشوند، نیازهای بالاتر فعال نمی شوند. کشورها نیز در راستای حفظ و استمرار موجودیت و بقای خود به ترتیب سلسله مراتبیِ هرم مازلو دارای نیازها و اهدافی هستند که در عرصه-ی سیاست خارجی و داخلی - براساس شرایط ژئوپلیتیک و فضای راهبردی حاکم بر منطقه- درصدد مرتفع کردن آن نیازها هستند. در منطقه خلیجفارس با توجه به تعدد منابع تنش، واکنش های کشورها بیشتر معطوف به موضوع امنیت است که در سطح دوم هرم سلسله مراتبی مازلو قرار دارد. اهمیت این موضوع در منطقه خلیجفارس چنان افزایش یافته که به هدف اولیه ی سیاست خارجی کشورهای منطقه مبدل شده و نوعی رویکردهای تعارضبرانگیز و رقابتآمیز را به منظور دستیابی به امنیت، شکل داده است. بنابراین دستیابی به دیگر نیازها مانند؛ احساس تعلق و روابط دوستانه، احترام متقابل نسبت به ارزش ها، اعتمادسازی و خودشکوفایی درون منطقهای در گرو گذر از سطوح پایین هرم نیاز است. از این رو این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به هرم مازلو، کنش های رفتاری کشورهای پیرامون خلیجفارس در کدام سطح این هرم قرار دارند و عوامل مؤثر بر این وضعیت کداماند؟ به سبب پرشماریِ منابع تنش مانند؛ ایرانهراسی، اختلافات مرزی، تحول در توازن قوا در منطقه و... کنشهای رفتاری کشورهای منطقه متوجه سطح دوم یا نیازهای امنیتی هرم مازلو است که بازتابهای آن در قالب مسابقات تسلیحاتی، پیوند راهبردی با قدرتهای فرامنطقهای، اتخاذ رویکردهای متعارض در عرصه سیاست خارجی و... نِمود یافته است.
تبیین راهبرد «نرمش قهرمانانه» در کلام رهبر معظم انقلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
داشتن راهبرد یکی از مهم ترین و اصولی ترین نیازهای مدیران و حاکمان کشورهاست؛ زیرا تاکتیک موفق و مانور مفید، متوقف بر داشتن مبانی قوی و راهبردهای متقن است. پس از انقلاب اسلامی، رهبری نظام اسلامی، راهبردهای قویمی ارائه کرده که ضامن بقای نظام اسلامی بوده است. راهبردهای سیاسی امام خمینی ره و مقام معظم رهبری، عزت، عظمت، پیشرفت و صلابت نظام را تأمین کرده، مانع سلطه دشمن بر این کشور بوده است. یکی از راهبردهای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، نرمش قهرمانانه، در حوزه سیاست خارجی و تعاملات بین المللی است که از سخن و سیره رسول خاتم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام گرفته اند.
این راهبرد، در مقام اجرا باید تاکتیک هوشمندانه داشته باشد و در عین صلابت و اقتدار، با دوری از هیجان، پرهیز از ایجاد التهاب و رعایت مقتضیات زمان اجرایی شود. مدیریت اجرایی کشور باید با تاکتیک مناسب، زمان و شرایط اجرای این راهبرد را فراهم کند و ضمن برقرای توازن بین واقع گرایی و آرمان خواهی، ذیل سه اصل عزت ، حکمت و مصلحت، قدرت مانور بین «اقتدار» و «انعطاف» را فراهم نماید. نرمش قهرمانانه، نه تخاصم جاهلانه است و نه سازش منفعلانه؛ بلکه تاکتیکی معقول، سازمان یافته و سنجیده که مجری سیاست خارجی در عین ادب، شدید و سخت است و با شناخت دقیق دشمن و هنرمندی در مانور، راه قهرمان شدن را هموار می کند.
بازنمایی کنشگران اجتماعی در گفتمان سیاست خارجیِ محمدرضا پهلوی براساس مدل اجتماعی-معنایی فان لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی گفتمان با واردکردن مفاهیم قدرت و ایدئولوژی به واکاوی روابط نابرابر قدرت و رمزگشایی ایدئولوژی های پنهان شده در متن ها می پردازد. در این پژوهش بر اساس مدل بازنمایی کنشگران اجتماعی فان لیوون (2008) و از طریق تحلیل ﻣﺆلفه های گفتمان مدار در متن های مربوط به سیاست خارجیِ محمدرضا پهلوی، چگونگی بازنمایی کنشگران اجتماعی و ارجاع های به کاررفته در گفتمان سیاست خارجیِ او بررسی می شود، تا از این رهگذر نشان داده شود که چگونه این بازنمایی ها در راستای برجسته سازی و حاشیه رانی مفاهیم دل خواه و غیردل خواه به کارگرفته می شوند. نتایج نشان می دهد که بازنماییِ کنشگرانِ اجتماعی، در متن های سیاست خارجیِ شاه، با استفاده از ارجاع های مختلف و متناسب با هدف و قصدی که وی دنبال می کند، صورت می پذیرد. هویت های ""خودی"" غالباً به صورت مثبت و فعال بازنمایی می شوند، درحالی که هویت های ""دیگری"" به صورت منفی بازنمایی می شوند. همچنین نتایج نشان می دهد که شاه برای ارجاع به هویت های ""خودی"" بیشتر از ﻣﺆلفه پیونددهی و هویت دهی رابطه ای استفاده می کند و برای ارجاع به هویت های ""دیگری""ﻣﺆلفه ارزش گذاری را بیشتر به کار می گیرد.
هستی شناسی رهیافت سازه انگاری و بازخوانی چشم اندازهای تحلیلی آن: دیرینه شناسی مناظره های فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رهیافت های جوان و بدیع در حوزه روش شناسی های جدید، رهیافت سازه انگاری است. طی پنجاه سال گذشته سه رهیافت بر رشته روابط بین الملل غالب بوده است؛ نخست، رهیافت لیبرالیسم و رئالیسم (که در منازعه نئولیبرالیسم و نئورئالیست ها بررسی می شود) و با عنوان نظریه های عقلانیت گرا معروف هستند؛ دوم، نظریه های هنجاری، فمنیستی، جامعه شناختی که به نظریه های بازتابی یا بازتابی معروف می باشند؛ سوم، سازه انگاری اجتماعی که تلاشی برای پر کردن شکاف میان دو رهیافت قبلی است؛ رویکردی که درصدد اخذ مفروضات خود از بین عقلانیت گرایی و انعکاس گرایی است. این رهیافت به عنوان یک روش فراپوزیتیویستی به مثابه تلاشی عمیق در حوزه فرانظری (هستی شناسی و معرفت شناسی) محسوب می شود، زیرا از حیث هستی شناسی، از ایدئالیسم درمقابل ماتریالیسم و از ذهنیت گرایی در مقابل عینیت گرایی دفاع می کند.
مقاله حاضر تلاش می کند تا به این پرسش ها پاسخ دهد: 1) چه روابطی بین یک جامعه یا ساختار اجتماعی و شناخت وجود دارد؟ 2) آیا جامعه بر علم تأثیر می گذارد یا کم وبیش تأثیر دانش بر دانش فرهنگ بیشتر است؟ 3) کدام نیروی اجتماعی، دانش را تولید و بازتولید می کند و چه نوع از تجزیه و تحلیل اجتماعی این نیروهای اجتماعی را آشکار می کند؟ و 4) تأثیر رهیافت سازه انگاری در روابط بین الملل چگونه و در چه ابعادی است؟
هستی شناسی رهیافت سازه انگاری و بازخوانی چشم اندازهای تحلیلی آن: دیرینه شناسی مناظره های فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رهیافت های جوان و بدیع در حوزه روش شناسی های جدید، رهیافت سازه انگاری است. طی پنجاه سال گذشته سه رهیافت بر رشته روابط بین الملل غالب بوده است؛ نخست، رهیافت لیبرالیسم و رئالیسم (که در منازعه نئولیبرالیسم و نئورئالیست ها بررسی می شود) و با عنوان نظریه های عقلانیت گرا معروف هستند؛ دوم، نظریه های هنجاری، فمنیستی، جامعه شناختی که به نظریه های بازتابی یا بازتابی معروف می باشند؛ سوم، سازه انگاری اجتماعی که تلاشی برای پر کردن شکاف میان دو رهیافت قبلی است؛ رویکردی که درصدد اخذ مفروضات خود از بین عقلانیت گرایی و انعکاس گرایی است. این رهیافت به عنوان یک روش فراپوزیتیویستی به مثابه تلاشی عمیق در حوزه فرانظری (هستی شناسی و معرفت شناسی) محسوب می شود، زیرا از حیث هستی شناسی، از ایدئالیسم درمقابل ماتریالیسم و از ذهنیت گرایی در مقابل عینیت گرایی دفاع می کند.
مقاله حاضر تلاش می کند تا به این پرسش ها پاسخ دهد: 1) چه روابطی بین یک جامعه یا ساختار اجتماعی و شناخت وجود دارد؟ 2) آیا جامعه بر علم تأثیر می گذارد یا کم وبیش تأثیر دانش بر دانش فرهنگ بیشتر است؟ 3) کدام نیروی اجتماعی، دانش را تولید و بازتولید می کند و چه نوع از تجزیه و تحلیل اجتماعی این نیروهای اجتماعی را آشکار می کند؟ و 4) تأثیر رهیافت سازه انگاری در روابط بین الملل چگونه و در چه ابعادی است؟
بررسی و تحلیل سیاست خارجی ایران و هند تا سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله نگاهی به سیاست خارجی ج.ا.ا و هند با تاکید بر تحلیل و بررسی حوزه های تعامل و تقابل دو کشور تا قبل از توافقات هسته ای می باشد. در واقع از همین مطالعات تطبیقی است که میتوان به برخی مسائل و مشکلات و بن بستهای حقوقی و سیاسی راهی یافت، زیرامطالعه تطبیقی سبب بهره مندی پژوهشگران از تجارب، آزمون و خطای ملل مختلف میشود. تحولات اخیر منطقه خصوصا موج بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال افریقا از یک سو و تقابل دیرینه ایران و آمریکا، نگاه ایران به جنوب شرق آسیا،نفوذ عمیق آمریکا و اسرائیل در منطقه به ویژه در شبه قاره هند و نوع بازی ایران و هند در حوزه های همکاری یا رقابت، عرصه های همگرایی و واگرایی متنوعی را برای این تعاملات موضوع ضرورت این تحقیق را فراهم ساخته است. از این رو سوال اصلی این تحقیق عبارت است از جایگاه ایران در سیاست خارجی نوین هند چگونه است و آینده این روابط چه زمینه های همگرایی و همکاری را سبب می شود.اگر ایران و هند بتوانند همزمان با تداوم رشد، ثبات خود را حفظ کنند، این رشد برای دهه ها قابلیت خواهد داشت. ادامه این روند در عین ثبات بخشی، تغییر توزیع قدرت و چینش بازیگران در عرصه سیاست بین الملل را به دنبال خواهد داشت و هند را به قدرتی بزرگ در عرصه نظام بین الملل تبدیل خواهد کرد بدین ترتیب در تعریف یا تغییر مؤلفه های نظام بین المللی نقش بسیار مهمتری را بر عهده گیرد. در این تحقیق از منابع معتبر استفاده شده است.
توسعه محوری در دولت سازندگی و الزامات آن برای سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الزامات سیاست خارجی برای تحقق سیاست توسعه محوری در دوران سازندگی است. به طور مشخص مقاله به دنبال پاسخ این سؤال است که سیاست خارجی ایران برای همراه شدن با سیاست توسعه محوری دستخوش چه تغییراتی شد؟ فرضیه ی اصلی مقاله به تغییر اولویت های سیاست خارجی ایران و انطباق آن با محیط داخل و بین الملل اشاره دارد. برای این منظور از روش توصیفی تحلیلی و نظریه ی لیبرالیسم اقتصادی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تعدیل مواضع دولت در برخی حوزه های سیاست خارجی اگرچه توانست به سیاست توسعه محوری کمک نماید اما ناکافی بود و وضع تحریم های جدید علیه ایران عملاً سیاست تنش زدایی و جذب سرمایه گذاری خارجی را با مشکل مواجه ساخت. تلاش برای نشان دادن اقدامات صورت گرفته در حوزه سیاست خارجی در راستای توسعه محوری و نیز تمرکز بر شاخص های اقتصادی توسعه محوری و ارتباط آن با بحث سیاست خارجی این اثر را از سایر پژوهش های صورت گرفته متمایز می سازد.