مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۴۱.
۶۴۲.
۶۴۳.
۶۴۴.
۶۴۵.
۶۴۶.
۶۴۷.
۶۴۸.
۶۴۹.
۶۵۰.
۶۵۱.
۶۵۲.
۶۵۳.
۶۵۴.
۶۵۵.
۶۵۶.
۶۵۷.
۶۵۸.
۶۵۹.
۶۶۰.
شبکه های اجتماعی
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
77 - 102
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی تاثیر شبکه های اجتماعی در بزهکاری و جرم انجام گرفت.با توجه به هدف، تحقیق حاضر از جمله تحقیقات کاربردی به شمار می رود و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، این تحقیق از انواع تحقیقات میدانی و پیمایش اجتماعی و از جنبه نحوه تجزیه و تحلیل، تحقیق حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق شامل 220 نفر از شهروندان شهر سمنان میباشد.ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته 43 سوالی میباشد که شامل شاخص های« آموزشی»، « فرهنگسازی »، « مشارکت اجتماعی»، « اطلاع رسانی و آگاهی بخشی » شبکه های اجتماعی و پیشگیری اجتماعی از جرم میباشد.برای بررسی سوالات تحقیق در جامعه از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شده است.نتایج نشان داد هر واحد تغییر در آموزش ، می تواند حامل 19.5 درصد تغییر در پیشگیری اجتماعی از جرم در سطح معناداری 05/0 باشد.
تحلیل جامعه شناختی تأثیر استفاده از رسانه های اجتماعی بر قوم گرایی نسل های شهری و پیامدهای امنیتی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
93 - 122
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعه حاضر درصدد بررسی وضعیت قوم گرایی در استان کردستان (سنندج، بیجار و مریوان) و اثر حضور در شبکه های اجتماعی بر آن برآمده است.روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع هم بستگی بوده و جامعه آماری، شهروندان شهرهای سنندج، مریوان و بیجار بوده است و حجم نمونه انتخابی 610 نفر تعیین شد و پرسش نامه پژوهش گر ساخته دارای اعتبار و پایایی مناسب، با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای در میان پاسخ گویان توزیع شد. یافته ها: بیش ترین درصد فراوانی پاسخ گویان 5/38 درصد افرادی هستند که از شبکه اجتماعی اینستاگرام استفاده می کنند و 09/4 درصد که دارای کم ترین فراوانی است از توییتر استفاده می کنند. نتایج نشان داد که شدت قوم گرایی سیاسی در مریوان بسیار بالا بوده و با فاصله بسیار نسبت به سایر انواع قوم گرایی قرار دارد و در بیجار تقریباً تا حدودی این وضعیت معکوس بوده و شدت قوم گرایی اقتصادی بالاتر از سایر انواع قوم گرایی قرار دارد. هم چنین وجه غالب قوم گرایی در سه شهر مریوان و سنندج و بیجار از نوع اقتصادی (3/43 درصد در کل) است که وضعیت موجود استان در شاخص های مختلف توسعه اقتصادی و انسانی به خوبی گواه این مطلب است. بررسی فرضیه ها حاکی از آن است که رابطه مستقیم، معنی دار و با شدت متوسط رو به بالایی (412/0) بین استفاده شبکه های اجتماعی مجازی و قوم گرایی در سه شهر سنندج، مریوان و بیجار وجود دارد.نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود که رسانه های اجتماعی می تواند در بلندمدت و میان مدت باعث تهدید یکپارچگی و انسجام اجتماعی و واگرایی سیاسی و اجتماعی و حتی ملی شوند.
تحلیل کیفی سواد رسانه ای در اثر پذیری روانی کووید 19 در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر تحلیلی کیفی به روش گراند تئوری است که بر اثرپذیری روانی کووید19در شبکه های اجتماعی با رویکرد سواد رسانه ای پرداخته است.هدف این مطالعه شناسایی تاثیر سواد رسانه ای [رژیم مصرف رسانه ای،درک محتوا،اهداف پنهان،گزینش آگاهانه،نگاه انتقادی و تجزیه وتحلیل پیام] در اثرپذیری روانی [اضطراب،وسواس،خودبیمار پنداری و خستگی] کووید19بوده است،که آیا شبکه های اجتماعی باعث اثرپذیری روانی می شوند؟در این راستا با بهره گیری از روش گراند تئوری،باید گفت که چارچوب نمونه با دو معیار محک می خورد1-ورود (اشباع داده ها) 2-خروجی (اشباع نظری) در این تحقیق نیز تعداد مصاحبه ها تا اشبا ع داده ها و نظریه ها تداوم یافته.با در نظر گرفتن اشباع نظری با 15نفر مصاحبه عمیق صورت گرفت.در مصاحبه عمیق و ورود اطلاعات به نرم افزار اطلس تی آی،ابتدا کدگذاری باز انجام،سپس در قالب مقولات محوری قرار گرفتند،که چون برخی کدهای باز در قالب اثرپذیری روانی مثبت جای نمی گرفتند کدگذاری مجدد باز انجام و اثرپذیری مثبت در قالب مقولات محوری جدید قرار گرفت.به این ترتیب با توجه به رژیم مصرف رسانه ای کاربران برای استفاده از شبکه های اجتماعی در زمان قرنطینه پاندومی کووید19 به عنوان ابزار ارتباط میان فردی جایگزین تعاملات رودرور بوده است،لذا مقولات اهداف پنهان پیام،گزینش آگاهانه پیام،نگاه انتقادی به پیام و تجزیه وتحلیل پیام وجاهت لازم را نداشته است؛و در عین حال اثرپذیری مثبت شامل کاهش اضطراب،همدلی،احساس تعلق،تخلیه روانی،اشتراک فکری و تسلی خاطر بر جنبه اثرپذیری روانی منفی ارجحیت داشته است.
بررسی انگیزه استفاده از ایموجی میان فعالان ایرانی حوزه رسانه در توئیتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گذشت زمان نسبتاً کوتاهی از ابداع ایموجی ها در قالب نمادهای تصویری، امروزه شاهد تکوین زبانی نوین برای تعاملات انسانی در بستر شبکه های اجتماعی هستیم. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، پیمایشی مقطعی بوده و با هدف سنجش و مقایسه انگیزه های استفاده از ایموجی میان فعالان حوزه رسانه در توئیتر انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، اعضای انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران و نمونه منتخب نیز شامل 40 روزنامه نگار زن و 40 روزنامه نگار مرد بود که دارای سابقه کار بیشتر از 3سال و فعال در توئیتر بودند. داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن به تأیید رسید، گردآوری و با استفاده از ویرایش 26 نرم افزار SPSS و آزمون های کولموگروف-اسمیرونوف و تی استیودنت مستقل، تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده در سطح اطمینان 95درصد، زنان و مردان در متن توئیت های خود برای استفاده از ایموجی ها در انگیزه های بیان احساسات، جانشین نشانه های ارتباطات کلامی، جانشین کلمات، کمک به تفهیم پیام، تلطیف لحن پیام، انتقال اطلاعات، کوتاه کردن متن، کافی بودن تنوع ایموجی ها و امکان برداشت نامناسب از پیام تا حدّ زیادی شرایط مشابهی داشتند؛ اما در انگیزه های میزان صمیمیت افراد، جذاب کردن پیام، استفاده مکرر از ایموجی ها و راهی برای قضاوت اشخاص، دارای تفاوت هایی معنا دار بودند.
طراحی و تهیه دادگان برچسب خورده فارسی از اخبار مرتبط با همه گیری کووید-19 به منظور تشخیص اخبار جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
173 - 192
حوزه های تخصصی:
در این مقاله یک پیکره برچسب خورده، به منظور به کارگیری در تشخیص اخبار جعلی با حدود 5000 پست مربوط به اخبار همه گیری کووید-19 از پیام رسان تلگرام استخراج شده و برچسب زنی می شود. فرایند ساخت پیکره در دو مرحله انجام می پذیرد. مرحله اول شامل جمع آوری و پیش پردازش داده ها و مرحله دوم شامل برچسب گذاری آنها می باشد. در مرحله اول، داده ها فیلتر می شوند و بعد از انجام پردازش های لازم برروی آنها، در مرحله دوم، بر اساس یک شیوه نامه، اقدام به برچسب گذاری می شود. در مرحله برچسب گذاری، از هفت عنوان موردنظر برای وظایف، استفاده می گردد و هر پست خبری با توجه به این هفت وظیفه برچسب گذاری می شود. ایجاد یک چهارچوب مناسب (شیوه نامه) برای برچسب زنی یکی از اقدامات مهم در این مرحله می باشد. شیوه نامه در اختیار دو برچسب زن خبره که بدین منظور آموزش دیده اند قرار می گیرد و اخبار از لحاظ هفت وظیفه 1) صحیح یا جعلی بودن 2) سیاسی بودن 3) بالا بردن سطح آگاهی عمومی، دادن روحیه یا دادن یک توصیه به خواننده 4) مطالب مربوط به دارو و درمان یا مراقبت های بهداشتی 5) آمار مرگ و میر 6) داشتن محتوای حاوی مطالب تنفرآمیز، سرزنش، عیب جویی، منفی بافی و 7) ارزش داشتن برای بررسی واقعیت، مورد بررسی قرار گرفته و بر این اساس، برچسب درست، نادرست یا خنثی می گیرند. در صورت عدم توافق بین دو برچسب زن، از برچسب زن سوم نظرخواهی می شود. برچسب دهی اخبار طوری انجام می گیرد که در نهایت، دسته های متوازنی در وظیفه صحیح یا جعلی بودن اخبار به دست آید.
ساخت و رواسازی مقیاس اعتیاد به شبکه های رسانه ی اجتماعی در ایران (SMSAS-IR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
164 - 184
حوزه های تخصصی:
فقدان ابزاری برای اندازه گیری اعتیاد به رسانه های اجتماعی مانع توسعه بیشتر زمینه تحقیقاتی شده چراکه ابزارهای معتبر کمی جهت سنجش وجود دارد و هیچ کدام به زبان فارسی تأیید نشده اند. هدف کلی مطالعه حاضر ساخت و رواسازی مقیاس شبکه های رسانه ای اجتماعی بود. آمیخته اکتشافی به عنوان راهبرد پژوهش استفاده شد؛ که روش پژوهش در بخش کیفی، نظریه داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک اشتراوس-کوربین و در بخش کمی از روش تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل خانواده های استان تهران که در بخش کیفی 32 نفر به صورت هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفته و در بخش کمی 413 نفر به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. در تحلیل یافته ها 89 گویه استخراج و بعد از بررسی روایی صوری، روایی محتوایی و ساختار عاملی 45 سؤال تأیید شدند، درنهایت پرسشنامه شامل 7 عامل که درمجموع 64/65 درصد از واریانس را تبیین می کند (عامل اول 06/23 درصد، عامل دوم 12 درصد، عامل سوم 16/7 درصد، عامل چهارم 19/6 درصد، عامل پنجم 85/5 درصد، عامل ششم 46/5 درصد و عامل هفتم 20/5 درصد) که نشان دهنده روا بودن پرسشنامه است. نتایج نشان دادند که مقیاس ساخته شده می تواند برای ارزیابی اعتیاد به رسانه های اجتماعی در هر دو محیط بالینی و غیر بالینی مورداستفاده قرار گیرد، زیرا به متغیرهایی می پردازد که در مقیاس های معروف اعتیاد به پلتفرم های تجاری خاص بررسی نشده اند.
مطالعه ای بر تاثیر شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی اینترنتی بر سلامت روان و کیفیت زندگی در دانش آموزان (مدل سازی معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
61 - 73
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل شبکه های اجتماعی به عنوان یک تکنیک کلیدی و مهم در علوم ارتباطات اجتماعی، همانند یک موضوع محبوب در زمینه تفکر و مطالعه پدیدار شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کننده شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی اینترنتی بر سلامت روان و کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد.روش پژوهش: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1401 بر روی 350 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با استفاده از پنج پرسشنامه وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شبکه های اجتماعی، روابط عاطفی اینترنتی، استرس، اضطراب، مقیاس افسردگی (DASS-21)، کیفیت زندگی و چک لیست مشخصات دموگرافیک جمع آوری شد. داده ها در نرم افزارهای SPSS-25، PLS-3 و Lisrel-8.8 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: با توجه به تحلیل مسیر، امتیاز DASS-21 دارای بیشترین ارتباط علی مثبت و معنادار با روابط عاطفی اینترنتی در مسیر مستقیم (B = 0.22) و بیشترین ارتباط منفی با وضعیت اجتماعی-اقتصادی (B = - 0.09) بود. کیفیت زندگی بالاترین ارتباط علی منفی با نمره DASS-21 در مسیر مستقیم (B = - 0.26) و بالاترین ارتباط مثبت با وضعیت اجتماعی-اقتصادی در مسیر غیرمستقیم (B = 0.02) داشت. میانگین مدت زمان استفاده از شبکه های اجتماعی (B ≈ − 0.07) و روابط عاطفی اینترنتی (B≈ - 0.09) بیشترین ارتباط منفی را با کیفیت زندگی داشتند.نتیجه گیری: استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی، روابط عاطفی اینترنتی و وضعیت نامطلوب اجتماعی-اقتصادی با نمرات بالاتر DASS-21 و کاهش کیفیت زندگی در دانش آموزان همراه بود.
تدوین چارچوب راهبردهای کارآفرینی مبتنی بر واقعیت مجازی مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تدوین چارچوب راهبردهای کارآفرینی مبتنی بر واقعیت مجازی (VR) که مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی است، انجام شده است. این پژوهش از روش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده کرده است. تعداد 12 نفر از خبرگان در زمینه های مرتبط با واقعیت مجازی و شبکه های اجتماعی به صورت هدفمند برای مطالعه انتخاب شدند. اشباع نظری پس از این مصاحبه ها حاصل شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار MaxQDA تحلیل شدند تا مضامین و الگوهای تکراری شناسایی شوند. این مطالعه به بررسی زیرساخت های فناورانه، ادراک سودمندی، شناخت عمومی، استفاده صحیح، تبلیغات و معرفی، سهولت، چند بعدی بودن، نوین سازی الگوی روابط اجتماعی، کم کردن اهمیت فاصله و مکان، ایمن سازی، پذیرش فرهنگی، نظارت، اصول اخلاقی، تنوع و رشد اجتماعی پرداخته است. تحلیل داده ها نشان داد که 15 مضمون اصلی و 52 مضمون فرعی شناسایی شدند. یافته های کلیدی نشان دادند که زیرساخت های فناورانه موجود، ادراک سودمندی، شناخت عمومی، استفاده صحیح، تبلیغات مؤثر، سهولت استفاده، ویژگی های چند بعدی، نوین سازی الگوی روابط اجتماعی، کاهش اهمیت فاصله و مکان، افزایش امنیت، پذیرش فرهنگی، نظارت مؤثر، رعایت اصول اخلاقی، تنوع در محتوا و رشد اجتماعی برای پیاده سازی موفق راهبردهای کارآفرینی مبتنی بر واقعیت مجازی در شبکه های اجتماعی حائز اهمیت هستند. این نتایج با مطالعات پیشین هماهنگ بوده و نشان می دهد که VR می تواند تجربه های کاربری را تغییر داده، نتایج آموزشی را بهبود بخشیده و از طریق نوآوری های پایدار، رشد اقتصادی را تقویت کند. این مطالعه نتیجه گیری می کند که VR می تواند به طور قابل توجهی راهبردهای کارآفرینی در شبکه های اجتماعی را بهبود بخشد، با افزایش تعاملات اجتماعی و تحریک رشد اقتصادی. برای بهره برداری بهینه از این مزایا، توجه به توسعه زیرساخت های فناورانه، افزایش آگاهی کاربران، اطمینان از امنیت و هماهنگی با استانداردهای فرهنگی و اخلاقی ضروری است. چارچوب پیشنهادی راهنمای جامعی برای بهره برداری از VR در کارآفرینی شبکه های اجتماعی ارائه می دهد.
رابطه نافرمانی نوجوانان با وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی در محیط خانواده (مورد مطالعه: دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 17 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
53 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل جامعه شناختی نافرمانی نوجوانان در محیط خانواده بر اساس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 17 شهر تهران است. روش مطالعه، پیمایش و جامعه آماری، دانش آموزان دوره متوسطه اول منطقه 17 شهر تهران به تعداد 3558 نفر است که از این مقدار، تعداد 347 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت است از پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی یانگ (1998) و پرسشنامه نافرمانی نوجوانان معتمدین و همکاران (1400). نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه میان اختلال در فعالیت های روزانه، عملکرد خانوادگی- اجتماعی، سلامت روانی و خودکنترلی با نافرمانی نوجوانان به ترتیب برابر با 21% ،31% ، 25% و 25% است. همچنین تحلیل های مدل رگرسیون نشان داد که میزان تأثیر اعتیاد به شبکه های اجتماعی بر نافرمانی نوجوانان، 33% است.
«بررسی نقش عوامل فرهنگی در میزان گرایش دانشجویان شهر تهران به دوره های آموزش فنی وحرفه ای با تأکید بر میانجی گری شبکه های اجتماعی در سال 1401»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
179 - 208
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر تغییر و تحولات در نظام اجتماعی ناشی از اینترنت، انکارناپذیر است. شبکه های اجتماعی بخش مهمی از فعالیت های آموزشی، پژوهشی و فراغتی دانشجویان را به خود اختصاص می دهد. با توجه به افزایش روزافزون دانش آموختگان و نقش آنان در تولید علم، شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از بسترهای حضور حداکثری جوانان و دانشجویان، می تواند نقش موثری در جذب و هدایت افراد به شرکت در دوره های آموزشی فنی وحرفه ای و کسب مهارت های لازم داشته باشد .مقوله آموزش به ویژه آموزش فنی و حرفه ای، نیز از این قاعده مستثنی نبوده و اهمیت رسیدگی به تاثیر عوامل فرهنگی بر آن بسیار اهمیت دارد و زمینه رشد آن در آینده و عقب نماندن از تکنولوژی را به همراه خواهد داشت. در این مطالعه از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مراکز آموزش فنی و حرفه ای شهر تهران هستند که تعداد آن ها (مراکز فنی و حرفه ای دولتی و غیردولتی) قریب 2000 نفر در بهار 1401 بوده اند و حجم نمونه محاسبه شده مطابق با جدول مورگان تعداد 384 نفر از دانشجویان بودند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه نیز، پرسشنامه الکترونیکی محقق ساخته بود. خلاصه نتیجه بررسی و آزمون فرضیات ده گانه پژوهش چنین بود که هر چه اعتماد دانشجویان به شبکه های اجتماعی بالاتر می رود گرایش آنها به شرکت در دوره های آموزش فنی و حرفه ای نیز افزایش می یابد اگرچه نمی توان تأثیر دیگر عوامل در این خصوص را نادیده گرفت.
تاثیر نشخوار ذهنی و شبکه های مجازی در افسردگی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نشخوار ذهنی و شبکه های مجازی در افسردگی دانشجویان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت پژوهش توصیفی-همبستگی و از نظر نوع داده ها کمی بود. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنان، با استفاده از نمونه گیری در دسترس 210 نفر بر اساس فرمول تاباچنیک و فیدل انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده های پژوهش با روش کتابخانه ای جهت مشخص کردن روابط بین متغیرهای پژوهش و روش میدانی با استفاده از پرسشنامه های استاندارد نشخوار فکری نولن- هوکسما و مورو (1991)، شبکه های اجتماعی مجازی جهانبانی(1397)، افسردگی بک (1961) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها شامل دو بخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی) و در بخش آمار استنباطی (آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) با استفاده از نرم افزار SPSS-V23 استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین نشخوار ذهنی و شبکه های مجازی با افسردگی دانشجویان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی اثربخشی آموزش هوش اجتماعی سایبری بر ارتباطات مجازی دانش آموزان در شبکه های اجتماعی: یک مطالعه نیمه تجربی
گسترش روزافزون اقبال به فضای مجازی و الزامات آموزشی در شرایط زیست بوم جدید پدیده آمده در عصرکرونا و پس از آن، ارتباطات مجازی دانش آموزان را بیش از گذشته در شبکه های اجتماعی توسعه داده است. مطالعه حاضر از نوع پژوهش های نیمه تجربی به شکل پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است و میزان اثربخشی آموزش هوش اجتماعی سایبری بر ارتباطات مجازی دانش آموزان در شبکه های اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان در درس تفکّر و سوادرسانه ای یکی ازدبیرستان های پسرانه شهرکرمانشاه درسال تحصیلی 1401-1400 می باشد. حجم نمونه 60 نفراست که به شیوه تصادفی ساده دو کلاس انتخاب و در دو گروه کنترل (30نفر) و آزمایش (30نفر) قرارگرفتند. داده های نوع ارتباطات مجازی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته که پیش تر روایی و پایایی آن محاسبه شده ، جمع آوری گردید. داده ها در دو بخش توصیفی و استباطی بررسی و برای تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) و نرم افزار 28SPSS استفاده شد. براساس نتایج، آموزش هوش اجتماعی سایبری (با کنترل اثر پیش آزمون به عنوان عامل همپراش روی پس آزمون) بر افزایش ارتباطات بهنجار و مثبت با ضریب اتای 49/0 و کاهش ارتباطات نابهنجار و مضر با ضریب اتای 52/0، تأثیر معناداری داشته است. بنابراین فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر اینکه «آموزش هوش اجتماعی سایبری بر ارتباطات مجازی دانش آموزان تأثیر دارد»، تأیید می شود.
تبیین عوامل مرتبط با تمایل به بزهکاری در شبکه های اجتماعی بین نوجوانان دانش آموز (مطالعه موردی: دانش آموزان مناطق پنج گانه تهران)
بزه و رفتار انحرافی، همانند هنجار در بستری از تعاملات و ارتباطات آموخته می شوند و امروزه شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از این بسترها توانستند، طرفداران زیادی در گروه های سنی مختلف پیدا کنند و آن ها را تحت تأثیر قرار دهند. دانش آموزان با توجه به حساسیت جایگاهشان به واسطه قرار داشتن در دوران کودکی و نوجوانی ازجمله آسیب پذیرترین گروه ها در مواجه با شبکه های اجتماعی هستند. هدف پژوهش حاضر، بررسی علل تمایل نوجوانان دانش آموزان به ارتکاب بزه و رفتار انحرافی در شبکه های اجتماعی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان ساکن شهر تهران و براساس آمار 2.422.905 نفر در رده سنی هفت تا هجده سال در نظر گرفته شد که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. روش این تحقیق کمی بوده و داده های آن ازطریق انجام یک پیمایش گردآوری شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه حاوی سی سؤال پنج گزینه ای (روایی و پایایی آن از روش اعتبار صوری، تحلیل عاملی تأییدی وآلفای کرونباخ تأیید شد) استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که همبستگی معناداری میان سبک زندگی، به معنای میزان استفاده از فضای مجازی در اوقات فراغت و ازسوی دیگر میزان کنترل والدین با رفتار بزهکارانه وجود دارد. همچنین میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به قوانین و مقررات در تمایل کمتر آنان برای انجام بزه و رفتار انحرافی مؤثر است.
الگوی رسانه ای حضور مطلوب ناجا در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
57 - 88
حوزه های تخصصی:
کاربرد اصلی شبکه های اجتماعی تسهیل ارتباطات و تعاملات بین افراد است که منجر به گسترش خارق العاده و غیرقابل تصور ارتباطات در دنیای امروز شد ه اند؛ اما واقعیت این است که این ابزار مفید، هم زمان با مزایای مختلف، فرصت های سوئی را نیز در اختیار سودجویان، کلاهبرداران و مجرمان سایبری قرار داد ه است و حتی برخی از شبکه های اجتماعی خواسته یا ناخواسته بستری مناسب را برای ارتکاب جرم ایجاد کرد ه اند. فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به عنوان سازمان اصلی مسئول استقرار و ارتقای نظم، امنیت و انتظام اجتماعی کشور، با توجه به رویکرد مردمی خود و دیدگاه پیشگیرانه نسبت به تهدیدها و آسیب ها، خود را موظف می داند که در محیط شبکه های اجتماعی نیز همچون محیط مأموریتی واقعی خود، ضمن اطلاع رسانی و هشداردهی درخصوص ناهنجاری های پیش روی مردم، نسبت به مقابله و برخورد با مجرمان این فضا و پیشگیری از بروز آسیب های اجتماعی در این شبکه ها اقدام نماید؛ از این رو، ضروری است که ساختار این شبکه ها و نحوه تعامل آنها از سوی پلیس درک شود و به منظور اتخاذ بهترین راهبرد، این سازمان باید به آخرین روش های تجزیه وتحلیل برای حضور در شبکه های اجتماعی مسلح گردد. ازاین رو، تدوین و ارائه الگوی مطلوب برای حضور پلیس در بستر شبکه های اجتماعی و اتخاذ رویکرد های مناسب در شرایط جدید، از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد و هدف اصلی پژوهش حاضر نیز ارائه الگوی رسانه ای حضور مطلوب ناجا در شبکه های اجتماعی است. روش این پژوهش آمیخته است و با بهره گیری از روش فرآیند سلسله مراتب تحلیلی(AHP) و به صورت میدانی و با استفاده از ابزار پرسش نامه و جامعه آماری به تعداد 35 نفر از مدیران ارشد و کارشناسان فرهنگی مسلط به حوزه رسانه و افرادی که نسبت به شبکه های اجتماعی و مأموریت های ناجا شناخت و تجربه کافی دارند، انجام پذیرفته است. بدین ترتیب، با استفاده از راهبرد های کاربردی پلیس کشور های منتخب از شبکه های اجتماعی و بهره گیری از نقطه نظرات کارشناسان و مدیران ارشد حوزه شبکه های اجتماعی و نیاز های فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، هشت مؤلفه(بهره برداری حداکثری از فناوری های نوین ارتباطی، شناخت جامعه از طریق شبکه های اجتماعی، آموزش و فرهنگ سازی، اطلاع رسانی و ارائه تصویر مطلوب از ناجا، جلب مشارکت اجتماعی، مشاوره و پیشگیری از آسیب های اجتماعی، مدیریت ادراک و برداشت و کنترل کیفیت خدمات رسانی به مردم) به عنوان راهبرد های اصلی انتخاب و پس از تحلیل نهایی، الگوی رسانه ای حضور مطلوب ناجا در شبکه های اجتماعی پیشنهاد گردید.
الگوی شناخت و تحلیل شبکه های اجتماعی با تأکید بر کارکرد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۵
51 - 75
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی، شکل اجتماعی نوینی از ارتباطات را به وجود آورده است که در عین توده ای بودن، به صورت انفرادی تولید و دریافت گردیده و تأثیرگذار است. با وجود ارتباط وثیق و عمیق بین تولید کننده پیام و دریافت کننده(مخاطب) آن در شبکه های اجتماعی، چارچوب و الگوی خاص و مشخصی برای تحلیل و تبیین رابطه میان این دو وجود ندارد؛ از این رو، پژوهش حاضر با طرح این پرسش که چه ارتباطی میان شبکه های اجتماعی و استراتژی رسانه ای وجود دارد، تلاش کرده است تا ضمن ارائه یک الگوی تحلیلی در این زمینه، چارچوب روش شناختی مشخصی را برای شناخت و تحلیل شبکه های اجتماعی و کارکرد آن در رسانه ارائه نماید. فرضیه اصلی پژوهش حاضر این است که شبکه های اجتماعی، یک بازیگر ورودی و نهاده نظام راهبری و تدوین استراتژی رسانه ای آن محسوب می شود. این ورودی در فرآیند ادراک محیطی و دریافتی که تصمیم سازان از داده های شبکه های اجتماعی دارند، پردازش شده و خروجی آن با نگاه به جهت ساز های راهبردی و در قالب روند ها و پیامدهای شناخته شد ه ای همچون استراتژی رسانه ای بروز و ظهور می یابد.
بررسی تأثیرات شبکه های اجتماعی و انسجام گروهی در عملکرد موسسات خیریه (موردمطالعه: موسسات خیریه شهر تبریز)
پژوهش حاضربه روش پیمایش و در میان مدیران 135 موسسه خیریه شهر تبریز انجام یافته و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS,SMART PLS استفاده گردیده است. 8/56 درصد از پاسخگویان عملکرد موسسات خیریه را در سطح نسبتا بالا ارزیابی کرده اند. بهره مندی از اینستاگرام با 44 درصد و سپس گروه تلگرامی با 33 درصد، بیشترین فراوانی استفاده را در بین موسسات خیریه داشته است بر طبق نتایج؛ متغیرهای انسجام گروهی و شبکه های اجتماعی هردو با ضریب یکسان 31 درصد، بیشترین تأثیرات مثبت را بر عملکرد موسسات خیریه گذاشته اند.گروه تلگرامی با 9/46 درصد صفحه اینستاگرامی با 5/44 درصد و گروه واتساپی با 8/21 درصد، بیشترین نقش را در معرفی و بهبود عملکرد موسسات خیریه داشته اند. بیشترین نقش شبکه های اجتماعی به ترتیب در زمینه های؛ 1- معرفی سازمان های غیر انتفاعی در اجتماع 2- افزایش شفافیت و اطلاع رسانی بهتر عملکرد موسسات خیریه 3 - جلب رضایت حامیان و اعضا ، بوده است. نتایج تحلیل مسیر حاکی ازآن بود که بین متغیرهای قدمت موسسه خیریه و قلمرو فعالیت موسسه خیریه با عملکرد موسسات خیریه و میزان انسجام گروهی در سازمان های غیر انتفاعی، رابطه معنی داری وجود ندارد اما متغیر شبکه های اجتماعی با ضریب 30 درصد برافزایش انسجام گروهی تأثیر داشته است.
تحلیلی بر الگوی برندسازی مقصد گردشگری با تاکید بر شبکه های اجتماعی با رویکرد جامعه شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گردشگری به مثابه ی صنعتی مؤثر و تأثیرگذار بر جوامع توانسته است توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان را به خود جلب کند. این صنعت فعالیتی گسترده است که تأثیرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی مهمی را با خود به همراه دارد و هر یک در جای خود قابل بحث و بررسی است هدف این پژوهش تحلیلی بر الگوی برندسازی مقصد گردشگری با تاکید بر شبکه های اجتماعی با رویکرد جامعه شناختی بود. روش پژوهش مطالعه موردی کیفی است و مشارکت کنندگان نخبگان هستند. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی )شامل16نفر ( برای شناسایی چارچوب مدل تحقیق انتخاب شده اند و با آنها مصاحبه به عمل آمده است .ابزار مورد استفاده برای شناسایی عوامل مدل تحقیق، مصاحبه نیمه ساختمند) با گروه های کانونی (و مطالعه اسناد بوده است. برای تامین روایی و پایایی مطالعه از روش ارزیابی لینوکلن و گوبا استفاده شد. مدل پارادایمی این پژوهش بر اساس الگوی پارادایمی استراوس و کوربین طراحی شد. پس از انجام مصاحبه های تحقیق تعداد 43 کد به صورت کلی مشخص گردید. جدول شماره 2 نتایج مربوط به این کدها را نشان می دهد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که متغیرهای تاثیرگذار بر برند سازی مقصد گردشگری شامل جذب مخاطب، توسعه پایدار، دانش برند، نیازهای منطقه ای، پشتوانه سازی محلی، اعتماد عمومی و مدیریت منابع انسانی و تعاملات فردی و گروهی می باشد.
آسیب شناسی پدیده افشاگری در شبکه های اجتماعی مجازی
حوزه های تخصصی:
افزایش جرایم و مفاسد در سازمان ها به علت پیامدهای نگران کننده به یکی از دغدغه های جهانی تبدیل شده است. استفاده از ظرفیت همگانی و گزارش دهی عمومی برای کشف، شناسایی و مقابله با جرایم و مفاسد در قالب افشاگری یکی از راهکارهای موثر است. هدف این پژوهش آسیب شناسی افشاگری در شبکه های اجتماعی مجازی است.پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای با مطالعه پژوهش های انجام یافته در این زمینه صورت پذیرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، افشاگری که در سابق به صورت نظام مند و توسط صنف افشاگران صورت می پذیرفت با ظهور شبکه های اجتماعی به جهت ویژگی هایی چون سهولت دسترسی، کثرت مخاطبان، گمنامی کاربران، عدم سواد رسانه ای آحاد کاربران و عدم اعتبارسنجی داده ها از سوی کاربران باعث ظهور افشاگری نسل دوم شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد آسیب های پدیده افشاگری در لایه های افشاگر، کاربران و بستر شبکه های اجتماعی تقسیم بندی می گردد. عدم توانایی کاربران بر مدیریت داده ها، عدم فهم قلمرو حریم خصوصی در شبکه های اجتماعی، بازنشر اخبار جعلی و اثرگذاری بر امینت از این آسیب های می باشد. بنابراین نظام مند کردن نواندیشیده از پدیده افشاگری در شبکه های اجتماعی با مد نظر قرار دادن ارتقا ضریب تحقق اصل شفافیت، تقویت گردش آزاد اطلاعات و گسترش فرهنگ افشاگری می تواند محقق گردد.
رابطه نافرمانی نوجوانان با وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی در محیط خانواده (مورد مطالعه: دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 17 شهر تهران)
منبع:
پژوهش مسائل اجتماعی ایران دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
53 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل جامعه شناختی نافرمانی نوجوانان در محیط خانواده بر اساس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 17 شهر تهران است. روش مطالعه، پیمایش و جامعه آماری، دانش آموزان دوره متوسطه اول منطقه 17 شهر تهران به تعداد 3558 نفر است که از این مقدار، تعداد 347 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت است از پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی یانگ (1998) و پرسشنامه نافرمانی نوجوانان معتمدین و همکاران (1400). نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه میان اختلال در فعالیت های روزانه، عملکرد خانوادگی- اجتماعی، سلامت روانی و خودکنترلی با نافرمانی نوجوانان به ترتیب برابر با 21% ،31% ، 25% و 25% است. همچنین تحلیل های مدل رگرسیون نشان داد که میزان تأثیر اعتیاد به شبکه های اجتماعی بر نافرمانی نوجوانان، 33% است.
تأثیر بازاریابی محتوای دیجیتالی بر رفتار خرید و ارتباطات توصیه ای کلامی الکترونیکی کاربران در شبکه های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر بازاریابی محتوای دیجیتالی بر رفتار خرید و ارتباطات توصیه ای کلامی الکترونیکی کاربران در شبکه های اجتماعی (اینستاگرام) پرداخته است که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه پژوهش حاضر4800 نفر از مشتریان برند جی پلاس در شبکه اجتماعی است، که در این میان 384 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان و با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه آنلاین است که توسط اساتید طراحی شده است و روایی آن از طریق روایی محتوا و روایی سازه (همگرایی و واگرایی) مورد سنجش قرار گرفته و بیشتر از 7/0 بدست آمده است. همچنین جهت سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و با نرم افزار آماری SPSS و SMART-PLS انجام پذیرفته است. یافته های تحقیق نشان داده است: محتوای اطلاعاتی، محتوای سرگرمی، تعامل اجتماعی و خود بیانی بر عوامل اجتماعی هنجاری و اطلاعاتی تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین عوامل اجتماعی اطلاعاتی و هنجاری تأثیر مثبت و معناداری بر ارتباطات توصیه ای کلامی الکترونیکی و رفتارخرید دارند.