مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۰۱.
۷۰۲.
۷۰۳.
۷۰۴.
۷۰۵.
۷۰۶.
۷۰۷.
۷۰۸.
۷۰۹.
۷۱۰.
۷۱۱.
۷۱۲.
۷۱۳.
۷۱۴.
۷۱۵.
۷۱۶.
۷۱۷.
۷۱۸.
۷۱۹.
۷۲۰.
شبکه های اجتماعی
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
119 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش و اهمیت سلامت اجتماعی در بهبود وضعیت جوامع، پژوهش حاضر با هدف سنتزپژوهی مطالعات مربوط به سلامت اجتماعی انجام شد. روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی طبق رویکرد سنتزپژوهی بود. جامعه پژوهش همه مقاله ها و پایان نامه های مرتبط با حیطه پژوهش (سلامت اجتماعی) سال های 2010 الی 2022 در پایگاه های معتبر داخلی و خارجی به تعداد 94 مورد بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه تعداد 20 مورد با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش یادداشت برداری استفاده شد که پایایی آنها با روش ضریب کاپای کوهن 746/0 محاسبه و برای تحلیل آنها از روش کدگذاری استفاده شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که سلامت اجتماعی دارای 59 مقوله فرعی در 22 مقوله اصلی بود. مقوله های اصلی شامل حمایت اجتماعی، دین داری، سرمایه اجتماعی، طبقه اجتماعی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مهارت های ارتباطی، کیفیت زندگی، شبکه های اجتماعی، سبک زندگی، اوقات فراغت، شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، گشودگی، احساس آنومی، متغیرهای دموگرافیک، رضایت از زندگی، تعهد اجتماعی و مسئولیت اجتماعی بودند. نتیجه گیری: طبق مقوله های اصلی و فرعی شناسایی شده در این پژوهش، متخصصان و برنامه ریزان می توانند گام موثری در جهت بهبود سلامت اجتماعی افراد بردارند.
مقابله و پیشگیری از ارتکاب جرائم تروریستی در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق فناوری های نوین دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
215 - 233
حوزههای تخصصی:
اقدام هایی همچون انتشار کشتار دسته جمعی خبرنگاران و دستگیری عده کثیری از اتباع کشورها درحال پیوستن به سازمان ها و گروه های تروریستی، مؤید گسترش روزافزون عقاید و جذب نیروی انسانی در رسانه های اجتماعی از سوی تروریست هاست. رواج سازمان های تروریستی با استفاده از رسانه های اجتماعی، چالش های جدیدی را برای سکوهای برخط، سیاست گذاران و دولت ها ایجاد می کند. به علاوه، محبوبیت رسانه های اجتماعی در سراسر دنیا مخاطب بالقوه عظیمی را برای چهارچوب اقدام تروریستی فراهم می سازد. متأسفانه به دلیل عدم همکاری دولت ها، سازوکارهای کنترلی و نظارت پلیسی بر اینترنت و به تبع آن، رسانه های اجتماعی مجازی با شکست مواجه شده است؛ ازاین رو بهره گیری گروه های تروریستی از رسانه های اجتماعی، چالش جدیدی برای سازوکارهای ضدتروریستی به شمار می رود؛ بنابراین برای مقابله و پیشگیری از جرائم تروریستی در فضای مجازی در قالب رسانه و شبکه های اجتماعی، ضرورت دارد سازمان های بین المللی و به ویژه سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته، ضمن سیاست گذاری حقوقی، دولت ها را به حمایت از این امر فراخواند تا امکان نقض صلح و امنیت بین المللی در پی تحرکات گروه های تروریستی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی سرکوب و ازطریق مجامع بین المللی تعقیب شود.
ارتباط بین عزت نفس و پنج عامل اصلی شخصیت با میانجی گری تأثیر شبکه های اجتماعی در افراد دارای خال کوبی (تتو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه انجام تتو یا خال کوبی در سراسر جهان به یک فعالیت پر طرف دار علی الخصوص در میان جوانان تبدیل شده است که این موضوع در ایران بسیار کم مورد پژوهش و توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین عزت نفس و پنج عامل اصلی شخصیت با میانجی گری تأثیر شبکه های اجتماعی در افراد دارای خال کوبی (تتو) پرداخت.
روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش نیز تمام افراد دارای تتو ساکن شیراز بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 183 نفر در بازه زمانی بهمن 1400 لغایت مهر 1401 انتخاب شدند. ابزار های پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه عزت نفس کوپراسمیت (1967)، پرسش نامه نئو فرم کوتاه 60 سؤالی مک کری و کاستا (1985) و پرسش نامه شبکه ها و رسانه های اجتماعی (جهانبانی،1397). برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد حداقل مربعات جزئی و مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده شد.
یافته ها: شاخص های برازش و ضرایب مسیر نشان دادند که میان عزت نفس و پنج عامل اصلی شخصیت با میانجی گری تأثیر شبکه های اجتماعی در افراد دارای تتو ارتباط معناداری وجود ندارد (P<0/05).
نتیجه گیری: این نتیجه حاکی از آن است که امروزه با فراگیرشدن استفاده از شبکه های اجتماعی بین تمامی افراد با ویژگی های مختلف، این نوع ارتباط به خصوص در جامعه افراد دارای تتو، نقش معناداری در ارتباط عزت نفس و ابعاد مختلف شخصیت بازی نمی کند.
نقش شبکه های اجتماعی در مشارکت سیاسی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه فرهنگیان)
هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش شبکه های اجتماعی در مشارکت سیاسی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ) بود. از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی، از لحاظ نوع روش، توصیفی و همبستگی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات روش تحقیق مورد نظر پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اردبیل 94- 95 هستند. که شامل 553 نفر دانشجوی پسر دانشگاه فرهنگیان مرکز علامه طباطبایی اردبیل و 340 نفر دانشجوی دختر پردیس فرهنگیان بنت الهدی صدر اردبیل می باشد.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 269 بدست آمد. نمونه گیری این تحقیق به صورت تصادفی طبقه ای می باشد؛ به گونه ای که از پردیس علامه طباطبایی 155 و پردیس بنت الهدی114 نفر دانشجو انتخاب شدند. به منظورگردآوری داده های موردنیاز از پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از مدل میلبراث و گوئل بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار آماری spss و برای تحلیل فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین میزان حضور در شبکه های اجتماعی و مشارکت سیاسی، انگیزه های سیاسی، مناظره های سیاسی، شرکت در فعالیت های سیاسی و دسترسی به اطلاعات سیاسی دانشجویان رابطه منفی معنی داری وجود دارد.
بررسی وضعیت استفاده کتابداران و کاربران کتابخانه های عمومی از شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش کشف وضعیت استفاده کتابداران و کاربران کتابخانه های عمومی از شبکه های اجتماعی مجازی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع و روش شناسی، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش کتابداران و کاربران استفاده کننده از شبکه های اجتماعی اینستاگرام و بله در نهاد کتابخانه های عمومی هستند. تعداد 204 نمونه از جامعه کتابداران و 81 نمونه نیز از جامعه کاربران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه بود. یافته ها: بین قالب اطلاعات (نحوه نمایش اطلاعات) ارایه شده و میزان تعامل کاربران و کتابداران (پسند کردن، نظر دادن و...) با صفحات مجازی شبکه های اجتماعی نهاد کتابخانه های عمومی کشور رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از نظر میزان تعامل کتابداران و کاربران با صفحات شبکه های اجتماعی مشخص شد که کتابداران با توجه به وجود رابطه استخدامی و لزوم تولید محتوا در صفحات مذکور به عنوان بخشی از وظایف محوله، ارتباط و تعامل بیشتری نسبت به کاربران دارند. همچنین از نظر کتابداران، استفاده از اطلاعات مرتبط موجود در صفحات شبکه های اجتماعی در عملکرد سازمانی آنها مؤثر است. با توجه به اینکه پلتفرم های خارجی مانند اینستاگرام در کشور گاه با محدودیت های قانونی مواجه می شوند، پیشنهاد می شود پلتفرم های داخلی با ارتقای خدمات خود از نظر فنی، باعث افزایش گرایش کاربران به استفاده از آنها شوند. اصالت/ارزش: مهم ترین نتیجه پژوهش این است که کتابخانه های عمومی اقدام به فعالیت در شبکه های اجتماعی کرده اند و این اقدام فعلاً در سطح وظیفه سازمانی مانده است و این کتابخانه ها هنوز نتوانسته اند به جذب کاربران و تعامل مناسب با آنها در این شبکه های اجتماعی بپردازند. لازم است کتابخانه های عمومی برای حذب و تعامل بیشتر با کاربران در این شبکه ها اقدام و برنامه ریزی کنند.
شناسایی و تحلیل ابعاد شبکه های اجتماعی در جهت بهبود مشارکت و خلق ارزش مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت فناوری ها و پویایی بازار، دیگر روش های سنتی بازاریابی پاسخگوی نیاز بازار و مشتریان نمی باشد. با گسترش فضای مجازی و تغییر رفتار خرید مشتریان، استفاده از شبکه های اجتماعی شامل محتواهای متنی، ویدیویی، تصویری و غیره، به عنوان مهم ترین ابزار برای برندها، می تواند ارزش افزوده ای را برای آن ها خلق کند. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل ابعاد مختلف شبکه های اجتماعی در جهت مشارکت و خلق ارزش مشتری می باشد. این پژوهش با روش فراترکیب ادبیات پیشین انجام شد که از طریق جستجو، پایش و تحلیل مقالات منتشرشده در پایگاه های پژوهشی داخلی و خارجی در محیط نرم افزار MAXQDA انجام شد. تحلیل داده ها از طریق کدگذاری گزینشی و شناسایی زمینه های فرعی و اصلی مستتر در متن مقالات انجام شد. نتایج نشان داد که توسعه روابط اصلی مبتنی بر شبکه های اجتماعی، اعتمادسازی، کاهش هزینه ها و صرفه جویی در زمان، تسهیم اطلاعات، ایجاد بازخورد و هم افزایی از جمله ابعاد شبکه های اجتماعی در جهت مشارکت مشتریان و خلق ارزش به شمار می روند. بر اساس نتایج، شبکه های مجازی از پتانسل کافی برای تسهیم اطلاعات مناسب جهت اعتمادسازی و افزایش مشارکت مشتریان برخوردارند که می بایست بر اساس برنامه ریزی بر آن متمرکز شد.
نقش واسطه ای استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه اول بود. پژوهش از نوع همبستگی، و جامعه آماری شامل همه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان اشنویه در سال 1401 بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 339 نفر (170 دختر و 169 پسر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های سبک های فرزندپروری بامریند ( PSI ) 1967، اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم ( PASS ) 1984 و شبکه های اجتماعی جهان بانی (1397) استفاده شد. داده ها به روش تحلیل کوواریانس و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر در خصوص میانجی گری استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با اهمال کاری تحصیلی نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه نه تنها به صورت مستقیم بلکه به صورت غیرمستقیم و با میانجی گریِ استفاده از شبکه های اجتماعی نیز بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر باورپذیری اخبار جعلی در میان کاربران شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
101 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی شناسایی عوامل مؤثر بر باورپذیری اخبار جعلی در میان کاربران شبکه های اجتماعی می پردازد. اخبار جعلی به بیان ساده اخباری است که برای گمراه کردن یا فریب دادن مخاطب به عمد ساخته می شود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی (کیفی-کمی) و از نوع اکتشافی انجام شده است. جامعه هدف در این پژوهش شامل صاحب نظران حوزه رسانه و علوم ارتباطات اجتماعی است و از مصاحبه نیمه ساخت دار با این صاحب نظران برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. در بخش کیفی، ۱۳ مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل کاربران فعالان شبکه های اجتماعی، صاحبان و مدیران سایت ها و وبلاگ ها بود. از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات از این جامعه استفاده شده است. از ۴۲۵ پرسشنامه توزیع شده، ۳۹۳ پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در این پژوهش عوامل زمینه ای شناسایی شده که در باورپذیری اخبار جعلی تأثیر دارند شامل زمینه و بافت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه، عدم اعتماد به رسانه های جریان اصلی و انتشار بیشتر اطلاعات در شبکه های اجتماعی هستند. نتایج پژوهش نشان داد که، راهبردهای مقابله با اخبار جعلی شامل افزایش سواد رسانه ای، شفافیت و اطلاع رسانی درست، حرکت رسانه ها به سمت حرفه ای گرایی، اطلاع رسانی رسانه های جریان اصلی، اعمال قوانین برای نظارت بر عملکرد پلتفرم ها و دسترسی مخاطبان هدف به سامانه های صحت سنجی (Fact- checking) هستند.
واکاوی جایگاه سلبریتی ها در توسعه سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی (1384- 1402)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
81 - 95
حوزههای تخصصی:
با مرجعیت یافتن سلبریتیها برای شهروندان، این گروه طی سالیان اخیر اقدام به انعکاس دغدغه مردم از طریق شبکه های اجتماعی نمودند تا هواداران و اعتبار بیشتری کسب نمایند. اما انعکاس نیازهای جامعه از سوی ستارگان مستلزم دخالت در اموری خارج از حیطه تخصصی خود همچون سیاست، اقتصاد و غیره بود و همین امر چالش ها و موانعی را در فرایند توسعه سیاسی به وجود می آورد. سوال مطرح این است که سلبریتی ها چه جایگاهی در توسعه سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی داشتهاند؟ در پاسخ به سوال مذکور این فرضیه مطرح گردید که با توجه به نفوذ چهره ها و سلبریتی زدگی سیاست در جمهوری اسلامی، این گروه می تواند چالش هایی را در روند توسعه سیاسی برجای گذارد. هدف از این پژوهش نیز نشان دادن جایگاه سلبریتی ها در تضعیف فرآیند توسعه سیاسی و سلبریتی زدگی سیاست می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که که مداخلات سلبریتی ها در مسائل مختلف سیاسی- اجتماعی هرچند در آینده ممکن است نتایج مثبت و سطحی به همراه داشت باشد، اما در نهایت منجر به نتایجی خواهد شد که روند توسعه سیاسی و دموکراتیزاسیون را مختل خواهد نمود. این مقاله با استناد به اسناد و منابع کتابخانه ای و به روش کیفی از نوع تبیینی- تحلیلی ارائه شده است.
تحلیل نقش سبک فرزند پروری اسلامی در مصونیتِ نوجوانان از آسیب های شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
71 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: یکی از عناصر مهم در تحقق بخشی به تحول بهنجار در نوجوانان، سبک فرزندپروری والدین است. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که مهمترین عناصر در تحول رفتارهای برونی سازی شده فرزندان متاثر از سبک فرزند پروری و والدگری والدین است. توصیه دانش روان شناسی این است که اگر چنانچه والدین تلاش عالمانه ای در گستره فرزندپروری مبذول دارند و روش های تربیتی و ارتباطی مناسب و همتراز با سیر تحوّلی(زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی) نوجوانان را اتخاذ کنند، نرخ تحقق کُنشوری های شناختی و رفتاری بهنجار در آنان افزایش خواهد یافت. یکی از آسیب های مهم که در عصر کنونی، نوجوانان را تهدید می کند، استفاده بی ضابطه و گسترده از فضای مجازی و فناوری دیجیتال است. به دلیل فواید فراوانی که توسعه اینترنت در دنیا دارد، کاربران این فناوری جدید، هرروز رو به افزایش است.نوجوانان، یکی از مهمترین قربانیان فضای مجازی بی ضابطه هستند. سبک والدگری والدین و سبک فرزندپروری آنان از عناصری است که در تحول بهنجار نوجوان و در مصونیت بخشی آنان، تاثیر سازنده دارد.در آموزه های اسلامی مصونیت بخشی از ابتلا به ناهنجاری های روانی، اخلاقی، شخصیتی و اجتماعی فرزندان و نسل های بعدی آنان را، با عملکرد آموزشی و سبک پرورشی والدین، مرتبط شده است و از تتبع در آموزه های دینی می توان ادعا نمود که سبک فرزندپروری اسلامی می تواند باعث افزایش مصونیت نوجوانان از آسیب ها باشد. هدف پژوهش پیش رو تحلیل نقش سبک فرزندپروری اسلامی در مصونیت نوجوانان از آسیب های مرتبط با فضای مجازی و فناوری دیجیتال است.روش پژوهش: بر اساس تقسیم بندی تحقیقات علمی بر اساس هدف، پژوهش حاضر در ردیف تحقیقات نظری و کاربردی قرار می گیرد. همچنین از روش توصیفی - تحلیلی نیز بهره گرفته می شود. یعنی پس از جمع آوری و دسته بندی مباحث و توصیف آنها، به تحلیل و جمع بندی و نتیجه گیری از هر کدام پرداخته می شود. در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و می خواهد بداند پدیده متغیّر یا مطلب چگونه است. به عبارت دیگر، این تحقیق وضع موجود را بررسی می کند و به توصیف منظم و نظام دار وضعیت فعلی می پردازد. تحقیقات نظری نیز تحقیقاتی هستند که اطلاعات و مواد اولیه تحقیق در روش کتابخانه ای گردآوری می شود و سپس با روش های مختلف استدلال، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته و نتیجه گیری می شود. در پژوهش پیش رو تلاش شده به تحلیل نقش بهره گیری از سبک فرزندپروری اسلامی در مصونیت بخشی نوجوانان از اعتیاد به گوشی های هوشمند و شبکه های اجتماعی، پرداخته شود. در تحقیق پیش رو همچنین تلاش شده از آموزه های اسلامی و روان شناختی و تربیتی و پژوهش های تجربی، بهره کافی برده شود. در تحقیق پیش رو به تحلیل محتوایی آموزه های دینی پرداخته شده و همچنین از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شده است.جمع بندی: از تتبع و تامل در آموزه های اسلامی، دانش روان شناسی و تحقیقات میدانی مرتبط می توان نتیجه گرفت که:اعتیاد به اینترنت و گوشی های هوشمند در بین نوجوانان، از فراوانی زیادی برخوردار است؛اعتیاد به شبکه های مجازی و گوشی های هوشمند، آسیب های مختلف اجتماعی و اخلاقی وخانوادگی در پی دارد؛شیوه فرزندپروری مناسبِ والدین در شایستگی ها و مهارت های اجتماعی فرزندان تاثیر محسوسی دارد و باعث مصونیت بخشی نوجوان می شود؛سبک فرزندپروری اسلامی به دلیل ابتاء بر آموزه های وحیانی از اتقان و جامعیت بیشتری برخوردار است و متناسب با نیازهای روان شناختی و اجتماعی و فطری نوجوانان است؛در سبک فرزندپروری اسلامی به تأمین همه نیازهای عاطفی و روان شناختی نوجوان توجه شده و ابتنای روابط والد - فرزندی بر حفظ کرامت و استقلال نوجوانان است؛در سبک فرزندپروری اسلامی به تفاوت های فردی و جنسیتی و نیازهای آنان در دوره ای که زیست می کنند، شده است؛به دلیل تأمین نیازهای عاطفی و روان شناختی نوجوان در سبک فرزندپروری اسلامی، انگیزه و رغبت به فضای دیجیتال خطرناک و غیراخلاقی، کاهش خواهد داشت؛شکل گیری دلبستگی ایمن در فرزندان از عوامل مصونیت بخش به نوجوانان از اعتیاد به شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند است؛عدم تامین نیازهای روان شناختی فرزندان در محیط خانواده و در روابط والد - فرزندی، زمینه ساز گرایش و نیاز نوجوان به گوشی هوشمند و شبکه های اجتماعی است؛تعامل صمیمانه و مهرورزانه و مبتنی بر رعایت کرامت انسانی، باعث افزایش مصونیت در نوجوانان است.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش پیش رو با بسیاری از پژوهش های انجام شده در رابطه با نقش سبک فرزندپروری با تحول بهنجار کودکان و نوجوانان و مصونیت بخشی آنان از آسیب های مختلف، سازگاری دارد. پژوهش های مختلف نشان می دهد که سبک ارتباط والد - فرزندی، نقش سازنده در تحول بهنجار فرزندان دارد و ارتباطی که مبتنی بر مهرورزی و صمیمیت و تکریم باشد، باعث افزایش اعتمادبه نفس و عزت نفس و باعث شکل گیری دلبستگی ایمن در فرزندان می شود. فرزندانی که در یک خانواده عاطفی و در خانواده ای که بین اعضای آن تعامل منطقی، محبت آمیز و مبتنی بر معنویت خداسو، وجود دارد، از سلامت روان و شخصیت بهنجار برخوردار می شوند. اگر نیازهای زیستی، روان شناختی و معنوی فرزندان به گونه ای مطلوب در محیط خانواده تامین گردد، زمینه گرایش فرزندان به دوستی های خطرناک و پناه بردن به فناوری دیجیتال خطرآفرین، کاهش می یابد. پژوهش های مختلف نشان داده است که یکی از علل اصلی گرایش فرزندان و به ویژه نوجوانان به فناوری دیجیبتال و فضای مجازی خطرناک و غیراخلاقی، عدم تأمین نیازهای عاطفی و روان شناختی آنان در فضای خانواده است. اعتیاد به فضای مجازی و فناوری دیجیتال، آسیب های مختلف به دنبال دارد. افت تحصیلی، افسردگی، انزواگزینی، اضطراب، آسیب معنوی، آسیب اخلاقی و جنسی، از مهمترین آسیب هایی است که ممکن است در اعتیاد به فناوری دیجیتال، دامن گیر نوجوانان گردد. والدین بایستی تلاش کنند تا تعاملی صمیمانه با نوجوانان داشته باشند و به آنان اعتماد کرده و مسئولیت برخی کارها را به آنان واگذار کنند. والدین بایستی نظارت غیرمستقیم بر فعالیت های فرزندان داشته باشند و سعی کنند آنان را در محیط اجتماعی سالم و مدارس آموزشی سالم، تربیت کنند. التزام والدین به هنجارهای اسلامی و ارزش های دینی و دعوت نوجوانان نیز به این فضای اخلاقی و معنوی، از عناصر مهم در مصونیت بخشی از ناهنجارهای اجتماعی و اخلاقی است. در پایان از همه افرادی که در ترویج دانش و ارزش های اسلامی و دینی تلاش می کنند قدردانی نموده و از خوانندگان گرامی تقاضا داریم با انتقادات سازنده خویش، ما را در پیشبرد اهداف تربیتی و علمی، یاری نمایند.
ارائه الگوی توصیه الکترونیکی در شبکه اجتماعی اینستاگرام (مورد مطالعه صنعت رستوران داری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
259 - 280
حوزههای تخصصی:
با ظهور فناوری های اینترنتی، ارتباطات سنتی دهان به دهان به شکل ارتباطات دهان به دهان الکترونیکی یا EWOM درآمده است. تاثیر EWOM در صنعت مهمان نوازی بسیار قوی است. خدمات هتلداری مانند : هتل ها و رستوران ها را نمی توان قبل از بازدید و دریافت خدمات از آن ها ارزیابی کرد. بنابراین، خرید محصولات و خدمات ناملموس ریسک بیشتری دارد، بنابراین مشتریان بیشتر به تبلیغات شفاهی متکی هستند. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارائه EWOM در شبکه اجتماعی اینستاگرام در صنعت رستوران داری و ارائه مدلی محلی از این عوامل انجام شده است. رویکرد تحقیق، کمی است . مدل با توزیع پرسشنامه بین 384 کاربر اینستاگرام مورد آزمایش قرار گرفت و روابط بین متغیرها توسط نرم افزار3 Smart PLS و26 Spss مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که خدمات رستوران، شهرت برند و عوامل فردی، فناوری و اجتماعی تبلیغات دهان به دهان الکترونیک در صنعت رستوران ها و در شبکه اجتماعی اینستاگرام مؤثر هستند.
تحلیلی از هدف های استفاده کنندگان اینستاگرام با استفاده از مصاحبه نردبانی و تکنیک ACV(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از پرطرفدار ترین پلتفرم های دیجیتال است؛ از این رو این رسانه اجتماعی با درک کامل هدف ها و انگیزه های مختلف کاربران اهمیت فراوانی دارد و لازم است که فهم جامع و شفافی نسبت به آن وجود داشته باشد. پژوهش حاضر حاصل یک پژوهش کیفی است که هدفی کاربردی دارد و در آن محققان به صورت گلوله برفی و تا اشباع نظری ۲۶ نفر از کاربران اینستاگرام را که روزانه حداقل ۲ ساعت از وقت خود را در این شبکه اجتماعی می گذارند، مطالعه کردند. برای این پژوهش از روش مصاحبه نردبانی و زنجیره وسیله–هدف در راستای استخراج نقشه های ذهنی مخاطبان استفاده و نتایج به صورت ۷ ویژگی، ۱۴ کارکرد و ۷ ارزش در قالب نردبان های مختلف گزارش شده است. پرتکرارترین ویژگی اینستاگرام از نگاه مخاطبان دردسترس بودن شناخته شد و مفرح بودن نیز پرتکرارترین کارکرد به دست آمده از نتایج این پژوهش بود و تطابق اجتماعی نیز در بخش ارزش ها بیشترین تکرار را داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اینستاگرام یک پلتفرم اجتماعی ویژه با طیف متنوعی از ویژگی هاست که برای همگان امکان برقراری ارتباطات اجتماعی و به اشتراک گذاری محتوا را فراهم می کند. اینستاگرام ضمن ایجاد احساس مفرح کیفیت ارتباطات را ارتقا می دهد و می توان گفت که ارزش های چندگانه ای از قبیل قدرت تأثیرگذاری، آرامش روانی، آزادی، آسایش و موفقیت را برای کاربران خود به ارمغان می آورد. نتایج این پژوهش می تواند به شرکت ها و کسب وکارها کمک کند تا بهترین استراتژی ها و رویکردها را برای جذب و نگهداشت کاربران اینستاگرام شناسایی کنند. همچنین، نتایج مطالعه می تواند به بهبود طراحی و توسعه اینستاگرام و سایر پلتفرم های اجتماعی مشابه کمک کند.
مدل مشارکت مشتری در خلق ارزش برند کفش تبریز در شبکه های اجتماعی دو کشور ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه عمده مقصد صادراتی کفش تبریز کشور عراق است، لذا بررسی و مقایسه این موضوع که مشارکت مشتری در خلق ارزش برند کفش تبریز در شبکه های اجتماعی دو کشور ایران و عراق چگونه می باشد، به مدیران کمک خواهد کرد تا ابعاد و چگونگی جلب مشارکت مشتری را در خلق ارزش شناسایی و برنامه های مناسبی در این خصوص تدوین نمایند. بر همین اساس هدف این پژوهش طراحی مدل مشارکت مشتری در خلق ارزش برند کفش تبریز در شبکه های اجتماعی دو کشور ایران و عراق است. روش تحقیق توصیفی- مدل سازی بوده و جامعه آماری شامل دو بخش خبرگان و کلیه مشتریان کفش تبریز در شبکه های اجتماعی است. در بخش اول پژوهش 20 نفر از خبرگان به صورت ترکیبی از دو کشور عراق و ایران انتخاب شده اند. در بخش دوم نیز 384 نفر از مشتریان کفش تبریز در شبکه های اجتماعی با نمونه 122 نفری برای کشور عراق و نمونه 262 نفری برای کشور ایران انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است. یافته های بخش اول نشان می دهد که مدل مشارکت مشتری در شبکه های اجتماعی به منظور خلق ارزش برند در پنج سطح قرار می گیرد که هر سطح دارای روابط مستقیم و غیرمستقیم با سطوح دیگر می باشد. همچنین نتایج آزمون مدل طراحی شده نشان می دهد که مدل طراحی شده در کشور ایران به طور کامل تائید شده، ولی آزمون مدل در کشور عراق منجر به حذف یکی از روابط بین اجزاء مدل و اصلاح آن شده است.
ارائه الگوی حکمرانی داده برای شبکه های اجتماعی
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
91 - 119
حوزههای تخصصی:
توسعه شبکه های اجتماعی در جامعه و استفاده گسترده از انواع نرم افزارهای کاربردی با موضوع شبکه های اجتماعی منجر به تولید انبوه داده های ارزشمند در این عرصه گردیده است و لزوم حکمرانی بر این داده ها امری غیر قابل اجتناب است و بررسی نحوه و مدل حکمرانی بر این داده ها مساله ای است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است از روش فراترکیب برای ارزیابی منابع علمی استفاده شده است. بعد از بررسی انواع مدل ها و الگوهای حکمرانی داده، این الگوها در قالب جدول خلاصه، جمع بندی و مقایسه گردیده و مولفه های اصلی آنها در یک نگاه تدوین شده است. بر اساس نتایج حاصل از مقایسه مدلها و مراجع معتبر، اقدام به ارائه یک الگوی اولیه نموده و ضمن مصاحبه با خبرگان و با اعمال نقطه نظرات و پیشنهادات آنها الگوی جامع و نهایی ارائه گردیده است. الگوی ارائه شده دارای سه بعد(مردم، نظام و فرآیند، قلمرو و دارایی) و پانزده مولفه می باشد. مولفه ها بر اساس دریافت نظرات خبرگان و متخصصان این حوزه، اولویت بندی گردیده است. نتایج حاصل از اولویت بندی مولفه ها بیانگر این است که مولفه های اعتماد ملی، مشارکت و هم افزایی، امنیت داده، فناوری و علوم داده، خدمات داده، سرمایه انسانی و اقتصاد داده دارای بالاترین اهمیت هستند.
عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی موزیسین های فعال با رویکرد داده کاوی (مورد مطالعه: شبکه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
775 - 795
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی شخصی یکی از موضوعات جدید در زمینه برندسازی است. افراد برای دستیابی به برند شخصی پایدار و قدرتمند در یک تخصص، به شناخت اهداف مشخص و راه کارهای مناسب نیاز دارند. به تازگی شبکه های اجتماعی، به خصوص اینستاگرام، در حوزه برندسازی رشد بسیار زیادی داشته اند. با توجه به ضرورت پژوهش در زمینه برندسازی شخصی و اهمیت شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی موزیسین های فعال با رویکرد داده کاوی در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است.
روش: صفحات شخصی افراد صاحب برند شخصی، در شبکه اجتماعی اینستاگرام که در حوزه تخصصی نوازندگی فعال هستند، جست وجو و ۱۱۴۵ پُست در بازه زمانی یک ساله (۱ دسامبر ۲۰۱۹ تا ۱ دسامبر ۲۰۲۰) بررسی شد. پس از جمع آوری داده ها، برای تجزیه وتحلیل آن ها و عملیات داده کاوی، از نرم افزار نایم استفاده شد و الگوی درخت تصمیم از آن به دست آمد.
یافته ها: این پژوهش تأثیر عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی موزیسین ها با ۱۱ ویژگی به عنوان ورودی (دنبال کنندگان، نوع پُست، محتوای پُست، زمینه یا تم پُست، کپشن، تگ، هشتگ انگلیسی، هشتگ فارسی، مجموع هشتگ ها، روز پُست، ماه پُست) روی کامنت و لایک که از نوع ویژگی های خروجی تعریف شده اند، بررسی می شود. این الگو بیان می کند که عواملی از قبیل نوع پُست، محتوای پُست، زمینه آن، تگ، هشتگ های فارسی و انگلیسی و همچنین، ماه و روز انتشار پُست بر مشارکت کاربران و آگاهی از برند شخصی تأثیر دارد.
نتیجه گیری: در پژوهش حاضر، میزان مشارکت در اینستاگرام با میزان لایک و کامنت سنجیده شده است و مقدار مشارکت، آگاهی از برند را نشان می دهد. در با توجه به نتایج این پژوهش، نوازندگان قادر خواهند بود که با شناسایی عوامل مؤثر بر برند شخصی خود در اینستاگرام، عملکرد بهتری به نمایش بگذارند و باعث رشد و توسعه آن شوند.
ارائه الگوی توسعه ای جهت اثر بخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی توسعه ای جهت اثر بخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان، اساتید دانشگاه و مدیران و متخصصان رشته بازاریابی می باشد و از روش نمونه گیری حداکثر تنوع استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده از روش داده بنیاد و کدگذاری استفاده گردید. در کدگذاری باز محقق به 146 مفهوم دست یافت که با طبقه بندی آن ها 31 مقوله به دست آمد. تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی می تواند تأثیرات قابل توجهی بر رفتار و نگرش مصرف کنندگان داشته باشد. این تأثیرات شامل تغییرات در رفتار مصرف کنندگان، تشدید رقابت، شکل گیری ارزش ها و باورها، تأثیر بر تصمیم گیری، تغییر در رفتار اجتماعی، تأثیر در اعتماد به برند، تغییر در نگرش برند و تأثیر در شبکه های اجتماعی می باشد. با این حال، این تأثیرات به موارد مختلفی از قبیل تغییرات فناوری، تغییرات اجتماعی و فرهنگی، تغییرات اقتصادی، تغییرات قانونی و سیاسی، تغییرات در رقابت و تغییرات در محتوا و فرمت تبلیغات وابسته هستند. در نتیجه، برای افزایش اثربخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی، توصیه می شود که توجه ویژه ای به این عوامل داده شود.
ارائه الگوی جذابیت های هیجانی و عقلانی در بازاریابی ویدیویی مبتنی بر شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی جذابیت های هیجانی و عقلانی در بازاریابی ویدیویی مبتنی بر شبکه های اجتماعی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی-کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 200 نفر از دانشجویان پسر و دختر بین 25 تا 35 سال می باشند که به عنوان نمونه انتخاب شدند و در معرض دو نوع محرکِ تبلیغ ویدیویی کوتاه مدت قرار گرفتند. روش نمونه گیری تصادفی می باشد. گرد آوری داده ها از طریق پرسشنامه صورت گرفت. در تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. در این مطالعه با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری مشخص شد بین جذابیت های هیجانی و عقلانی در "جلب توجه" مخاطب به تبلیغات ویدیویی تفاوت معنا داری وجود دارد که بسته به نوع و شدت بار هیجانی یا عقلانی استفاده شده در تولید محتوا، تأثیر متفاوتی در ایجاد "درگیری رفتاری" در مخاطب هدف خود دارند. همچنین تأثیر متغیر جلب توجه بعنوان یک متغیر واسط در ایجاد درگیری رفتاری، شناسایی شد.
ارائه مدلی مبتنی بر رسانه و شبکه های اجتماعی در مدیریت مصرف هوشمند برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی مبتنی بر رسانه و شبکه های اجتماعی در مدیریت مصرف هوشمند برق می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کمی و از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 179 از کلیه افرادی که طی هفته گذشته و در شبکه های اجتماعی با شرکت برق و فعالیت های آن ارتباط داشته اند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی تأیید مورد تأیید قرار گرفت، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده نرم افزار SPSS و Lisrel انجام شد. نتایج این پژوهش حاکی از وجود شش متغیر؛ که به دو بخش پیشایندها (شبکه های اجتماعی) و پسایندها (تبلیغات شفاهی، وفاداری برند، هوشمندسازی و دانش اجتماعی) در حوزه مدیریت مصرف هوشمند دارد. همچنین شاخص GOF برابر 88/0 بدست آمد که نشان از برازش قوی مدل می باشد.
تبیین تاثیرپذیری پیام های شبکه اجتماعی توییتر از محتوای تبلیغات بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره سوم ۱۳۹۹ ویژه نامه همایش رسانه ملی و تبلیغات بازرگانی
114 - 93
حوزههای تخصصی:
با توجه به اثر تبلیغات بازرگانی بر میزان فروش محصولات شرکت های تجاری، تنظیم هدفمند و حرفه ای این تبلیغات به دغدغه کارشناسان تبلیغاتی شرکت ها تبدیل شده است. شعارها، استعاره ها و قالب های ادبی- هنری مورداستفاده در تبلیغات، شکلی کاملاً حرفه ای به خود گرفته و میزان تاثیر گذاری آنها بر مخاطبان در محاورات و گفت و گوهای روزمره، مورد بحث کارشناسان قرار گرفته است. یکی از بسترهای مهم برای سنجشِ بخشی از این تأثیرات، پیام های ردوبدل شده در میان کاربران شبکه های اجتماعی است. این پژوهش درصدد است استفاده کاربران شبکه های اجتماعی از محتوای کلامی به کاررفته در تبلیغات بازرگانی- در حوزه های غیربازرگانی را- تبیین کرده و برخی از ابعاد آن را روشن کند. در این پژوهش، محتوای هشت پیام بازرگانی تلویزیونی در شبکه اجتماعی توییتر به روش شبکه نگاری و روش های تحلیل کلان داده، بررسی شده است. از جمله یافته های این پژوهش، کشف حوزه های غیربازرگانی پرکاربرد محتوای موردمطالعه، قسمت های موردتوجه کاربران در تبلیغات بازرگانی و رویکرد هیجانی کاربران نسبت به آنها بوده است. نتایج نشان می دهد علاوه بر استفاده از محتوای تبلیغات بازرگانی در محاورات ارتباطی شبکه های اجتماعی، الگوهای کلامی و غیرکلامی مؤثری در متن پیام های مخاطبان ایجاد شده است.
بررسی اثرات فناورهای ارتباطی و رسانه ای دیجیتالی بر مشارکت سیاسی جوامع روستایی با تاکید بر پیام رسان های داخلی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ملکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۵
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت سیاسی دربرگیرنده گروهی از راهبرد ها، مفاهیم، اندیشه ها و سازمان های نوینی است که تأمین کننده نیازهای اجتماعی است. از طرفی شبکه های اجتماعی در ارتقا و یا کاهش شاخص های آن نقش بسیار موثر دارند زیرا میزان تأثیر شبکه های اجتماعی بر فضاهای روستایی، تصویر متفاوت و متنوعی را ارئه می دهد که تحقیق حاضر سعی داشت جنبه مشارکت سیاسی ساکنین را در نواحی روستایی مورد مطالعه، بررسی کند. تحقیق برمبنای هدف کاربردی و از حیث امکان کنترل متغیرها، از نوع تحقیقات شبه تجربی بود، زیرا با توجه به پس رویدادی بودن تحقیق امکان کنترل متغیرها به نحو کامل وجود ندارد. در این تحقیق با مطالعه ادبیات نظری و تحقیقات گذشته، متغیرها و ابعاد تحقیق در 3 بعد کلی مشخص گردید. نگرش انتخاباتی، تاثیرپذیری از کاربران و رفتار انتخاباتی که تفسیر آن در کلیّت مشارکت سیاسی در نواحی روستایی شهرستان ملکان، مورد توجه بود. نتایج حاکی از آنست که بیشترین معیار نگرش انتخاباتی و کم اهمیت ترین معیار رفتار انتخاباتی در تبیین و پیش بینی متغیر وابسته(مشارکت سیاسی) نقش دارد. تحقیق توجه به شبکه های اجتماعی را در قالب افزایش اثرات آن و بهبود معیارهای مشارکت سیاسی در نواحی روستایی مورد مطالعه بیان می دارد.