مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رفاه ذهنی
حوزههای تخصصی:
تامین رفاه و ارتقاء استانداردهای زندگی شهروندان از دیرباز به عنوان یکی از ارکان امنیت ملی کشورها محسوب شده و میزان توفیق دولت ها در حصول به این هدف، به عنوان یکی از مولفه های قدرت آنها تلقی می شود. به نحوی که تضمین بقاء اعضای جامعه و تحقق زندگی خوب و سعادتمند از وظایف اصلی دولت ها محسوب می شود. در پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی ادبیات موجود در زمینه رفاه، ارتقاء رفاه ملی از منظر بهبود استاندارد کیفیت خدمات دولتی و حکمرانی خوب مورد بررسی قرار گرفته است. روش شناسی پژوهش حاضر از نوع توصیفی از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است؛ ابزار اصلی گردآوری داده ها، اسناد و اطلاعات کتابخانه ای می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهبود مولفه های حکمرانی خوب منجر به ارتقاء رفاه ملی می شود. ضمن آنکه ارتقاء حکمرانی خوب زمینه ارتقاء رفاه را از جهات کمی نظیر تولید ناخالص داخلی، آموزش، پژوهش، بهداشت و ... از یک طرف و از جنبه های کیفی نظیر خوشبختی فراهم می آورد. به عبارت دیگر، ارتقاء حکمرانی خوب پیامدهای دو منظوره ای نظیر بهبود شاخص های کمی همچون تولید ملی و تقویت شاخص های کیفی نظیر کاهش هزینه های اجتماعی رشد اقتصادی، حفظ منابع برای آیندگان و تداوم رشد را به همراه دارد.
درآمدی بر ضرورت پرداخت به رویکردهای تلفیقی و دلالت های آن در تبیین رویکرد چندرشته ای متقاطع روانشناسی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه امروزه مورد اتفاق نظر اغلب اقتصاددانان است ناتوانی اقتصاد متعارف در حل مشکلات بشر امروزی و پاسخگویی به سوالات متنوع جامعه کنونی می باشد ، در همین راستا رویکردهای تلفیقی برای پاسخ به سوالاتی که یک رشته به تنهایی قادر به ارائه راه حل مناسب برای آنها نبوده، مطرح شده است . در این مقاله بعد از مرور اجمالی رویکردهای تلفیقی، چگونگی ترابط دو رشته اقتصاد و روان شناسی برای بهبود وضعیت زندگی انسان در قالب رویکرد بین رشته ای «روان شناسی اقتصادی» را مورد بررسی قرار می دهیم. از دستاوردهای مطالعه رویکرد روان شناسی اقتصادی می توان به معرفی شاخص های جدیدی که تاکنون در اقتصاد متعارف مورد مطالعه قرار نمی گرفتند، تغییر رویکرد عینی به ذهنی در مواجهه با مطلوبیت فرد، برای محاسبه مطلوبیت مفاهیمی نظیر دوستی، عزت نفس و احترام که تاکنون مورد توجه اقتصاد متعارف نبوده است و همچنین ارائه روش های کمی دقیق برای محاسبه میزان رفاه افراد اشاره کرد.
بررسی تفاوت های جنسیتی در رفاه ذهنی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که در اکثر کشورهای جهان مردان از سطح رفاه مالی و پرستیژشغلی بالاتری برخوردارند , منطقا پیش بینی می شود که از سطح بالاتر رفاه ذهنی نیز برخوردار باشند و مشاهده نتایج خلاف آن تعجب آور است اما بررسی ارزشهای جهانی و همچنین برخی مطالعات دیگر نشان می دهد تفاوت های جنسیتی در رفاه ذهنی در بسیاری از کشورها به نفع زنان است. هدف این مقاله بررسی تفاوت های جنسیتی در رفاه ذهنی و عوامل موثر بر آن در ایرانیان می باشد که به شیوه پیمایش ملی، با ابزار پرسشنامه و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: 1- در ایرانیان رفاه ذهنی در زنان بیش از مردان است 2- از میان متغیرهای زمینه ای میان جنسیت، درآمد، اشتغال، وضعیت تاهل، وضعیت سکونت و پایگاه اقتصادی اجتماعی و رفاه ذهنی ارتباط معنادار در هر دو جنس برقرار است و همچنین میان تحصیلات و رفاه ذهنی در زنان ایرانی رابطه قابل قبول معناداروجود دارد لیکن این رابطه در مورد مردان برقرار نیست 3- احساس سلامتی و احساس آزادی در زندگی فردی در هر دو جنس با رفاه ذهنی ارتباط معنا دار دارد و این عوامل موثر تلفیقی از تئوری اینگلهارت واسترلین را تایید می کند اما علیرغم تئوری اینگلهارت میان نگرش های جنسیتی برابرطلبانه و رفاه ذهنی ارتباط معناداری برقرار نیست.
ساخت مقیاس برای سنجش رفاه اجتماعی با تأکید بر رفاه ذهنی (احساس رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال چرخش پارادایمی، در گفتمان رفاه اجتماعی و توجه به ابعاد ذهنی رفاه، موضوعِ ساختِ مقیاس برای سنجش احساس رفاه اجتماعی، بعنوان یکی از ابعاد مهم رفاه اجتماعی بیش از پیش اهمیت یافته است و این در حالی است که تاکنون اقدام بایسته ای برای ساخت ابزار سنجش احساس رفاه اجتماعی صورت نگرفته است.
در این تحقیق پس از ساخت مدل مفهومی برای تبیین رفاه ذهنی؛ نسبت به طراحی ابزار سنجش (پرسشنامه ای با 66 سؤال و گویه) برای اندازه گیری احساس رفاه اجتماعی اقدام شد.
پرسشنامه بصورت آزمایشی در شهر ارومیه با 51 نمونه آماری که بصورت تصادفی انتخاب شده بودند، مورد اجرا قرار گرفت، و نتایج آزمون های آماری نشان داد که: مقدار KMO محاسبه شده ابزار سنجش نزدیک 7/0 بود (696/0) و نتیجه آزمون بارتلت نیز در سطح خطای کوچک تر از 01/0 معنی دار بوده است. همچنین محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای ابزار سنجش نشان داد مقدار این ضریب بیش از 7/0 بوده است (Cronbach's Alpha= 0.856). پس، براساس همه روش های اعتبار سنجی اعم از اعتبار محتوا و اعتبار مبتنی بر ملاک (همزمان) و اعتبار سازه ای (مبتنی برآزمون آماری پیشرفته تحلیل عاملی) و نیز ضریب آلفای کرونباخ، ابزارِ ساخته شده برای سنجش احساس رفاه اجتماعی (پس از حذف 18 گویه از مجموع 66 گویه)، مجموعاً با 48 سؤال و گویه از اعتبار- روایی (validity) و اعتماد- پایایی (reliability) لازم برخوردار بوده است.
بررسی تأثیر آنومی اجتماعی بر رفاه ذهنی در میان شهروندان جوان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های اصلی توسعه در دنیای امروز دستیابی به هر دو بعد عینی و ذهنی رفاه اجتماعی است. چرا که دیگر تنها ابعاد عینی به تنهایی تأمین کننده نیازهای افراد نیستند و توجه به ابعاد ذهنی به علت تاثیر مستقیمی که بر کیفیت زندگی انسان دارند نیز اهمیت ویژه ای یافته است؛ بنابراین مشکلاتی هم که این بعد از رفاه اجتماعی را دچار خدشه می کنند و نهایتا رسیدن به آن را به تعویق می اندازند دغدغه بسیاری از برنامه ریزان و سیاستگذاران است. از جمله این مشکلات، تغییرات و نوساناتی است که آنومی اجتماعی در جامعه بوجود می آورد. به همین دلیل مقاله حاضر به سنجش رفاه ذهنی و تاثیر آنومی اجتماعی بر آن در میان شهروندان جوان شهر تهران می پردازد. چارچوب نظری این تحقیق بر پایه نظریات تونی فیتز پتریک برای رفاه ذهنی و مسنر و روزنفلد برای آنومی اجتماعی است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و از تکنیک پرسشنامه برای گردآوری داده ها، با حجم نمونه آماری400 نفر استفاده شده است. در این پژوهش از شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای در بین جوانان 15-29 ساله ساکن شهر تهران استفاده نمودیم. همچنین جهت آزمون فرضیه ها از آماره های دی سامرز،گاما و جهت تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون که در نرم افزارspss تعبیه شده است استفاده نمودیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که متغیر آنومی اجتماعی و ابعاد آن (بی معنایی، بی قدرتی و بت وارگی پول) دارای تأثیر معکوس و کاهنده بر میزان رفاه ذهنی می باشند. یعنی هر چقدر میزان آنومی اجتماعی و ابعادش در جامعه افزایش پیدا کند از میزان رفاه ذهنی کاسته می شود.
بررسی رابطه الگوهای مصرف و رفاه ذهنی در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
از آنجا که الگوهای مصرف نشانگری برای تعریف ارزش ها، نگرش ها، رفتارهای افراد و تبیین موقعیت های متعاقب آن هستند و اهمیت شان برای تحلیل های اجتماعی روز به روز افزایش می یابد، پس می توانند نقش بسزایی در تعیین ارزیابی های فرد از زندگی خود (رفاه ذهنی) نیز داشته باشند. در این پژوهش سعی شده است علاوه بر بررسی نقش و اهمیت انواع الگوهای مصرف و رفاه ذهنی به بررسی رابطه این دو مفهوم نیز پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش تمامی ساکنین بالای 15 سال شهر تهران هستند که محققین400 نفر از آنها را با توجه به اینکه جامعه مورد پژوهش از دسته های جداگانه ای تشکیل شده است و عناصر آن جامعه در این دسته ها توزیع شده اند و با توجه به بزرگ بودن جامعه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب نمودند. با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به گردآوری داده ها پرداخته شده است.توصیف و تحلیل داده ها نیز بر اساس نرم افزارspss انجام و نتایج زیر حاصل گردید: 3/92 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف سنتی بودند دارای رفاه ذهنی پایین،8/88 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف ترکیبی بودند رفاه ذهنی متوسط و 89 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف مدرن بودند رفاه ذهنی بالایی را داشته اند، در مجموع متغیر های مستقل 9/19 درصد از واریانس متغیر رفاه ذهنی را تبیین کرده اند. در واقع بررسی ، شناخت و تغییر الگوهای مصرف افراد قابلیت پیش بینی و تغییر در میزان رفاه ذهنی آنها را به ما می دهد.
رویکرد چند بعدی به رفاه ذهنی مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رویکرد چند بعدی به رفاه ذهنی با استفاده از مدل ون پراگ و همکاران (2003) است. بدین منظور، رضایت مندی از زندگی به صورت تابعی از رضایت مندی شغلی، مالی، سلامت، مسکن، اوقات فراغت و محیط زندگی مدل بندی شده وبه روشCOLS و بر اساس داده های حاصل از پرسش نامه برای نمونه ای به حجم 180 نفر متشکل از کارمندان و اعضای هیأت علمی دانشگاه ایلام برآورد شد. نتایج بررسی برای کل نمونه و کارمندان نشان داد که رضایت مندی از زندگی تابعی از رضایت مندی در حوزه های مالی، سلامت و محیط زندگی است، اما در مورد اعضای هیأت علمی تنها رضایت مندی مالی تأثیر معناداری بر رضایت مندی کل دارد. همچنین نتایج حاصل از مدل های رضایت مندی در ابعاد مختلف زندگی بیانگر آن است که عدم رضایت از زندگی را نمی توان تنها با مؤلفه های درآمدی تبیین کرد. بر این اساس به نهادهای حمایتی توصیه می شود که از برنامه های رفاهی صرفا مالی پرهیز نموده و به جای آنها بسته های حمایتی جامع تری را تدوین کنند.
تأثیر مصرف بر رفاه انسان: چالشی در برابر اقتصاد متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های اقتصاد متعارف بیان می کنند که افزایش مصرف می تواند رفاه (هم رفاه عینی و هم رفاه ذهنی) افراد را افزایش دهد اما مطالعاتی که اخیرا توسط اقتصاددانان شادکامی انجام شده اند خلاف آنرا بیان می کنند. در واقع مطالعات در این حوزه نشان می دهند که اگر افراد پول خود را صرف خریدهای تجربه ای کنند رفاه ذهنی بیشتری را به دست می آورند. اما تقسیم بندی مصارف براساس تجربه ای و مادی منجر به عدم توجه به انگیزه اصلی انجام مصارف می شود. برای پرهیز از این مشکل، در این مقاله مصارف افراد براساس انگیزه ی انجام آن ها به شش گروه مختلف تقسیم شده و سپس با کمک مشاهدات و داده های به دست آمده از تکمیل پرسش نامه توسط ساکنین بالای 20 سال شهر تهران و با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS22 تأثیر مصرف بر رفاه افراد به لحاظ تجربی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهند که اولاً، استفاده صرف از شاخص های ذهنی و یا عینی رفاه به تنهایی نمی تواند بینش مناسبی از وضعیت جامعه بدهد چرا که به خوبی این امکان وجود دارد که این شاخص ها تحت تأثیر برخی متغیرها، از یکدیگر فاصله بگیرند. ثانیاً، برخلاف عقیده ی برخی اقتصاددانان، مبنی بر این که مصرف بیشتر برای افزایش رفاه جامعه ضروری است، همه ی انواع مصرف نه تنها نمی توانند رفاه ذهنی افراد را افزایش دهند، بلکه ممکن است در تأمین نیازهای اساسی افراد هم ناتوان باشند. از این رو به نظر می رسد که لازم است تحقیقات بیشتری در این حوزه انجام شود .
مطالعه عوامل مؤثر بر کاهش قلدری در سازمان: نقش فعالیت های منابع انسانی و رفاه کارکنان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر فعالیت های مدیریت منابع انسانی بر قلدری سازمانی می پردازد. در این راستا نقش رفاه ذهنی کارکنان به عنوان متغیر میانجی نیز مطالعه شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان آزمایشگاه مرکزی بیمارستان امام خمینی هستند (به تعداد 200 نفر) که پرسشنامه استاندارد این پژوهش بین133 نفر از اعضای این جامعه به روش تصادفی ساده توزیع و جمع آوری شد. در این پژوهش به منظور سنجش فعالیت های منابع انسانی، از پرسشنامه استاندارد یانگ و لین (2009) استفاده شده است. قلدری سازمانی با استفاده از پرسشنامه استاندارد اینارسن، هوئل و نوتلائرس (2009) سنجیده شده است و به منظور سنجش رفاه ذهنی کارکنان از پرسشنامه استاندارد ژنگ و همکاران (2015) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از این است که فعالیت های منابع انسانی بر قلدری سازمانی تأثیر معکوس و معناداری دارد، اما نقش میانجی رفاه ذهنی کارکنان رد شد. مدل مفهومی این پژوهش، مهم ترین نوآوری این پژوهش است چرا که بررسی نقش فعالیت های منابع انسانی و رفاه ذهنی کارکنان در کاهش قلدری سازمانی از جمله عواملی است که تاکنون در جستجوهای انجام شده به آن پرداخته نشده است از این رو، این پژوهش می تواند راه کارهای عملیاتی برای سازمان ها در راستای کاهش قلدری سازمانی ارائه دهد.
بررسی میزان انطباق رفاه ذهنی با رفاه عینی و تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر آن (با تأکید بر بررسی تأثیر متغیرهای دینداری، وضعیت قومی و احساس آزادی) مطالعه موردی: شهروندان استان های کردستان و سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
121 - 177
حوزههای تخصصی:
تا اوایل 1960 به رفاه به عنوان مقوله ای اقتصادی و در قالب شاخص های عینی و کمی همچون درآمد و مصرف نگریسته می شد. با تأکید بر نارسایی شاخص های اقتصادی برای توضیح وضع اجتماعی، کوشش هایی برای ساخت شاخص های اجتماعی آغاز شد. از سال 1990 بررسی رفاه ذهنی و انطباق آن با رفاه عینی وارد تحقیقات توسعه ای شد. بی شک این امر در ایران نیز محتمل است و برنامه ریزی برای ارتقاء سطح رفاه اجتماعی، اشراف بر دو مقوله رفاه عینی و ذهنی و انطباق یا عدم انطباق این دو را می طلبد. اما شاخص رفاه اجتماعی در بین استان های ایران بسیار متفاوت است. برای شناخت مسئله تحقیق دو استان سمنان و کردستان برای بررسی انتخاب شدند. استان کردستآن همیشه جزو 3 استان کمتر توسعه یافته ایران بوده و استان سمنان، خصوصاً طی سال های گذشته جزو دو استان اول توسعه یافته بوده است. نیز به دلیل تفاوت های فرهنگی، قومی، مذهبی و جغرافیایی استان کردستان با سایر مناطق ایران خصوصاً استان سمنان، این دو استان برای بررسی انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه افراد 60 – 18 ساله ساکن دو استان در سال 1397 می باشد. درمجموع حجم نمونه مورد بررسی برای دو استان 1200 نفر بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه ای است. نتایج نشان می دهد، در استان سمنان بین متغیرهای وضعیت قومی و دینداری رابطه معناداری با میزان انطباق رفاه عینی و ذهنی وجود دارد و بین متغیرهای تحصیلات و احساس آزادی با این انطباق رابطه معناداری تأیید نگردید. نتایج در خصوص کردستان بیانگر است که بین متغیرهای تحصیلات، وضعیت قومی، دینداری، احساس آزادی با متغیر وابسته رابطه معناداری وجود دارد. بیشترین میزآن همبستگی مربوط به متغیر وضعیت قومی است. با توجه به مدل رگرسیونی در استان سمنان دینداری بیشترین میزان اثر را بر انطباق رفاه عینی و ذهنی داشته و متغیرهای واردشده در مدل توانسته است 16 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین کند. برای استان کردستان، احساس آزادی بیشترین اثر را بر روی متغیر وابسته داشته و متغیرهای مدل 24 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
تبیین جامعه شناختی رابطه مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
219 - 254
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف رابطه میان مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 تبیین شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 به تعداد 1196 نفر بود. جهت تعیین نمونه آماری با استفاده از روش تصادفی نسبتی و با بهره گیری از فرمول کوکران 291 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی استفاده شد که مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای رفاه ذهنی 95/0 و برای مدرنیته 92/0 بدست آمد. در تدوین چارچوب نظری رفاه ذهنی از نظریه دورکیم و گیدنز برای شادی و نظریه فیلیپس برای کیفیت زندگی و برای مدرنیته از نظریه گیدنز استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد: بین مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد؛ شاخص های مدرنیته به میزان 17 درصد رفاه ذهنی کارکنان را تبیین می کنند که بیشترین سهم را جامعه پذیری مدرن با 392/0 = β و پس ازآن عناصر هویتی مدرن با 247/0 = β و سبک زندگی مدرن نیز با 194/0- = β داشتند.
مقایسه سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی در بین سالمندان فعال و غیرفعال (با تأکید بر فعالیت بدنی شبکه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه مقایسه سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی در بین سالمندان فعال و غیرفعال شهر تهران با تأکید ویژه بر فعالیت بدنی (ورزشی) شبکه ای بوده است. چارچوب نظری مطالعه را دیدگاه نظری پاتنام برای سرمایه اجتماعی و دیدگاه نظری داینر برای رفاه ذهنی است.این مطالعه از نوع تحقیقات علّی- مقایسه ای پسارویدادی و مقطع عرضی است که به صورت پیمایش اجرا شده است. جامعه آماری سالمندان (مرد و زن) بالای 60 سال مناطق 22 گانه شهر تهران بودند که با استفاده از جدول کرجسی مورگان تعداد 305 نفر به عنوان نمونه برآورد شدند. نمونه گیری به دو روش خوشه ای چندمرحله ای و در دسترس هدفمند با ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. نتایج نشان داد که بین سالمندان فعال و غیرفعال در میزان سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی اختلاف معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نیز نشان داد در تمامی مؤلفه های سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی) و مؤلفه های رفاه ذهنی (شادکامی، رضایت از زندگی، استحقاق، تأمین ذهنی، احساسات، مقایسه نسبی و علایق و پذیرش (احترام) اجتماعی) بین سالمندانی که به صورت شبکه ای فعالیت بدنی دارند؛ با بقیه سالمندان تفاوت آشکار وجود دارد. این مطالعه بر فعالیت بدنی به صورت منظم، سازمان یافته، غیررسمی و شبکه محور به عنوان منشأ سرمایه اجتماعی پافشاری دارد.
پیش بینی ویژگی های اخلاقی و شخصیتی مورد تأکید اسلام مبتنی بر رفاه ذهنی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و دلالت های تربیت اقتصادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
113 - 141
حوزههای تخصصی:
آموزه های اسلامی و تجارب بشری نشان می دهد این امکان وجود دارد که در زندگی هر انسانی، آسایش و رفاه مادی (رفاه عینی) حاصل شده، ولی به دلائلی احساس رضایتمندی از زندگی و شادکامی (رفاه ذهنی) حاصل نشود. پژوهش حاضر به دنبال تبیین این موضوع است که نهادینه کردن ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مورد تأکید اسلام در کنار تربیت اقتصادی، ظرفیت این را دارد که علاوه بر تأمین رفاه عینی منجر به افزایش رفاه ذهنی شود. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی−پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه و با روش نمونه گیری تصادفی از 451 دانشجو از جامعه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، روابط بین ویژگی های اخلاقی و شخصیتی صبر، خلاقیت، اعتماد به نفس، عزت نفس و ریسک پذیری با رفاه ذهنی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این مطالعه نشان می دهد ارتباط مستقیم معنی دار، میان متغیرهای مذکور با رفاه ذهنی وجود دارد؛ همچنین بر مبنای تحلیل رگرسیونی، اعتماد به نفس، صبر و عزت نفس به طور معناداری می توانند رفاه ذهنی دانشجویان را افزایش دهند. نظام تعلیم و تربیت هر جامعه ای به واسطه شناخت متغیرهای پیش بینی کننده معنادار در به وجود آمدن این حالت و با استفاده از ابزارهای خود، در جهت افزایش رضایتمندی از زندگی می تواند نقش خود را ایفا کند.
رفاه ذهنی و دلایل موثر بر آن (بررسی وضعیت رفاه ذهنی و دلایل موثر بر آن در دو استان کردستان و سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
31 - 78
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر محققین با استفاده از روش تحلیل تماتیک و تحلیل داده های ثانویه به دنبال بررسی تفاوت رفاه ذهنی بین دو استان سمنان و کردستان بر اساس مضامین دین، قومیت و فرهنگ قومی، احساس عدالت، و تاثیر محیط اجتماعی بوده اند. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی 31 نفر از متخصصین حوزه علوم انسانی در هر دو استان بوده اند. بر اساس نتایج دین مضمون مهمی و موثری بر میزان رفاه ذهنی، سعادت افراد میباشد و این مضمون در بین ساکنان استان سمنان اهمیت بیشتری را دارا است. قومیت و فرهنگ قومی برای مردم استان کردستان بسیار مهم تر است و بر احساس نشاط و شادکامی آنان و حس همبستگی اجتماعی تاثیر میگذارد و مضمون تاثیر محیط اجتماعی نیز به دلیل ساختار سنتی تر، اهمیت ساختارهای خانوادگی، خویشاوندی و قومی بر میزان رفاه ذهنی تاثیرگذار می باشد و اهمیت و تاثیرگذاری آن در بین کردها بیشتر است. و مضمون نهایی احساس عدالت نیز بر اساس آمارها و تحقیقات انجام شده و نظر متخصصین نمیتواند تفاوت زیادی در رفاه ذهنی افراد ایجاد نماید.
نقش موقوفات گنجعلی خان در ارتقای رفاه اجتماعی شهروندان کرمانی با رویکرد کاهش فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رفاه اجتماعی بخشی از زندگی و فرهنگ انسانی تلقی می شود و گسترش نظریه های انسان دوستی با تأکید بر مسؤلیت همگان نسبت به یکدیگر و همچنین پیشرفت علوم اجتماعی و زیستی در پیدایش نگرش های جدید در خصوص رفاه اجتماعی و کاهش فقر مؤثر بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش موقوفات گنجعلی خان در رفاه اجتماعی شهروندان کرمانی با رویکرد کاهش فقر است.روش: جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه شهروندان بالای ۱۸ سال شهر کرمان بودند. بر این اساس، با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند (این تعداد را به ۴۰۰ مورد افزایش داده شد که در نهایت ۳۹۰ مورد در تحلیل نهایی مورد استفاده قرار گرفتند). نمونه گیری بر اساس خوشه ای چندمرحله ای در بین مناطق، بلوک ها و در نهایت خانوارهای کرمانی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته (بر اساس مضامین برگرفته از قسمت کیفی) بود. از روش آمار توصیفی مانند میانگین و درصد فراوانی برای توصیف متغیرهای اصلی تحقیق و از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی تأییدی برای بررسی روابط بین متغیرها استفاده شد، داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Amos تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد که رفاه اجتماعی شهروندان بر اساس مدیریت موقوفات با مقدار 0/410 قابل تبیین است که نتیجه آن کاهش فقر خواهد بود. در خصوص مقدار ضرایب بتای استاندارد هر یک از متغیرها نیز بیشتر ضریب به اولویت بخشی به نیازها برمی گردد که 0/452 است. کمترین مقدار به متغیر نوآوری سازمانی مربوط می شود که 0/4 است. این مقدار برای متغیر قابلیت مدیریتی 0/338، دانش تخصصی 0/423، درک از موقوفات 0/431 و در نهایت برای قابلیت سازمانی 0/327 است.نتایج: نتایج این مطالعه نشان می دهد موقوفات گنجعلی خان نقش مهمی را در رفاه عینی و ذهنی شهروندان کرمانی ایفا می نمایند و در کاهش فقر نقش به سزایی بر عهده دارند لذا مدیریت منابع وقفی در زمان تحریم و شرایط اقتصادی موجود اگر به صورت بهینه انجام گیرد به رفاه شهروندان و در نتیجه کاهش فقر می تواند کمک بسیار مهمی می نماید.
بررسی اثرات رفاه ذهنی و شفافیت مالی بر تمایل به سرمایه گذاری در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
169 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف: رفاه ذهنی سرمایه گذاران از جمله مهمترین مسائل اقتصاد عصر حاضر است، چرا که این رفاه در تصمیمات و رفتارها، تأثیر دارد و می تواند به عنوان یک عامل تاثیرگذار محسوب گردد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر رفاه ذهنی و شفافیت مالی در تأمین و تمایل به سرمایه گذاری سرمایه گذاران در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-اکتشافی و کاربردی و از نوع آمیخته است از این رو به دو بخش کمی و کیفی تقسیم می گردد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران و در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی هستند. روش نمونه گیری در بخش کیفی روش گلوله برفی و در بخش کمی، روش در دسترس است حجم نمونه برابر با 384 نفر و قلمرو زمانی پژوهش سال های 1399 - 1398 است. روش تجزیه و تحلیل یافته ها، تحلیل عاملی اکتشافی است و برای آزمون فرضیه ها از الگوی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، که رفاه ذهنی با 6 عامل و ادارک شفافیت با 9 عامل بر تمایل به سرمایه گذاری اثرگذار است. یافته ها حاکی از آن است که شش عامل( 1 - خشنودی از افشاء اطلاعات مالی، 2 - خشنودی از پیش بینی سودهای آتی، 3 - خشنودی از عدم احتمال ورشکستگی، 4 - خشنودی امکان تامین مالی آسان، 5 - خشنودی از پایبندی به اصول اخلاقی، 6 - خشنودی از مناسبات و ارتباطات مناسب با شرکت) بر رفاه ذهنی سرمایه گذاران و 9 عامل ( 1 - افشاء اطلاعات سرمایه گذاری های بلندمدت، 2 - افشاء هزینه تحقیق و توسعه، 3 - افشاء اطلاعات مخارج سرمایه ای، 4 - افشاء اطلاعات شرکتهای تابعه، 5 - گزارش بخشی، 6 - افشاء اطلاعات تحلیل گران، 7 - دسترسی سریع به اطلاعات و رسانه ها، 8 - انتشارات اقدامات و تصمیمات سرمایه گذاران نهادی، 9 - افشاء ویژگی های شرکت مانند اعضا غیرموظف، اندازه، اهرم مالی و سودآوری) بر شفافیت مالی شرکت ها اثرگذار است و شفافیت و رفاه ذهنی بر تمایل سرمایه گذاران موثر است. نتیجه گیری: شفافیت و رفاه ذهنی از جمله عواملی هستند که امروزه سرمایه گذاران به آن در تصمیم گیرهای خود اهمیت می دهند. شفافیت در واقع به معنای در دسترس بودن اطلاعات مالی برای سرمایه گذاران است که می تواند محرک آنها در مشارکتهای اقتصادی باشد و بر رفاه ذهنی، که یک عامل درونی است تأثیر گذار باشد و طبق یافته های پژوهش هر چه میزان رف اه ذهنی افزایش یابد؛ تمایل به سرمایه گذاری نیز افزایش می یابد.
تحقق رفاه ملی از رهگذر ارتقای ظرفیت رقابت پذیری ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
245 - 258
حوزههای تخصصی:
گذر از مراحل گوناگون پیشرفت و توسعه همراه با عدالت و رفاه اجتماعی، یکی از دغدغه های همیشگی اقتصاددانان و اندیشمندان مدیریت دولتی بوده است. میزان توفیق دولت ها در دستیابی به این هدف، یکی از مؤلفه های قدرت آنها تلقی می شود. در پژوهش پیش رو بهبود سطح رفاه ملی از دریچه ارتقای ظرفیت رقابت پذیری ملی بررسی می شود. روش شناسی پژوهش از نوع توصیفی همبستگی، مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، اسناد و اطلاعات کتابخانه ای از مراجع بین المللی است. نتایج پژوهش نشان می دهد فراهم کردن ارکان رقابت پذیری ملی، به ارتقای رفاه ملی می انجامد؛ ضمن آنکه تقویت ظرفیت رقابت پذیری ملی با مؤلفه هایی همچون «الزامات بنیادین»، «تقویت کننده های کارایی» و «عوامل مؤثر بر نوآوری»، سبب بهبود وضعیت رفاه ملی از ابعاد کیفی (مانند خوشبختی، برابری جنسیتی و...) و ابعاد کمی (مانند بهداشت، آموزش و پژوهش) می شود.
تحلیل وضعیت رفاه ذهنی روستاییان در شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
482 - 501
حوزههای تخصصی:
مطالعه و سنجش رفاه اجتماعی به منظور پایش و اصلاح سیاست ها و برنامه های رفاه و تأمین اجتماعی به ویژه در سکونتگاه های روستایی که با چالش ها و مشکلات متعددی مواجه هستند، ضرورتی انکار ناپذیر است. هدف این پژوهش، ارزیابی و تعیین سطح رفاه ذهنی سرپرستان خانوارها و عوامل مؤثر بر آن در سکونتگاه های روستایی شهرستان کوهدشت است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر نظریات اینگلهارت و استرلین و بهره گیری از ابزار پرسشنامه است. نمونه موردمطالعه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب به تعداد 375 نفر انتخاب شد. بر اساس یافته های تحقیق، سطح رفاه ذهنی 70 درصد سرپرستان خانوارها در حد متوسط و پایین تر است و اغلب شاخص های رفاه ذهنی شامل «احساس سلامت»، «خوشبختی و شادکامی»، «امید به آینده» و «اعتماد اجتماعی» دارای وضعیت نامطلوب هستند. تحلیل های آماری نشان داد متغیرهای فردی (جنسیت، سن)، متغیرهای جمعیتی (بعد خانوار، تعداد افراد شاغل در خانواده) و متغیرهای اقتصادی (نوع شغل سرپرست خانوار، وضعیت مالکیت اراضی) دارای تأثیر معناداری بر سطح رفاه ذهنی سرپرستان خانوارها در سکونتگاه های روستایی شهرستان کوهدشت هستند. لذا بهبود رفاه اجتماعی در نواحی روستایی، نیازمند درک صحیح از رفاه و بازنگری سیاست های گذشته و تطابق برنامه ها با نیازها و انتظارات جوامع روستایی است.
بررسی وابستگی رفاه ذهنی مردم جوامع در حال توسعه به متغیرهای کلان اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
21 - 48
حوزههای تخصصی:
در مطالعات اقتصاد کلان، رفاه اجتماعی تابعی از تورم و بیکاری فرض می شود. اگرچه در حوزه تئوری های اقتصاد کلان از تابع رفاه اجتماعی، که به متغیرهای بیکاری و تورم وابسته است، فراوان استفاده شده، فرض موجود در آن نیازمند بررسی از طریق مشاهدات تجربی است. در این پژوهش در زمینه حوزه اقتصاد شادکامی و با استفاده از داده های رفاهِ ذهنیِ 44 کشور در حال توسعه، با درنظرگرفتنِ عوامل فردی، تأثیر منفیِ افزایش متغیرهای نرخ بیکاری کل و نرخ تورم بر رفاه ذهنی مردمِ این کشورها نشان داده شد. همچنین، نشان داده شد که یک درصد افزایش نرخ بیکاری کل در مقایسه با یک درصد افزایش نرخ تورم تأثیر بسیار زیادی در کاهش رفاه کل دارد. طبقه بندی JEL: E24, E31, I38, J68, O11
ارزیابی کیفیت زندگی ساکنان مناطق دهگانه شهر تبریز از بعد رفاه ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
134-117
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: برای رسیدن به توسعه پایدار مناطق شهری یکی از جنبه های کلیدی امکان نظارت بر کیفیت زندگی در تمام ابعاد آن یعنی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است که این مهم نیازمند اجرای ابزارهایی است که قادر به شناسایی ابعاد اصلی رضایت انسان باشند. هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی رفاه و کیفیت زندگی مردم در شهر تبریز بر اساس مؤلفه های اساسی با ارجاع به نظریه قابلیت های «سن» می باشد. روش ها: بصورت تحلیلی توصیفی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری تحقیق جمعیت شهر تبریز که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 382 نفر بدست آمد. برای تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با روش اکتشافی و تحلیل عاملی مرتبه دوم با استفاده از نرم افزار Amos و Spss بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل تعیین کننده اصلی رفاه ذهنی در زمینه ادراکات فردی، شرایط اقتصادی، امنیت، کیفیت محیطی و فرصت های آموزشی هستند. شرایط رفاه در مناطق بسیار 7، 9 و 6 بسیار پایین است، در حالی که در مقابل، 2 و 1 و 5 بالاترین سطوح رفاه را در بین مناطق تبریز نشان داد. با تمرکز بر منطقه 7، می توان مشاهده کرد. این منطقه به مراتب کم ترین مقادیر را برای سه بعد اصلی از چهار بعد اصلی رفاه نشان می دهد که قابل توجه به نظر می رسد. نتیجه گیری: در نتیجه برای رسیدن ساکنین شهر به سطح رفاه و کیفیت زندگی مطلوب باید توجه مضاعف شود.