مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۸۱.
۶۸۲.
۶۸۳.
۶۸۴.
۶۸۵.
۶۸۶.
۶۸۷.
۶۸۸.
۶۸۹.
۶۹۰.
۶۹۱.
۶۹۲.
۶۹۳.
۶۹۴.
۶۹۵.
۶۹۶.
۶۹۷.
۶۹۸.
۶۹۹.
۷۰۰.
شبکه های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تسهیم دانش در بانک مسکن ایران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان، استادان و کلیه افرادی اند که در حوزه تسهیم دانش فعالیت عملی یا پژوهشی داشته اند به روش نمونه گیری هدفمندو در بخش کمی شامل 344 نفر از کارکنان ستاد بانک مسکن تهران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه ساخته محقق صورت گرفت. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از روش داده بنیاد و در بخش کمی از نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که 6 سازه شامل: شرایط علّی (دارای 3 بعد جهانی و اجتناب ناپذیر بودن، لزوم تغییر نگرش به برند سازی، هویت برند شهری)، شرایط زمینه ای (دارای 3 بعد انسجام ساختاری برند، برندینگ شهری، موقعیت راهبردی شهر)، شرایط مداخله گر (دارای 3 بعد الگوی رفتاری گردشگران، سرمایه گذاری/ تأمین مالی، عوامل محیطی)، ابعاد پدیده (دارای 3 بعد بستر سازی برای گردشگری هوشمند، توجه به ذی نفعان، مدیریت یکپارچه برند شهری)، راهبردها (دارای 3 بعد ارتقای سیستم تبلیغاتی شهری، طراحی برند سازی هوشمند شهری، فرهنگ سازی برند شهری) و 6- پیامدها (دارای 3 بعد توسعه سرمایه اجتماعی، توسعه کیفیت زندگی، قدرت رقابتی برند شهری) می باشد. بر اساس نتایج تحلیل کمی، روابط بین متغیرهای پژوهش معنادار و مدل از برازش مناسب برخوردار می باشد.
نقش شبکه های اجتماعی در مصرف گرایی زنان و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله؛ امروزه ارتباط و پیوندهای اجتماعی در بستر فن آوری ارتباطات و شبکه های اجتماعی مجازی، سرعتی شگرف به خود گرفته و زمان و مکان را در نوردیده است. جوانان که نقش آفرینان اصلی و پیشتازان این موج هستند از فواید و مضرات این نوع ابزار به یک میزان متاثرند. از طرفی در عصر حاضر با توجه به نفوذ بالای شبکه های اجتماعی در میان مردم و به طبع آن در دسترس بودن تمامی جنبه های مصرف گرایی، پدیده جدید مصرف گرایی شبکه ای، در مقیاس وسیعی به امری فراتر از رفع نیاز تبدیل شده است. در این بین جوانان و زنان به دلیل روحیات منحصر به فرد و تنوع طلب همچنین به عنوان مخاطبان اصلی شبکه های اجتماعی عمدتا مصرف کنندگان فعال جامعه محسوب می شوند. هدف: از آنجایی که مصرف گرایی می تواند پیامدهای منفی گسترده ای در پی داشته باشد با هدف فهم و تبیین این پدیده پژوهش حاضر با روش فراتحلیل انواع مصرف گرایی ناشی از نفوذ شبکه های اجتماعی در بین جوانان و زنان را مورد مطالعه قرار داد. نتیجه: نتایج تحلیل کیفی متون بیش از 15 مطالعه داخلی و خارجی نشان داد: با مصرف گرایی از طریق شبکه های اجتماعی، بیش از 45 مفهوم مرتبط است که، 10 مقوله فرعی: زیبایی شناختی، مادی گرایی، مدگرایی، بازاریابی ویروسی، توسعه کسب و کار آنلاین، تبلیغات رسانه ای ، بلاگری، فرهنگ پذیری غربی، ترویج فرهنگ بومی، تولید فرهنگ جدید و چهار مقوله اصلی: مصرف نمایشی، مصرف تجاری، مصرف رسانه ای، مصرف فرهنگی را در بر می گیرد.
دادوستد تئاتر با کشورهای مشترک المنافع با استفاده از قابلیت فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
9 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، توسعه آگاهانه تئاتر به کشورهای همسایه و همسود با بهره گیری از محیط مجازی بر اساس پیدایی نیازهای نو و دگرگونی در روابط کسب وکار در موقعیتی به نام بازار با عنوان «دادوستد تئاتر با کشورهای مشترک المنافع با استفاده از قابلیت فضای مجازی» است. روش این تحقیق توصیفی وبه منظور بررسی محیط داخلی و محیط بیرونی نیز از تکنیک راهبردی، خبره گی یا سوات (SWOT)، به شیوه نمونه گیری هدفمند با حجم نمونه 40 نفر از افراد متخصص استفاده گردیده است. همچنین اعتبارسنجی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از طریق آلفای کرونباخ در محیط نرم افزار (SPSS) انجام و میزان اهمیت و شدت (الویت) گویه ها به ترتیب بر اساس پیوستار 5 سطحی لیکرت و طیف 4 سطحی تعیین شده است. یافته ها نشان می دهد میانگین های حاصل از عوامل داخلی: شامل؛ اثربخشی ابداع و نوآوری در جذب، ضعف بهره گیری از تجارب مدل های بازاریابی موفق، دولتی ماندن حوزه تئاتر، ضعف مخاطب پروری برای تئاتر و عوامل بیرونی: شامل؛ اثر سواد رسانه ای برای تئاتر، ضرورت طراحی های جذاب تبلیغی در شبکه های اجتماعی همراه، ناآشنایی مدیران و مجموعه های تئاتری با بازارهای آنلاین و شبکه ای، از چالش های مورد توجه است. نتایج حاصل از خروجی ماتریس ها نیز بر اساس توصیف و تحلیل یافته ها شامل؛ تمرکز بر قوت ها و فرصت ها به عنوان یک استراتژی مطلوب و کاهش ضعف و تهدیدات با رویکرد توسعه بازارهای مشترک تئاتر از طریق فضای مجازی (علاوه بر شیوه های کنونی ارائه تئاتر) است.
ناپایداری رسانه ای؛ نسبت بازنمایی رسانه و پایداری محیط (با تمرکز بر تحول معنایی جزیره هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
31 - 42
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: رسانه به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزار معاصر در انتقال و تولید معنا نقش غیرقابل انکاری در جهت دهی به صنعت گردشگری ایفا می کند. در دهه اخیر با بازنمایی گسترده تجربه «سفر هرمز» در رسانه های اجتماعی و هم چنین تبلیغات وسیع رسانه های گردشگری، موجب شده تا روایتی رسانه ای که مبتنی بر خوانش بستر نیست به «روایتی فراگیر» بدل شود. تجربه سال های اخیر بیانگر آن است که این روایت به بازتولید خرده فرهنگ های رسانه ای غیربومی منجر شده و به مرور معنای هرمز را که محصولی تاریخی از تعامل ساکنین با محیطشان بوده متحول کرده و سبب «دو فضایی شدن» روایت فرهنگی هرمز شده است. از سویی پایداری به عنوان دانشی که در پی حفظ ارزش های بستر است با معرفی مفهوم «گردشگری پایدار»، به ارزیابی اثرات صنعت گردشگری می پردازد.هدف پژوهش: این جستار به دنبال آن است که به نسبت بازنمایی رسانه و پایداری محیط به عنوان امری معاصر و اثرگذار بپردازد. فراتر از آن با توجه به آن که وجود دو جریان فرهنگی متعارض به تنازع فرهنگی منجر شده است.روش پژوهش: این پژوهش در پی آن است که با روشی کیفی و با اتکا به داده های کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، اثرات بازنمایی رسانه ای ِ جزیره هرمز را از منظر گردشگری پایدار ارزیابی کند و هم چنین با فرض تداوم شرایط موجود، به پیش بینی آینده نزاع معنایی هرمز بپردازد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که رویکرد حاضر رسانه ای -که مبتنی بر امر گردشگری است- را می توان ضد پایداری ارزیابی کرد که موجب می شود در فضایی دو فرهنگی، بومیان و گردشگران هرمز را به دو شکل متفاوت خوانش کنند و هرمز از طریق دو روایت متعارض که از بن موجب شکل گیری «دو مکان» متفاوت می شود، تفسیر شود. هم چنین برمبنای نظریه «ساخت اجتماعی واقعیت» می توان پیش بینی کرد که با گسترش جریان رسانه ای غیربومی، به دلیل ساختار اقناع گرایانه آن، این قرائت می تواند بر روایت متعارض خود تفوق یابد و به برساخت غالب از هرمز بدل شود.
هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار و تطبیق آن با رئالیسم در هنر رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
618 - 634
حوزه های تخصصی:
رسانه و به ویژه شبکه های اجتماعی در جهان امروز ازجمله حوزه های حائز اهمیت و تأثیرگذاری است که ذهن بسیاری از صاحبان اندیشه و متفکران را به خود مشغول کرده و توان فکری قابل توجهی را جهت فهم ابعاد و زوایای مختلف آن به خود اختصاص داده است. هدف این پژوهش ایجاد درکی فلسفی از مفهوم واقعیت در جهان امروز، خصوصاً در حوزه هنر رسانه بوده است. پژوهشگر با استناد به تحولات مفهوم واقعیت در پارادایم های فلسفی و بررسی نظرات متفکران هر دوره و به طور خاص ژان بودریار، هستی شناسی واقعیت را مورد تحقیق قرار داده است. نگارنده با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی سعی داشته به تحولات مفهوم واقعیت، تحت تأثیر رسانه ها بپردازد. نتیجه این است؛ آنچه در رسانه به نمایش درمی آید، نه واقعیت را می پوشاند، نه آن را تحریف می کند و نه حتی دیگر آن را بازنمایی می نماید، بلکه واقعیت را تولید کرده و مفهوم نوینی از آن را به نمایش می گذارد. همان طورکه تکنولوژی ضریب نفوذ بالایی در عصر حاضر دارد، به نظر می رسد رسانه توانسته مفهوم واقعیت و دیگر مفاهیم بنیادین هستی را به طرز اغواکننده ای از نو ابداع کند و حیات جهانی نوینی را تداوم بخشیده و سیر حرکتی آن را به گونه ای که خود می خواهد، تضمین نماید.اهداف پژوهش:بررسی هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار.انطباق و انعکاس مقوله «واقعیت» در رسانه های امروزی در اندیشه بودریار.سؤالات پژوهش:هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار چگونه است؟مقوله «واقعیت» در رسانه های امروزی در اندیشه بودریار چگونه منعکس می شود؟
بررسی روابط میان مشارکت مشتری، ایجاد ارزش مشتری و چسبندگی مشتری به شبکه های اجتماعی در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۲
147 - 173
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین تأثیر مشارکت مشتری با شبکه های اجتماعی بر چسبندگی مشتری در بین مشتریان بانک صادرات استان اصفهان در تحقیقی به روش توصیفی- همبستگی با جامعه آماری کلیه مشتریان عضو صفحه اینستاگرام و باشگاه مشتریان بانک صادرات استان اصفهان بوده که 385 نفر آنها به عنوان نمونه و به روش تصادفی ساده انتخاب و با پرسش نامه برگرفته شده از مطالعات ژانگ و همکاران (2017) مورد پرسش قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد مشارکت آگاهانه بر ارزش عملیاتی تأثیر نمی گذارد ولی بر ارزش لذت بخشی و ارزش اجتماعی تأثیر مثبت می گذارد. اشتیاق مشتری بر ارزش عملیاتی، ارزش لذت بخشی و ارزش اجتماعی تأثیر مثبت می گذارد. تعامل اجتماعی بر ارزش عملیاتی تأثیر مثبت می گذارد اما بر ارزش لذت بخشی و ارزش اجتماعی تأثیر نمی گذارد. مشارکت آگاهانه، اشتیاق مشتری، ارزش عملیاتی، ارزش لذت بخشی و ارزش اجتماعی بر چسبندگی مشتری تأثیر مثبت می گذارد. ولی تعامل اجتماعی بر چسبندگی مشتری تأثیر نمی گذارد. چسبندگی مشتری بر تبلیغ دهانی در بانک صادرات تأثیر مثبت می گذارد. ارزش عملیاتی در تأثیرگذاری مشارکت آگاهانه بر چسبندگی مشتری نقش میانجی ندارد اما در تأثیرگذاری اشتیاق مشتری و تعامل اجتماعی بر چسبندگی مشتری نقش میانجی دارد. نقش میانجی ارزش لذت بخشی در تأثیرگذاری مشارکت آگاهانه، اشتیاق مشتری و تعامل اجتماعی بر چسبندگی مشتری معنادار است. نقش میانجی ارزش اجتماعی در تأثیرگذاری تعامل اجتماعی بر چسبندگی مشتری معنادار نبوده اما در تأثیرگذاری مشارکت آگاهانه و اشتیاق مشتری بر چسبندگی مشتری معنادار است.
بحران های سیاسی، شبکه های اجتماعی و جامعه پذیرى سیاسیِ رسانه ایِ جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۸
109 - 136
در این مقاله، به تبیین جامعه شناختی تأثیر اقناع رسانه ای بر فرآیند جامعه پذیرى سیاسی جوانان پرداخته می شود. از این رو، براساس تحلیل مسیرِ عوامل مؤثر بر جامعه پذیرى سیاسیِ رسانه ای جوانان، برمبنای نظریه ویلبور شرام درقالب مُدل های پنج گانه مُدل اقناع سیاسیِ رسانه ای، مُدل آگاهی سیاسیِ پیام، مُدل ارزش سیاسیِ پیام، مُدل گرایش سیاسی پیام، مُدل گزینش سیاسیِ پیام های مهم، مسیرِ فرضیه های پژوهش مَدنظر قرار می گیرد. بنابراین برای بر نظرسنجی و مراجعه به مخاطبان پیام های سیاسیِ رسانه ای جوانان، 368 نفر از دانشجویان جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان با استعانت از قواعد تعیین حجم نمونه به عنوان نمونه آماری و براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و سهمیه ای، به طور تصادفی از بین دانشکده های این دانشگاه انتخاب گردیدند. سپس با استفاده از پرسشنامه هدایت شده، داده های مورد نیاز جمع آورى و به کمک مجموعه آمارى براى علوم اجتماعى (SPSS) پردازش شده است. یافته های تحقیق طبق ضریب همبستگى پیرسون (r) نشان می دهد که طی فرآیند بحران های سیاسی در فضای مَجازیِ شبکه های اجتماعی، دانشجویان پسر (نسبت به دانشجویان دختر) هم از آگاهی سیاسیِ بالاتری در پیروى از پیام های سیاسی برخوردارند و هم اینکه گرایش سیاسی بالاتری به پیام های سیاسی دارند. در عین حال، میان دانشجویان پسر و دختر از نظر جامعه پذیرى سیاسیِ رسانه ای، اقناع سیاسیِ رسانه ایِ پیام های سیاسی، ارزش سیاسیِ پیام های سیاسی و گزینش سیاسیِ پیام های مهم سیاسی، تفاوت معنادارى وجود ندارند. در صورتی که براساس تحلیل رگرسیون چندگانه (R) و تحلیل مسیرِ عوامل مؤثر بر جامعه پذیرى سیاسیِ رسانه ای جهتِ نیکوئى برازش مُدل نظرى، برحسب ارزش بتا (β) در مجموع 64درصد تغییراتِ جامعه پذیرى سیاسیِ رسانه ایِ پیام های سیاسی (R2)، به افزایش اقناع سیاسیِ رسانه ایِ پیام های سیاسی (54/0+)، افزایش آگاهی سیاسی در پیروى از پیام های سیاسی (26/0+)، کاهش ارزش سیاسیِ پیام های سیاسی (17/0-)، افزایش گزینش سیاسیِ پیام های مهم سیاسی (17/0+) و افزایش گرایش سیاسی به پیام های سیاسی (10/0+)، در بین دانشجویان دخترِ (16/0-) ساکن در مسکن غیرشخصی (12/0-) با حجم بالای بُعد خانوار (12/0+)، در دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان بستگی دارد.
بررسی ارتباط میزان استفاده و اعتیاد به شبکه های اجتماعی بر گرایش به طلاق و تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۳
133 - 150
پژوهش حاضر که از انواع کمّی و توصیفی به شمار می رود، رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و میزان استفاده ازآنها را از یک سو، با تعارضات زناشویی و گرایش به طلاق، از سوی دیگر مورد بررسی قرار داد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه جوانان متاهل استان خراسان شمالی تشکیل می دادند که سن آنها در دامنه بین 15 تا 29 سال قرار داشت. به دلیل نامشخص بودن حجم جامعه، تعداد افراد گروه نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 382 نفر در نظر گرفته شد. جهت اطمینان، 422 پرسشنامه به شرکت کنندگان ارائه شد که 22 مورد آن به علت مخدوش بودن کنار گذاشته شد. با توجه به وسیع بودن حجم جامعه و نامشخص بودن آمار دقیق افراد، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. در پژوهش حاضر از پرسشنامه های تعارض زناشویی ثنایی، گرایش به طلاق رزولت و همکاران، مقیاس اعتیاد به شبکه های اجتماعی برگن و یک پرسشنامه محقق ساخته درباره میزان و ابعاد استفاده از شبکه های اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس، از روش های آماراستنباطی آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، آزمون همبستگی اسپیرمن و آزمون کروسکال والیس استفاده شد. تحلیل سئوالات پژوهش نشان داد که با افزایش اعتیاد به شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر حسب ساعت، تعارضات زناشویی(0001/0p< و 24/0=r)، (0001/0p< و 78/32=z) و گرایش به طلاق(0001/0p< و 31/0=r)، (0001/0p< و 17/23=z) افزایش می یابد. نتیجه کلی این پژوهش حاکی از آن است که هرچه میزان وابستگی و استفاده از شبکه های اجتماعی بیشتر باشد، کیفیت روابط زن و شوهر به طور معناداری پایین تر است. این رابطه معکوس و معنادار در همه ابعاد تعارضات زناشویی شامل کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با خویشاوندان همسر و دوستان، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباطات موثر نیز وجود دارد. پیشنهاد می شود که با افزایش روزافزون شبکه های اجتماعی، نهادهای مسئول، برنامه هایی را برای ارتقای سواد رسانه ای و آگاهی بخشی نسبت به آسیب های بالقوه این شبکه ها طراحی و اجرا کنند.
رابطه مصرف شبکه های اجتماعی مجازی و ترویج زبان پنهان در بین جوانان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشکده رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۸
125 - 148
شبکه های اجتماعی، گروهی از مهم ترین ابزارهای فرهنگ ساز در دنیای معاصر محسوب می شوند که نقش و تاثیر مهمی در تشکیل باورها، نگرش ها، انگیزه ها و رفتارهای افراد دارند. این شبکه ها برای حفظ روابط اجتماعی موجود، پیدا کردن دوستان جدید، زمینه عضویت، فعالیت و مشارکت هدفمند کاربران را فراهم می آورند. زبان پنهان، یکی از گونه های اجتماعی زبان است که دارای سابقه ای با ویژگی های خاص خود است. زبان پنهان، از مجموعه لغاتی تشکیل شده که صرفاً ابداعی هستند و هیچ پیشینه طبقاتی، نژادی، دینی و .... ندارند و به شدت تحت تاثیر شبکه های اجتماعی تولید می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مصرف شبکه های اجتماعی مجازی و ترویج زبان پنهان در بین جوانان صورت گرفته است. دانشجویان دانشکده رفاه، جامعه آماری مطالعه حاضر بوده اند که محقق مصاحبه هایی را با 16 نفر از آنان انجام داده است. نتایج به دست آمده از مصاحبه عمیق با این دانشجویان حاکی از این است که بیشترین تغییرات زبانی در سطح واژگان (مانند کوتاه سازی یا حذف و ...) اتفاق افتاده است. سایر نتایج به دست آمده شامل حیطه های آگاهی به زبان پنهان، کاربری استفاده از شبکه های اجتماعی، مصرف شبکه های اجتماعی، نوع ارتباط مخاطبان در شبکه های اجتماعی، احساس مخاطب نسبت به واژه جدید، زبان تصویری، نوع نوشتار، محل کاربری شبکه های اجتماعی، کاربرد واژه و نحوه واژه سازی می باشد.
تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر ارزش های خانوادگی (مورد مطالعه: جوانان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۹
77 - 100
پژوهش حاضر با هدف شناخت تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر ارزش های خانوادگی در شهر تهران انجام پذیرفت. در قسمت چارچوب نظری از آرای نظریه پردازان شبکه های اجتماعی مجازی چون: ریتزر، روکیچ و فلور، گیدنز، والدهال و کلاپر، کلی و ولخارت و از دیدگاه های اینگلهارت و کولی در زمینه ارزش های خانوادگی استفاده شده است. روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی تبیینی و از نظر ماهیت، یک مطالعه کاربردی و طرح تحقیق مقطعی است. جامعه آماری آن، جوانان 15 تا 29 ساله شهر تهران بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 399 نفر به دست آمد و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که دارای اعتبار محتوایی صوری و پایایی با تکنیک آلفای کرونباخ 93/0 بود. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدت زمان استفاده، نوع استفاده، نوع محیط (تعاملی و شبه تعاملی)، آگاهی والدین و وابستگی به شبکه های اجتماعی بر ارزش های خانوادگی پاسخگویان تأثیر مستقیم و معناداری دارد و میزان تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی بر روی ارزش های خانوادگی در حد متوسط (12/49 درصد) است؛ به طوری که براساس نتایج رگرسیونی، از روی آگاهی والدین به میزان 6 درصد و از روی وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی به میزان 17 درصد می توان ارزش های خانوادگی پاسخگویان مورد مطالعه را پیش بینی نمود.
مطالعه کیفی پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
گسترش و فراگیری شبکه های اجتماعی، نقش مهمی در زندگی روزمره افراد به ویژه جوانان ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی انجام شده است. این مطالعه به شیوه کیفی و به روش پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام پذیرفته است. پس از تحلیل مصاحبه ها، مقوله های انگیزه کاربران جهت استفاده از شبکه های اجتماعی، پیامدهای منفی و همچنین پیامدهای مثبت استفاده از شبکه های اجتماعی استخراج گردید. فقدان برنامه های جذاب فرهنگی در محل سکونت و کمبود امکانات رفاهی و تفریحی از جمله دلایل ایجاد انگیزه جهت استفاده از شبکه های اجتماعی به شمار می روند. همچنین، امکان برقراری تعاملات اجتماعی آسان به عنوان پیامد مثبت شبکه های اجتماعی و استفاده از ادبیات نامناسب، اختلاف بین اعضای خانواده و مصرف گرایی از جمله پیامدهای منفی استفاده از شبکه های اجتماعی بود. این یافته ها می توانند نمایانگر پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی باشند.
سنجش سلامت اجتماعی و برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
257 - 278
هدف این پژوهش، سنجش سلامت اجتماعی و برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن می باشد. چارچوب نظری این پژوهش بر اساس نظریه های کییز، بودریار، لایکوک، برکمن، رز و وو می باشد. روش انجام این پژوهش کمی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 374 نفر به صورت نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم در نظر گرفته شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین سلامت اجتماعی دانشجویان، (44/100) که این میزان نشان می دهد که میانگین سلامت آن ها در سطح متوسطی می باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که بین متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده، رسانه های جمعی، رشته تحصیلی و جنس با سلامت اجتماعی ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین، بین متغیر سن با سلامت اجتماعی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، اما بین متغیرهای عضویت در شبکه های اجتماعی و قومیت با متغیر وابسته سلامت اجتماعی ارتباط معناداری مشاهده نشده است. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که سه متغیر (حمایت های اجتماعی ادراک شده، رسانه های جمعی و سن) درمجموع 3/10 درصد از تغییرات مربوط به سلامت اجتماعی را تبیین می کنند.
تبیین تاثیرات فضای مجازی بر هویت اجتماعی جوانان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
323 - 341
این مطالعه با هدف تبیین تغییرات متغیر هویت اجتماعی جوانان توسط شبکه های اجتماعیِ مجازی انجام شد. چارچوب نظری با استفاده از نظریه «کاشت»، نظریه گیدنز و نظریه «جامعه شبکه ای» کاستلز تدوین شد و داده ها با روش پیمایشی و با بهره گیری از یک پرسشنامه محقق ساخته از 384 نفر از جوانان 18 تا 35 ساله شهر تهران گردآوری شد. نمونه گیری از طریق فرمول کوکران و به شیوه خوشه ای چندمرحله ای صورت گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر نشان داد که 5/15 درصد از تغییرات هویت اجتماعی جوانان توسط شبکه های اجتماعیِ مجازی تبیین می شود که میزان قابل توجهی است. از طرفی، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی توئیتر و فیسبوک، علی رغم گسترش در میان کاربران توان تبیین متغیر هویت اجتماعی را نداشتند و بیشترین میزان تبیین کنندگی متعلق به میزان استفاده از یوتیوپ با 295/0 بود که کل تاثیرات این متغیر شامل رابطه مستقیم و غیرمستقیم بود. دومین شبکه اجتماعی تاثیرگذار در تبیین این متغیر نیز سروش بود که برعکس توئیتر، تاثیر معکوس در تبیین هویت اجتماعی جوانان داشت
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با اولویت نظام های ارزشی جوانان، مورد مطالعه: جوانان 29-15 ساله شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با اولویت نظام های ارزشی جوانان، مورد مطالعه: جوانان 29-15 ساله شهر اردبیل در سال 1399 انجام شد. در این پژوهش آنچه مورد توجه است، ضرورت اهمیت دادن به اولویت نظام های ارزشی جوانان است. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد و در جهت ارتقا روایی سنجه های پرسشنامه از اعتبار صوری و قابلیت اعتماد نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ که برای کلیه متغیرها بالاتر از 70/0 به دست آمد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه جوانان 29-15 ساله شهر اردبیل هستند که تعداد آن ها طبق آمار ثبت و احوال شهر اردبیل 193826 (95822 پسر و 98004 دختر) نفر گزارش شد که از بین آن ها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 598 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی و با بهره گیری از نرم افزار spss پس از تهیه جدول ماتریس، اطلاعات در قالب جداول یک بعدی و دوبعدی تنظیم شد. یافته های پژوهش نشانگر این بودند که بین متغیرهای مستقل میزان استفاده از رسانه های جمعی، دینداری، شبکه های اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و ارتباط با گروه های مرجع با متغیر وابسته اولویت های ارزشی رابطه معنی داری وجود دارند. این نتایج تلویحاتی را برای استفاده در زمینه انتخاب نظام های ارزشی توسط جوانان به دنبال دارد.واژگان کلیدی: اولویت های ارزشی، شبکه های اجتماعی و سرمایه فرهنگی.
شناسایی پیشران های بازاریابی دیجیتال محصولات ورزشی در بستر شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی دی و بهمن ۱۴۰۲ شماره ۸۱
93 - 120
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های اجتماعی به عنوان یک کانال ارتباطی برای تعامل جهانی می باشند. رسانه های اجتماعی کسب وکارهای ورزشی را قادر می سازند مشتریان را در سطح عمیق تری بشناسند و مشتریان نیز احساس ارزشمندی بیشتری را کسب نمایند. در همین راستا پژوهش حاضر باهدف شناسایی مهم ترین عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر توسعه بازاریابی دیجیتال محصولات ورزشی با رویکرد آینده پژوهی انجام گردید. با استفاده از روش آمیخته و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 28 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی دیجیتال که به صورت نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده بودند مجموعاً 128 مؤلفه مرتبط جمع آوری و با تشکیل پانل خبرگان، 26 مؤلفه به عنوان مؤلفه های اثرگذار احصاء و ورودی تکنیک دلفی این مطالعه فراهم گردید. پس از اجرای سه راند دلفی 15 عامل دارای متوسط اهمیت و عدم قطعیت بالاتر به عنوان عوامل کلیدی شناسایی شدند با استفاده از نرم افزار میک مک نقشه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری میان عوامل و شدت روابط آن ها تبیین و به پانل خبرگان پژوهش ارجاع داده شد و پیشران های آینده توسعه بازاریابی دیجیتال محصولات ورزشی، تعیین شدند. بر مبنای یافته ها، پنج عامل کلیدی به عنوان متغیرهای دووجهی ریسک و هدف؛ چهار عامل کلیدی به عنوان متغیرهای تأثیرپذیر؛ چهار متغیر به عنوان متغیرهای تأثیرگذار؛ و درنهایت دو عامل کلیدی به عنوان متغیرهای بی تأثیر و مستقل شناسایی شدند. پیشنهاد می شود متولیان ورزش در سطوح کلان مدیریتی در راستای نتایج این پژوهش، بستر و فرهنگ مناسب جهت توسعه بازاریابی دیجیتال محصولات ورزشی را آماده نموده و جذابیت و تنوع اشتغال آفرینی در صنعت ورزش را به مخاطبین آن هدیه نمایند.
ارائه الگوی پارادایمی تأثیر شبکه های اجتماعی بر ایجاد کسب وکارهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییرات اساسی در رابطه با ابزارها و استراتژی های استفاده شده توسط خواص ورزشی برای برقراری ارتباط با مشتریان از طریق رسانه های اجتماعی، مشاهده شده است. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی پارادایمی تأثیر شبکه های اجتماعی بر ایجاد کسب وکارهای ورزشی و ارائه مدل پارادایمی بود. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی بود و برحسب گردآوری اطلاعات، اکتشافی بود که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان، اساتید، مدیران، صاحبان کسب وکار، کارآفرینان و مشاوران حوزه صنعت ورزش بود و از روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی استفاده شد. داده ها با استفاده از کدگذاری های باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل و الگوی نهایی استخراج شد. مدل نهایی از مجموع شرایط علّی (دو مقوله)، بسترها و زمینه های لازم (سه مقوله)، راهبردها (چهار مقوله)، مداخله گرها (دو مقوله)، پیامدها (دو مقوله) و پدیده محوری (دو مقوله) تأثیرگذار شبکه های اجتماعی بر ایجاد کسب وکارهای ورزشی تشکیل شده است. به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت مطالعه حاضر از ضریب کاپای کوهن استفاده شد که برابر با 776/0 بود و در سطح توافق معتبر قرار داشت. به منظور ایجاد و راه اندازی کسب وکار در ورزش کشور فراهم آوردن زیرساخت ها و شرایط مناسب شبکه های اجتماعی می تواند ازجمله راه های مؤثر برای تحرک بخشیدن به فضای کسب وکار در ورزش کشور باشد.
توجیه پذیری اخلاقی فیلترینگ شبکه های اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی مجازی در زندگی امروز بشر دارای اهمیت و نقش بسیار تعیین کننده ای هستند. این رسانه ها با توجه به شرایط فنی و امکان کنشگری که برای مخاطبین خود بوجود می آورند، قابلیت ایجاد فرصت و تهدید را بصورت همزمان برای کاربران خود ایجاد می کنند. در ایران سیاست فیلترینگ همواره مورد نقدهای جدی قرار گرفته است. این پژوهش کاربردی با توجه به اهمیت نقش اخلاق در سیاستگذاری که می تواند ضمن سهولت پذیرش توسط مردم باعث کم هزینه تر شدن سیاستگذاری گردد به بررسی توجیه پذیری اخلاقی فیلترینگ در شبکه های اجتماعی می پردازد. روش گردآوری داده های این پژوهش تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است. مطابق یافته های این پژوهش اکثریت مطلق مخاطبین، سیاست فیلترینگ را اخلاقی نمی دانند. مطابق نظر مخاطبین، فیلترینگ در محورهای ذیل با موازین اخلاقی در تعارض است: عدم توجیه و اقناع سازی مردم، تضییع حق فردی و کرامت انسانی، آسیب به منافع مردم، بی نتیجه و غیر کاربردی بودن، زمینه سازی تخلف و فساد، بی عدالتی در دسترسی به امکانات فضای مجازی، غیرمنصفانه بودن و تضعیف صداقت و شفافیت. در نهایت نیز پیشنهادهای کاربردی برای کاهش تبعات فیلترینگ ارائه می شود.
نقش شبکه های اجتماعی در تضعیف سرمایه اجتماعی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
35 - 64
حوزه های تخصصی:
از جمله مؤلفه های مهم در دنیای امروز که از نقش و اهمیت زیادی در تقویت و ارتقاء قدرت اجتماعی و حفظ انسجام و همبستگی جوامع برخوردار است سرمایه اجتماعی می باشد. به نحوی که جامعه ای که فاقد سرمایه اجتماعی کافی باشد، سایر سرمایه های آن ابتر و تلف می شوند. با این حال امروزه عوامل مختلفی در توسعه یا تضعیف سرمایه اجتماعی نقش دارند. یکی از این عوامل به شبکه های اجتماعی برمی گردد. در حقیقت شبکه های اجتماعی در عصر حاضر به دلیل دسترسی آسان به مخاطبین نقش مهمی در عرصه تحولات اجتماعی بر عهده دارند. یکی از ابعادی که این شبکه های اجتماعی می توانند درآن تاثیرگذار باشند، مبحث سرمایه اجتماعی و چگونگی تضعیف و یا رشد آن می باشد. موضوعی که در این پژوهش قرار است مورد کنکاش قرار گیرد.براین اساس نقش شبکه های اجتماعی در تضعیف سرمایه اجتماعی، سوال اصلی این پژوهش می باشد که سعی می شود تا با استفاده از منابع معتبر علمی به این موضوع پرداخته شود. اما یافته های اولیه پژوهش حکایت از آن دارد که شبکه های اجتماعی، با توجه به موقعیت شان در میان کاربران و تسهیل ارتباط در میان آنها، می توانند ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻨﮑﻪ دارای ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ سرمایه اجتماعی هستند، عاملی برای ﺗﻀﻌﯿﻒ سرمایه اجتماعی نیز باشند.
تاثیر رسانه های اجتماعی بر ظهور جریان های نئوپوپولیستی در اروپا (2020-2014).(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
169 - 188
حوزه های تخصصی:
پوپولیسم و صورت بندی جدید آن در قامت نئوپوپولیسم که بنمایه ی ملی گرایی تندتر نسبت به سلف خود دارد، به واقعیت سیاسی و اجتماعی در حوزه ی ادبیات سیاسی اروپا بدل شده است، که همواره در حال گسترش نفوذ و قدرت پایگاه اجتماعی و سیاسی خود است. اما آنچه در حوزه ی دغدغه ی کلیدی این مقاله قرار دارد، بررسی نقش رسانه ها و شبکه های اجتماعی بر ظهور جریان های نئوپوپولیستی در اروپا با تمرکز بر دو کشور فرانسته و ایتالیا می باشد. این دو کشور در ده های اخیر؛ خصوصاً در یک دهه ی گذشته، با افول نفوذ و قدرت جریان های دموکراتیک و احزاب سیاسی کلاسیک این کشورها، به تدریج اهمیت زیادی در حوزه ی ظهور نئوپوپولیسم پیدا کرده اند. یافته های مقاله نشان می دهد که رسانه های عمومی و شبکه های اجتماعی به مهم ترین بستر و محمل تبلیغ این جنبش ها بدل شده اند. رهبران جنبش های نئوپوپولیستی از رسانه ها به عنوان همدست یا مباشر خود بهره می گیرند و نفوذ خود در میان عامه ی مردم، خصوصاً گروه های فاقد بینش سیاسی عمیق را مدیون رسانه های زرد و عامه پسند هستند. این رسانه ها با برجسته سازی مسائل کلیشه ای یا همه روزه، مانند ملی گرایی، بیگانه هراسی و تهدیدسازی از پناهندگان برای آینده ی مردمان کشورشان و نیز تبلیغ و برجسته سازی فساد رهبران سیاسی در قدرت به شیوه های عامه پسند، باعث ظهور و تقویت پایگاه های سیاسی و اجتماعی نئوپوپولیست ها شده اند. لازم به ذکر است که این پژوهش از روش ترکیبی رهیافت کمی و کیفی در یک مطالعه واحد به طور همزمان بهره می برد تا ضمن تفسیر روندهای ظهور و قدرت گیری جریان های نئوپوپولیست با بررسی روندها، ابعاد و کمیت ها به تشریح و تبیین وضعیت سوال اصلی بپردازد.
عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه های اجتماعی با استفاده از رویکرد داده کاوی (مورد مطالعه: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
77 - 95
حوزه های تخصصی:
برندسازی کارآفرینانه یکی از زمینه های جدید در حوزه برندسازی است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. لذا با توجه به ضرورت مطالعه در حوزه برندسازی کارآفرینانه و اهمیت شبکه های اجتماعی در برندسازی، این پژوهش با هدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. استراتژی این تحقیق، داده کاوی است. پایگاه داده این پژوهش شامل 789 رکورد است که 470 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری موفق در زمینه برندسازی و تعداد 319 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری ناموفق در زمینه برندسازی است. بررسی و تجزیه و تحلیل پایگاه داده بر مبنای استاندارد کریسپ و با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی، درخت تصمیم گیری و الگوریتم اپریوری به منظور استخراج قوانین و با استفاده از نرم افزار IBM SPSS Modeler 14.2 انجام شده است. در این پژوهش تعداد 29 ویژگی توسط شبکه عصبی به عنوان ویژگی های مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه تشخیص داده شد و سایر ویژگی های بدون تأثیر حذف گردید. در ادامه به منظور انجام فاز مدل سازی و استخراج قوانین از این 29 ویژگی استفاده شد و مهم ترین عوامل در موفقیت برندسازی کارآفرینانه مشخص گردید. مهم ترین این عوامل شامل «تعداد دنبال کنندگان، لوگو اختصاصی،کیفیت تصاویر و ویدئوها، درگاه پرداخت، وب سایت، توجه هم زمان به فروش حضوری و آنلاین، تعداد کم هشتگ های غیرمرتبط و غیره» بودند. همچنین در این پژوهش به تعدادی از مواردی که عدم موفقیت در برندسازی کارآفرینانه را در پی خواهد داشت نیز پرداخته شد.