مطالب مرتبط با کلیدواژه

فیلم فارسی


۱.

تأثیر تقابل سنّت و تجدّد بر سینمای ایران در عصر پهلوی دوم(سال های 1332-1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصر پهلوی سینمای ایران فیلم فارسی سنت مدرنیته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۰ تعداد دانلود : ۴۸۵۸
سینمای ایران از 1332 تا 1357ش. با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه متحول شد. سایه ی «فیلمفارسی» در این دوره بر سینما حاکم بود، اما فیلم هایی هم در قالب سیاسی و اجتماعی تولید شدند. نسلی که در این دوره پرورش یافت، همراه با نوسازی های اقتصادی و اجتماعی حکومت محمدرضا پهلوی است. نوسازی نامتوازن، تقسیم طبقاتی در شهرها و مهاجرت روستائیان به شهرها، در ذهنیت این نسل شکاف سنّت و مدرنیته را ایجاد کرد. سینمای ایران در این دوران، با تأثیرپذیری از فضای جامعه و مقوله تعارض و تقابل سنّت و مدرنیته، شاهد تحولاتی در زمینه فیلم سازی، از شکوفایی عامه پسند تا ابتذال و ورشکستگی است. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، روند تولید فیلم های سینمایی در ایران و تغییر و تحولات آن و نیز پی آمد واکنش تماشاگران بر سینما، در حکومت پهلوی دوم، سال های 1332 تا 1357ش، بررسی می شود. یافته ی پژوهش نشان می دهد که نوسازی های نامتوازن دوران محمدرضاشاه باعث ایجاد شکاف جامعه با حکومت گردید. شکافی که در نسل تماشاگران این دوره میان سنّت و مدرنیته ی ناشی از نوسازی اجتماعی و اقتصادی رخ داد، بر سینمای ایران و تولیدات آن نیز تأثیرگذار بود و سرانجام باعث ورشکستگی و بحران در سینما در سال های منتهی به انقلاب اسلامی شد.
۲.

غرب شناسی استراتژیک و سوژه های آستانه ای: فرنگی مآب، فُکلی و جنتملن در سینمای پیش از انقلاب

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غرب شناسی فرنگی مآب فکلی جنتلمن فیلم فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
مطالعه حاضر از دل پژوهشی تبارشناسانه در تاریخ سینمای ایران پیش از انقلاب برخاسته و به طرح این مسئله می پردازد که بازنمایی بصری از غرب بر روی پرده سینمای ایران چه صورت بندی هایی از فهم «اهالی سینما» از غرب به دست می دهد؟ این مسیر به طور مشخص به میانجی مطالعه شش فیلم، «سوژه های تولیدشده در سینمای ایران در مواجهه با غرب و غربی» را بررسی می کند. مدعای اصلی مقاله این است که سینمای ایران در مواجهه با غرب «سوژه هایی آستانه ای» خلق کرده است که مدام در حال تغییر و تحوّل بوده اند. «فرنگی مآب» اولین سوژه ای است که مطالعه حاضر در تبارشناسی خود به آن می پردازد. این سوژه آستانه ای که پیش از شکل گیری سینما در ایران شکل گرفته است، فیگوری مثبت بوده که در بین ایرانیان بیش از هر چیزی تداعی کننده منورالفکران برجسته عصر مشروطه است. «فُکلی»، دومین سوژه آستانه ای مرتبط با غرب در تاریخ ایران معاصر است که محصول سال های شکست و یأس آلود ایرانِ اوایل قرن بیستم است. «جنتلمن» به منزله تعدیل یافته فیگور فُکلی، سومین سوژه ای است که در مسیر بازنمایی غرب و صورت بندی سوژه مرتبط با غرب در سینمای ایران برساخته می شود. مقاله حاضر، این تحولات مفهومی در برساخت سوژه های مرتبط با غرب را ذیل مفهوم غرب شناسی استراتژیک از نو صورت بندی می کند.
۳.

تحلیل گفتمان انتقادی دلالت های برنامه های عمرانی (توسعه) پهلوی دوم در هویت زنانه (مطالعه موردی: بازنمایی هویت زنانه در سینمای این دوره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهلوی دوم توسعه سینما فیلم فارسی هویت زنانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
اجرای برنامه های عمرانی (توسعه سرمایه داری) در دوره پهلوی دوم، اغلب از منظر اقتصادی یا سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است، در حالی که تاثیر این برنامه ها بر حوزه فرهنگ نیز قابل بررسی است. هویت زن ایرانی یکی از قلمروهایی است که تحت تاثیر سیاست های فرهنگی برنامه های توسعه این دوره، دستخوش تغییر و تحول شده است. در این مقاله با هدف بررسی تغییرات هویت زنانه در دوره پهلوی دوم و تاثیر آن بر شرایط امروز، بازنمایی هویت زنانه در فیلم های سینمایی این دوره را مدنظر قرار داده ایم. با توجه به اینکه بازنمایی هویت زنانه در سینمای این دوره در ذیل برنامه های توسعه سرمایه داری رقم خورده است، از چارچوب نظریِ صنعت فرهنگ سازی آدرونو و هورکهایمر از مکتب فرانفکورت بهره برده ایم تا بتوانیم به نحو انتقادی تاثیر سیاست های توسعه سرمایه داری را بر صنعت فرهنگ سازی در سینمای این دوره را نشان دهیم. متناسب با چارچوب انتقادی مکتب فرانکفورت، از روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موف بهره برده ایم تا بتوانیم تغییرات گفتمانی بازنمایی هویت زنانه در دوره های تاریخی تولید و پخش آثار سینمایی این دوره شناسایی کنیم. بر اساس یافته های تحقیق، چهار گفتمان، از آغاز دوره پهلوی دوم تا سال ۱۳۲۷، اجرای برنامه عمرانی (توسعه) از ۱۳۲۷ تا ۱۳۴۳، وزارت مهرداد پهلبد از ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ و گفتمان روبه ظهور «موج نوی سینمای ایران» از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ شناسایی شده است. تحلیل این گفتمان ها بیانگر آن است که بازنمایی هویت زنانه در سینمایی این دوره به تدریج از هویت سنتی محجبه به سمتِ هویت غربی برهنه تر تغییر می کند.
۴.

بررسی زمینه های سیاسی رسانه ای سینمای ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاست سینماي سیاسی سینماي سوم فیلم فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
سینما بزرگ ترین پدیده سرگرمی ساز بوده و سیاسی بودنِ آن، به معنای استفاده ابزاری از قدرت اقناع رسانه ای سینما است. در میان رسانه های تصویری و سرگرم کننده برخلاف رسانه تلویزیون که در سیطره حاکمیت است و طبیعتا فرامین مرتبط با حاکمیت را در امور فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دنبال می کند. بخشی از تولیدهای فیلم ایران توسط بخش خصوصی و مستقل تولید می گردد. پرسش های این تحقیق آن است که آیا امکان شکل-گیری تولیدات مستقل رسانه ای در بخش خصوصی بدون برچسب سیاسی وجود دارد؟ زمینه های سیاسی در سینمای ایران تا چه میزان به مسائل اجتماعی گسترده شده؟ غالب سینمای جدی ایران، به خاطر ساختار قدرت و گسترش نفوذش در لایه های اجتماعی در ادوار مختلف، با هر موضوعی شکل سیاسی به خود می گیرد و سیاسی محسوب می شود. بر خلاف شکل گیری سینما در پاسخ به نیازِهای اجتماعی به ویژه سرگرمی سینما در جوامع غربی، در ایران ورود آن، نتیجه خوش آمد رژیم سیاسی سال های 1279 بوده است. در سالهای حاکمیت رسانه ای سینما بعد از جنگ جهانی دوم «سینمای سیاسی» توسط کشورهای جهان سوم، مانند شیلی و مکزیک تحت سیطره نظام حاکم بر روسیه پس از جنگ جهانی دوم مطرح گردید. ضرورت تحقیق از جهت است که به دو شکل سینمایی «فیلم فارسی» و «فیلم هنری» به دلیل محبوبیت میان مخاطب های عام و خاص از نظر تولید، نوشتار و نقد مبسوط پرداخته شده است. اما به سینمای سیاسی به صورت ویژه و رابطه آن با قدرت و گستره آن در مسائل غیر سیاسی کمتر پرداخت شده است. واژه سیاسی از منظر سیاسیون متناظر با امری عمومی و قدرت است و از نظر فلسفی تلاش برای یافتن آزادی و از چیستیِ ابژه به کیستیِ سوژه در برابر قدرت درآمدن است. در هر دو زمینه ی معنایی، قدرت نهفته است. قدرت نقش مهمی را در رسانه ها، به ویژه سینما در «تولید، محتوا و پخش» از روز های اول ورود دستگاه فیلمبرداری به ایران ایفا کرده است. چرا که از آغاز بازیگر مهم عرصه صنعتی و مالی سینما دولت ها می باشند. غالب سینمای ایران به دلیل حساسیت های نهادهای حاکمیتی به نقد اجتماعی یا تحسین قدرت تعبیر و سیاسی تلقی می شود.