مقالات
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی نقش مدل های ذهنی خط مشی گذاران در چگونگی اولویت بندی مسائل در هنگام تدوین دستور کار خط مشی های عمومی پرداخته می شود. عوامل گوناگونی در ادراک مسئله، ارائه تعریف روشن از آن و اولویت بندی و تدوین مسائل در قالب دستور کار خط مشی گذاران مؤثرند؛ اما این پژوهش مترصد ارزیابی آن است که نظریه های وضع و ساخت اجتماعی واقعیت چه تأثیرات متفاوتی بر شناسایی عوامل، بازیگران و ذینفعان و نحوه استفاده از ساز و کارهای گوناگون برای اقناع، فریب و تحمیل به جامعه و یا نظایر آن دارند و چرا و چگونه موجب تمرکز بر برخی از مسائل خاص توسط تحلیل گران خط مشی و کارگزاران می شوند. این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی و از نظر روش، تحلیلی توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. تکنیک تحلیل نیز دلفی با رویکرد فازی است. بر این اساس، ضمن تجزیه و تحلیل داده های اولیه ای که از تعدادی از اساتید رشته خط مشی گذاری، نمایندگان مجلس و ناظران اجرای خط مشی به دست آمده است، این نتیجه حاصل شد که کارگزاران، افراد و گروه های ذینفع، به شدت تحت تأثیر ساخت و بافت ادبیات جاری و بعضاً خود ساخته قرار دارند. بنابراین در بسیاری از موارد اولویت بندی های خط مشی ، هیچ ارتباطی به جهان واقع نداشته، بر مبنای ذهنیت خط مشی گذاران شکل می گیرد
شروط سیاسی بی ثباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علوم اجتماعی اغلب تئوری ها جنبه تعلیلی دارند ولی شناخت علت پدیده های اجتماعی از طریق آزمون های همبستگی آماریمیسّر نیست. برای غلبه بر این مشکل روش تحلیل مقایسه ای کیفی فازیبرای شناخت علت پدیده های اجتماعی ابداع شد. در این روش که ریشه های کیفی دارد، علت لازم و علت کافی برای بروز یک پدیده اجتماعی آزمون می شود. در این مقاله تلاش شده است که علت های سیاسی بی ثباتی شناسایی شوند. به این منظور ابتدا طیف گسترده ای از متغیرهای سیاسی مؤثر بر بی ثباتی از تئوری های علوم اجتماعی احصاء شد، سپس این متغیرها در یک مطالعه بین کشوری با مقایسه ۱۸۳ کشور جهان تحت آزمون تجربی قرار گرفت و علت های سیاسی بی ثباتی شناخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در بین ۱۸ متغیر سیاسی، چهار متغیر فقدان حاکمیت قانون، فساد حکومت، عدم وفاق نخبگان و فرهنگ سیاسی غیردموکراتیک علت های ایجاد بی ثباتی سیاسی هستند.
شالوده شکنی گفتمان موج اول روشنفکری در ایران: میرزا ملکم خان، آخوندزاده و میرزا آقا خان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم زمانی ظهور تمدن غرب با افول جامعه ایرانی آوردگاهی ایجاد کرد که روشنفکران ایرانی در بسط نظام معنایی آن نقش مؤثری داشتند. اینکه موج اول روشنفکری در مواجه با موج اول گفتمان مدرنیته چگونه به تعریف مرزهای هویتی خود پرداختند، مسئله مورد بررسی این مقاله است. روشنفکران موج اول ایران تحت تأثیر نگرش پوزیتیوستی و استعلایی گفتمان مدرنیته عناصر جدیدی را بازتولید کردند که هماهنگ با منطق تقابل های دوتایی گفتمان مدرنیته می باشد. روشنفکران موج اول با مرجع قرار دادن گفتمان مدرنیته، مرزهای هویت ایرانی را در تقابل با سنت، اسلام و روحانیون تعریف کردند و گفتمان تازه ای را در سپهر تاریخی فرهنگی ایران تولید کردند که رجوع به غرب و تسلیم در برابر آن اجتناب ناپذیر آمد. در این مقاله نفوذ گفتمان مدرنیته در گفتمان روشنفکران موج اول و بازتولید هویت جعلی ایرانی مورد شالوده شکنی قرار گرفته است
سیاست خارجی نسل پنجم رهبری جمهوری خلق چین نسبت به جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
: جمهوری خلق چین یک قدرت جهانی رو به رشد و جمهوری اسلامی ایران یکی از قدرتمندترین کشورهای حوزه خلیج فارس است. درخواست فزآینده جهانی برای نفت و نقش ایران و خلیج فارس در تأمین و عرضه نفت اهمیت بیشتری به این روابط داده است. سیاست خارجی نسل پنجم جمهوری چین نسبت به جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی رهبران و منفعت ملی این کشور مطرح می شود. نگارندگان با روش توصیفی تحلیلی سعی در پاسخ به این سئوال دارند که نسل پنجم رهبری چین ممکن است چه نوع سیاست خارجی را در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کند؟ نتایج تحقیق دلالت برآن دارد که با روی کارآمدن این نسل، در سیاست خارجی چین نسبت به ایران هم عوامل واگرایی و هم عوامل همگرایی نقش داشته است. براساس ویژگی شخصیتی رهبران نسل پنجم، روابط ایران و چین تحت تأثیر آموزه ها و ارزش های غربی و آمریکایی این نسل می تواند تا حدی کمرنگ شود و در مقابل، توجه این نسل به کشورهای صنعتی مانند ایالات متحده و ژاپن برای توسعه اقتصادی بیشتر معطوف شود. اما این مسئله به این معنا نیست که این نسل غرب گراست بلکه نسل پنجم نیز براساس واقع گرایی و دفاع از منافع ملی خود عمل می کند.
مدلسازی تأثیر «نُرم» در روابط بین الملل براساس نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رشته روابط بین الملل عمدتاً مفاهیم به کار گرفته شده به صورت کیفی، انتزاعی و غیرقابل محاسبه هستند، البته تلاش هایی در دهه های میانی قرن بیستم در جهت فرموله کردن، قابل محاسبه نمودن و آماری کردن برخی مفاهیم و گزاره ها در این حوزه صورت پذیرفته که با نواقص جدّی همراه بوده و به نوعی تلاشی ناکام در جهت ریاضیاتی کردن روابط بین الملل محسوب می شده است. اما به هر حال استمداد از نمادهای ریاضی و فرموله نمودن گزاره ها با در نظر گرفتن غیرقطعی بودن نتایج و انسانی بودن این حوزه، امری قابل اعتنا و مفید است، و به فهم دقیق تر پدیده ها در شرایط پیچیده کمک می کند. چارچوب نظریه بازی ها، در ادبیات تئوریک بازدارندگی، در زمره چنین اهتمامی محسوب می شود که در سال های ابتدایی قرن بیست ویکم تلاش های وافری در جهت توسعه این نظریه و مد ل های آن و قابل محاسبه و فرموله کردن مفاهیم و دال های کیفی در روابط بین الملل در اروپا و آمریکا صورت گرفته است. از سوی دیگر، نظریه های روابط بین الملل در دهه های اخیر جهت گیری روشنی به سمت دخیل کردن نرم ها و هنجارها در ادبیات و تحلیل خود داشته اند. تلاش نگارندگان در این مقاله بررسی نحوه تأثیرگذاری و مداخله نرم ها در حوزه روابط بین الملل از طریق نمادین و فرموله نمودن این مفاهیم در چارچوب تقریرات جدید در نظریه بازی هاست. در واقع تلاش نگارندگان در این نوشتار پاسخ به این پرسش است که «نرم ها، چه وقت، چگونه و تا چه میزان بر عملکرد کشورها در روابط بین الملل تأثیرگذارند».
سعادت در اندیشه فارابی و توماس آکوییناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه سعادت در نظریه اخلاق و سیاست فارابی و توماس آکوییناس محوری است. هر دو فیلسوف ارسطوگرا و مشایی محسوب می شوند. در حالی که هر دو رویت خداوند را سعادت حقیقی می شمرند، اما راه رسیدن بدان از یک مرحله و منزل جدا می شود. در نگاه آکوییناس با تأیید کفایت نداشتن عقل ، نیاز به ایمان و دیگر فضایل کلامی و مسیحی است تا رسیدن به لقاءا... میسّر شود. این مقاله با روش مقایسه ای به وجوه اشتراک و افتراق سعادت در اندیشه این دو متفکّر پرداخته و نشان داده است که غایت مداری ارسطویی در مسیر دینی شدن در دستگاه فکری این دو اندیشمند اگرچه به نتیجه مشترک رسیده اما منزلت عقل در دو مسیر و نیز نسبت نظم سیاسی مطلوب هر دو متفکّر با سعادت تفاوت هایی را نشان می دهد. مدعای مقاله حاضر این است که عقل که در نظر فارابی با وحی، منشأ واحدی دارد در نظریه سعادت فارابی محوری است و سایر فضایل به نوعی در ارتباط با این فضلت در جهت نیل به سعادت معنا پیدا می کنند و رویکرد فارابی به سعادت، بر خلاف آکوییناس که رویکردی متکلّمانه بدان دارد ، فیلسوفانه است هم سعادت دنیوی و هم اخروی در نظر فارابی در حوزه مسئولیت دولت است اما آکویناس با تفکیک عقل، وحی و ایمان ، سعادت دنیوی و اخروی را به ترتیب بر عهده دولت و کلیسا قرار می دهد.