مطالب مرتبط با کلیدواژه

رابطه والد - فرزندی


۱.

نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین رابطه والد-فرزندی و پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان رابطه والد - فرزندی پرخاشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۴ تعداد دانلود : ۳۸۵
زمینه: مطالعات متعددی به تنظیم شناختی هیجان بر مهارگری خشم اشاره کرده اند؛ اما مسأله پژوهش این است که آیا رابطه والد فرزندی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان بر مهار ابراز خشم اثر دارد؟ هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین رابطه والد-فرزندی و پرخاشگری در نوجوآنان دختر بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش دانش آموزان دختر پایه هشتم دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. در مجموع 320 دانش آموز به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرخاشگری ابوالمعالی(1392)، مقیاس رابطه ی والد فرزندی باقری(1391)، و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی(2001) بودند. یافته ها: داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بدست آمده از تحلیل فرضیات پژوهش نشان داد که شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد( 0/9 GFI> ). همچنین متغیر رابطه والد-فرزندی بر پرخاشگری نوجوانان هم اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم (با میانجی گری نظم جویی هیجان) دارد. نتیجه گیری: این بدین معنا است که برطرف کردن مشکلات خانواده و ایجاد فضایی مناسب در خانه منجر به بهبود تنظیم شناختی هیجان و در نتیجه کاهش پرخاشگری نوجوانان می شود.
۲.

اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ (STEP) بر کیفیت روابط والد - فرزندی، خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استپ رابطه والد - فرزندی خودکارآمدی والدگری انعطاف پذیری آموزش والدین مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۵۰۶
زمینه: مرور پژوهش ها نشان می دهد که استفاده از برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر سبک های فرزندپروری، انعطاف پذیری روانشناختی و تنیدگی مادران تأثیر می گذارد؛ اما مسئله اینست که تعیین اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر کیفیت روابط والد - فرزند و خودکارآمدی والدگری مغفول مانده است. هدف: بررسی اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر کیفیت روابط والد - فرزندی، خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران شهر اصفهان بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش مادران دارای نوجوان پسر 12 تا 18 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان در سال 1398 بودند. 40 مادر به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 مادر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های رابطه والد - فرزندی پیانتا (1994)، خودکارآمدی والدگری دومکا، استرزینگر، جکسون و روسا (1996)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش به شیوه استپ درایکورس و سولتس (1991). داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر بهبود کیفیت روابط والد - فرزندی و افزایش خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران تأثیر داشت (0/001> p ). همچنین برنامه آموزش والدین به شیوه استپ در مرحله پیگیری هم، معنادار بود (0/001 > p ). نتیجه گیری : والدینی که در 8 جلسه برنامه آموزش والدین به شیوه استپ شرکت کرده بودند، کیفیت روابط والد - فرزندی بیشتر، خودکارآمدی والدگری بهتر و انعطاف پذیری شناختی بیشتری کسب کردند.
۳.

نقش سه گانه تاریک شخصیت و رابطه والد-فرزندی در پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان دختر شهر تهران

کلیدواژه‌ها: رابطه والد - فرزندی صفات تاریک شخصیت گرایش به اعتیاد نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۱ تعداد دانلود : ۴۰۱
مصرف مواد مخدر در نوجوانان یک پدیده اجتماعی در حال گسترش است که عوامل بسیاری در ایجاد آن نقش دارند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سه گانه تاریک شخصیت و رابطه والد-فرزندی در پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان دختر شهر تهران بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مراجعه کننده به مراکز کاهش آسیب (DIC) شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت در دسترس بود و با این روش 60 نفر نوجوان (30 نفر پسر و 30 نفر دختر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، ارزیابی رابطه والد- فرزند (فاین و همکاران، 1983) و پرسشنامه آمادگی اعتیاد (وید و بوچر، 1992) جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین سه گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) و رابطه والد-فرزندی با گرایش به اعتیاد رابطه وجود دارد (05/0P<). همچنین نتایج نشان داد که جامعه ستیزی، رابطه با مادر و رابطه با پدر به ترتیب 30/0، 30/0 و 22/0 از گرایش به اعتیاد در نوجوانان را پیش بینی می کنند. با توجه به یافته های پژوهشی می توان گفت جامعه ستیزی، رابطه با مادر و رابطه با پدر قادر به تبیین گرایش به اعتیاد در نوجوانان هستند، بنابراین برای پیشگیری از گرایش به اعتیاد نوجوانان می توان متغیرهای مذکور را مورد توجه قرار داد.
۴.

اثربخشی آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری بر بهبود رابطه والد- فرزندی مادران دارای کودکان اختلال یادگیری

تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۰۷
زمینه و هدف: ﻣﺸکﻼت یﺎدﮔیﺮی واﻗﻌیﺖﻫﺎی ﻏیﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻧکﺎری ﻫﺴﺘﻨﺪ کﻪ در ﺗﻤﺎم ﺟﻮاﻣﻊ و ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣیﺧﻮرﻧﺪ. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری بر بهبود رابطه والد- فرزندی مادران دارای کودکان اختلال یادگیری، بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. جامعه آماری، مادران دارای کودکان اختلال یادگیری 7 تا 10 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش مینودشت بود که به صورت هدفمند 20دانش آموز انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در دو گروه 10 نفری (10نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. سپس مقیاس رابطه والد-کودک( پیانتا،1994) از شرکت کنندگان، زیر نظر پژوهشگر برای هر دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. پس از آن مادران گروه آزمایش در معرض 8 جلسه برنامه والد گری به شیوه رفتاری به صورت گروهی(جلسات روان- آموزشی) قرار گرفته و در پایان جلسات مجدداً مقیاس مذکور توسط مادران هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران میزان رابطه والد-کودک را نیز به طور معناداری افزایش داده است ( 001/0= p ) . نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران، رابطه والد-کودک را در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ارتقاء می دهد . زمینه و هدف: ﻣﺸکﻼت یﺎدﮔیﺮی واﻗﻌیﺖﻫﺎی ﻏیﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻧکﺎری ﻫﺴﺘﻨﺪ کﻪ در ﺗﻤﺎم ﺟﻮاﻣﻊ و ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣیﺧﻮرﻧﺪ. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری بربهبود رابطه والد- فرزندی والدین دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. جامعه آماری، مادران دارای کودکان اختلال یادگیری 7 تا 10 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش مینودشت بود که به صورت هدفمند 20دانش آموز انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در دو گروه 10 نفری (10نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. سپس مقیاس رابطه والد-کودک( پیانتا،1994) از شرکت کنندگان، زیر نظر پژوهشگر برای هر دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. پس از آن مادران گروه آزمایش در معرض 10 جلسه برنامه والد گری به شیوه رفتاری به صورت گروهی(جلسات روان- آموزشی) قرار گرفته و در پایان جلسات مجدداً مقیاس مذکور توسط مادران هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران میزان رابطه والد-کودک را نیز به طور معناداری افزایش داده است ( 001/0= p ) . نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران، رابطه والد-کودک را در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ارتقا می دهد .