مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
مدرنیته
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با نگاهی به ابعاد مختلف طرح بیداری زنان در دوره رضاشاه، در پی پاسخ به این سؤال است که چرا در این دوره با وجود ادعای دولت مبنی بر رهایی و آزادی زنان از طریق فرایند نوسازی و تجدد، همچنان بر ارزشمندی نقش های سنتی زنان و خانه نشینی آنان تأکید شده بود. نگارندگان این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانه ای، با واکاوی سیاست های جنسیتی دولت رضاشاه، به این چرایی و چگونگی پاسخ داده اند. در این پژوهش، ابتدا به ترسیم فضای خاورمیانه و شکل گیری جنبش های ناسیونالیستی و دولت های ملی مدرن و همچنین نقش و جایگاه زنان در تحولات قرن نوزدهم و بیستم در این جوامع پرداخته شده و در این ارتباط، با تکیه بر شکل گیری مفهوم «خانواده ایده آل» و «مادری جدید»، سیاست های جنسیتی دولت نوگرا و ملّی گرای رضاشاه مورد بررسی قرار گرفته است و این نتیجه به دست آمد که درواقع هدف از طرح بیداری زنان، ساخت یک هویت جدید برای زن ایرانی بود. در این تصویر جدید، نقش های سنتی زنانه با ادلّه جدیدی گرامی داشته می شد و دولت در قابلیت زنان برای مادری و همسری، نقشی سیاسی و وطن پرستانه می دید؛ بدین معنا که زنان جدید ایرانی با وجود داشتن تحصیلات و ظاهری مدرن، باید همچنان نقش حافظان اخلاق، پاسداران سنت های فرهنگی و ملی را ایفا می کردند و به عنوان محافظان نهاد خانواده سنتی و آرمانی، نسلی از شهروندان وطن پرست و مترقّی را متناسب با آرمان های دولت می پروراندند.
گذری به هند: دیار مذاهبی دور امّا نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)
رمان «گذری به هند» (1926) نوشته ای. ام. فورستر به همان میزان که گذری است بین نژادها، مذاهب، و عقاید سیاسی، اتصالی میان انسان ها در این دو اقلیم نیز هست. به نظر می رسد فورستر در رمان خود تلاش می کند برای نزدیکی غرب و شرق راه حلی انسانی و متمدنانه پیشهاد کند، اما راز و روش شناختن و نزدیک شدن به شرق چگونه در رمان «گذری به هند» تصویر شده است؟ در مقاله حاضر هدف آن است که به روشی کیفی و هرمنوتیکی با تمرکز بر خود داستان و مطالعه و تفسیر ساختار، درون مایه ها، و نمادهای آن، آنچه در دنیای ذهن فورستر راز شناخت و نزدیکی به شرق بوده آشکار شود. راه حل البته رازی مگو، نهفته، و نایافته نیست، بلکه چنان که در این رمان به تصویر کشیده شده، پیشاپیش به صورت طبیعی در گونه گونی و رنگارنگی طبیعت و فرهنگ هند حضور دارد. ساختار، نمادها و درونمایه های اثر، با به تصویر کشیدن امکان وحدت در عین گونه گونی، همه در خدمت این اند که نشان دهند تقریب مذاهب امکان پذیر است، به شرط آنکه هرکس پایبند اعتقادات خود باشد و به اعتقادات دیگران احترام بگذارد.
مدرنیته و شعر فارسی در دو دهه سی و چهل خورشیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
103 - 134
حوزه های تخصصی:
در نوشته حاضر که حاصل پژوهشی از نوع تاریخی، توصیفی و تحلیلی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است، پس از نگاهی گذرا به ادبیات مشروطه در برخورد با تمدّن غرب، مشخصه های شعر فارسی در شکل و محتوا در دهه های سی و چهل خورشیدی برشمرده شده است. شکستن قالب ها و اوزان کهن در عین رعایت یا عدم رعایت وزن و قافیه، به کار بردن مضامین و پیام های سیاسی و اجتماعی تحت تأثیر ادبیات مشروطه و نیز سمبولیسم فرانسه، تأکید بر ابهام گویی، بهره گیری از هر پدیده طبیعی و اجتماعی به صورت نمادین برای نقد سیاسی و اجتماعی و ظهور «شعر سپید» و «شعر موج نو»، از مشخصات مهم تر شعر این دوره شناخته شده است. علاوه بر این، پیدایش «شعر مقاومت» و «شعر چریکی» و بعضاً «پریشان گویی و نامفهوم سرایی» و ظهور تصنّعی جریان های شعری و ظهور پیام بازگشت به خویشتن اسلامی به ویژه در دهه چهل را می ت وان از مشخصه های دیگر شع ر در ای ن دهه دانست. مدرنیت ه به دو ص ورت مستقیم (آشنایی با ادبیات و شعر غرب) و غیرمستقیم (شکل دادن به گروه بندی های اجتماعی، جریان های فرهنگی، دگرگونی های سیاسی و درهم تنیده شدن آن ها) بر شعر این دوره تأثیر گذاشته است. ستیز قلمی بین حامیان قالب های سنّتی شعر و شعر نو، اختلاف نظر بین شاعران «موج نو» و «شعر نو» و چند شاخه شدن شعر و شاعران، همه انعکاس همین گروه بندی های اجتماعی و جریان های فرهنگی بوده که یا تحت تأثیر مدرنیته شکل گرفته و یا بر اثر نفوذ مدرنیته از حالت خفته به حالت فعّال درآمده است
تاثیر مدرنیته بر مبانی اندیشه ی سیاسی ایران در دوران قاجار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تحول مبانی اندیشه ی سیاسی ایران در مواجهه با مدرنیته و سنجش پیامدهای آن در زندگی سیاسی ایرانیان در دوران قاجار بود. سوال اصلی این است که مبانی حاکم بر اندیشه ی سیاسی در ایران، قبل از مواجهه با مدرنیته بر چه گزاره های اساسی معرفتی استوار بوده و پس از مواجهه، این گزاره ها چگونه متحول شده اند؟ در این پژوهش، تاثیر مدرنیته بر حوزه ی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی اندیشه ی سیاسی ایران در دوران قاجار مورد تحقیق قرار گرفته و میزان تحولات هر یک از این سه بخش و نتایج آن ها بررسی شد. داده های این پژوهش با رویکرد تاریخی و در چارچوب روش تحلیل کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهند که در آغاز، این مواجهه فعالانه بوده و تحول در اندیشه ی سیاسی و ساختارهای آن با حفظ اصول کلی مبانی اندیشه ی سیاسی رخ داده است؛ ازاین رو، به ندرت با مکتوباتی مواجه می شویم که بر نقض مبانی مستقر ناشی از این مواجهه دلالت داشته باشند
فرهنگ و معنویت در جهان معاصر (بازخوانی هویت چهل تکه و افسون زدگی جدید)(مقاله پژوهشی حوزه)
مقاله حاضر بازخوانی و نقد دیدگاه داریوش شایگان در خصوص دو مسأله تکثر و اختلاط فرهنگی و فقدان معنویت در جهان معاصر( غرب ) همراه با ارائه راهکارهایی برای اصلاح و ارتقاء دیدگاههای مطرح در این باره است. برای فهم، از روش هرمنوتیکی و برای نقد، از دو روش نقد درونی و بیرونی استفاده شده است. شایگان حاصل اختلاط فرهنگی را چهل تکه شدن هویت ها می داند و عرصه معنویت را مستقل از عرصه فرهنگ می انگارد و بودیسم را راهکاری برای رفع مشکل فقدان معنویت در دنیای مدرن می شمارد. او با وجود تأکیدی که بر لزوم پذیرش مدرنیته و غرب از سوی دیگر فرهنگ ها و ترک هویت محلی دارد، اما می خواهد به چهل تکه شدن هویت ها نیز معتقد بماند! اما آن چه در عرصه فرهنگ و هویت در حال وقوع است بازاندیشی هویتی و فرهنگی است که شرق آن را زودتر از غرب آغاز کرده و در چارچوب یک سیاست دوگانه مقاومت- اقتباس، در پی ایجاد و به توازن رساندن فرهنگ بازآفریده شده خویش است. غرب نیز نیازمند چنین بازاندیشی با هدف جبران نقیصه کمبود معنویت است. اگر بخواهیم معنویت را مستقل از فرهنگ رشد دهیم، دوری گزیدن از نهلیسم حاکم، امری ناشدنی باقی خواهد ماند. باید در پی فلسفه ای از زندگی بود که امکان جمع توآمان فرهنگ و معنویت را فراهم سازد.
بررسی سیاست هویت در دوره معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷۷
71 - 106
هویت ملی اصلی ترین عامل در انسجام اجتماعی و وفاق ملی در هر جامعه تلقی می شود. هر اندازه یک ملت از هویت محکم تر و منسجم تری برخوردار باشد، به همان اندازه در تحکیم پایه های همبستگی و وفاق اجتماعی موفق تر خواهد بود. عناصر هویت ایرانی از زمان مشروطه تاکنون از سه عنصر تمدن ایران باستان، تمدن اسلامی و تمدن مدرن تشکیل شده است. چیزی که در نگاه موشکافانه به تاریخ معاصر ایران مشخص می شود افراط و تفریط در به کارگیری عوامل هویت ساز سه گانه فوق توسط دولت ها بوده است. به طوری که هیچ گاه شاهد همزیستی مسالمت آمیز عوامل سه گانه در عرصه هویت سازی نبوده ایم. معمولاً دولت ها با به کارگیری یکی از این عناصر به تضعیف دیگر عناصر هویت ساز پرداخته و با رویکردی خصمانه آنها را «دیگری هویت» خود قلمداد می کنند. سئوال مقاله حاضر این است که نوع سیاست هویت از سوی قدرت سیاسی حاکم چه تأثیری بر ساختار احتمالی قدرت سیاسی آینده خواهد داشت؟ این مقاله با اتخاذ رویکردی تحلیلی به تاریخ معاصر ایران در پی آن است که در وهله اول به تأیید وجود این افراط وتفریط در سیاستگذاری از سوی دولت ها در رابطه با این عوامل سه گانه پرداخته و نشان دهد که این عدم تعادل در اعمال عوامل هویت ساز، منجر به بی ثباتی در هویت ملی شده است و در درجه دوم به دنبال تأکید بر این نکته است که نوع سیاست هویت از سوی قدرت سیاسی حاکم تصویر احتمالی قدرت سیاسی آینده را شکل می دهد. راه دستیابی به یک وضعیت باثبات، در کنار نهادن نگاه های کاهش گرایانه و ذاتگرایانه به هویت و در به کارگیری توأمان همه عوامل هویتی و رسیدن به یک اجماع است. به طوری که بتواند همه سلائق مشروع و قابل قبول جامعه را پوشش دهد.
بررسی آسیبی نو اندیشی دینی در گذر زمان
لفظ روشنفکری ترجمه واژه فرانسوی «انتلکتوئل » یا واژه انگلیسی «انتلکتوئال » می باشد. از لحاظ تاریخی باید گفت که روشنفکران محصول پیدایش فلسفه های مبتنی بر شک و تردید نسبت به عقاید سنتی بوده اند و از نظر خاستگاه تاریخی محصول روند سکولاریسم، اومانیسم و لیبرالیسم بودند. آنان در این دوره ها هم نقش روشنفکر به عنوان کسی که در جهت انتشار عقلانی معرفت تلاش می کند و هم نقش ایدئولوگ به عنوان کسی که فرایند عقلانی سازی را برای هدفی سیاسی به کار می گیرد را ایفا می کردند. مفهوم روشنفکری بر اثر تحول مفاهیم از متنی به متن دیگری به تدریج شکل گرفته است بنابراین واژه روشنفکری دینی با دو عنصر مهم عقل و دین تناقض نما نیست. به عبارت دیگر با آنچه در تعریف روشنفکری یاد شد، روشنفکری دینی مانند دیگر مصادیق روشنفکری، در زمینه های خاص اجتماعی برآمده و دارای ویژگی های بومی و منطقه ای است. روشنفکری دینی، از یکسو به نظام دانایی نص محور پای بند است و از دیگر سو عقل را منبع مستقل می داند، ولی آن مفهوم را از عقل ابزاری به دیگر شقوق عقل چونان عقل فلسفی، عقل شهودی و... گسترش می بخشد،هم چنین روشنفکری دینی درزمینه مناسبات دین و زندگی به پایائی و پویایی دین معتقد است.
تأثیر بنیادهای فلسفی مدرنیته در مبانی توجیهی انتخابات دموکراتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
65 - 83
حوزه های تخصصی:
انتخابات به عنوان سازوکار تحقق حاکمیت مردم، حق تعیین سرنوشت و انتقال آرام قدرت، نقش بسیار مهمی در نظام دموکراتیک دارد. تأسیسات هر نظام سیاسی و حقوقی بر بنیادهای فکری خاصی استوار می شود. نظر به اینکه انتخابات در بستر نظام دموکراتیک کارایی دارد و اندیشه دموکراسی در دوران مدرنیته شکل گرفته، این پرسش بنیادین مطرح می شود که آیا بنیادهای فکری و فلسفی مدرنیته بر فرایند موجه سازی نهاد انتخابات در نظام دموکراتیک تأثیر گذاشته است؟ مقاله حاضر با نگرشی توصیفی-تحلیلی و با هدف ارائه تصویری از تأثیرات مبادی مدرنیته بر انتخابات دموکراتیک، در پی رسیدن به این نتایج است که تحولات و رخدادهای ذهنی و عینی دوران مدرنیته تغییرات عمده ای در مبادی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی جامعه غرب ایجاد کرده است و متعاقب آن نظام های دموکراتیک ایجاد شده اند، ازاین رو تأسیسات چنین نظامی مانند انتخابات در محتوا، رویه و ساختار، متأثر از مبادی فکری مدرنیته است و براساس آنها موجه سازی می شود.
غرب و مدرنیته از منظر میرزا ملکم خان
حوزه های تخصصی:
تفکر ملکم خان بر آمده از اصولی بود که بر آن اساس اشاعه مدنیت غربی در سراسر جهان نه تنها امری است محتوم تاریخ بلکه، این تحول از شرایط تکامل هیأت اجتماع و موجب خوشبختی و سعادت آدمی است. بنابراین شرط فرزانگی و خردمندی از دیدگاه وی آن است که آیین تمدن اروپایی را از جان و دل بپذیریم و جهت فکری خود را از سیر تکامل تاریخ و روح زمان دمساز کنیم. بدین جهت وی خواهان اصلاحات اساسی در دستگاه دیوان حکومت با کمک علم و اصول غربی است که آن را پیش شرط سایر تحولات می داند. در در برابر اسلام گرایان، روشنفکران غرب گرا، قرار داشتند، آنان سخت شیفته و دل باخته غرب و ارزش های غربی ، قانون و حکومت غربی، جدایی دین از سیاست.... بودند. این جریان که طیف گشترده ای را تشکیل می داد، با مقایسه و سنجش ایران- غرب چنین می پنداشتند که سعادت ایران و ایرانی در غربی شدن تمام عیار است. افرادی مثل میرزا ملکم خان که به گونه ای مستقیم و غیر مستقیم با اسلام ناسازگاری داشتند و معتقد بودند از سرتا پا باید فرنگی شد.
مدرنیته و پندار هویت
منبع:
پژوهش های سیاسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
46 - 53
حوزه های تخصصی:
هویت مفهومی چند وجهی است. به زعم برخی صاحب نظران، هویت رابطه ای نهفته در میان فرد و جامعه قلمداد می شود. حال در وضعیت مدرنیته که تاویل هویت بر خوانش فردگرایی افراطی بنا شده شرایط به نحو دیگری برای سوژه مدرن رقم خورده به گونه ای که بستر برای اتمیزه شدن جامعه مهیا شده است پژوهش حاضر می کوشد پرسش اصلی خود را چنین طرح نماید؛ پندار مدرنیته از هویت چگونه است؟ همچنین با استفاده از روش تحلیل محتوا کیفی که در مرکز تحلیل خود توجه به سوژه انسانی را مد نظر دارد به تبیین مسئله هویت و مدرنیته می پردازیم. فرضیه مقاله نیز بدین قرار است؛ در سنت فکری مدرن وضعیت استیلای عقلانی حاکم می باشد که به ظهور پدیده فردگرائی افراطی می انجامد. بر این اساس، ظهور و تکوین هویت، مقوله ای کاملا انتزادی و انفرادی فرض می شود. از این رو، فرد جهان موجود را، طبق جهان بینی خویشتن تفسیر می نماید؛ یا درصدد تغییر و مقابله با آن بر می آید.
بررسی و نقد کتاب مسیحیت و دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
365-380
نقش و جایگاه دین در زندگی سیاسی و اجتماعی انسان موضوعی است که به جهت اهمیت باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای پرداختن به چنین موضوعی مقاله حاضر سراغ یکی از مهمترین آثار این حوزه یعنی کتاب «مسیحیت و دموکراسی» اثر ژاک ماریتن فیلسوف نئوتومیستی فرانسوی رفته است. ماریتن در این اثر به دفاع از دموکراسی با ارجاع آن به مسیحیت پرداخته است. البته این نوع دفاع خالی از انتقاد نیست و ماریتن در این اثر نگاهی تراژدیک به دموکراسی های معاصر نیز دارد. آشکار است که مسئله نسبت «دین و دموکراسی» محدود به اندیشه ژاک ماریتن نیست و اندیشمندان متعددی در پارادایم های فکری مختلف این مسئله را صورتبندی نموده اند. همچنین این رابطه فقط مختص به دین مسیحیت نیست و چنین موضوعی از مباحث قابل توجه در دنیای اسلام نیز به شمار می آید. با عنایت به چنین مباحثی نویسنده در این مقاله کوشیده تا الگوی نظری ژاک ماریتن در خصوص نسبت «مسیحیت و دموکراسی» را از منظر سیاسی، فلسفی و الهیاتی به بحث و فحص بگذارد و مدعای مطرح شده از سوی وی را با رویکردی انتقادی تجزیه و تحلیل نماید.
از شهر مدرن تا حاشیه های پست مدرن در شعر امروز بررسی مقایسه ای رویکرد شاعران معاصر به مظاهر شهر و زندگی شهری از مدرنیته تا پست مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش صنعت و تکنولوژی، ماهیت شهر و زندگی شهری همچون سایر جنبه های زندگی بشر دگرگون شد. شهر مدرن، از سویی نوید دهنده حیاتی نوین با جاذبه های بی شمار، و از سوی دیگر پدیده ای بی ریشه و تشویش زا تلقی می شود. با گذر کمتر از یک سده و فراگیری اندیشه پست مدرن، شهرهایی فارغ از مرزبندی های مستحکم بنا شدند که در ادبیات معاصر، نقشی تعیین کننده در بیان کیفیت فلسفه زندگی ایفا می کنند. در ایران پس از مشروطه، زیست-جهان شهر نمود برجسته ای در ادبیات داشته است؛ چه به صورت واکنشی و چه بازتابی از جهان امروز. جستار پیش رو در پی آن است که با بررسی مقایسه ای رویکرد شاعران معاصر ایران به مظاهر تمدن و زندگی شهری، جایگاه و نقش پدیده شهر را در حرکت شعر معاصر از مدرنیسم به پست مدرنیسم آشکار سازد. نتایج بررسی ها از این قرار است که شاعران رمانتیک اولیه، تحوّل و گسست حاصل از تجدّد را برنتابیده و رویکردی تقابلی- نوستالژیک اتخاذ کرده اند. این موضع در شعر شاعران پسین تعدیل می شود و زان پس مظاهر زندگی شهری، دستمایه معناپروری و انتقاد می شود. شاعران پست مدرن اما، با گذر چند دهه به حیات شهری خو کرده و آن را چون بخشی ناگزیر از زندگی و گاه یگانه با خویش تلقی می کنند؛ بدین جهت شعر پست مدرن متأثر از نگرشی انتقادی-التزامی به زندگی شهری است.
الحداثه والحرکات الإجتماعیه(مقاله علمی وزارت علوم)
نقوم فی هذا المقال ببحث مفهوم الحداثه وعلاقتها بالحرکات الإجتماعیه، وذلک فی ضوء المؤلفات الکلاسیکیه (التقلیدیه) فیما یتعلق بالحداثه والافکار الجدیده فی علم السیاسه وعلم الاجتماع المعاصر. وبالطبع لانقصد من وراء ذلک تقدیم دراسه کمّیه عن کیفیه تطور وتحول مفهوم الحداثه، بل سنبحث بإسهاب فی العلاقه الّتی تربط الحداثه بالتغییرات الاجتماعیه والسیاسیه، لأن التغییر علی مستوی الظواهر الأساسیه للحقائق الاجتماعیه هو الذی یشکل الماده الرئیسیه فی النظریات العلمیه الاجتماعیه. فی نفس الوقت الذی تدلنا هذه القضیه علی الطرق المختلفه فی التغییر الاجتماعی من قبل العلماء، والسبب فی بحث مسألتی الحداثه والحرکه الاجتماعیه هو انهما تشکلان القوتین الاساسیتین فی عملیه التغییر. والهدف الأساسی الذی نسعی الیه من خلال هذا البحث هو فهم تأثیر الحداثه علی العملیه التنمویه والمعرفه العلمیه الاجتماعیه والافکار التی تقوم علیها الحرکات الاجتماعیه. بعباره اخری، هدفنا من البحث تقدیم تفسیر خاص للعلاقه التی تربط الواقع التاریخی بمفهوم الفهم.
تأثیر مدرنیته بر خانواده
حوزه های تخصصی:
مدرنیته، شیوهای نوین در حوزههای مختلف زندگی انسان است که با ارائه سبک جدیدی از زندگی، تحولیفراگیر را در جامعه به ارمغان آورد. برای بررسی این مسئله، مقاله حاضر، پیامدهای مدرنیته در خانواده را بررسی میکند. مدرنیته، تأثیرات مثبتی مانند رفاه، سهولت دسترسی به دنیای اطلاعات و... بود، اما پیامدهای منفی نیز به همراه داشت. هدف از بررسی این موضوع، روشنکردن ابعاد منفی مدرنیته بر خانواده است تا با نگاهی نو به این مسئله از اثرات منفی آن بر خانواده به عنوان مهمترین عضو جامعه کاسته شود. نوشتار حاضر بعد از بررسی منابع اسلامی، تحلیلی، جامعهشناسی و سایر منابع، با روش فردی، کتابخانهای، توصیفی و کاربردی پس از اشاره به جایگاه خانواده در اسلام و مؤلفههای مدرنیته، به پیامدهای منفی مدرنیته از جمله تغییر در ساختار و فرهنگ خانواده و شیوه همسرگزینی، کاهش روابط عاطفی خانواده، نرخ باروری و افزایش طلاق میپردازد.
بررسی تاثیر مدرنیسم بر تحولات فکری کسروی و تقی زاده بر اساس مبانی هرمنوتیک و روانشناسی شخصیت هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواجهه ایرانیان با مدرنیته یکی از مباحثات مجادله آمیز چند دهه اخیر در فضای روشنفکری ایران بوده است . این مباحثات از زاویه های مختلف با ایجاد دیدگاه های متفاوت در بین روشنفکران قابل بررسی و تحلیل می باشد . فضای قرن نوزدهم ، نفوذ و رخنه مدرنیته، بدون درنظرگرفتن ملاحظات و مسایل داخلی با چالش های فکری زیادی همراه بوده است. چالش با اسلام گرایان سنتی و ناسیونالیسم ایرانی موجب شد که برخی افراد سنت گرا همچون سید احمد کسروی و سید حسن تقی زاده که هر دو از روحانیان سنتی بودند دچار دگراندیشی عمیقی گردند. مقاله حاضر با بهره گیری از نظریه هرمنوتیک و روانشناسی شخصیت هورنای و در پاسخ گویی به علل و عوامل و چگونگی این دگراندیشی بصورت توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای این فرضیه را مورد آزمون قرار خواهد داد که شرایط محیطی ، تربیت بی محتوا و خشک خانواده ، تاثیرپذیری روانی و برخی برخوردهای تعصب آمیز سنت گرایان و عدم ارائه ایده و الگوی نو در آن شرایط، موجب دگراندیشی و بعدها حتی مقابله با اسلام گرایان در میان این افراد گردیده است . کلید واژه : اسلام، مدرنیته ، ناسیونالیسم ، کسروی و تقی زاده، هرمنوتیک، روانشناسی هورنای
روایت زنان سالمند از زندگی در دنیای مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پدیده سالمندی، پدیده ای جهانی است که در کنار سایر تغییرات فرهنگی و الگوهای اقتصادی به مسئله ای قابل تأمل تبدیل شده است. یقیناً هر فرهنگی در مورد سالمندی انتظارات و فرضیات خاص خود را دارد، از طرفی فرایندهای پیری می تواند توسط زنان و مردان سالمند، متفاوت تفسیر گردد. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی استقرایی به دنبال این است تا درک و تصور زنان سالمند را نسبت به سالمندی در یک جامعه شهری و نسبتاً مدرن را دریابد. داده های تحقیق از طریق انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با 18 زن سالمند در بازه سنی 60 تا 80 سال، حاصل شده است. بر اساس یافته ها، زنان سالمند بر این باورند که تغییرات اجتماعی، روابط و مناسبات خانوادگی آنها را درهم ریخته و آنها را به لحاظ اجتماعی، کنار گذاشته است. پیچیدگی زندگی شهری باعث شده تا بسیاری از زنان سالمند، ادغام در فضاهای اجتماعی را مشکل و یا حتی غیر عملی ببینند و بیشتر خود را در فضای خانگی محصور سازند و بعضا یک نوع سالمندی مرضی را تجربه می کنند که درقالب مفاهیمی چون حقارت، از دست دادن منزلت، باراضافی بودن و واماندگی بیان می شود.
مطالعه رابطه نظام ارزشی و نحوه گذراندن اوقات فراغت جوانان در شهرستان دشت آزدگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
143 - 172
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش کمی و کیفی اوقات فراغت در جهان معاصر، و از آن جا که نحوه گذران این اوقات به عنوان یکی از م ؤلفه های زندگی امروزی نقش بسیار مهم و حیاتی در هویت یابی جوانان بر عهده دارد، در صور ت عدم استفاده درست از آن، رفتارهای انحرافی را در پی دارد. هدف این مطا لعه شنا خت و تبیین عوامل فرهنگی مؤثر بر نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در پرتو نظام ارزش ی جامعه است . فرضیات استناج شد ه ازچهارچوب طیف مطالعه » نظری تحقیق با استفاده ا ز روش پیمایش و تکنی ک پرسشنامه برگرفته از و نحوه گذران اوقات فراغت به وسیله پرسشنام ه ساختمند و خود « ارزش های آلپورت گزارشی دریک نمونه 396 نفری از جوانان شهرستان دشت آزادگان، آزمون گردی د . نتایج حاکی از آن است، که رابطه ارزش نظری با فراغ ت ف کری، ارزش اجتماعی با فراغت اجتماعی، ارزش هنری با فراغت هنری، ارزش مذهبی با فراغت اجتماعی تایید و ارزش اقتصادی با فراغت عملی و ارزش سیاسی با فراغت جسمان ی رد ش د . ه م چنین، از متغیرهای زمینه ای رابطه پایگاه اجتماعی اقتصادی با فراغت هنری، جنس با فراغت جسمانی و عملی و وضعیت تأهل با فراغت هنری تأیید و سن با فراغت اجتماعی رد شد.
بازی ساختار: مطالعه رویه ها و عوامل موثر بر استفاده از رسانه های اجتماعی در ایران و رابطه آن با ساختارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
251 - 288
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تحلیل رابطه متقابل استفاده از رسانه های اجتماعی و ساختارها در ایران است. رسانه های اجتماعی از آغاز ورود به ایران، مورد استقبال کاربران بوده اند و همین امر، ضرورت تحقیق درباره این رسانه ها را نشان می دهد. با وجود استفاده گسترده از رسانه های اجتماعی، تحقیق جامعی که دلایل و رویه های استفاده کاربران ایرانی از این رسانه ها را نشان دهد وجود ندارد. بنابراین در این تحقیق تلاش کرده ایم با استفاده از نظریه«ساخت یابی گیدنز» و روش مصاحبه کیفی، رسانه های اجتماعی مرجح و دلایل ترجیح آن ها را مطالعه کرده و مشخص سازیم که استفاده از این رسانه ها و ساختارها در جامعه چگونه بر یکدیگر اثر می گذارند. برای نمونه گیری از روش های در دسترس، گلوله برفی و موارد ویژه استفاده کرده ایم. تعداد افراد مصاحبه شونده 11 نفر بود و مصاحبه ها با نرم افزار «مکس کیو دی ای» تحلیل شدند. یافته ها در چند بخش، ابتدا نشان می دهد که چه رسانه هایی در ایران مورد توجه کاربران بوده اند و دلایل ترجیح آن ها چیست. سپس، رویه های استفاده و تغییرات آن ها مشخص می شود و در ادامه آثار رسانه های اجتماعی و دلایلی که موجب تغییر رویه های استفاده شده اند مشخص می شوند. در نهایت، چگونگی تاثیر متقابل استفاده از رسانه های اجتماعی و ساختارها مورد بحث قرار می گیرد.
بررسی تاریخی تقابل سنت و مدرنیته در طرح و رنگ فرش دستباف شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
24 - 43
حوزه های تخصصی:
در حوزه های مختلف جوامعِ در حال توسعه همچون ایران، مسئله سنت ها و چگونگی برخورد با آن، چالش های قابل توجهی را به وجود آورده است. حیطه هنر و بالأخص صنایع دستی جایگاه ویژه ای به منظور نگرش به رویکردهای مختلف در این زمینه می باشد. فرش دستباف شهری ایران (کرمان، اصفهان، تبریز و مشهد)، در قیاس با فرش های روستایی و عشایری، تحت تأثیر برخورد با هنر و فرهنگ غربی و هم چنین رشد و توسعه روزافزون جوامع شهری بیشتر دچار تحول و تغییر شده و این مسئله به ویژه از دوره قاجار با توجه به تحولات حاصل از موج مدرنیته در جامعه ایران و رواج تأثیرپذیری هنر ایران از غرب، سرعت بیشتری نیز به خود گرفته است. پژوهش حاضر قصد دارد تا با مطالعه مناطق فوق الذکر، چگونگی و میزان تغییرات به وجود آمده در سنت ها و شاخص های اصیل موجود در طرح و رنگ فرش دستباف این مناطق را بررسی نماید تا مشخص کند که فرش دستباف شهری ایران در خلال سیر اجباری توسعه حاصل از مدرنیته دچار چه تحولاتی و به چه میزان گشته است. پژوهش، از نوع توصیفی _ تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات، بیان گر این مطلب است که در میان فرش دستباف چهار حوزه فوق، فرش تبریز به علت اعمال سلیقه مخاطب، بیش ترین تغییر را در سنت ها و اصول اولیه خود داشته است و پس از آن فرش کرمان، اصفهان و مشهد به ترتیب از این حیث در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
پیوند فضا و جنسیت بر بستر مدرنیته در شهر و معماری ایران
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
90-103
حوزه های تخصصی:
این نوشتار چکیده ی پژوهشی است جامع که برای بررسی چگونگی پیوند میان فضای کالبدی و ساختار جنسیت در دوره ی مدرنیته در ایران انجام شده است. نگرش انتقادی به دگرگونی های فضایی مدرنیته در شهر و معماری ایران پیوسته به پدیده ی گسست میان فرم و محتوی اشاره کرده است. معماران و پژوهش گران شهری از این پدیده به عنوان یک مسئله در روند پویای دگرگونی های فضای کالبدی/اجتماعی یاد کرده اند. روند تحولات مدرن جامعه که از اواخر قرن نوزدهم در ایران چشمگیر می شود، با کمیت و کیفیت های گوناگون تا به امروز هم چنان ادامه دارد. اگرچه مناسبات اجتماعی/جنسیتی و سازمان فضای کالبدی هریک در روند تحولات تاریخی خود در عصر معاصر دچار گسست شده اند، اما به نظر رسیده و چنین ادعا شده است که این دو پیوند دیرینه ی خود را نیز از دست داده اند. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی به روند دگرگونی های فضای معماری و شهر، بار دیگر پدیده ی گسست این دو منظومه، اجتماعی/جنسیتی از یک سو و فضایی/کالبدی از سوی دیگر را به پرسش می کشد. پاسخ این پرسش با تکیه بر نظریه ی "هویت اجتماعی" گیدنز و "تمایز" بوردیو در چرایی و چگونگی هویت مدرن نهفته است، پاسخی که پیوند تاریخی میان فرم و عملکرد یا فضا و متن را تایید می کند، هویت اجتماعی مدرن در حین تحول و در کنشی متقابل مناسبات اجتماعی/جنسیتی و همچنین اشکال فضایی را، آگاهانه یا ناآگاهانه، دگرگون می کند.