فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الزامات سیاست خارجی برای تحقق سیاست توسعه محوری در دوران سازندگی است. به طور مشخص مقاله به دنبال پاسخ این سؤال است که سیاست خارجی ایران برای همراه شدن با سیاست توسعه محوری دستخوش چه تغییراتی شد؟ فرضیه ی اصلی مقاله به تغییر اولویت های سیاست خارجی ایران و انطباق آن با محیط داخل و بین الملل اشاره دارد. برای این منظور از روش توصیفی تحلیلی و نظریه ی لیبرالیسم اقتصادی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تعدیل مواضع دولت در برخی حوزه های سیاست خارجی اگرچه توانست به سیاست توسعه محوری کمک نماید اما ناکافی بود و وضع تحریم های جدید علیه ایران عملاً سیاست تنش زدایی و جذب سرمایه گذاری خارجی را با مشکل مواجه ساخت. تلاش برای نشان دادن اقدامات صورت گرفته در حوزه سیاست خارجی در راستای توسعه محوری و نیز تمرکز بر شاخص های اقتصادی توسعه محوری و ارتباط آن با بحث سیاست خارجی این اثر را از سایر پژوهش های صورت گرفته متمایز می سازد.
ایران و عربستان، رقابت بر سر نفوذ در خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
ایران و عربستان با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی که دارند مهم ترین بازیگران منطقه ای در حوزه خلیج فارس و خاورمیانه هستند که به نوعی رقیب منطقه ای یکدیگر هم به حساب می آیند. این دو کش ور ب ا به ره من دی از موقعی ت اس تراتژیک در منطق ه از اهمی ت فراوان ی برخودارن د. به باور بیشتر پژوهشگران، روابط ایران و عربستان به دلیل اهمیت این دو کشور در منطقه و تأثیری که بر روی سایر بازیگران منطقه ای دارند اهمیت زیادی دارد. روابط این دو کشور در طول تاریخ همواره روندی سینوسی و متغیر داشته است و ب ا توج ه ب ه تحولات س ال های اخی ر در منطق ه ش اهد رقابت ه ای ج دی ای ران و عربس تان بودی م. اکنون با توجه به توافق هسته ای میان ایران و کشورهای غربی از یک طرف و نقش تأثیرگذار ایران در بحران های منطقه ای مانند سوریه، عراق و یمن در طرف دیگر زمینه های افزایش قدرت منطقه ای ایران و شیعیان در منطقه فراهم شده است که این موضوع باعث تشدید رقابت منطقه ای میان ایران و عربستان سعودی شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که دلیل افزایش تنش در روابط ایران و عربستان چیست؟ فرض پژوهش بر این مبنا استوار است که تداوم الگوی تعارض در روابط دو کشور به دلیل رقابت منطقه ای میان ایران و عربستان و افزایش قدرت منطقه ای ایران بعد از توافق هسته ای در کنار تقابل ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی می باشد.
جنگ تحمیلی و تأثیر آن بر تغییر گفتمان سیاست خارجی ایران (از آرمانگرایی دهه اول به عملگرایی منفعت محور دهه دوم انقلاب اسلامی)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش برآن است که با استفاده از تحلیل گفتمان به بررسی زمینه ها و ریشه های تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران از آرمان گرایی به عملگرایی با تکیه بر مقایسه دهه اول با دهه دوم انقلاب اسلامی بپردازد. با توجه به ماهیت اسلامی انقلاب و در اختیار گرفتن حاکمیت توسط اسلام گرایان، طرح شعارهای آرمانگرایانه و تسلط گفتمان آرمانگرایی در عرصه های داخلی و خارجی در سال های اولیه انقلاب امری عادی به نظر می رسید، اما با پایان جنگ تحمیلی و روی کار آمدن دولت عملگرای اقتصاد محور هاشمی رفسنجانی موجب تغییر رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از رویکرد آرمان گرایی در دهه ی اول به عملگرایی در دهه دوم انقلاب اسلامی شده است.
جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران؛ توهم یا واقعیت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکستهای متوالی جنگ سخت باعث گذار از ابزار سخت افزاری به نرم افزاری شده است که تحت عنوان جنگ/ قدرت نرم شناخته م یشود. جنگی که دارای ظاهری نرم می باشد اما ماهیتی سهمگی نتر از جنگ و قدرت سخت دارد. از دهه نود میلادی، ایده قدرت نرم در ادبیات سیاسی مطرح و خیلی زود وارد عرصه عمل شد و امروزه تمامی کشورها به دنبال کسب آن و یا افزایش ابعاد آن هستند. ایران هم علی رغم داشتن ظرفیت و توانایی های زیاد در این زمینه، همواره در چند دهه اخیر با تهدیدات نرم دشمنان مواجه بوده است. متاسفانه علی رغم هشدارهای مقام معظم رهبری مبنی بر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، غارت فرهنگی و جنگ نرم تاکنون درک و پذیرشی از واقعیت آن صورت نپذیرفته است. سوال اصلی مقاله این است که چرا تاکنون پذیرش و درک درستی از جنگ نرم در بین مسوولان، مدیران نظام و مردم به وجود نیامده است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که تدریجی، پنهانی و مخفیانه بودن جنگ نرم، غفلت امنیتی و عدم پیش بینی درست تهدیدات امنیت ملی و رویکرد لیبرالیستی به مدیریت فرهنگی جنگ نرم باعث شده تا جنگ نرم برای بسیاری از افراد حتی مسوولان و نخبگان جامعه قابل شناسایی نباشد و به رد و انکار آن بپردازند. از این رو در این نوشتار ضمن بررسی فرضی ههای مزبور، برای درک و پذیرش تحقق جنگ نرم در جمهوری اسلامی ایران، از سه زاویه 1. مقایسه و تفاو تهای جن گهای سخت، نیمه سخت و نرم 2. تشریح سرمایه گذار یهای دشمن در حوز ههای نرم افزاری و سخت افزاری جنگ نرم . عینی نمودن جنگ نرم در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، مورد واکاوی واقع شد.
نقش دیپلماسی عمومی نوین در تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی به عنوان یکی از ابزارهای به کارگیری قدرت نرم نشان داده است که نقش و تأثیر بسزایی در تقویت و حصول منافع ملی کشورها دارد. از آنجا که یکی از محورهای اصلی در مبحث منافع ملی کشورها موضوع کسب قدرت و وجهه ملی است، لاجرم دیپلماسی عمومی کارآمد می تواند در نایل آمدن به این هدف مثمرثمر واقع گردد. امروزه، دیپلماسی عمومی به دلیل تأثیر پایدار و کم هزینه ای که در به دست آوردن اهداف سیاست خارجی می-تواند داشته باشد، به عنوان بدیلی در برابر دیگر منابع سنتی قدرت، از جمله قدرت نظامی و اقتصادی، جایگاه عمده ای در سیاست خارجی کشورها یافته است. در این میان، کشور ایران به دلیل غنای منابع ادبی، فرهنگی و تاریخی، دارای منابع بالقوه ای است که می تواند با به کارگیری این منابع، در جهت نیل به منافع خود گام بر دارد. از این رو، مقاله حاضر قصد دارد به دنبال پاسخی به این سؤال باشد که دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران چگونه در عصر جهانی شدن ارتباطات بر تأمین منافع ملی این کشور تأثیرگذار است. در پاسخ به این سؤال این فرضیه عنوان می شود که با تغییر در ماهیت قدرت و تنوع در بازیگران بین المللی و با اهمیت یافتن مؤلفه های قدرت نرم در عصر جهانی شدن و انقلاب اطلاعات، دیپلماسی عمومی نقش مهمی در تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران ایفا می کند.
تاثیرایران هراسی در رقابت تسلیحاتی اعضای شورای همکاری خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی نظریه های روابط بین الملل نظریه های واقع گرا نوواقع گرایی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی روابط خارجی ایران روابط خارجی ایران دوره جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مسایل منطقه ای
در پی وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ١٩٧٩ منافع حیاتی طولانی مدت آمریکا در منطقه خاورمیانه با چالشی جدی مواجه گردید. از همین زمان پروژه ی ایران هراسی در محورهای گوناگون نظامی، سیاسی، اقتصادی و به خصوص تبلیغاتی و رسانه ای در دستور کار کشورهای غربی و آمریکا قرار گرفت که در نهایت منجر به ایجاد واهمه از جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای همسایه حاشیه خلیج فارس گردید. یکی از مهم ترین و پرنفوذترین تاثیرات این هراس ایجاد شورای همکاری خلیج فارس متشکل از شش کشور عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر، امارات متحده عربی، و عمان بود.سوال اصلی این پژوهش آن است که چه ارتباطی میان توسعه ی خریدهای تسلیحاتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و پروژه ی ایران هراسی وجود دارد؟ فرضیه ی این نوشتار آن است که القای هراس از ایران برای به دست آوردن منافع اقتصادی بیشتر برای کشورهای غربی و آمریکا از طریق فروش تسلیحات به کشورهای حاشیه خلیج فارس می باشد. نوشتار حاضر بر آن است تا با استفاده از رویکردی نوواقع گرایانه به عنوان چارچوب نظری، و با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تاثیر ایران هراسی بر سیر صعودی خریدهای تسلیحاتی در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بپردازد
تحلیل سخنان حسن روحانی و باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و تأثیر آن بر روابط آتی ایران و آمریکا براساس «نظریه کنش گفتار»
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تحلیل سخنان مقام های سیاسی جهان و تأثیر آن بر روابط کشورها با یکدیگر به شدت مورد استقبال گرفته است. در این راه یکی از نظریه های مطرح برای تحلیل نظریه کنش گفتاری استین است. نظریه ای که با گذشت زمان اهمیت آن بیش از پیش گشته و امروز به عنوان یکی از نظریه های مطرح در عرصه زبان شناسی و تحلیل سخنرانی های مقام های سیاسی در خصوص موضوعات مختلف به شمار می رود. در این مقاله تلاش می شود تا با استفاده از نظریه آستین و نوع نگاه وی و «سرل» یکی دیگر از نظریه پردازان مطرح کنش گفتار به زبان به عنوان عاملی برای کنش به تحلیل سخنان روسای جمهور دو کشور ایران (حسن روحانی) و ایالات متحده آمریکا (باراک اوباما) پرداخت. بعد از طرح مساله در ابتدای مقاله تلاش خواهد شد تا با تعریف و بررسی نظریه کنش گفتار و موضوعاتی که پیرامون آن وجود دارد و دسته بندی سخنان روسای جمهور بر اساس ماهیت و بار معنایی جملات در قالب کنش های اعلامی، تعهدی، عاطفی و ... به تحلیل سخنان روسای جمهور دو کشور پرداخته شود و در نهایت با تحلیل این سخنان به نوع نگاه دو طرف و کشورهایشان درباره یکدیگر و احتمال تغییر روابط میان ایران و آمریکا در آینده نزدیک دست یافت.
ابعاد معنایی و نهادی تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی، تغییر اساسی در سیاست خارجی ایران اتفاق افتاد. غفلت محققان حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل در مطالعه نقش ماهیت نظام سیاسی، حوزه مطالعاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را با دشواری خاصی روبه رو کرده و در عین حال ضعف مفهوم پردازی در این حوزه را نیز به دنبال داشته است. با عنایت به حوزه تحلیل سیاست خارجی و دستاوردهای این زیرحوزه مطالعاتی، پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش اساسی پاسخ گوید که: الگوی تصمیم گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ پاسخ به این سؤال نیازمند توجه به سطوح مختلف اثرگذار در تحلیل تصمیم گیری سیاست خارجی است که پژوهش حاضر آن را در سه سطح تصمیم گیر، ساختار تصمیم گیری و جهت گیری تصمیم گیری سیاست خارجی به عنوان عناصر اصلی مؤثر در تصمیم گیری سیاست خارجی و نقش هر یک از آنها در تصمیم گیری سیاست خارجی بررسی کرده است، به این امید که بتواند تصویر روشنی از منطق کنش و تصمیم گیری و همچنین عوامل ساختاری و نهادی مؤثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه کند
جایگاه سیاسی جمهوری اسلامی ایران در فضای بین الاذهانی و پسا انقلابی خاورمیانه عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مسایل منطقه ای
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه بیداری اسلامی
ضرورت و کارکرد «حفظ نظام» در تدوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی (با تأکید بر اندیشه سیاسی امام خمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی، گرایش ایران به اتخاذ نگرش اصول گرایانه در عرصه های پر تنش بین المللی که میدان کارزار برای دستیابی به منافع ملی، براساس نگرش های عموماً مادی گرایانه است، چالش های مختلفی را برای جمهوری اسلامی ایجاد کرد. حضرت امام برای برون رفت از مشکلاتی که در عرصه های داخلی و خارجی به وجود آمده بود، با استفاده از نظام معرفتی و روش اجتهادی خویش، با تأکید بر لزوم توجه به نقش متغیرهای «زمان» و «مکان» در استنباط احکام مربوط به حوزه عمل سیاسی، تلاش برای حفظ دولت اسلامی را با طرح رویکرد «حفظ نظام»، از باب لزوم تمهید مقدمات برای تحقق اهداف و منویات شارع مقدس اسلام، ضروری دانستند. اتخاذ راهبرد حفظ نظام جمهوری اسلامی، زمینه ارتقای توانمندی نظام در مدیریت محیط داخلی و خارجی و مقابله با چالش های ایجاد شده را فراهم و امکان عملیاتی شدن هوشمندانه اصول گرایی دولت اسلامی را در وضعیت های متفاوت، متناسب با شرایط زمانی و مکانی به وجود آورد.
انقلاب اسلامی ایران و عدم مطلوبیت نظم بین المللی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران و گفتمان عدالت خواهانه، سلطه ستیزانه و استکبارستیزانه آن، نظم لیبرال موجود بین المللی را برنتابیده و در ابعاد فرانظری، ساختاری، هنجاری و نهادی، آن را به چالش کشیده است. به گونه ای که جمهوری اسلامی در گام اول در بعد تبیینی و تخریبی به واسازی نظم بین المللی موجود میپردازد. در بعد تبیینی، از طریق توصیف و تبیین سرشت ناعادلانه وضع موجود و نظام مستقر سعی میکند آن را غیرطبیعی ساخته و از آن مشروعیت زدایی کند. در گام بعدی، جمهوری اسلامی با توجه به اصول انقلاب اسلامی، درصدد پیاده سازی الگوی عملی در عرصه جهانی با توجه به ظرفیت های خود و کشورهای خواهان تغییر وضع موجود است.
دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در دوران اصول گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش و اهمیت مردم در انقلاب اسلامی و ماهیت و اهدف فراملی آن باعث شده است دیپلماسی عمومی جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بیابد. به گونه ای که در دوره های مختلف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر ارتباط با مردم و ملت ها در صحنه روابط بین الملل تأکید شده است. با این وجود، در دوران اصول گرایی این تعامل به طرز چشمگیری گسترش یافته و دیپلماسی عمومی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. این مقاله در پی یافتن پاسخ این پرسش است که علل و عوامل افزایش نقش و جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی دولت اصول گرای احمدی نژاد کدامند؟ پاسخ موقت به این پرسش، به عنوان فرضیه، آن است که ویژگی ها و علایق شخصی رئیس جمهور، افزایش نقش مردم در روابط بین الملل، ماهیت و اهداف فرهنگی و فراملی انقلاب اسلامی ایران، انقلاب در ارتباطات و اطلاعات، افزایش نقش بازیگران غیردولتی و تحول در ماهیت و گفتمان قدرت در روابط بین الملل، باعث افزایش جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی دولت اصول گرا شده است.
تأثیر تحولات جهانی پس از جنگ سرد بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تغییر در نظام بینالملل در نتیجه پایان یافتن دوره جنگ سرد و تغییرات ناشی از روندهای جهانی(جهانی شدن اقتصاد و انقلاب ارتباطات)، نقش و جایگاه سیاست خارجی در ارتقای وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی کشورها اهمیت بیشتری یافته است. مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که تحولات جهانی (ناشی از تغییر در نظام بینالملل و جهانیشدن) چه تأثیری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دو دهه اخیر داشته است؟ نویسنده بر این باور است که در نتیجه تحولات سیاسی و اجتماعی-اقتصادی در عرصه جهانی (فروپاشی نظام دوقطبی و ساختار جدید نظام بینالملل و روند جهانی شدن و انقلاب ارتباطات و اطلاعات)، ابزارهای اقتصادی و فرهنگی در تعقیب اهداف سیاست خارجی اهمیتی دو چندان یافته است و به رغم تداوم تاکید سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اصول و آرمان های اولیه انقلاب اسلامی، گفتمان سیاست خارجی این کشور شاهد تغییراتی از جمله تغییرات شکلی در گفتمان صدور انقلاب، توجه به متغیرهای اقتصادی در روابط خارجی و همچنین تغییر در ادبیات سیاست خارجی بوده است.
جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات عرصه بین الملل و قدرت گرفتن بیش از پیش بازیگران غیردولتی، موجب بروز تحولاتی در چگونگی عملکرد دیپلماسی شده است. امروزه دولت ها در قالب برنامه هایی برای برقراری ارتباط و تأثیرگذاری بر مخاطب عام و در چهارچوب دیپلماسی عمومی تلاش می کنند، تا به برخی از اهداف سیاسی خود دست یابند. در این بین ایران، با توجه به قدرت نرم خود، از جمله کشورهایی است که توانایی بالقوه زیادی در جذب و تأثیرگذاری بر مخاطبان جهانی دارد. با این حال هر چند گام هایی در این مسیر برداشته شده است، ولی هنوز برنامه مدون و منسجمی در قالب دیپلماسی عمومی تکوین نشده است. از این رو ضرورت دارد تا با در نظر گرفتن توانایی های ایران، استراتژی مدونی برای دیپلماسی عمومی ارائه شود. این استراتژی باید شامل بهره گیری از کلیه منابع قدرت نرم و طرح و شیوه های مشخصی برای برقراری ارتباط با مخاطبان باشد. همچنین الزامات دیپلماسی عمومی باعث می شود تا نهادی در قالب دستگاه سیاست خارجی، عهده دار تدوین و اجرای دیپلماسی عمومی باشد و سایر نهادها نقش مکمل را برای این نهاد بازی کنند. بر این اساس، در این نوشتار تلاش می شود تا جایگاه دیپماسی عمومی در ساختار سیاسی ایران به ویژه در قالب دستگاه سیاست خارجی ایران مورد بررسی قرار گیرد.
مقام معظم رهبری و نظریه ساختاری روابط بین الملل در سیاست گذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل دولت شیعی در دوران حاضر، مسئله برقراری رابطه با فضای بین المللی اهمیت یافت. مباحثی نظیر نظام سلطه نیز، مفروضاتی برای برخورد با فضای نظام بین الملل به همراه داشت که منشا پیدایش نظریه ای نوین در غالبی ساختارمند از روابط بین الملل شد. از آنجا که مقام معظم رهبری که فصل الخطاب نظام جمهوری اسلامی در تبیین سیاست های کلان است، به تبیین این نحوه عمل با فضای بین المللی و به عبارتی سیاست گذاری خارجی پرداخته اند، ما در این مقاله به دنبال فهم این نظریات و تاثیر آن بر سیاست خارجی ایران هستیم.
جایگاه اصل حمایت از مستضعفان ومظلومان در روابط خارجی دولت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه اسلام، قدرت و حکومت، وسیله ای برای تامین عدالت و نفی ظلم است، از این رو دولت اسلامی باید بر اساس ملاک عدالت و نفی ظلم، روابط خارجی خود را با دولت ها و ملت ها تنظیم کند و حمایت از مظلومان و مستضعفان را از اصول سیاست خارجی قلمداد کند. در تبیین مبانی دینی این مساله، با نگاهی به آیات و روایات متعدد در این زمینه، می توان به اهمیت و جایگاه ویژه این اصل در روابط خارجی دولت اسلامی پی برد. همچنین توجه به مسلمانان از اولویت برخوردار است و اصل نفی سبیل نیز در این زمینه مطرح است که بر عدم سیطره کفار بر مسلمانان دلالت دارد. جمهوری اسلامی ایران در اصول متعدد قانون اساسی بر حمایت از مستضعفان و مظلومان تاکید و آن را مطرح کرده است و امام خمینی+ نیز یکی از اصول مسلم سیاست خارجی و بهترین راه مقابله با مستکبرین عالم را تشکیل جبهه مستضعفین می دانند.
الزامات دینی و تاملات عقلانی در سیاست گذاری خارجی (مطالعه موردی: اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری خارجی به عنوان شاخه ای مهم از سیاست گذاری عمومی، باید از عقلانیّت مناسب تصمیم گیرندگان در فضای روابط بین الملل برخوردار باشد. اهمّیت تصمیم گیری در سیاست خارجی و نقش عقلانیّت در تصمیم گیری های موجود، به رعایت اصل «تناسب» بین اهداف با روش های مربوطه بازمی گردد. «تناسب سازی» به عنوان شرط تحقّق عقلانیّت، انتظارات از نخبگان سیاسی را به سمتی سوق می دهد که با بررسی توانایی ها و قابلیت های جمهوری اسلامی ایران مناسب ترین گزینه ارتباطی با محیط جهانی را انتخاب کنند. استدلال های ارائه شده در این مقاله، در خصوص گزینه های ارتباطی مشارکت فعّالانه و یا تعامل مثبت جهانی یکی از شاخص های سیاست گذاری خارجی مناسب برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. با مروری بر برنامه های اوّل تا چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران، ملاحظه می شود که در تمام برنامه ها، به ویژه برنامه سوم و چهارم، بر اصل تعامل جهانی تأکید شده است؛ بنابراین همبستگی فراوانی بین شاخص های عقلانیّت که در خصوص سیاست گذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه شده با سیاست های کلان برنامه های توسعه وجود دارد؛ لکن کاستی های اساسی و شکاف های فراوانی نیز نسبت به اهداف و عملکرد به چشم می خورد که محتاج بازاندیشی های جامع است. رفع کاستی ها و مشکلات مزبور، منوط به رعایت فرایند «مزیّت سازی» است که قابلیّت های کشور را در عرصه روابط بین الملل دوچندان نموده و مصالح و منافع ملی را به نحو مناسب تر برآورده خواهد کرد.
رویکرد توسعهمحور به سیاست خارجی ایران؛ ضرورتها و چالشها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر جهانی شدن، توسعهگرایی مبتنی بر مولفههای نئولیبرالیسم به وجه غالب نظام بینالملل تبدیل شده و بنیان مشروعیت نظامهای سیاسی را با توسعه پیوند زده است. در چنین فضایی شرط توفیق برنامههای توسع? ملی منوط به ایجاد تعامل پویا و همافزا میان ضرورتها و نیازهای داخلی برای توسعه از یک سو و الزامات ناشی از روندهای پرقدرت اقتصاد جهانی از دیگر سو است. سیاست خارجی، محل و ابزار ایجاد تعامل مزبور است. فرضی? مقال? حاضر آن است که سیاست خارجی توسعهمحور قادر است با ایجاد تعامل یاد شده، ضمن یاری رساندن به برنامههای توسع? ملی، بنیان نوین مشروعیت سیاسی را که مبتنی بر کارآمدی و تامین رفاه برای شهروندان است تقویت نماید.
تنش زدایی نامتوازن در سیاست خارجی ایران 88-1367(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنش زدایی در سیاست خارجی ایران از سال 1367 شروع شد. در این دوران، شاهد تغییر در «جهت گیری» و «نقش ملی» سیاست خارجی ایران می باشیم. این امر را می توان انعکاس ضرورت های اقتصادی، استراتژیک و امنیتی دانست. بر اساس ضرورت های دوران جدید، شاهد تغییر در اولویت های سیاست خارجی و اقتصادی ایران بوده ایم. موج اول تنش زدایی را می توان عامل بازسازی روابط ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس و خاورمیانه دانست.موج دوم تنش زدایی از سال 1376 آغاز شد. در این مقطع زمانی، شرایط برای ارتقا سطح همکاری های ایران با کشورهای اروپایی فراهم شد. محور اصلی موج دوم تنش زدایی بر گسترش روند «اعتمادسازی» قرار داشت. همکاری های اقتصادی و استراتژیک ایران با کشورهای اروپایی ارتقا یافت. در این دوران، تلاش گسترده ای برای «مشارکت موثر» ایران با سایر کشورهای جهان در حوزه های اقتصادی و استراتژیک انجام شد.روند یاد شده در دهه 1380 با نشانه هایی از برگشت پذیری همراه گردید. این امر ناشی از عدم توازن در فرآیندهای تنش زدایی می باشد. در دوران جدید، اولویت های سیاسی و استراتژیک ایران تغییر یافت. جلوه هایی از عدم توازن در موضوعات سیاست خارجی و امنیتی ایران به وجود آمد. از سوی دیگر، شاهد فرآیندی می باشیم که به موجب آن، نقش ملی ایران در سیاست خارجی دگرگون شد. همکاری های چندجانبه، به تضادهای گسترش یابنده تبدیل گردید. این امر نشان می دهد که جلوه هایی از عدم توازن در فرآیندهای سیاست خارجی ایران ظهور یافته و تاثیر خود را بر بسیاری از موضوعات بر جای گذاشته است.دلایل مختلفی برای شکل گیری عدم توازن در سیاست خارجی تنش زدا وجود دارد. فرضیه این مقاله آن است که «عوامل ساختاری» به موازات مولفه های فروملی از جمله «نقش نخبگان»، عامل تغییر در سیاست خارجی و ظهور مولفه های نامتوازن گردیده است. روش پژوهش نیز در قالب مدل ساختار ـ کارگزار انجام گرفته، نقش نیروهای بین المللی را به موازات تغییر در نخبگان سیاسی برجسته می سازد