مطالب مرتبط با کلیدواژه

نوگرایان


۱.

نزاع قدیم و جدید

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سنتگرایان سنتگرایی نوگرایی نوگرایان سنت مدرنیته محافظه کاری اصلاح طلبی گذشته گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۴۴۵
نزاع قدیم و جدید، و یا سنتگرایی و نوگرایی، و یا محافظه کاری و اصلاح طلبی، نزاعی جدید نیست و پیشینه اش به قرن ها پیش از نزاع سنت و مدرنیته برمی گردد. نزاع اخیر را هم شاید بتوان ادامه همان صف آرایی دانست. نویسنده در نوشتار حاضر سنتگرایی و نوگرایی و عقاید هر یک را مورد مداقه قرار داده است. به زعم نویسنده، سنت (میراث گذشتگان)، ثمره علم و عقل نسل های پیاپی است که از آزمایشگاه تاریخ سرافراز بیرون آمده است. شرط پاسداری از این میراث، محافظه کاری است، و شرط افزودن بر آن، اصلاح طلبی.هر دو این ها لازم هستند. بنابراین، باید اجازه داد تا محافظه کاران و اصلاح طلبان با یکدیگر زورآزمایی کنند. حاصل این زورآزمایی میان دیروز و امروز، فردای پربارتر است.
۲.

نوگرایی در تونس: از شکل گیری نگاه انتقادی به مدرنیته تا ظهور ملی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تونس مدرنیته نگاه انتقادی به مدرنیته نوگرایان سنت گرایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۶۹۸
تونس از جمله کشورهای مغرب عربی، همچون سایر سرزمین های جهان اسلام در نخستین دهه های قرن نوزدهم میلادی با مدرنیته آشنا شد. نخستین گام های نوگرایی در تونس با نوسازی های «احمد بای» (1837-1855م) و جانشیناش آغاز شد و تا شروع استعمار فرانسه (1881م) ادامه داشت. در این دوره بیشتر نوسازی ها وجه مادی داشت و الگوگرفته از کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه بود. ورود استعمار فرانسه (1881-1956م) و رشد جریان اصلاح طلبی دینی در منطقه و نفوذ آن به تونس نقش بسیاری در تغییر دیدگاه مسلمانان منطقه نسبت به غرب و مدرنیته داشت. متفکران نوگرای دوره استعمار، با مسئله مدرنیته و غرب که زادگاه آن بود، با نوعی رویکرد انتقادی برخورد کردند. دغدغه اصلی گفتمان مذکور این بود که چگونه می توان به جهان اسلام قدرت بخشید؟ راه رسیدن به رشد و ترقی و اصلاحات اساسی چیست؟ بر همین اساس، محور اصلی تفکر آنان تأکید بر اصالت عقل و علم، عصری سازی نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در چارچوب فرهنگ عربی- اسلامی بود. از نظر آنان راه رسیدن به اصلاحات واقعی تقویت موقعیت جهان اسلام در برابر تمدن غرب و تمییز قائل شدن میان غرب استعمارگر و دستاوردهای تکنولوژیکی آن بود. پیروان این گفتمان در راه رسیدن به هدف خود با تولید نظام معنایی چون تحول نظام آموزشی، سیاسی، بیان مشکلات موجود در جامعه، انواع نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، خطر استبداد داخلی و استعمار خارجی و بیان دال هایی چون عدالت و حقوق فردی و اجتماعی، آینده ای روشن و آرمانی برای مردم ترسیم و با برجسته کردن گفتمان خود با ابزارهای گوناگون، زمینه هژمونیک کردن خود و به حاشیه راندن گفتمان رقیب یعنی سنت گرایان را فراهم کردند. البته در اواسط قرن بیستم و با ظهور گفتمان ملی گرایان که اغلب از تحصیل کردگان در فرانسه بودند، اسلام گرایان از ارائه راهکارهای ایدئولوژیک و متناسب با نیازهای جدید جامعه تونس باز ماندند. از آنجا که آنها برای تربیت و ایجاد نیروی انسانی کارآمد به منظور برآوردن زیرساخت های یک دولت مدرن و توسعه یافته در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و تربیتی طرح مناسبی نداشتند، مغلوب گفتمان ملی گرایان شدند. در جستار حاضر تلاش شده است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی زمینه ها و عوامل مؤثر در پیدایش گفتمان انتقادی درباره مدرنیته، ماهیت و ویژگی های آن و برخی از مهم ترین تحولات نوین در حوزه های سیاسی و اجتماعی بیان شود.
۳.

ورود مفهوم حقوق ملت به ایران و نقش نوگرایان و شرع گرایان عصر مشروطه در بومی سازی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب مشروطیت مفاهیم مدرن حقوق ملت نوگرایان شرع گرایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۲۸۳
در رابطه با ورود مفهوم حقوق ملت در انقلاب مشروطیت و سیر تکوین آن یکی از مسائل اصلی که قابل ارزیابی است؛ کوشش های اندیشمندان و فقها در حوزه نوگرایی و شرع گرایی برای تکوین این اصل مدرن می باشد. از این رو، سؤالی که مطرح است، اینکه نخستین سنگ بنای اصول مرتبط با حقوق ملت در ایران چگونه از سوی نوگرایان و شرع گرایان نهاده شد؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع و اسناد کتابخانه ای بدنبال پاسخ بدین مسأله بوده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است، که در بدو ورود مفهوم حقوق ملت به حقوق اساسی مشروطه نسبت میان مفاهیم مدرن و شریعت اسلامی، جدال هایی میان نوگرایان و شرع گرایان وجود داشته است. چنانچه در این دوران در رابطه با بهره گیری و یا عدم بهره گیری مفهوم حقوق ملت، از مبانی شریعت اسلامی مباحث قابل توجهی از سوی نوگرایان و شرع گرایان مطرح گردید. هرچند این مفهوم با آثار نوگرایان و به واسطه آشنایی آنها با مفاهیم غربی وارد نظام حقوق اساسی ایران شد؛ ولی باید اذعان داشت، که سیر تکوین و نهادینه شدن آن تا حد چشمگیری نشأت گرفته از جدال هایی است، که میان هر یک از آنها و همچنین شرع گرایان بر سر بومی سازی آن رخ داده است.
۴.

جنبش زنان در تونس: از شکل گیری رویکرد اسلامی تا پیدایش دیدگاه سکولاریستی (1956-1881م)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تونس مدرنیته جنبش زنان نوگرایان اسلام گرایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۴۲
تونس در قرن نوزدهم میلادی همچون سایر جوامع اسلامی با جریان مدرنیته آشنا شد. ورود مدرنیته به تونس زمینه ساز تحولات گسترده سیاسی، اداری، نظامی، فرهنگی و آموزشی شد. با وجود این تحولات، تا اوایل قرن بیستم حقوق زنان و اصلاح وضعیت اجتماعی آنان مورد توجه حاکمان و متفکران نوگرای تونس قرار نگرفت. تنها از نخستین دهه های سده بیستم، مقارن با ورود استعمار فرانسه (1881-1956م) زنان و حقوق آن ها کانون توجه قرار گرفت. در این دوره، جریان اصلاح طلبی دینی همچون زنجیری منطقه مغرب عربی و تونس را در برگرفت و باعث شد جریان نوگرایی رنگ و بوی اسلامی به خود بگیرد. بر همین اساس، برای نخستین بار بحث حقوق زنان از سوی نوگرایانی چون طاهرالحداد مطرح شد که از تحصیل کردگان جامع اعظم زیتونه بودند. آن ها با رویکرد اسلامی به دفاع از زنان و حقوق اجتماعی آن ها پرداختند و با تفسیرهای جدید از متون دینی، مفاهیم دینی را در خدمت نهضت فمینیسم قرار دادند. موضوعاتی چون حجاب، آموزش و اشتغال زنان، تعدد زوجات و حق طلاق به چالش کشیده شد. البته این مسئله از سوی مردم و برخی علمای سنت گرا با واکنش منفی مواجه شد. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که چه عواملی به تحول وضعیت زنان و شکل گیری جنبش های حمایت از زنان در دوره استعمار منجر شد؟ و این تحولات چه پیامدهایی در پی داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که عواملی چون ورود مدرنیته به تونس، نقش استعمار، حمایت نوگرایان اسلامی از حقوق زنان و تشکیل اتحادیه ها نقش مؤثری در اصلاح وضعیت اجتماعی زنان داشت و مواردی چون احداث مدارس دخترانه، افزایش نسبی سواد زنان، مشارکت در فعالیت های اجتماعی و سیاسی از جمله پیامدهای مهم اصلاحات بود. این اصلاحات زمینه ساز تحولات گسترده تر بعدی، یعنی حمایت دولت از فمینیسم و ظهور جنبش زنان به شکل سکولار در دوره استقلال تونس شد.
۵.

تحلیل انتقادی مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن با تأکید بر آراء عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری

کلیدواژه‌ها: مبنای زبان شناختی نوگرایان صامت انگاری حیرت آفرینی زبان قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۳
از مهم ترین ملاک های جدی در اعتبارسنجی یک دیدگاه، مطالعه انتقادی نمود های معرفتی بیرونی و بازکاوی مبانی، شالوده ها و زیرساخت های بنیادین فکری آن است. مبنای زبان شناختی یکی از مبانی بنیادی، مهم و سزامند کاوش در حوزه حیرت آفرین انگاری زبان قرآن است. این نوشتار می کوشد با کاربست ملاحظات دقیق عقلی، مبنای یادشده را مورد تحلیل انتقادی قرار دهد و بدین طریق سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن را به اثبات بنشیند. روش پژوهش این مقاله اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این ست که مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی بسیاری است. به عنوان نمونه نخست از حیث تبارشناسی با هرمنوتیک فلسفی هم آوایی دارد. دوم از لحاظ معناشناسی نگرشی مفاهمه ناپذیر قلمداد می شود. سوم از نظر روش شناسی برخوردار از منطق نسبی گرایی در تفسیر و چالش مندی نفی معنای گوهری متن است. چهارم اشکال روایی تحمیل گری و تحریف در تفسیر را فراروی خود می بیند. بنابراین دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن به معنای فهم ناپذیری و بی قراری معنایی آن، مبتنی بر مبنایی معیوب تولید شده است.
۶.

تحلیل انتقادی مبنای معرفت شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن با تأکید بر آرای سروش و مجتهد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مبنای معرفت شناختی نوگرایان شکاکیت نسبیت حیرت آفرینی زبان قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۱
در اعتبارسنجی هر دیدگاهی بازخوانی شالوده های فکری آن تعیین کننده است. تنقیح بنیاد معرفت شناختی و تحلیل و نقادی ابعاد متعدد آن نقشی مؤثر در پایش زبان قرآن دارد. متأثر از پایش نگره معرفت شناختی، انتساب حیرت آفرینی به زبان قرآن مورد تردید واقع می شود و شالوده های زیرین معرفتی و ادراکی قرآن به منظور مفاهمه گری و فیصله بخشی زبان قرآن استحکام افزون تری می یابد. در این نوشتار پس از تحلیل انتقادی مبنای یادشده از طریق کاربست ملاحظات دقیق عقلی، سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن برجسته شده است. روش پژوهش مقاله، اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این است که مبنای معرفت شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی است: ۱. از حیث گونه شناسی شکاکیت پیچیده است؛ ۲. از لحاظ تبارشناسی نگرشی نوکانتی است؛ ۳. از نظر روش شناسی رهیافتی معیارگریز قلمداد می شود؛ ۴. خودشکنی خصیصهٔ ذاتی آن است؛ ۵. دفاعیات مربوط به آن معیوب است. بنابراین دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن بر مبنایی مخدوش و مردود واقع شده است.