فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
بردگان سیاه یکی از اقلام مهم تجاری بودند که از روزگاران باستان رواج داشته و بعد از فتوحات اسلامی نیز کم و بیش تداوم داشت. سواحل خلیج فارس و دریای سرخ از جمله مقاصد مهم برای جابجایی و نقل و انتقال یا اسکان این بردگان بودند. چنانکه گزارشهایی از اسکان بردگان سیاه در بصره و روستای توریان در جزیره قشم وجود دارد. مساله مهم در ارتباط با این بردگان تاثیر وتاثرهای فرهنگی است که در محلهای اسکان خود داشته اند. این بردگان علاوه بر اثرپذیری فرهنگی، فرهنگ خود را نیز به جوامع میزبان می دادند؛ اساطیر و آئین زار و موسیقی مرتبط با آن از جمله مواردی است که به واسطه آنان در منطقه خلیج فارس نفوذ داشته است. این مقاله با تمرکز بر این آئین به مثابه یک مثال تاریخی، کوشیده است به توضیح و تبیین این سوال بپردازد که تجارت برده چه تاثیری بر تعامل فرهنگی آفریقای شرقی و حوزه خلیج فارس داشته است؟ فرضیه حاکی از آن است که بابازارها و مامازارها به طور کلی سیاهان در دوره اسلامی طیِّ چند مرحله فرهنگ و آئین زار را دگرگون کردند.یافته های تحقیق حاکی از آن است که مراحل مذکور عبارت بودند از: تلاشهایی برای انطباق روایات سواحیلیِ زار با روایات توراتی و قصص انبیا، دادن صبغه اسلامی و درمانگرانه به آئین زار، و درنهایت اثرپذیری از ادبیات و باروهای صوفیانه به خصوص از طریقت قادریه.
بررسی حضور سیاسی و تجاری پاکستان در خلیج فارس از 1947 تا 1979 میلادی
حوزه های تخصصی:
کشور پاکستان یکی از کشورهای نیمه بسته به لحاظ ژئوپلتیکی است که تنها از طریق دریای عمان به دریای آزاد راه دارد. موقعیت پاکستان از جنوب محدود به دریای عمان بوده و از تنگه استراتژیک هرمز نیز چندان دور نیست. پایگاه های هوایی و دریایی این کشور در سواحل دریای عمان، نقش مهمی در ثبات منطقه داشته اند، از این رو موقعیت ژئوپلتیک پاکستان در اقیانوس هند از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است به طوری که در دوران جنگ سرد به عنوان سپری عمل کرده که از منافع آمریکا و متحدانش در مقابل پیشروی اتحاد شوروی به طرف آب های گرم خلیج فارس محافظت کرده است. اشتراک مذهبی، جمعیت فراوان، و پیشرفت های نظامی پاکستان از یک سو، و نیاز روزافزون پاکستان به منابع انرژی حوزه خلیج فارس و رقابت با رقبای قدری چون هند و چین، از سوی دیگر باعث شده تا هم کشورهای حاشیه خلیج فارس و هم پاکستان نیاز به توسعه و تقویت روابط با یکدیگر داشته باشند. با توجه به اینکه به این موضوع بخصوص در سال های مورد نظر پرداخته نشده است، هدف اصلی در این مقاله بررسی حضور سیاسی و تجاری پاکستان در خلیج فارس در فاصله سالهای 1947 تا 1979 است. که نتایج به دست آمده نشان می دهد که ستون اصلی سیاست خارجی پاکستان را رابطه با کشورهای اسلامی خلیج فارس تشکیل می دهد. این رابطه نه فقط از بابت نیازهای امنیتی، بلکه از جهت هویت ذاتی ملازم با دیانت مشترک ایجاد شده بود. و لذا پاکستان همکاری تنگاتنگی را با کشورهای حوزه خلیج فارس برقرار کرد. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی صورت گرفته است.
بررسی روند شکل گیری و علل رقابت های تجاری در خلیج فارس و بازتاب آن در بندر کانتون چین (قرون یکم تا سوم هجری/هفتم تا نهم میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران ساسانی تاجران زردشتی(پو سه) از مشهورترین تاجران اقیانوس هند و از جمله سواحل چین بودند که تجارت را در انحصار خود داشتند و اغلب نیازمندی های سرزمین های عرب نشین را نیز برآورده می کردند. زیرا تجّار عرب غالباً به سفرهای تجاری شرق آفریقا می پرداختند؛ اما فتح ایران توسط عرب های مسلمان و تسلط آنان بر بنادر و سواحل خلیج فارس در قرون یکم و دوم هجری موجب فعال شدن تجّار عرب (اباضی عمان و سپس عراقی) در کنار بازرگانان زردشتی در اقیانوس هند شد؛ چنان که آنان برای تجارت به سواحل چین به خصوص بندر «خانفوا» (کانتون یا گوانجوی امروزی) سفر می کردند. اما تحولات سیاسی خلیج فارس همواره منجر به رقابت یا اتحاد تاجران می شد که بر روابط و جایگاه آنان در بندر کانتون نیز تأثیرگذار بود. مقاله حاضر در پی مطالعه تأثیر تحولات تاریخ سیاسی خلیج فارس و رقابت های مذهبی اقتصادیِ گروه های بازرگان در جامعه مبدأ در شکل گیری رقابت های مذکور در مهاجرنشین بندر کانتون چین است.
بررسی تأثیر دریا بر فرهنگ عامه مردم بوشهر
حوزه های تخصصی:
آداب و سنن هر قوم در بردارنده ریشه دارترین ارزش ها و تجربیاتی است که طی نسل ها در برخورد با تندبادهای حوادث و عواملی که سعی در زوال و کمرنگ نمودن آن داشته اند، شکل گرفته است. سنت ها و باورهایی که بی شک از مهم ترین مقولات در تثبیت و قوام رفتارهای اجتماعی داشته و دارند. استان بوشهر بدلیل موقعیت جغرافیایی منحصر به فردش اساساً محور تبادل فرهنگ، تجارت، سیاست، برای داد و ستد کالا و اندیشه ها میان ایرانیان، هندیان، آفریقایی ها و اروپایی ها طی قرن های متمادی بوده است. تا جایی که از این کرانه تا کرانه های دور دست چین رفتارهای التقاطی به صورت نمادهای اعتقادی تغییر ماهیت داده اند که انتساب و اکتساب هر یک از این باورها، باورهای منشعب از دریا و دریانوردی خود جای بحث ها مفصل نیست. در این پژوهش برآنیم تا نقش دریا و دریانوردی را به عنوان مسبب نشر فرهنگ عامه در کرانه های شمالی خلیج فارس خاصه استان بوشهر مورد بررسی قرار دهیم. هر چند در حوزه ی تاریخ و جغرافیای سیاسی اقتصادی بوشهر تحقیقاتی انجام شده است؛ اما جای مسائل مهمی در زمینه فرهنگ و سنت های دریانوردی آنچنان که با معیشت و زندگی آنان در آمیخته باشد کماکان مغفول مانده است که امید است با روشن شدن تشابهات نژادی، تاریخی، و فرهنگی و وابستگی عمیق مردمان این سرزمین با فلات مرکزی ایران و که غالباً از ریشه های اجتماعی دیگر نواحی پیرامون خود نشأت گرفته است مورد مقایسه و متمایز قرار گیرد. در این پژوهش بدین پاسخ این پرسش هستیم که عوامل جغرافیایی از جمله (آب و هوا، اقلیم) و معیشت در باورها و ویژگی های فرهنگی مردم بوشهر چه تأثیری داشته است؟ دریا و دریانوردی در شکل گیری و قوام این باورها و اعتقادات تا چه اندازه مؤثر بوده است؟ و شیوه معیشت اعم از کشاورزی، کم آبی در کنش های اجتماعی و اعتقادات درونی بوشهریان تا چه میزان تأثیر داشته است؟
بررسی عملکرد کمپانی های انگلیسی و هلندی در خلیج فارس در عصر شاه عباس اول صفوی
حوزه های تخصصی:
سرآغاز توسعه تجاری انگلیس و هلند در ایران و خلیج فارس در عصر شاه عباس اول بود. کمپانی های هند شرقی انگلیسی و هلندی توانستند بعد از تلاش های بسیار در نواحی مختلف ایران تجارتخانه هایی تأسیس کنند و در مقابل نیز هلندیان در این امر از انگلیس عقب نماندند. بر اساس آنچه که موجود است شاه ایران نیز نسبت به حضور آنان در ایران رضایت نسبی داشته و برای حضور آنان در ایران قوانینی که به کار آنان سهولت می بخشید وضع کرد. همچنین اعزام سفرایی به دربار کشورهای اروپایی کمک شایانی برای حضور اروپاییان در ایران شد. در این بررسی ما به چگونگی ایجاد رابطه تجاری ایران و اروپاییان، انگلیسی ها و هلندی ها می پردازیم که تا توسعه تجاری در ایران چگونه رفتار می کردند. همچنین درباره افرادی که با دربار صفوی مشغول بودند بررسی هایی انجام می شود. توسعه تجاری درخلیج فارس سبب شد قدرت اقتصادی و تجاری خلیج فارس در دستان اروپاییان باقی بماند که خود نشانه گسترش استعمار از طریق تجارت بود. بعد از مرگ شاه عباس اول به علت ضعف سلاطین پس از او خلیج فارس دیگر مانند قبل نبود و با دادن امتیازات بسیار به تجار خارجی علل خصوص انگلیسی ها حضور آن ها مملوس تر شد به طوری که در قرن هجده میلادی دیگر رقیبی جدی برای آنان در خلیج فارس نبود.در نهایت می توان بیان کرد کشورهای غربی در راه شرق همواره به دنبال تجارت ثابت و قدرتمند بودند تا در شهرهای خود بتوانند کالاهای مورد نیاز را تهیه و همچنین بازار مبدأ کالا را در دست بگیرند.
بررسی حضور سیاسی و تجاری هند در خلیج فارس (از 1947 تا 1979 میلادی)
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند از زمان های قدیم از لحاظ سیاسی، تجاری و اقتصادی مورد توجه اقوام و ملت های مختلف بوده و همواره بعنوان با ارزش ترین و مهم ترین آبراه های تجاری-سیاسی جهان از آن استفاده می شده است. از این رو کشور هندوستان با سابقه تجاری دیرینه و ریشه دار در این آبراه بعد از استقلال، همواره در تلاش بوده تا نقش مهم تری برای تأمین منافع ملی و حفظ امنیت ملی خویش در دو عرصه منطقه ای و بین المللی ایفا نمایند. و لذا، یکی از مهم ترین و نزدیک ترین مناطق دارای اهمیت در بحث امنیت منطقه ای هند، منطقه خلیج فارس است. با توجه به ملاحظات موجود، این کشور همواره درصدد بوده تا برای تأمین امنیت ملی خویش، بویژه در حوزه انرژی روابط استراتژیک خود را با کشورهای حوزه خلیج فارس، گسترش داده و عمق بخشد. بنابراین، ایران، عراق و عربستان سعودی بعنوان سه کشور عمده خلیج فارس در دوره مورد تحقیق، بدلیل اهمیت راهبردی مورد توجه بوده است. وجود پتانسیل های فراوان برای گسترش و همکاری های چند جانبه، کشور های ساحلی این مناطق را به سوی توسعه وبهبود روابط ترغیب می کرده است. هدف اصلی در این پژوهش بررسی حضور سیاسی - تجاری هند در خلیج فارس و بررسی مناسبات آن با کشورهای عمده این منطقه در خلال سال های 1947 – 1979 است که نتایج بدست آمده نشان می دهد که اقتصاد و تکنولوژی فعال هند و نیاز روزافزون این کشور به منابع انرژی حوزه خلیج فارس از یک سو و سرازیر شدن دلارهای نفتی در دامان کشورهای تولیدکننده نفت از سوی دیگر باعث شده است تا هند حضوری مؤثر و پویا در عرصه تجاری و اقتصادی در خلیج فارس داشته باشد. نوع تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده که با استفاده از روش کتابخانه ای و منابع اینترنتی صورت پذیرفته است.
صنعت نفت و توسعة اقتصادی ، اجتماعی مناطق شمالی خلیج فارس؛ مطالعة موردی خارک (1355-1335ش/1976-1956)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش بر آن است تا به بررسی و تبیین تأثیر صنعت نفت بر روند توسعة اقتصادی و اجتماعی منطقة خارک بپردازد.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش به روش تاریخی و با رویکرد تاریخ اقتصادی و تبیین داده های آماری و بر مبنای اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای انجام شده است.
یافته ها و نتایج پژوهش: با انتخاب جزیرة خارک از سوی کنسرسیوم نفتی به عنوان مرکز بارگیری و صدور نفت خام، تأسیسات متعددی در این جزیره ایجاد شد. ورود صنعت نفت و شکل گیری این تأسیسات تأثیر آشکاری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی آن مانند؛ دگرگونی در چهرة منطقه، ترکیب جمعیتی، وضعیت معیشتی، توسعة زیرساخت ها، ظهور طبقات جدید و افزایش مهاجرت داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهند، با پیشرفت صنعت نفت در این دوره و روند تحولات اقتصادی، اجتماعی حاصل از آن، خارک به بزرگ ترین بندر بارگیری و صادرات نفت خام ایران و یکی از بزرگ ترین بندرهای صادراتی نفت خام جهان تبدیل شد.
تجارت مروارید درسواحل شمالی خلیج فارس دوران قاجار
حوزه های تخصصی:
بنادر و جزایر سواحل شمال خلیج فارس مرکز مبادلات تجاری مروارید خلیج فارس بوده است، بطوریکه همواره دولت های اروپایی برای تجارت صدف مروارید به این بنادر می آمدند وبا صادر کردن مروارید سود سرشاری به دست می آوردند. در دوران قاجار تجارت مروارید در سواحل شمالی خلیج فارس بین کشورهای اروپایی و سواحل ایران وجود داشت. در سال ۱۲۷۵ق(۱۸۵۹ م) شرکت تجاری رابرت وانکهوس نماینده تجاری خودرابه بندر لنگه فرستاد وتوانستند تجارت مروارید رادراین منطقه بدست بگیرند و مقدار فراوانی از مروارید این ناحیه را به هامبورگ فرستادند. پس از آلمانی ها، انگلیسی ها بودند که به تدریج به منطقه خلیج فارس توجه نشان دادند.
نگارنده می کوشدروندتجارت مرواریدرادردوران قاجار بازگو نمایدونیزدرصددپاسخ گویی به این سؤال است تجارت مرواریدچه نقشی در اقتصاد سواحل شمالی خلیج فارس داشته است؟
فرضیه:صید صدف مروارید نه تنها عامل تجارت ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس با دیگر مناطق، بلکه منبع امرار معاش بوده است.
بررسی اوضاع خلیج فارس در دوره های ایلام قدیم و میانه
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس در جنوب سرزمین ایلام واقع شده و لیان یکی از شهرهای مهم این دوره (ایلام قدیم و میانه) در ساحل خلیج فارس قرار گرفته است. الهه ی کیر ایریش یکی از بزرگ ترین خدایان ایلام در این شهر مورد پرستش بود. در کنار لیان شهرهای مهم دیگری نیز وجود داشته است، مانند شری هوم و میشیمروه. حال این سؤالات پیش می آید که خلیج فارس در دوره های ایلام قدیم و میانه چه جایگاهی داشته؟ و نقش خلیج فارس در ارتباط بین سرزمین های مجاورش در این دو دوره به چه صورت بوده است؟ از مهم ترین سرزمین های مجاور خلیج فارس می توان به دیلمون، مَگَن، فَیلَکه (کویت) و محوطه هایی در عمان و امارات اشاره کرد. با بررسی آثار این سرزمین ها کاملاً مشخص می شود تمام این سرزمین ها با یکدیگر و با ایلامیان از راه خلیج فارس ارتباطات مهمی داشته اند. دیلمون که بیشتر باستان شناسان محل آن را بحرین دانسته اند، در مدت زمان زیادی فرمانروایانی کاسی نژاد داشت، کاسی هایی که خود اصلیتی از فلات ایران داشته اند.
بررسی و بازنگری دستورالعمل حکومت بنادر خلیج فارس (1319ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش بر آن است تا به بررسی شکلی و محتوایی «دستورالعمل حکومت بنادر خلیج فارس» به عنوان یکی از اسناد مهم و ارزشمند به جای مانده از دورة قاجار دربارة منطقة استراتژیک خلیج فارس بپردازد.
روش/رویکرد: این مقاله بر پایة اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی و تحلیلی نگاشته شده است.
یافته ها و نتایج: در بازخوانی و چاپ این کتابچه اشتباهات فاحشی رخ داده است. مشیرالدوله به عنوان وزیر امور خارجه و امین السلطان به عنوان صدراعظم عصر مظفری از اهمیت و جایگاه حیاتی و تاریخی خلیج فارس و بنادر و جزایر جنوب ایران آگاه و مطلع بوده اند. آن ها در این دستورالعمل بر موضوعات مهمی همچون توجه به کنسولگری ها و چگونگی روابط با دول بیگانه، جلوگیری از استملاک بیگانگان در خاک بنادر، سوءاستفاده های انگلیسی ها و مأموران محلی از تلگراف خانه، مراقبت از کشتی پرسپولیس، ادارة امور گمرک و تذکرة بنادر و وظایف شخص حکمران بنادر در قبال این مسائل پرداخته اند. همچنین از دلایل مهم بی توجهی و غفلت نسبت به بنادر و جزایر خلیج فارس در این دوره، سازمان اداری فاسد و فرسودة قاجار، نبود ثبات در مدیریت و تعدد مراکز تصمیم گیری در خصوص بنادر، حضور کشورهای استعمارگر خارجی مانند انگلستان و سیاست استعماری آن ها در منطقه و ضعف نیروی نظامی و ناوگان دریایی بود.
در شیبِ کوه و ساحل دریاخاستگاه و تغییرات مفهومی اصطلاح سیف در جغرافیای تاریخی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای تاریخی سواحل خلیج فارس، با وجود پژوهش های صورت گرفته، هنوز جنبه های ناشناخته ای دارد که پژوهش در آن ها، به کسب آگاهی های تازه درباره تاریخ تعاملات فرهنگی و تمدنی این منطقه می انجامد؛ مانند اصطلاح سیف (sīf) که در تعدادی از متون جغرافیای تاریخی، برای توصیف بخش های بزرگی از سواحل شمالی خلیج فارس به کار رفته است و فرهنگ های لغت آن را واژه ای عربی فرض کرده اند. مقاله حاضر با این پیش فرض که منشأ یک جای نام را در گام نخست، باید در ارتباط با جغرافیای تاریخی منطقه مربوط جستجو کرد، به طرح این پرسش پرداخته که اصطلاح سیف چه ارتباطی با جغرافیای تاریخی سواحل شمالی خلیج فارس داشته و از نظر مصداقی، در گذر زمان، دچار چه تغییراتی شده است؟ بررسی شواهد جغرافیایی و تاریخی و زبانی نشان می دهد که اصطلاح سیف ریشه در جغرافیای تاریخی سواحل خلیج فارس و زبان فارسی دارد و از قرن چهارم قمری/دهم میلادی به بعد، از نامی برای کل سواحل فارس قدیم، به نامی برای ناحیه ساحلی شیف، در شمال بوشهر امروزی، تغییر یافته است. این پژوهش با روش تاریخی انجام شده و در گردآوری اطلاعات، از تکنیک کتابخانه ای و پژوهش های شفاهی استفاده شده است.
علل و زمینه های محرومیت و توسعه نیافتگی کرانه ها و پس کرانه های خلیج فارس ودریای عمان درعصرقاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرانه ها و نواحی پس کرانه ای شمالی خلیج فارس و دریای عمان دردوره قاجاریه ،ازمناطق برجسته ی بازرگانی دریایی به شمار می رفت. بخش عمده ای از ثروت خالص و ناخالص و سرمایه در گردش ایران و کالاها و نیازمندی های خرد و کلان کشور از تکاپوهای تجار و شرکت های داخلی و بین المللی در این سرحدات حاصل می گشت. هدف نگارنده این است که چرا با وجود قابلیت های بالفعل و بالقوه جزایر و بنادر جنوب و جنوب شرقی ایران و حجم شگفت آور ثروت این مناطق، هم چنان در محرومیت به سر می برده است. در فرجام نگارنده نتیجه می گیرد که در نتیجه مجموعه عوامل منفی چند لایه، با وجود پیشرفت کمی و کیفی در میزان صادرات و واردات انواع کالا و رونق بازرگانی دریایی، تاثیری در بهبود سطح معیشت و زندگی مردم بومی منطقه نداشته است. در حقیقت در تناقض با باور عمومی ، نوعی پارادوکس و تضاد مابین شکوفایی تجاری خلیج فارس و دریای عمان از یک سو و تشدید فقر و تنزل کیفیت زندگی ساکنان آن به خوبی قابل مشاهده می باشد . پیرو این فرایند ، رشدو بالندگی داخلی و رفاه اجتماعی متناسب با جایگاه این مناطق ارزشمند اقتصادی و سیاسی در فعل وانفعالات جدید ایران و فرا منطقه ای ، حاصل نگردید. کلیدواژه: خلیج فارس ودریای عمان‘ عصر قاجاریه‘ کرانه و بس گرانه ها, اقتصاد , توسعه نیافتگی، محرومیت
تحلیلی بر سنت های دیوانسالاری ایران در خلیج فارس «امام مسقط و اجاره داری بندرعباس» (1209-1285)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: بررسی ماهیت اجاره داری بندرعباسی در دوره قاجاریه نقش مهمی در شناخت تعملات ساحل نشینان سواحل شمالی و جنوبی دارد. بررسی این اخرین نمونه های عینی از سنت مقاطعه، برای پاسخ به برخی ابهام ها ضروری می نماید. مالیات و عوارض گمرکی بندرعباس از آغاز دوره قاجار با قبول تابعیت به حکمران بستک و سپس مسقط واگذار شد. در برخی تالیفات به دلیل عدم توجه به سنت مقاطعه، به اشتباه جزایر و بنادر ساحل ایران جزو قلمرو مسقط تصور می گردد. تحول در مناسبات منطقه ای با توجه به قدرت روزافزون و سیاست انگلستان و عقب ماندن دربار قاجار از تحولات جدید، به تدریج تعاملات آل بوسعید و حکومت مرکزی را خدشه دار کرد. این مقاله با رویکردی تحلیلی، ضمن بررسی ماهیت اجاره داری بندرعباس و نقش ان در تعملات آل بوسعید با حکومت مرکزی ایران، به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که اجاره بندرعباسی به حاکم یا امام مسقط در بر گیرنده چه نکات مهمی در خصوص سنت های مدیریتی حاکم بر منطقه خلیج فارس است؟ فرض غالب بر این است که موضوع اجاره داری بندرعباس بیانگر نوعی ارتباط نزدیک حکمرانان مسقط با حکومت مرکزی ایران بر اساس یک سنت تاریخی مقاطعه است.هرچند تحولات سده 19م/13ه و استقرار تدریجی پایه های سبک نوین اقتصادی و تجاری اروپا آن را به گونه ای دیگر نمایان ساخت.
حضور فزاینده روسیه در شرق دریای خزر و چالش با منافع راهبری انگلیس تا پایان عصر ناصری (1313 تا 1209ق/1895 تا 1794م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی قرن نوزدهم میلادی، سیزدهم هجری، حضور روسیه در آسیای میانه به صورت فزاینده ای افزایش یافت. این امر ایران را در معرض تجاوزات تازه قرار داد و به چالش روابط روس و انگلیس دامن زد. آثار مختلفی که تاکنون درباره روابط روس و انگلیس نوشته شده، بیشتر به شرح رویدادهای نظامی بسنده کرده و به اهمیّت سازوکار دیپلماسی روسیه، کمتر اشاره شده است. این تحقیق می کوشد تحلیل تازه ای از کاربَست روش های سیاسی و نظامی روسیه، در آسیای میانه و بازتاب های منطقه ای آن ارائه کند.
روش تحقیق توصیفی تحلیلی (Descriptive - analytical) و اسنادی (method Documentar) است و استناد به منابع دست اول و معاهدات و مکاتبات تاریخی، در اولویت قرار گرفته است. همچنین نویسندگان با هدف مشخص کردن ابعاد سیاست خارجی روسیه در آسیای میانه، درصدد یافتن پاسخ این پرسش ها هستند: روسیه چگونه توانست حاکمیّت خود را بر سرزمین های پهناور شرق دریای خزر تحمیل کند؟ ایران و انگلیس در برابر توسعه طلبی آن کشور چه اقداماتی انجام دادند؟
چنین فرض می شود که اقدامات نظامی، تنها ابزاری نبود که روسیه از آن استفاده می کرد و سیاستمداران آن کشور نیز، در موفقیت های کشور خود نقش داشته اند. نتایج این تحقیق نیز نشان می دهد: بازتاب رقابت های استعماری روس و انگلیس، در جغرافیای سیاسی سواحل دریای خزر، بسیار تأثیرگذار بود و روسیه از ترکیب ابزارهای موثر، مانند روابط اقتصادی، روش های سیاسی، مطالعات میدانی، نفوذ اطلاعاتی و اقدامات نظامی استفاده و حاکمیت خود را بر سراسر آسیای میانه تثبیت کرد.
جایگاه تاریخی شهر باستانی حریره در جزیرهٔ کیش
حوزه های تخصصی:
اواسط قرن چهارم (356 ه . ق.) بندر تجاری- اقتصادی سیراف ویران شد و بازرگانان سیرافی با توجه به موقعیت ویژهٔ خود به دنبال مأمنی دیگر توانستند جای پای خود را در جزیره کیش محکم کنند، که این امر منجر به ایجاد شهر حریره شد. شهر باستانی حریره واقع در شمال جزیره کیش که در حال حاضراز جمله نقاط تاریخی و سیاحتی به شمار می رود، یادگاردوران شکوفایی و رونق اقتصادی و تجاری این جزیره می باشد. فضاهای چون مسجدجامع، حمام، خانه اعیانی و تأسیسات آبی نشان از معماری زیبای این شهر دارد، همچنین اشیاء باارزش تاریخی به دست آمده نشان از غنای فرهنگی و شکوفایی جزیره کیش پس از افول بندر تجاری سیراف دارد. شهر حریره در زمان شکوفایی خود یکی از عمده ترین نقاط مورد توجه در خلیج فارس بوده است. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر منابع موجود، جایگاه تاریخی شهر حریره و محوطه باستانی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
ژئوپلیتیک خلیج فارس: تهدیدها و فرصت های فراروی جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان « ژئوپلیتیک خلیج فارس: تهدیدها و فرصت های فراروی جمهوری اسلامی ایران» می باشد که به بررسی تهدید ها و فرصت های پیش روی ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک خلیج فارس می پردازد. چرا که موقعیت حساس و استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و وجود بحران ها و عدم ثبات سیاسی در کشورهای مجاور و وجود چالش های سیاسی با همسایگان استراتژیک باعث به وجود آمدن تهدیدهایی برای امنیت جمهوری اسلامی ایران می شود. از بزرگ ترین تهدیدات فرامنطقه ای که حوزه نفوذ آن به این منطقه حساس و استراتژیک وارد شده است، ایالات متحده آمریکا میباشد. به همین دلیل و بنابر اهمیت استراتژیک ایران و سیاستی که در قبال این دولت ها سر لوحه سیاست خارجی خود قلمداد کرده است، باعث مقابله شدید آمریکا با این کشور در فضای بین المللی شده است.
هدف مقاله حاضر بررسی تهدید ها و فرصت های فراروی ایران با توجه به موقعیت خلیج فارس می باشد و سوال مقاله حاضر این است که با توجه به موقعیت ویژه خلیج فارس چه تهدید ها و فرصت هایی پیش روی جمهوری اسلامی ایران میباشد؟ که به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی این فرضیه می پردازد که جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن موقعیت ممتاز خلیج فارس از جانب آمریکا و سایر متحدان غربی اش مورد تهدید قرار گرفته و خواهد گرفت.
این پژوهش با بهره گیری از اسناد معتبر بر این نتیجه است که منطقه خلیج فارس با پشت سر گذاردن یک صد سال از اهمیت یافتن تاریخی به علت وجود ذخایر گسترده انرژی و هم چنین تحولات در نظام های سیاسی، اقتصادی و بالطبع امنیتی در منطقه، در کانون توجه بسیاری از قدرت ها بوده است. به طوری که می توان ادعا کرد که به صورت مهمترین کانون توجه نگرشها و محاسبات استراتژیک درآید و به تعبیر کلاسیک ژئوپلیتیک، هارتلند یا قلب زمین نام گیرد.
بررسی معیارهای قشربندی دریانوردان سواحل خلیج فارس تا پیش از سلطه مرکانتالیسم (قرون 10-7ه.ق/16-13.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمان حاکمیت ملوک هرمز بر خلیج فارس، نوعی شیوه تولید و دریانوردی سنتی پدید آمده بود که نیروی کار آن را مجموعه ای از دریانوردان سازمان دهی شده در شبکه ای به مدیریت ملوک هرمز تشکیل می دادند. این شبکه با سلطه استعمارگران اروپایی و دیدگاه اقتصادی سیاسی آنان (مرکانتالیسم و بهره کشی) از میان رفت و ساختاری جدید جایگزین آن شد. بر اساس این شیوه تولید قدیمی بود که توسعه اموری چون ایجاد انواع کشتی و قواعد مالکیت بر آن، ابزارها، دانش، مهارت، و روش دریانوردی قدیم امکان پذیر شد؛ در عین حال، با تکیه بر فرهنگ بومیِ مردمان سواحل خلیج فارس، نوعی قشربندی اجتماعی در میان دریانوردان خلیج فارس پدیدار شده بود که با اوج گیری تجارت دریایی (حدفاصل قرن های 7- 10 ق./ 13- 16 م.) تکامل یافت. به نظر می رسد که اقشار، با هدف تخصصی شدن و طبقه بندی مهارت ها و تخصص های متنوع خود، در مجموع به سوی پیدایش نوعی تقسیم کار پیش رفتند. نوشته حاضر، از طریق شناسایی و توصیف این اقشار، در پی تحلیل معیار قشربندی این دریانوردان است و برای نیل این هدف از روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد دریانوردان بر اساس برخورداری از ثروت، مالکیت ابزار تولید، دانش دریانوردی و مهارت های مربوطه، نیروی نظامی و بدنی، و نیروی کار قشربندی می شده اند.
اهمیت صید میگو در سواحل شمالی خلیج فارس از دوران پهلوی تا سال 1367 ه.ش
حوزه های تخصصی:
صید میگو و ماهی به صورت سنتی از هزاران سال پیش میان ساحل نشینان خلیج فارس رواج داشته است و نحوه صید را از اجداد خود به ارث برده اند. این دو محصول دریایی علاوه بر مصرف مردم ساحل نشین و دریانوردان، به صورت خشک و نمک سود به نقاطی دور از خلیج فارس حمل گردیده است.
نگارندگان می کوشند اهمیت صید میگو را در سواحل شمالی خلیج فارس بررسی نمایند و درصدد پاسخ گویی به این سئوال اند که صید میگو در تغذیهٔ ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس تا چه اندازه نقش داشته است؟
فرضیهٔ این پژوهش نیز مبتنی بر این است که صید میگو نه تنها یکی از منابع امرار معیشت ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس بوده، بلکه یکی از خوراک اصلی ساکنان این سواحل نیز بوده است.
نگاهی به زمینه های تاریخی برجسته شدن «مسئله ذم نجد»؛ بررسی تطبیقی دو مقطع برآمدن محمدبن عبدالوهاب و جنگ خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مذموم بودن سرزمین نجد، از جمله مسائل ذم و مدح سرزمین ها در ادبیات دینی می باشد که از زمان صدور در سده های نخست اسلامی و تا به امروز همواره مورد بحث بوده است. حدیث گرا بودن عالمان دینی نجد به ویژه در قرون متأخر از یک سو و وجود احادیثی در ذم این سرزمین و البته ظرفیت های این احادیث در جهت مشروعیت زایی و مشروعیت زدایی، فضایی چالش برانگیز را در طول تاریخ این سرزمین در دوره اسلامی و تاکنون رقم زده است، این موضوع با برآمدن محمدبن عبدالوهاب در این سرزمین، با اهمیت بیشتری پیگیری شد و از سوی منتقدان جریان وهابی مورد استفاده قرار گرفت. در این نوشته دست کم شرایط برجسته شدن مسئله ذم نجد و معانی واژگونه اتخاذ شده از آن در دو مقطع برآمدن محمدبن عبدالوهاب و حمله صدام به کویت مورد مقایسه قرار گرفته شده است.